جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "منطقه یک شهر تهران" در نشریات گروه "جغرافیا"
تکرار جستجوی کلیدواژه «منطقه یک شهر تهران» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
پژوهش حاضر، به دنبال مکان یابی مراکز اسکان موقت در منطقه 22 شهر تهران به کمک معیارهای موثر است. این معیارها شامل: فاصله از هلال احمر، فاصله از پل، فاصله از مدارس، فاصله از جاده اصلی، فاصله از ایستگاه پلیس، فاصله از منبع گاز، فاصله از مساجد، فاصله از مراکز پخش مواد غذایی، فاصله از خطوط مترو، فاصله از ایستگاه مترو، فاصله از مراکز سلامتی، فاصله از پارک و فضای سبز، فاصله از بیمارستان، فاصله از مراکز آتش نشانی، تراکم جمعیت، ریسک زلزله و شیب است؛ بنابراین نوآوری تحقیق حاضر، استفاده از ترکیب مناسب و کافی از معیارها برای مکان یابی مراکز اسکان موقت می باشد. در این راستا، از روش ادغام داده محور رگرسیون وزن دار جغرافیایی «GWR» با دو هسته گوسین و مکعبی سه گانه استفاده شد. روش پیشنهادی مناسب برای مسائل، رگرسیون مکانی است، زیرا این روش با دو خاصیت منحصربه فرد داده های مکانی یعنی؛ خودهمبستگی مکانی و ناایستایی مکانی سازگار است. مقادیر «R2 و RMSE» حاصل از روش «GWR» با هسته مکعبی سه گانه به ترتیب 9413/0 و 3470/0 به دست آمد که نشان دهنده سازگاری بالای هسته مکعبی سه گانه نسبت به هسته گوسین است. همچنین نتایج به دست آمده نشان می دهد که پارک چیتگر و مجموعه ورزشی آزادی، یکی از وسیع ترین و مناسب ترین پهنه ها برای احداث پناهگاه های اسکان موقت پس از بروز بحران زلزله برای منطقه 22 شهر تهران می باشند.کلید واژگان: زلزله, اسکان موقت, رگرسیون وزن دار جغرافیایی, منطقه 22 شهر تهرانThe purpose of this research is site selection of temporary accommodation centers in District 22 of Tehran with the help of effective criteria. These criteria are including Red Crescent, distance to bridge, distance to schools, distance to the main road, distance to the police station, distance to the gas source, distance to mosques, distance to food distribution centers, distance to metro lines, distance to Metro station, distance to health centers, distance to park and green space, distance to hospital, distance to fire stations, population density, earthquake risk, and slope. The novelty of this study is the use of an appropriate and sufficient combination of criteria for locating temporary accommodation sites. In this regard, the geographically weighted regression (GWR) method with two Gaussian and tri-cube kernels was used. This method is compatible with two unique properties of spatial data, namely spatial autocorrelation, and spatial non-stationarity. The values of R2 and RMSE obtained by the GWR method with tri-cube kernel were 0.9413 and 0.3470, respectively, which indicates the high compatibility of the tri-cube kernel with respect to the Gaussian kernel. The results also show that Chitgar Park and Azadi Sports Complex are some of the largest and most suitable areas for the construction of temporary shelters after the earthquake crisis in the case study.Keywords: Earthquake, Temporary Accommodation, Geographically Weighted Regression, District 22 Of Tehran
-
باتوجه به آنکه کیفیت کالبدی معماری شهری در منطقه 10 شهر تهران با مشکل مواجه است، تدوین راهبردهای ارتقاءکیفیت کالبدی معماری شهری از طریق تغییر مولفه های روانشناسانه محیط در این منطقه حائز اهمیت است. هدف اصلی تحقیق، تدوین راهبردهای ارتقای کیفیت کالبدی معماری شهری (ساختمان های مسکونی) از طریق تجزیه و تحلیل ابعاد روانشناسانه محیط در منطقه 10 شهر تهران در راستای بهبود معماری شهری برای استفاده کنندگان است و سوال مطرح این است که چگونه می توان با تجزیه و تحلیل ابعاد روانشناسانه محیط، راهبردهای ارتقای کیفیت کالبد معماری شهری (ساختمان های مسکونی) را برای استفاده کنندگان تدوین نمود؟ درراستای پاسخ به این سوال از روش کیفی- کمی استفاده شد. روش پژوهش به لحاظ هدف توصیفی- تحلیلی است و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانه ای و میدانی با ابزار پرسشنامه است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با روش استدلال استقرائی و استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و رگرسیون انجام گرفت. نتایج نشان داد که اصلی ترین ابعاد در حیطه های عملکردی، محیطی، فرهنگی و انگیزشی دسته بندی می شوند و هر یک از این ابعاد دارای ریز مولفه های مختلفی است که بکارگیری تک تک این ریز مولفه ها در کنار یکدیگر موجب ارتقاء کیفیت کالبد ساختمان های مسکونی و به دنبال آن معماری شهری می شود. براین اساس راهبردهای ارتقاءکیفیت کالبدی معماری ساختمان های مسکونی از طریق تغییر مولفه های روانشناسانه محیط در شهر منطقه 10 تهران عبارتند از: فهم ماهیت مصالح ساختمانی که در سرشت خود پایدار باشند و به صورت هماهنگ با منطقه باشند. ضمن آنکه توجه به نقش نمادین رنگ و فرم در کالبد ساختمان های مسکونی، چه از منظر کیفیت کالبدی و چه از منظر بهبود و ارتقاء مولفه های انگیزشی ساکنین منطقه 10 شهر تهران و چه به مثابه عنصر معنادار در معماری شهری این منطقه که می تواند احساسات و ادراکات افراد را درگیر کند و ذهنیت ایشان را نسبت به کیفیت معماری شهری این منطقه بهبود بخشد.
کلید واژگان: ساختمان مسکونی, معماری شهری, ابعاد روانشناسی محیط, منطقه 10 شهر تهرانGiven that the physical quality of urban architecture in the 10th district of Tehran is facing, it is important to formulate the physical quality of urban architecture through the change of psychological components of the environment in this area. The main purpose of the research is to develop the physical quality of urban architecture (residential buildings) through the analysis of the psychological dimensions of the environment in the 10th district of Tehran to improve urban architecture for users, and the question is how to analyze and analyze the psychological dimensions. The environment developed urban architectural quality improvement strategies for users? A quantitative-quality method was used to answer this question. The research method is descriptive-analytical and the method of gathering information is a library and field studies with a questionnaire tool. Data analysis was also performed by the method of inductive reasoning and the use of one -way variance analysis and regression. The results showed that the main dimensions are categorized in functional, environmental, cultural, and motivational areas, and each of these dimensions has different components, the use of each of these micro -components together enhances the quality of residential buildings, followed by urban architecture. It becomes. Accordingly, the physical quality of the architecture of residential buildings by changing the psychological components of the environment in the 10th city of Tehran is: Understanding the nature of building materials that are sustainable in their nature and are in harmony with the region. While paying attention to the symbolic role of color and form in the body of residential buildings, both in terms of physical quality and in terms of improving and promoting motivational components of residents of the 10th district of Tehran, or as a significant element in urban architecture of this area, which can emotions and perceptions of individuals. To engage and improve their mentality for the quality of urban architecture in the area.
Keywords: Residential Building, Urban Architecture, Dimensions Of Environmental Psychology, District 10 Of Tehran -
پایداری اجتماعی امروزه به عنوان مهمترین بعد توسعه پایدار، جایگاه مهمی در برنامه ریزی های شهری دارد و پیوسته با افزایش مشکلات اجتماعی و واگرایی بین محلات از نظر انجام و مشارکت، بر اهمیت آن در برنامه ریزی ها افزوده می شود. از این رو این امر نیاز به بررسی های بیشتری در مطالعات شهری دارد. این پژوهش به منظور بررسی نقش مشارکت اجتماعی در توسعه پایداری اجتماعی محلات انجام شده است. برای این منظور میزان تاثیر معناداری این دو متغیر، مورد سنجش قرار گرفته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد جمع آوری داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی بوده است. جامعه آماری پژوهش از گروه خبرگان تشکیل شده است که به روش در دسترس 20 نفر به عنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ای که براساس مبانی نظری و مطالعات انجام شده در مقیاس پنج درجه ای لیکرت طراحی شده، می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار ایموس انجام شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که مشارکت اجتماعی شهروندان در محلات با ضریب (بتا) 732/0 بر توسعه پایدار اجتماعی این محلات تاثیر مثبت دارد و رابطه این دو متغیر با هم معنادار می باشد. به عبارتی دیگر با تقویت مشارکت اجتماعی توسعه پایدار اجتماعی نیز تقویت خواهد شد. و متغیرهای حس تعلق به مکان، رضایت از محله، مشارکت در فعالیت های محله ای و اعتماد نیز بر متغیر مشارکت اجتماعی در محلات اثرگذاری مثبتی دارند.
کلید واژگان: مشارکت اجتماعی, توسعه پایدار اجتماعی, منطقه 8 شهر تهرانSocial sustainability today, as the most important dimension of sustainable development, has an important place in urban planning and its importance in planning is constantly increasing with the increase of social problems and divergence between neighborhoods in terms of performance and participation. Therefore, this requires more research in urban studies. This study was conducted to investigate the role of social participation in the development of social sustainability in neighborhoods. For this purpose, the significance of the significant effect of these two variables has been measured. The research is applied in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of method. Data collection was library and field method. The statistical population of the study consists of a group of experts who were selected by the available method of 20 people as the sample size of the study. Data collection tool is a questionnaire based on theoretical foundations and studies conducted on a five-point Likert scale. Data analysis was performed using structural equations with the help of Emus software. The results showed that the social participation of citizens in neighborhoods with a coefficient (beta) of 0.732 has a positive effect on sustainable social development of these neighborhoods and the relationship between these two variables is significant. In other words, sustainable social development will be strengthened by strengthening social participation. And the variables of sense of belonging, satisfaction with the neighborhood, participation in neighborhood activities and trust also have a positive effect on the variables of social participation in neighborhoods.
Keywords: Social Participation, Sustainable Social Development, District 8 of Tehran -
هدف پژوهش حاضر ارایه الگوی شهر هوشمند با استفاده از استارت آپ ها است که از لحاظ هدف، کاربردی با رویکرد اکتشافی و از لحاظ نحوه تجزیه و تحلیل داده ها، آمیخته (کیفی-کمی) می باشد. جامعه آماری در فاز کیفی شامل مدیران و متولیان ارشد شهرداری و اساتید دانشگاهی در حوزه های برنامه ریزی شهری و مدیریت شهری در نظر گرفته شدند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 11 نفر از خبرگان انتخاب شدند. ابزار اصلی جمع آوری داده ها در این فاز، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با خبرگان بود و با روش تحلیل مضمون (تم) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در فاز کمی نیز، مدیران ارشد، میانی شهرداری در استان تهران به عنوان جامعه در نظر گرفته شدند و از میان آنها، 350 نفر بر اساس روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این فاز از پرسشنامه بسته و محقق ساز به عنوان ابزار اصلی جمع آوری داده ها استفاده شد. جهت انجام تجزیه و تحلیل های توصیفی و استنباطی، از نرم افزارهای spss و pls استفاده شد. نتایج تحقیق منجر به مدل تحقیق شامل نه تم فراگیر (هوشمندسازی حمل و نقل شهری، بازیافت زباله و محیط زیست شهری، مدیریت و برنامه ریزی شهری، هوشمندسازی شبکه زیرساخت، حکمرانی هوشمند، شهروند هوشمند، محیط هوشمند، حمل و نقل هوشمند، اقتصاد هوشمند) و بیست و یک تم سازنده گردید. نتایج pls نشان که استارت آپ ها تاثیر معنادار مثبت و نسبتا قویی بر شهر هوشمند دارد که تجزیه و تحلیل صورت گرفته بین این دو متغیر نشان داد عدد معنی داری این اثرگذاری برابر (809/17) و ضریب مسیر (ضریب 945/0) می باشد.
کلید واژگان: شهر هوشمند, کارآفرینی, استارت آپ ها, منطقه 20 شهر تهرانDue to the importance of the quality of life factor in the urban planning system, attention to the concept of intelligence and the expansion of its influence is brought up more and more, which has drawn the attention of many thinkers to the concept of a smart city, which results in the review and presentation of factors and indicators effective in the realization of a smart city. One of the effective factors is the emergence of startups. Therefore, the current research aims to present a smart city model using startups, which is mixed in terms of purpose, practicality and terms of data analysis. The statistical population in the qualitative phase was considered to include experts in the fields of urban planning and urban management, and 11 experts were selected using the sampling method. In the quantitative phase, the senior and middle managers of the municipalities of Tehran were selected as the statistical population and 350 people were selected as the statistical sample. To perform descriptive and inferential analyses, Spss and PLS Smart software were used. The research results led to a research model including nine comprehensive themes and twenty-one constructive themes. The analysis between these two variables with a significant number (17.809) and path coefficient (coefficient 0.945) showed that startups have a positive and relatively strong significant effect on the smart city. According to the research findings, it should be said that nowadays new organizational architectures, changing strategies and start-ups are used to realize the smart city. Because the smart city is managed based on data and the use of complex information technology systems to integrate services and urban infrastructure. The main axis of transformation and development in the smart city is information technology, startups and urban innovations in line with the implementation and realization of the smart city They have a special place.
Keywords: smart city, entrepreneurship, start-ups, district 20 of Tehran -
امروزه هدف مدیریت شهری، دستیابی عموم شهروندان به رفاه اجتماعی، یافتن چگونگی ارتقای سطح زندگی و راه های دریافت خدمات عمومی و در نهایت تامین نیاز اساسی جامعه شهری است. هدف این پژوهش سنجش متغیرهای عملکرد مدیریت شهری در رابطه با دسترسی شهروندان به شاخص های رفاه اجتماعی در محلات منطقه 18 شهر تهران است. روش پژوهش، از نوع «تحلیل محتوا» و «پیمایشی» است. داده ها با استفاده از پرسش نامه گردآوری شده اند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS, GIS استفاده شده است. بر اساس نتایج مدل تلفیقی میانگین رتبه ها در این پژوهش عملکرد مدیریت شهری و تاثیر آن بر میزان برخورداری از رفاه شهروندان با استفاده از مدل های تاپسیس، فازی، ویکور و WASPAS نشان داد که محلات بهداشت، ولیعصر شمالی، صاحب الزمان، ولیعصر جنوبی، در رتبه برخورداری، و محلات شهرک فردوس، شهرک امام خمینی، هفده شهریور، شهید رجایی در رده نیمه برخوردار از رفاه شهری و محلات یافت آباد، شمس آباد، در ردیف برخوردار کم و محلات خلیج فارس و صادقیه نیز در رتبه عدم برخورداری از رفاه شهری قرار می گیرند. اختلاف معناداری بالاتر از 05/0 بیانگر آن است که در محلات صادقیه با اختلاف میانگین 2/5-، خلیج فارس با اختلاف میانگین 88/4- و محله شمس آباد با اختلاف 83/4- بیشترین نارضایتی شهروندان به چشم می خورد. شاخص های بعد کالبدی در محلات موردمطالعه متفاوت است و در محلات بهداشت با اختلاف میانگین (27/0-) ولیعصر شمالی (32/0-)، صاحب الزمان (34/0-)، ولیعصر جنوبی (41/0-) با اختلاف کمتری و در سطح معناداری بالاتر از 05/0 بیانگر آن است که عملکرد مدیریت شهری در رفاه شهروندان بیشتر از محلات دیگر بوده است.
کلید واژگان: عملکرد مدیریت شهری, رفاه اجتماعی, محلات شهری, منطقه 18 شهر تهرانToday, urban management aims to achieve social welfare for all citizens, to find ways to improve the standard of living and ways to receive public services, and finally to provide the basic needs of urban society. This research aims to measure the performance variables of urban management regarding citizens' access to social welfare indicators in the 18th district of Tehran. The research method is "content analysis" and "survey". Data were collected using a questionnaire. SPSS and GIS software were used for data analysis. Based on the results of the integrated model of the average ranks in this research, the performance of urban management and its effect on the level of welfare of citizens using TOPSIS, FAZI, VIKOR and WASPAS models showed that the health neighbourhoods, Valiasr North, Sahibulzaman, and Valiasr South are in the rank of enjoyment. The areas of Ferdous Town, Imam Khomeini Town, Hefdeh Shahrivar, and Shahid Rajaei are in the category of semi-enjoyed urban welfare. The neighbourhoods of Yaftabad, and Shamsabad, are in the category of low enjoyment, and the neighbourhoods of Khaleej Fars and Sadeghieh are also in the rank of not enjoying urban welfare. A significant difference higher than 0.05 indicates that in Sadeghieh neighbourhoods with an average difference of -5.2, Gulf of Fars with an average difference of -4.88, and Shamsabad neighbourhood with an average difference of -4.83, the most dissatisfaction of citizens is seen. The indicators of the physical dimensions are different in the studied localities and health localities with an average difference (-0.27), Northern Valiasr (-0.32), Sahibul Zaman (-0.34), Southern Valiasr (-0.41) with a smaller difference and At a significance level higher than 0.05, it indicates that the performance of urban management in the welfare of citizens has been more than other localities
Keywords: Performance of urban management, Social Welfare, urban neighbourhoods, region 18 of Tehran city -
مقدمه
فرصت ها و موانع مکانی- فضایی، اجتماعی و اقتصادی به عنوان عوامل تشویق کننده یا بازدارنده در مقابل وقوع جرایم عمل می کنند. براساس آمار رسمی، میزان جرایم ارتکابی منطقه 12، بیش از سایر مناطق شهر تهران است. منطقه 12 دارای 17/3 درصد کل جمعیت و 7/2 درصد کل مساحت شهر تهران است، اما 32/9 درصد جرایم شهر تهران در آن رخ داده است. هدف پژوهش حاضر تبیین علل شکل گیری کانون های جرم خیز در منطقه 12 کلانشهر تهران بر اساس مولفه های نظریه مکان انحرافی (مشتمل بر فقر، فرسودگی، تراکم، کاربری اراضی و سیالی جمعیت) است.
داده و روشپژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل محدوده قانونی منطقه 12 در سال 1395 است. حجم نمونه شامل 70 نفر از خبرگان، کارشناسان، مدیران، انجمن های مدیریت و مشارکت شهری شهروندی و منطقه شهرداری 12 است که به صورت گلوله برفی انتخاب شده اند. همینطور جرایم به وقوع پیوسته در سال 1395، مبنای تحلیل های آماری قرار گرفته اند. از روش های آماری گرافیک مبنا در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی و آماره T استفاده شده است. از نرم افزارهای Arc GIS و SPSS برای تحلیل داده ها استفاده شده است.
یافته ها:
بر اساس یافته های پژوهش، تمرکز جرم در پهنه های ارگ پامنار، فردوسی-لاله زار، بهارستان سعدی، مختاری تختی، ژاله آبسردار قیام، کوثر، دروازه غار شوش و سیروس است. بیشترین درصد جرایم در بلوک های 60 -40، 80-60، 100-80 درصد بی دوام رخ داده است. به ترتیب بیشترین جرم در کاربری های تجاری (55 درصد کل جرایم)، مسکونی (07/21 درصد)، خدماتی (82/9 درصد)، صنعتی و کارگاهی (96/6 درصد)، حمل و نقل و انبارداری (46/4 درصد) و فضای سبز (78/1 درصد) اتفاق افتاده است. سیال بودن جمیعت شب (240 هزار نفر) و روز(2 میلیون نفر) موجب پدیده شب مردگی و جرایم شهری در این منطقه شده است.
نتیجه گیری:
بر اساس آزمون t تک نمونه ای، مقدار معناداری مولفه های نظریه مکان انحرافی کمتر از 05/0 است، بنابراین بین آن ها و شکل گیری کانون های جرم خیز در منطقه 12 رابطه معنادرای وجود دارد. عدم مطلوبیت مولفه های فقر، فرسودگی، تراکم، کاربری اراضی و سیالی جمعیت (کمتر از 3)، به علت منفی بودن آماره های t، حدهای بالا و پایین و پایین بودن میانگین در منطقه 12 تایید شده است.
کلید واژگان: کانون های جرم خیز, بافت فرسوده, نظریه مکان انحرافی, منطقه 12 شهر تهرانUrban Areas Studies, Volume:9 Issue: 21, 2023, PP 237 -255IntroductionThe 12 District population is equivalent to 17.5 percent of the Tehran population total and covers 2.7 percent of the Tehran area total; However, 32.9 percent of Tehran's crimes was committed in 12 District. The purpose of the present research is causes explanation of Hot-spot crimes formation in Tehran Metropolitan 12 District based on location deviation theory components (poverty, worn texture, density, and land use and population fluidity).
Data and MethodThis article is an applied and descriptive-analytic one. Graphical statistical models have been used to spatial patterns identification of crime distribution in the city. For the data analysis, has used graphic-based statistical methods in GIS and T-statistics and Arc / GIS and SPSS software.
ResultsCrime concentration has happened in the Arg Pamenar, Ferdowsi-Laleh Zar, Baharestani Saadi, Mokhtari Takhty, Jaleh Absardar Qayyam, Kowsar, Gushesh Shoosh and Siruszones. The crimes percentage highest occurred in worn out blocks of 60-40 percent, 80-60 percent, 100-80 percent. The crime rates highest were in commercial use (55 percent of total crimes), residential (21.07 percent), services (9.22 percent), industrial and workshop (6.96 percent). The population fluidity of the night (240 thousand people) and the day (2 million people) has caused the phenomenon of night-life and urban crime.
ConclusionBased on the one-sample t-test, the significance value of the research components is less than 0.05. The inadequacy of the components of poverty, burnout, density, land use and population fluidity (less than 3) has been confirmed due to the negative t-statistics, high and low limits and low average in region 12.
Keywords: Mass-prone foci, worn tissue, Deviant Place Theory, Area 12 of Tehran -
مقدمه
رشد هوشمند رویکردی برای توسعه پایدار شهری است که مسایل و مشکلات حاصل از گسترش پراکنده رویی شهری مناطق کلان شهرها را مهار می کند. این رویکرد با سیاست های سطح خرد و کلان، برابری اجتماعی و عدالت محیطی را تقویت می کند، علاوه بر این، جنبه های پایداری را نیز موردبحث قرار می دهد.
داده و روشروش پژوهش از لحاظ نوع توصیفی-تحلیلی و از لحاظ ماهیت کاربردی است. روش گرداوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری جمعیت ساکن منطقه 12 شهر تهران (241475 نفر) است که حجم نمونه برابر با 400 نفر مشخص شد. متغیرهای پژوهش شامل رشد هوشمند شهری در 10 مولفه و توسعه پایدار اجتماعی در 8 مولفه بوده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های گرایش به مرکز (میانگین) و پراکندگی (انحراف معیار و ضریب پراکندگی) و مدل سازی معادلات ساختاری از رویکرد حداقل مربعات جزیی (PLS) استفاده شده است.
یافته ها:
یافته ها حاصل از آمار توصیفی از طریق شاخص های گرایش به مرکز و پراکندگی نشان داد که نمره متغیر رشد هوشمند شهری در بین دامنه 51/2 تا 5/3 یعنی تا حدودی مطلوب قرار دارد. همچنین نمره متغیر توسعه پایدار اجتماعی همراه با تمام مولفه های آن بر اساس طیف 5 سطحی در بین دامنه 51/2 تا 5/3 یعنی تا حدودی مطلوب قرار دارد. همچنین نتایج در بخش اثرگذاری متغیرهای مستقل بر وابسته با توجه به مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که اثر رشد هوشمند شهری بر توسعه پایدار اجتماعی در سطح ضریب معناداری 005/1 و میزان سطح معناداری 315/0 معنا دار نیست.
نتیجه گیری:
بنابراین برای دست یابی به توسعه پایدار اجتماعی منطقه 12 شهر تهران، باید استراتژی رشد هوشمند را به عنوان راهبرد اصلی در انتظام بخشی به شکل پایدار شهری قرار داد.
کلید واژگان: رشد هوشمند شهری, توسعه پایدار, توسعه پایدار اجتماعی, منطقه 12 شهر تهرانIntroductionsmart growth is an approach to sustainable urban development that addresses issues and problems resulting from the widespread urban sprawl of metropolitan areas. This approach reinforces social equality and environmental justice with micro- and macro-level policies, as well as discussing aspects of sustainability.
Data and MethodThe research method is analytical in terms of descriptive type and practical. The data collection method is a library and field. The statistical population of the population lives in the 12th district of the metropolitan area of Tehran (241475 people), which was determined to be 400 people. Research variables have included intelligent urban growth in 10 components and sustainable social development in 8 components. Used for data analysis from the indicators of center orientation (mean) and scattering (standard deviation and scattering coefficient) and structural equation modeling from the partial least squares (PLS) approach.
ResultsThe results of descriptive statistics through the indicators of tendency to the center and dispersion showed that the score of the variable intelligent urban growth is in the range of 2.51 to 3.5, which is somewhat desirable. Also, the variable score of sustainable social development along with all its components based on the 5-level spectrum is in the range of 2.51 to 3.5, which is somewhat desirable. Also, the results in the effect of dependent independent variables concerning structural equation modeling showed that the effect of smart urban growth on sustainable social development at the level of significance coefficient of 1.005 and the level of significance level of 0.315 is not significant.
ConclusionTherefore, in order to achieve sustainable social development in District 12 of Tehran, the smart growth strategy should be considered as the main strategy in sustainable urban planning.
Keywords: Smart Urban Growth, Sustainable Development, Social Sustainable Development, District 12 of Tehran -
همواره اکوتوریسم به عنوان یکی از شاخص های توریسم ، در مطالعات گردشگری،محیط طبیعی یا طبیعت گردی نام گرفته که فعالیت های فراغتی انسان را در قالب طبیعت امکان پذیر می سازد . در طی سال های اخیر با توجه به جایگاه گردشگری در افزایش درآمدها و اشتغال در سطح کشورها ، صنعت اکوتوریسم نیز می تواند منافع اکولوژیکی،فرهنگی،اجتماعی و اقتصادی زیادی را نیز به همراه داشته باشد . در این میان با توجه به جایگاه مطلوب کشور ایران و به خصوص در کلانشهر تهران ، اکوتوریسم همچنان نتوانسته جایگاه واقعی خود را پیدا کند.منطقه1 تهران نیز که به عنوان یکی از مناطق طبیعت گردی از آن یاد می شود با موانع و چالش های زیادی در حوزه گسترش این صنعت مواجه است .از این رو پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و کاربردی ، به ارزیابی وتحلیل نقش اکوتوریسم در توسعه شهری (مورد مطالعه:منطقه1 شهرتهران) پرداخته است.جامعه نمونه تحقیق از کلیه اساتید و کارشناسان حوزه میراث فرهنگی و حوزه های توریسم و منابع طبیعی تشکیل شده است که حجم نمونه آن تعداد 40 نفر تخمین زده شد. در راستای تجزیه و تحلیل یافته ها از نرم افزار spss و آزمون های میانگین، فریدمن و بینومال تست استفاده گردید.نتایج تحقیق نشان داد منطقه 1 شهر تهران قابلیت ها و پتانسیل های جاذبه های طبیعی فراوانی برای جذب اکوتوریسم دارد و عوامل اقتصادی،نهادی ، اجتماعی و فرهنگی از مهمترین موانع و چالش های فراروی توسعه اکوتوریسم در منطقه 1 تهران محسوب می شود و همچنین اکوتوریسم منطقه 1 تهران می تواند نقش موثری را در راستای اهداف توسعه شهری شهر تهران ایفا نماید.
کلید واژگان: وسعه شهری, گردشگری, اکوتوریسم, شهر تهران, منطقه 1 شهر تهران -
فصلنامه فضای جغرافیایی، پیاپی 78 (تابستان 1401)، صص 191 -211
در بین مخاطرات محیطی، زلزله با خرابی ساختمان ها و زیرساخت های شهری، خسارت های بسیاری را به اموال و دارایی ها در نواحی شهری و اطراف آن وارد می کند. در مواجهه با چنین وضعیتی ایجاد جوامع تاب آور مناسب ترین راهبرد برای مقابله با بحران زلزله است. نخستین گام برنامه ریزی اصولی و آگاهانه در ایجاد جوامع تاب آور، سنجش میزان تاب آوری سازه های شهری در برابر زلزله های احتمالی است. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تاب آوری کالبدی منطقه 6 شهر تهران در برابر سناریوهای مختلف زلزله انجام شد. جهت سنجش از 10 معیار اثرگذار در قالب 46 زیرمعیار که در تاب آوری کالبدی منطقه موثر بودند، استفاده شد. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است. برای تحلیل وزن نسبی معیارها و زیرمعیارها از تحلیل شبکه ی(ANP) و برای طراحی سناریوهای زلزله در شدت های مختلف از روش فازی و مدل Dµ در محیط GIS بهره گرفته شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که در زلزله شش ریشتری از مجموع سازه های منطقه، 36/12 درصد که بیشتر در ناحیه یک شهرداری منطقه در (محله ایرانشهر) و در ناحیه 2 شهرداری منطقه (محله نصرت) قرار دارند، از تاب آوری کمی در برابر زلزله برخوردارند. در زلزله هفت ریشتر، 24/55 درصد سازه های منطقه تاب آوری کم و 69/17 درصد سازه ها تاب آوری خیلی کمی در برابر زلزله دارند. در زلزله هشت ریشتری، با افزایش شدت زلزله، 06/23 درصد سازه های منطقه با تاب آوری کم و 31/53 درصد سازه ها با تاب آوری خیلی کم مواجه اند که بیشترین تعداد این سازه ها در سطح منطقه 6 شهر تهران در نواحی شهرداری 1(محلات ایرانشهر و ولیعصر)، 2 (محله نصرت)، 3 (محلات بهجت آباد و قایم)، 4 (محله فاطمی) و 5 (محله آرژانتین) منطقه قرار دارند.
کلید واژگان: تاب آوری, سناریوهای زلزله, فازی, ANP, منطقه 6 شهر تهرانGeographic Space, Volume:22 Issue: 78, 2022, PP 191 -211In the midst of environmental hazards, earthquakes destroying buildings and urban infrastructure, it causes a great deal of damage to property and property in and around urban areas. Facing this situation, developing resilient communities is the most appropriate strategy to deal with the earthquake crisis. The first step in a principled and conscious planning of creating resilient communities, measuring the resilience of urban structures against possible earthquakes. Therefore, the present study aimed to evaluate the physical resilience of district 6 of Tehran against various earthquake scenarios. Ten effective criteria were used to measure 46 sub-criteria that were effective in physical resilience of the area. The research method is descriptive-analytical with practical purpose. To Analyze the Relative Weight of Criteria and Sub-Criteria of Network Analysis (ANP) and for designing earthquake scenarios at different intensities Fuzzy method and Dµ model in GIS environment were used. The results of the study showed that In earthquake of six magnitude 12.36% of total structures in the region Most located in one district municipality (Iranshahr neighborhood) and 2 district municipality (Nosrat neighborhood), They have little resilience to earthquakes. In Richter earthquake of seven, 55.24% of structures in the region have low resilience and 17.69% of structures have very little resilience to earthquakes. In the Eight earthquake of eight, with increasing earthquake intensity, 23.06% of structures in the region have low resilience and 53.31% of structures have low resilience. Most of these structures are located in district 6 of Tehran city in district 1 (Iranshahr and Valiasr neighborhood), 2 (Nosrat neighborhood), 3 (Behjat Abad and Ghaem neighborhoods), 4 (Fatemi neighborhood) and 5 (Argentina neighborhood).
Keywords: Resilience, Earthquake Scenarios, FuzzyANP, District 6 of Tehran City -
یکی از سیاست های نوین در توسعه شهری به طور عام و در بازآفرینی بافت های فرسوده و نابسامان شهری به طور خاص، بکارگیری اقدامات پروژه های محرک توسعه با هدف تسریع و تسهیل فرایند تحول در این بافت ها با بهره گیری از مشارکت و توان اجتماعی ساکنان و استفاده از ظرفیت های محلی است. این رویکرد توانایی باز زنده سازی اجزای موجود در مراکز شهری بدون نیاز به مداخلات و سرمایه گذاری های وسیع دارد. محرک توسعه شهری نه تنها باعث ارتقاء شرایط کالبدی می شود، بلکه تحولات اقتصادی، اجتماعی و محیطی را نیز در پی خواهد داشت. هدف پژوهش حاضر تحلیل نقش پروژه های محرک توسعه در تحقق سیاست های بازآفرینی شهری در بافت فرسوده منطقه 12 شهر تهران می باشد که در چهار بعد کالبدی- فضایی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی مورد بررسی قرار می گیرد. روش تحقیق با روش توصیفی - تحلیل بوده و جامعه آماری پژوهش ساکنین منطقه 12 می باشند. داده ها از طریق جمع آوری 150 عدد پرسشنامه و وارد کردن داده ها به نرم افزار SPSS22 و آزمونt تک نمونه ای، تحلیل و واریانس استفاده گردیده است. نتایج نشان داد که پروژه های محرک توسعه با کیفیت محیط پیرامونی ارتباط معناداری دارد و در ابعاد اقتصادی تاثیر مثبتی داشته است، اما در سایر ابعاد به ویژه اجتماعی و کالبدی موفق نبوده است.
کلید واژگان: سیاست های باز آفرینی, پروژه محرک توسعه, منطقه 12 شهر تهران -
از زمانی که توجه متخصصان و مدیران شهری به سمت حفظ و احیای بافت های مرکزی و تاریخی شهرها منعطف گردیده، نظریات و رویکردهای متعددی در این راستا، تبیین شده است. از مهم ترین این رویکردها که امروزه مورداستفاده قرار می گیرد، بازآفرینی بافت های فرسوده شهری است. یکی از مهم ترین مسایل در رابطه با بازآفرینی بافت های فرسوده خلق ارزش جهت ایجاد نقش های مکمل برای این بافت ها از طریق سایر پتانسیل های موجود و مزیت های مکانی محدوده از طریق اجرای پروژه های محرک توسعه است. بدین منظور این پژوهش پس از معرفی رویکردهای بازآفرینی، سعی در تلفیق اصول بازآفرینی با مولفه های خلق ارزش در بافت شهری در قالب چارچوب نظری تحقیق داشته است. در این راستا با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی به دنبال پاسخ این سوال است که، نقش پروژه های محرک توسعه در بازآفرینی بافت های فرسوده شهری (منطقه 11) چگونه است؟ جامعه آماری گروه خبرگان شامل اساتید و دانشجویان دکتری در رشته های جغرافیا، برنامه ریزی شهری و شهرسازی بوده و حجم نمونه آماری موردنظر در این پژوهش که از طریق نرم افزار Sample Power به دست آمدند تعداد 30 نفر می باشد. سپس، با استفاده از معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس نسبت به ارزیابی شاخص ها اقدام شده است. نتایج به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی حاصل از نرم افزار ایموس، حاکی از وجود رابطه معنادار و با اثرگذاری مثبت پروژه های محرک توسعه در بعد کالبدی- فضایی با ضریب مسیر 56/0، اجتماعی با ضریب مسیر 49/0.، اقتصادی با ضریب مسیر 40/0 و زیست محیطی با ضریب مسیر 35/0 و درمجموع پروژه های محرک توسعه با ضریب مسیر 63/0 بر بازآفرینی بافت های فرسوده می باشد.
کلید واژگان: پروژه های محرک توسعه, بازآفرینی, بافت های فرسوده, منطقه 11 شهر تهرانSince the attention of specialists and urban managers has been turned towards the preservation and revival of the central and historical tissues of the cities, several theories and approaches have been explained in this direction. One of the most important approaches that is used today is the regeneration of worn-out urban tissues. One of the most important issues related to the regeneration of worn-out tissues is the creation of value to create complementary roles for these tissues through other existing potentials and spatial advantages of the area through the implementation of development-stimulating projects. For this purpose, after introducing regeneration approaches, this research has tried to combine the principles of regeneration with the components of value creation in the urban context in the form of a theoretical research framework. In this regard, by using the descriptive-analytical method, the answer to the question is sought, what is the role of development-stimulating projects in the regeneration of worn-out urban tissues (region 11)? The statistical population of the expert group includes professors and doctoral students in the fields of geography, urban planning and urban planning, and the statistical sample size in this research, which was obtained through the Sample Power software, is 30 people. Then, by using structural equations and Imus software, indicators have been evaluated. The results obtained by using descriptive and inferential statistics obtained from Imus software indicate the existence of a significant relationship with the positive impact of development-stimulating projects in the physical-spatial dimension with a path coefficient of 0.56, social with a path coefficient of 0.49, and economic with a coefficient of 0.49. The route is 0.40 and the environment with the coefficient of the route is 0.35 and in total the development stimulating projects with the coefficient of the route is 0.63 on the regeneration of worn-out tissues
Extended AbstractIntroductionIn recent decades, various approaches have been proposed to solve the urban problems of worn-out structures which most of them have paid more attention to the physical dimension of the regions than other ones. The unsuccessful implementation of this plan has led to attention to a new approach to these failures. One of the main approaches in the field of sustainability is the revitalization of urban contexts and the emphasis on regeneration policy, and among them, urban regeneration through development stimulus projects is used as effective and efficient projects in problematic urban contexts to solve physical, environmental, social and economic problems. These projects are one of the new policies in urban development in general, and in worn-out contexts in particular. Development stimulus projects are the introduction of a new element, such as design, policy-making, or event groundwork in the urban context, which, by positively affecting existing elements, leads to continuous and gradual regeneration of its interconnected domain.
In this regard, District 11 of Tehran have special physical and functional importance compared to other districts of Tehran due to its specific political, economic and religious position and centrality. Despite the existence of numerous valuable places, half of the region has an inefficient texture and urban decay. According to the statistics published by Tehran Municipality in 2016, more than 10% of the worn-out structures of Tehran have been allocated to District 11, where the neighborhoods of Agahi, Foroozesh, Qalamestan and RahAhan are the most worn-out ones of District 11. Unorganized condition of worn-out and vulnerable textures, insufficiency and problems of the road network, lack of land allocation to service land uses in proportion to the size of the population living in the neighborhoods of the region, interference of residential textures with workshop centers, lack of green space, conversion of residential units into centers of work and activity, exhaustion of infrastructure facilities, exhaustion of the physical texture of the region are among the problems and issues of the worn-out texture of the region. Due to the strategic location of the region and the position of the political and military centers of the city, it is necessary to pay attention to the development of the worn-out texture of this region in the form of stimulus projects. In this regard, the present study seeks to explain the role of development stimulus projects in the regeneration of worn-out urban texture in the study area (Region 11) to answer the following questions: What is the role of development stimulus projects in regenerating worn-out urban structures in Tehran's 11th district? What is the relationship between the variables of development and regeneration projects?
MethodologyThe present study is applied and descriptive-analytical research in terms of purpose and method. The required information was collected through library and field methods. The statistical population of the present study is a group of experts including professors and doctoral students and the size of the statistical sample in this study using Sample Power software is 30 people. Data evaluation was performed through a five-point Likert scale. The validity of the questionnaire was accepted using the formal method and the reliability of the questionnaire was confirmed by the Cronbach's alpha method with a score of 0. 823.Then, the final data analysis was performed using structural equations and AMOS software.
Results and discussionThe results of the tables of structural validity and reliability show that fortunately the modified measurement model has both structural reliability and validity. The results of the analysis of the fit indices of the research model in AMOS software indicate that the model fit is acceptable because the modified measurement model of the research is in a possible fit position in terms of economical, absolute and comparative indices. Based on all the indicators which met the desired limit, the researcher can claim that the research model has a good fit.
ConclusionThe results showed that the indicators of physical-spatial, social, economic and environmental projects have a significant and positive effect on the variable of regeneration of worn-out texture of the neighborhood. The path coefficient (beta) of the intensity of the effect and the direction of these examined paths have also been evaluated positively. According to the beta value, the path of physical-spatial projects to regenerate worn-out texture with a coefficient of 0.56, social projects on regenerating worn-out texture with a coefficient of 0.49 and economic projects on regenerating worn-out texture with a factor of 0.40 and finally worn-out texture environmental projects with 0.632 and the variable of development stimulus projects have an effect on the regeneration of worn-out texture with a coefficient of 0.63. It can be explained that the regeneration of the region by relying on development stimulus projects according to the needs and requirements of the region and considering the visa status of the region on the one hand preserves the social and economic system of the region (given the existence of revolution and Valiasr market order in this region) and subsequently prevent the destruction of their physical structure. On the other hand, it will lead to strengthening of the cultural and artistic structure of this region (due to the existence of Roudaki cultural-artistic zone and Shahriar sidewalk and the two cultural elements of Vahdat Hall and Shahr Theater), so new currencies are being added in this regard. Finally, it becomes a living place in harmony with today's life and needs and in proportion to the function of the region. Motivated-Development projects should be considered as a comprehensive and integrated vision in regeneration projects of various physical, spatial, social, cultural, economic and environmental dimensions.
Funding
There is no funding support.
Authors’ Contribution
All of the authors approved thecontent of the manuscript and agreed on all aspects of the work.
Conflict of Interest
Authors declared no conflict of interest.
Acknowledgments
We are grateful to all the scientific consultants of this paper.Keywords: Development Stimulus Projects, Regeneration, Worn-out Textures, District 11 of Tehran -
رویکرد شهر سبز به عنوان رویکردی نسبتا جدید در حوزه شهرسازی و برنامه ریزی شهری در تلاش است که تناسب و سنخیت بالایی با محیط زیست داشته و آلودگی های شهری را به حداقل برساند که نتیجه آن زیست پذیری بالای شهری است.. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نواحی منطقه 13 و زمینه های شکل گیری شهر سبز در منطقه 13 کلانشهر تهران انجام شده است. روش تحقیق از نظر نوع توصیفی - تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. نوع داده کمی و متشکل از شاخص های شهر سبز است که با استفاده از مدلهای تصمیم گیری چند معیاره (تاپسیس) به رتبه بندی نواحی منطقه اقدام شده است. به منظور بررسی پتانسیل های شهر سبز نواحی چهارگانه این منطقه بر اساس 15 شاخص شهر سبز و با استفاده از مدل تاپسیس رتبه بندی شده اند تا نشان دهد که کدام یک از نواحی دارای پتانسیل های بیشتر و بهتری برای تحقق شهر سبز در این منطقه است که نتایج حاصل نشان داد ناحیه چهار با مقدار تاپسیس 0.96 رتبه اول در بین نواحی چهارگانه منطقه 13 را برای تحقق شهر سبز دارد. به عبارت دیگر ناحیه چهار بیشترین ظرفیت را برای تحقق شهر سبز دارد.
کلید واژگان: شاخص های شهر سبز, تاپسیس, منطقه 13 شهر تهرانRanking of District 13 areas based on Green City indicators using multivariate decision models (TOPSGreen city as a relatively new title in the field of urban planning and urban planning is trying to achieve high compatibility with the environment and urban decisions to the desired result. Areas of District 13 and lands forming the Green City in District 13 of the Tehran metropolis have been done. The research method is descriptive-analytical and applied in terms of purpose. The data type is quantitative and consists of green city indicators that have been ranked in the region using multi-indicator decision models (TOPSIS). In order to study the potentials of the green city, the four areas of this region are ranked based on 15 indicators of the green city using the TOPSIS model and show which of the areas has more potentials.And it is better for the realization of the green city in this region that the results showed that the fourth district with the value of TOPSIS 0.96 ranks first among the four districts of the 13th region for the realization of the green city. In other words, District 4 has the greatest capacity to achieve a green city.
Keywords: Green City Indices, TOPSIS, District 13 of Tehran -
فصلنامه آمایش محیط، پیاپی 56 (بهار 1401)، صص 201 -221
دستیابی به شهر زیستپذیر به عنوان رویکردی مبتنی بر تیوری توسعه پایدار از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف این پژوهش شناسایی و ارزیابی شاخصها و متغیرهای پایدار شهری و ارایه مدلی جامع برای تبیین عوامل موثر در دستیابی به شهر قابل سکونت میباشد. در این پژوهش، جامعه آماری، ساکنان منطقه 10 تهران و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات پرسشنامهای است که از روشهای مصاحبه و مشاهده نیز استفاده شده است. نتایج تحلیلهای آماری نشان میدهد که چهار عامل اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و محیطی نقش مهمی در دستیابی به شهر زیستپذیر ایفا میکنند و عامل اقتصادی در بین سایر عوامل مهمترین عامل است.
کلید واژگان: زیست پذیری, کیفیت زندگی, توسعه پایدار, منطقه 10 شهر تهرانAmayesh Journal, Volume:15 Issue: 56, 2022, PP 201 -221Achieving a livable city as an approach resulting from the theory of sustainable development is of great importance. The purpose of this study is to identify and evaluate sustainable urban indicators and variables and provide a comprehensive model to explain the effective factors in achieving a livable city The statistical population of the study included the residents of District 10 of Tehran, and the research method was descriptive-analytical and a survey. The main instruments of data collection in this study were a questionnaire, interview, and observation. The results of statistical analysis showed that four social, economic, physical, and environmental factors play an important role in achieving a livable city, and the economy is the most important factor among the other factors.
Keywords: livability, quality of life, Sustainable Development, Tehran district 10 -
فصلنامه جغرافیا، پیاپی 72 (بهار 1401)، صص 61 -77
نمود بارز پایداری اجتماعی شهرها بر پایه محله پایدار و اجتماعات محلی قابل مشاهده است. که عوامل بسیاری در انسجام و شکل گیری اجتماعات محلی دخیل هستند که شناخت و میزان تاثیرگذاری آن ها در پایداری اجتماعی در قالب یک الگوی بهینه اهمیت بسیاری دارد. از این رو هدف پژوهش حاضر، ارایه الگویی از پایداری اجتماعی با نقش اجتماعات محلی بر اساس شاخص های توسعه پایدار اجتماعی و اجتماعات محلی و بررسی ارتباط درونی و پنهانی بین متغیرها و شاخص ها می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش کار از نوع آمیخته (توصیفی - تحلیلی) و جمع آوری داده به دو روش کتابخانه ای و میدانی و از ابزار پرسشنامه است. جامعه آماری گروه خبرگان در رشته های جغرافیا و برنامه ریزی شهری، شهرسازی و جامعه شناسی است و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار SAMPLE POWER برابر با 100 نفر برآورد گردیده است. روش نمونه گیری احتمالی و تصادفی ساده در نظر گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به ترتیب به میزان 0/155 ، 0/750 و 0/403 بر اجتماعات محلی اثرگذار هستند و اجتماعات محلی نیز به میزان 0/632 بر پایداری اجتماعی تاثیر مثبت و معنادار دارد. بنابراین تحقیق حاضر معتقد است که نظام برنامه ریزی شهری برای توسعه پایدار اجتماعی شهر بایستی به سمت رویکرد برنامه ریزی اجتماع محور سوق داده شود.
کلید واژگان: اجتماعات محلی, توسعه پایدار, پایداری اجتماعی, منطقه 8 شهر تهرانGeography, Volume:20 Issue: 72, 2022, PP 61 -77IntroductionIn today's urban planning literature, the neighborhood is considered as a social structure and a cultural phenomenon with a clear border and identity and various factors are crucial and effective in weakening or strengthening it. Today, local communities exercise a positive impact on urban social sustainability on account of their nature. But despite the human focus on defining sustainability, it is Surprising that scant attention has been accorded to the definition of social sustainability in environmental disciplines. However, social sustainability is one of the three pillars and frameworks of sustainable development. One of the foremost categories of social sustainability is the socialization of neighborhoods for all social strata and groups and the occurrence of social interactions in light of social sustainability for them. The need to create social communities and interactions includes building trust, sense of belonging, and participation because the restoration of civil society and the promotion of participation shall not be possible without the restoration of local communities, the protection of the local public sphere, and the provision of local participation. And local communities are considered as one of the main prerequisites for moving towards a sustainable urban future. In other words, these communities are vital elements and one of the strategies for sustainable social development of a neighborhood. In the meantime, the metropolis of Tehran as a political, economic and social center of the country for reasons such as lack of social convergence, lack of social capital and participatory spirit among local residents, lack of sense of spatial belonging and weakness in neighborhood management ties in the field of social sustainability are prone to weaknesses and have not thus benefited from social capitals. And these issues have led to the loss of real formation of local communities among neighborhoods in Tehran and this has led to severe divergence in social interactions and communications. Therefore, this study aims to measure the effectiveness and the role of social interactions in neighborhoods pertaining to region 8 of Tehran in social sustainability.
MethodologyThe present study has been developed by using a descriptive-analytical method with an applied nature in the form of structural equations. Data were collected by library and field method (by questionnaire). The statistical population of the experts group consists of geography and urban planning, urban planning and sociology, which is used to determine the sample size using SAMPLE POWER software and using structural equations method in the data analysis section, as well as in order to generalize and rate the scales and consider the confidence interval of 0.95 and the coefficient of influence of 0.19 and considering the number of hidden and obvious variables. One hundred people were estimated to be selected by simple random probable method. According to theoretical literature and background and studies, research variables including social sustainability as exogenous variable and local communities which can be measured by three social, economic and cultural variables were identified as endogenous variables and a total of 20 indicators. For a proper validity of the questionnaire, the opinions of professors and elites have been used so that the indicators explaining the indicators were sent to 25 people in the form of questionnaires and they were asked to measure the initial validity between the indicators of the questionnaire. Finally, the data collected in SPSS software and taking descriptive statistics and subsequent analysis in structural equations (SEM) were implemented. Data analysis was performed by Amos software.
Results and DiscussionIn studying the paths and coefficients obtained in the research assumptions in the first stage, three economic, social and cultural conditions have a significant effect on local communities and local communities on social sustainability. Based on the amount of path coefficient (beta), the intensity of the effect and the direction of these studied pathways have also been evaluated positively. Beta value in the path of economic situation affects local communities with coefficient of 0.155, social status on local communities with coefficient of 0.570 and cultural status on local communities with coefficient of 0.403 and finally local communities affect social stability with coefficient of 0.632. Among the variables affecting local communities, social status had the greatest effect and then cultural status and finally economic status. Finally, local communities have an effect of 0.632 on social sustainability in region 8 of Tehran. In other words, if the exogenous variable (independent) of local communities changes one unit, social sustainability will change by 0.632 units in the same positive direction. Therefore, it can be said that the research hypothesis, which is the role of local communities on sustainable social development, will be confirmed.
ConclusionAccording to the conceptual model of the research, it was found that economic factors and social factors and cultural factors affect local communities, but the impact factor of each of these factors on local communities is different. The results which confirm the positive and significant role of local communities on social sustainability, with the results of Sajjadi and Vahedi Yeganeh (2017), who considered the role of local communities' participation in social sustainability significant and also, with the results of The Research of Dadashpour et al. (2012), which investigated and explained the position of trust in local communities and considered it significant; also, with the results of the research, Dadashpour et al. (2012), who investigated and explained the position of trust in local communities and considered it significant. The results achieved by Pourahmad et al explained that the role of neighborhood management in social sustainability is aligned.
Keywords: Local communities, Sustainable development, Social sustainability, District 8 of Tehran -
رشد شتابان شهرها در ایران در ادوار مختلف، مشکلات و نارسایی هایی را در پی داشته است. یکی از این مسایل، بافت های ناکارآمد شهری است که زندگی در چنین مکان هایی را مشکل کرده است. بازآفرینی رویکردی نوین برای تولید سازمان فضایی به منظور ایجاد یا تجدید روابط شهری است. موضوع کیفیت مکان های شهری یکی از محورهای اساسی در برنامه ریزی و مدیریت شهری است. هدف از تحقیق حاضر تبیین اهمیت کیفیت مکان های شهری با توجه به جنبه های بازآفرینی شهری با رویکرد آینده پژوهی در منطقه 10 شهر تهران است. ابتدا با مطالعات کتابخانه ای به شناسایی مولفه ها و متغیرهای موثر بر کیفیت مکان های شهری پرداخته و سپس پیشران ها و سناریوهای پیش روی آن تدوین شد. یافته های تحقیق نشان می دهد، عوامل تحرک پذیری، نشاط و پویایی (خاطره انگیزی)، رضایت از تنوع ارایه محصولات (تنوع فعالیت های اقتصادی)، ارتباط معنادار استقرار کاربری های مختلف، میزان نظارت طبیعی، محدودیت های فرهنگی، فیزیکی، خوانایی مسیر، جانمایی مناسب روشنایی معابر، وجود شهرت و خوش نامی فضاهای فراغتی، زیبایی شناسی بنا و سبک معماری ساختمان های موجود و وجود فضاهایی برای مطالعه مهم ترین عوامل کیفیت مکان برای بازآفرینی شهری در منطقه 10 شهر تهران هستند. برای تحقق کیفیت مکان در بازآفرینی شهری نیاز است تا با برنامه ریزی و مدیریت صحیح طرح ها و برنامه های توسعه شهری، از حرکت به سمت وضعیت های احتمالی که شرایط نامطلوب دارند، جلوگیری کرده و با اقداماتی شرایط خیزش به سمت وضعیت های مطلوب را فراهم کرد تا درنهایت شاهد اجرای سناریوهایی باشیم که به بهبود کیفیت مکان های شهری منجر شود.
کلید واژگان: کیفیت مکان, بازآفرینی شهری, آینده پژوهی, برنامه ریزی سناریو, منطقه 10 شهر تهرانOne of these issues is the dysfunctional urban blighted, which has made life in such places difficult. Recreating a new approach to producing a space organization to create or renew urban relationships. The issue of the quality of urban spaces is one of the main axes in urban planning and management. The purpose of this study is futurism in relation to the quality of urban spaces with respect to aspects of urban regeneration in District 10 of Tehran. Findings showed that the factors of mobility, vitality, and dynamism (memory), satisfaction with the diversity of product offerings (diversity of economic activities), significant relationship between the establishment of different uses, the degree of natural supervision, cultural, physical, readability, location Suitable for lighting lights, the presence of fame and prestige of leisure spaces, the aesthetics of the building and the architectural style of existing buildings and the existence of study spaces are the most important factors in the quality of space for urban regeneration in District 10 of Tehran. In order to research the quality of a place with a regenerative approach, it is necessary to prevent the movement towards possible situations that have unfavorable conditions by performing proper planning and management of regional development plans and programs, and to take measures to provide the conditions for rising to desirable situations. We will see the implementation of scenarios that express the spring of the quality of urban spaces in the urban spaces of the study area.
Keywords: Quality of Place, urban regeneration, Futures Studies, scenario planning, District 10 of Tehran -
امروزه با رشد روزافزون جمعیت و گسترش شهرها، ارزیابی کیفیت زندگی شهری از اهمیت بالایی برخوردار است. این ارزیابی ها به سازمان ها و مدیران شهری چشم انداز مناسبی را جهت تدوین برنامه های آتی و تخصیص هزینه کرد بودجه ها را می دهد. دراین بین روش های مختلفی جهت ارزیابی کیفیت زندگی شهری وجود دارد که از میان آن ها روش استفاده ترکیبی از تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره می تواند ارزیابی کیفیت زندگی شهری را باقابلیت های منحصربه فرد و تکمیل سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) ارایه دهد. در این پژوهش از روش OWA که یکی از روش های مهم تصمیم گیری چند معیاره است با دو رویکرد محلی و سراسری در سه درجه ریسک پذیری 3/0، 5/0، 7/0، تغییر اندازه پیکسل به 30،15 و 60 متر و استفاده از فیلترهای 3*3،5*5 و 7*7 باهدف ارزیابی کیفیت زندگی شهری استفاده شد. بررسی ها روی شش محله شامل: انقلاب اسلامی، ولیعصر، دانشگاه تهران، قایم مقام، بهجت آباد و پارک لاله و لایه های آلودگی هوا، ترافیک، دسترسی به خدمات سلامت، کیفیت پیاده رو، دسترسی به فضای سبز و تراکم_ جمعیت نشان داد به کارگیری رویکرد محلی و سراسری، تغییر در اندازه پیکسل و درجات مختلف ریسک پذیری می تواند هرکدام به صورت توام و یا جداگانه تاثیر مستقیم و بسیار زیادی بر نتایج کار بگذارد. به طوری که با تغییر هرکدام از موارد ضمن تغییر قابل توجه در مساحت طبقه بندی در بسیاری از موارد، رتبه مناطق هم دچار تغییر شد. در بررسی رویکردهای مختلف استفاده از درجه ریسک پذیری 7/0 و اندازه پیکسل 30 و 60 با فیلتر 5*5 نتایج بهتری را نسبت به ارزیابی های میدانی به همراه داشته است. بنابراین با توجه به حساسیت بالای متغیرهای بیان شده و تاثیر مستقیم وزن هر لایه، باید دقت بالایی در انتخاب متغیرها و وزن دهی کارشناسان صورت گیرد.
کلید واژگان: کیفیت زندگی شهری, تصمیم گیری چند معیاره, مطلوبیت مکانی, رویکرد محلی و سراسری, منطقه 6 شهر تهرانIntroductionToday, with the growing population and the expansion of cities, assessing the quality of urban life is of great importance. These evaluations give organizations and city managers a good perspective for future planning and budget allocation. In the meantime, there are various methods for assessing the urban quality of life, among which the combined use of GIS-MCDA can provide an assessment of the quality of urban life with unique capabilities of GIS.
MethodologyIn this study, OWA method, which is one of the multi-criteria decision-making methods with two local and global approaches, was used to evaluate the quality of urban life. OWA is a method in which multi-criteria analysis is performed based on multiple and contradictory criteria and the best solution is selected. In fact, the OWA method is a risk-based approach in MCDA. In other words, this method introduces a new concept of Boolean decision-making method and weighted linear combination that has different degrees of risk (risk-taking). The OWA operation develops a variety of strategies, from the highly pessimistic mode defined in AND to the highly optimistic mode defined as OR in Boolean logic. The risk level can be adjusted by determining the degree of ORness from 0 to 1.
Results and discussionTo select the evaluation criteria, first the available resources in this field were examined and then the opinions of experts were collected. Because local conditions are different and people in different places may have different criteria for the quality of life, similar criteria were combined and criteria were localized. Finally, these data were collected in six layers including: traffic, population density, access to green space, access to health services, sidewalk condition and air pollution. Then, the weights of each layer were calculated using the AHP method with an inconsistency rate of 0.08. In the second phase, raster layers with pixels of 15, 30 and 60 were obtained, each of which covers an area of 225, 900 and 3600 square meters, respectively. This change in the size of different pixels and its sizes was calculated according to the area of each neighborhood and reaching the appropriate pixel size for the study area. The reason for this variation in the pixel size of the layers produced is to study the effect of scale and achieve a scale suitable for the study area because over-shrinking the pixel size increases the cost of collecting field data while increasing processing time and data collection. Also, the large size of the pixels will cause merging and generalization and will make the ranking of places unrealistic. Therefore, the necessary care must be taken in the size of the pixels. Surveys on six neighborhoods including: Islamic Revolution, Valiasr, University of Tehran, Ghaem Magham, Behjatabad and Laleh Park and layers of air pollution, traffic, access to health services, sidewalk quality, access to green space and population density showed the use of local and global approach, Changes in pixel size and varying degrees of risk-taking can each have a direct and enormous direct effect on the results of the urban quality assessment process. With the change of each of the cases, while a significant change in the classification area in many cases occurs, the ranking of the regions also changed. In examining different approaches, using a degree of risk-taking of 0.7 and pixel sizes of 30 and 60 with a 5 * 5 filter has given better results. Therefore, due to the high sensitivity of the expressed variables and the direct effect of the weight of each layer, high care must be taken in selecting the variables and the weight of the experts.
ConclusionComparing the two approaches, it can be seen that in the local approach, in general, "completely undesirable" areas are more scattered in the center and southeast. While in the global method, the dispersion of "completely undesirable" areas does not have a fixed cumulative pattern in the area and its effect can be seen throughout the neighborhoods in the form of small and large spots. It is evident from the results that "Fully desirable" areas in this approach are mostly seen on the outskirts of parks and boulevards. According to the results, the highest percentage of "perfectly desirable" floor area compared to the area itself is related to conditions with a degree of risk of 0.7, 3 * 3 window and a pixel size of the input layers of 15 meters.
Keywords: Urban Quality of Life, multicriteria-spatial decision analysis, local, global approaches, District 6 of Tehran -
در طول چند دهه گذشته توجه به پایدار اجتماعی در سطح محلات شهری تبدیل به یک الگوی برنامه ریزی مهم در کشورهای پیشرفته شده است. هدف این پژوهش ارزیابی پایداری اجتماعی محلات شهری منطقه 15 شهر تهران با تاکید برشاخص اختلاط کاربری اراضی است. اختلاط کاربری ها و توزیع فعالیت ها از عوامل تاثیرگذار بر الگوهای پایداری اجتماعی در سطح محلات شهری است .این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی است و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. در این پژوهش ابتدا از طریق مطالعات کتابخانه ای، شاخص های اختلاط کاربری موثر بر پایداری اجتماعی در 5شاخص دسترسی پذیری به کاربری ها، نحوه توزیع کاربری ها، تنوع و برابری کاربری ها، قدمت و سازگاری کاربری ها، ملاحظات طراحی در برنامه ریزی کاربری ها تعیین شدند. جامعه آماری مدیران و کارشناسان شهری وساکنین محلات مورد مطالعه است. . ابتدا میزان اختلاط کاربری هر یک از محله های شهر از طریق ضریب آنتروپی شانون محاسبه وشاخص های مورد مطالعه در محلات ، با استفاده ازتکنیک کوپراس رتبه بندی شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد مقدار بتای شاخص دسترسی پذیری به کاربری های (485/0=β)، تراکم کاربری ها (482/0=β) و نحوه توزیع کاربری ها (=479/0 β) به ترتیب بیشترین اهمیت را در سطح پایداری اجتماعی محلات مورد مطالعه دارند و محلات مورد مطالعه از نظر پایداری اجتماعی سطوح متفاوتی دارند؛ به طوری که محلات افسریه شمالی (23/98) و افسریه جنوبی (83/96) و کیان شهر شمالی (23/84) از لحاظ شاخص های اختلاط کاربری اراضی بهترین وضعیت را دارند و محلات هاشم آباد با (043/27 NJ=) و مینایی با (43/22 =NJ) در بدترین وضعیت قرار دارند.
کلید واژگان: اختلاط کاربری ها, پایداری اجتماعی, محلات شهری, منطقه 15 شهر تهرانIntroductionOver the past few decades, the social sustainability of urban areas has become an important planning model in developed countries. The present study aims to assess the social sustainability of urban neighborhoods in District 15 of Tehran with an emphasis on the land-use mix index. The land-use mix and distribution of activities are among the factors affecting the social sustainability of urban neighborhoods. These two factors are examined with items such as accessibility of land-uses, distribution of land-uses, diversity and equality of land-uses, age and compatibility of land-uses, design considerations in land-use planning are examined. And social sustainability, as a dependent variable, is investigated at the urban neighborhood level with items such as involvement and empowerment of local communities, sense of belonging to neighborhoods, security and health, capital and social solidarity, the cultural identity of neighborhoods, vitality of neighborhoods, social accountability and sense of neighborhood.
Data and MethodThe present study is applied, descriptive-survey research in which data are collected using both library and field studies. Using a library study, the required indices are extracted by reviewing relevant studies and theories on land-use mix and sustainability. First, the land-use mix measure of each neighborhood is calculated using Shannon entropy and the studied indices in the neighborhoods are ranked using the COPRAS method. Due to the lack of a standard questionnaire on the research subject, a researcher-made questionnaire is used. The statistical population includes urban managers and experts as well as the residents of the study areas. The sample size is estimated to be 385 using Cochran's formula. The questionnaires are distributed according to the population of the neighborhoods. The reliability of the questionnaire is estimated to be above 0.8 using Cochran's alpha, indicating that the items or questions are fully related to each other. To analyze the relationships between variables. Spearman's correlation coefficient, descriptive and inferential statistical methods such as one-sample t-test and Kruskal-Wallis test, are used in SPSS software.
Results and DiscussionIn total, 81.2% of the respondents are men and 17.9% are women. Most of the respondents are in the 38-52 age group. The results of Shannon entropy show the weights of each land-use mix index, with the greatest weight (0.9943) for the component of accessibility to land-uses and the least weight (0.7542) for the component of design considerations in land-use planning. The studied neighborhoods are at different levels in terms of social sustainability; so the neighborhoods of North Afsariyeh (NJ= 98.23), South Afsariyeh (NJ= 96.83), and North Kianshahr (NJ=84.23) have the best situation in the land-use mix indices while the neighborhoods of Hashemabad (NJ = 27.043), and Minayi (NJ = 22.43) are in the worst condition.
ConclusionThe results of the research show that in the studied neighborhoods, "accessibility to land-uses" (β = 0.485), "the density of land-uses" (β = 0.482), and "the distribution of land-uses" (β = 0.479) are the most important indices of social sustainability, respectively. The social sustainability of urban neighborhoods is affected by several factors, one of which is the land-use mix index. The present study is conducted to investigate the social sustainability of urban neighborhoods in District 15 of Tehran with an emphasis on the effectiveness of the land-use mix index. To investigate the social sustainability of neighborhoods, the following indicators are studied: involvement of local communities, sense of belonging, security, social capital, cultural identity, vitality, and social accountability. Moreover, to investigate the impact of the land-use mix index on social sustainability, the following indicators are investigated: accessibility of land-uses, land-use density, distribution of land-uses, land-use diversity, age, and compatibility of land-uses, are design considerations in land-use planning. Weighting land-use mix indices using Shannon entropy shows that the greatest weight (0.9943) belongs to the "accessibility of land-uses" component. In the next step, in order to measure the social sustainability of urban neighborhoods, the VIKOR method is used.
Keywords: land use mixing, social sustainability, Urban Neighborhoods, district 15 of Tehran -
شهرنشینی پدیده پیچیده و پویایی است که شامل تغییرات بزرگ مقیاس در کاربری اراضی در سطح محلی است. منطقه 22 بزرگ ترین منطقه شهر تهران است و در سال های اخیر شاهد افزایش ساخت وساز در این منطقه هستیم. هدف از انجام این پژوهش، بررسی و تحلیل رشد پراکنده شهری در منطقه 22 تهران بود. بدین منظور، شاخص های کمی مورداستفاده در این پژوهش شامل آنتروپی نسبی، شاخص موران، ضریب جینی، مدل و شاخص نسبت رشد عمودی به افقی بودند. روش تحقیق کنونی تحلیلی-تطبیقی و از نظر نوع، کاربردی-توسعه ای بود. مقدار آنتروپی جمعیت در سال 1397، 96/0 بوده و نسبت به سال 1390 افزایش یافته و به یک نزدیک تر شده است؛ بنابراین مقایسه آنتروپی سال 1397 نسبت به سال 1390 نشان دهنده پراکندگی بیشتر جمعیت در سال 1397 بود. ضریب موران منطقه موردمطالعه در دو مقطع زمانی 1390 و 1397 نشانگر الگوی تجمع خوشه ای است. با توجه به مجموع ضرایب محاسبه شده می توان گفت منطقه 22 شهر تهران دارای الگوی پراکنده است و الگوی پراکندگی آن تک قطبی کامل نیست. میزان تراکم در ناحیه یک بیشتر از سایر نواحی و در سایر نواحی (2، 3 و 4) الگوی پراکندگی غالب تر است. مطابق نتایج مدل هلدرن، در منطقه موردمطالعه به جز ناحیه 4، رشد شهری بیشتر در ارتباط با رشد جمعیت بوده است. نتایج شاخص VHG، نشان دهنده غالب بودن رشد عمودی در منطقه موردمطالعه است. به منظور کنترل موثر پراکندگی شهری، باید برنامه یکپارچه برای استفاده از اراضی شهری تدوین و استراتژی های توسعه فشرده تدوین شود.کلید واژگان: پراکنده رویی شهری, تغییرات فضایی, منطقه 22 شهر تهرانThe aim of this study was to investigate the unbalanced urban growth using quantitative models. The quantitative indicators used in this study included relative entropy, Morans index, Gini coefficient, Holdern model and Vertical-to-Horizontal Growth (VHG) index. The current research method was comparative analytical and applied-developmental. In this study, scattered urban using various quantitative criteria such as Shannon entropy, Gini coefficient, Moran index, Holdern model and VHG index were examined. The entropy of the population in 2018 was 0.96 and compared to 2011 has increased and is closer to one. Therefore, the entropy of 2018 compared to 2011 showed a greater dispersion of the population in 2018. The Moran coefficient in the two time periods of 2012 and 2019 indicates the cluster aggregation pattern. Considering the total calculated coefficients, it can be said that District 22 of Tehran has a scattered pattern and its scattering pattern is not a complete unipolarity. The density in region 1 is higher than in other regions, and in other regions (2, 3, and 4) the scattering pattern is more prevalent. According to the results of the Holdern model, in the study area, urban growth was more related to population growth except for District 4. The results of VHG index showed the dominance of vertical growth in the study area. In order to effectively control urban sprawl, an integrated plan for urban land use and intensive development strategies should be developed.Keywords: Urban Dispersion, Spatial changes, District 22 of Tehran
-
لازمه داشتن شهری پویا با ابعاد پایدار، تامین امنیت شهری می باشد. این مسئله در کنار برآورد نیازهای اساسی از ارکان اصلی در توسعه شهرها قلمداد شده است. به همین منظور با توجه به در حاشیه بودن و بروز جرایم و آسیب های اجتماعی متعدد در منطقه 15 تهران، هدف از این مطالعه بررسی مولفه های موثر بر تامین امنیت شهری در راستای تحقق ابعاد شهر پایدار در این منطقه می باشد. مطالعه حاضر از نوع «کاربردی» و به روش «کمی - پیمایشی» با لحاظ رویکرد ساختارگرا انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را ساکنان منطقه 15 تهران به تعداد 659468 نفر تشکیل و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که به صورت تصادفی در بین نمونه آماری توزیع گردید. برای تعیین روایی پرسشنامه از سنجه KMO استفاده که روایی آن 76/0 و برای تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده که نتیجه حاکی از تایید کلی آن با ضریب 79/0 بوده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. بر مبنای یافته های تحقیق همبستگی درونی مناسب در بین 3 مولفه بنیادی، دینامیکی و امنیتی ارزیابی امنیت در فضاهای شهری منطقه 15 تهران وجود داشته که دراین بین مولفه بنیادی از اولویت بالاتری برخوردار بوده است. نتایج نشان داد که شاخص هایی چون تاثیر نوع طراحی محیطی، میزان کیفیت زندگی افراد، فقدان یا فرسودگی زیرساخت های شهری و هم جواری محیط های مسکونی با محیط های ناامن دارای اهمیت بیشتری به منظور برنامه ریزی برای بهبود شرایط آن ها جهت بسترسازی مقوله امنیت در فضاهای شهری منطقه 15 شهر تهران می باشد.
کلید واژگان: امنیت شهری, پیشگیری از جرم, منطقه 15 شهر تهران, رویکرد ساختارگراIntroductionIt is necessary to have an active and dynamic urban community with sustainable dimensions, crime prevention and security. This issue, along with estimating basic needs, is considered as one of the main pillars of sustainability in the growth and development of cities. The category of urban security in public spaces, which is always a refuge for the peace and comfort of citizens, is very important. District 15 of Tehran as one of the marginal areas and the main entrance of Tehran in the southeast of Tehran, by accepting all kinds of ethnicities and immigrants to live in this area, increasing the rate of marginalization, the existence of drug addicts, beggars, sleeping cartons, working children and etc., has become a suitable bed for creating insecure and abnormal spaces and increasing the amount of crime in this area. For this purpose, according to the characteristics of the district, the purpose of this study is to investigate the effective components on urban security in order to achieve the dimensions of a sustainable city in this region.
MethodologyThe present study is part of “applied" and "descriptive-analytical" researches with a structural approach to urban security. Library studies and documents related to the research topic were used to collect the descriptive part of the research and for the analytical part of the research, security analysis in urban spaces of 15th district of Tehran has been done by using a survey method and a questionnaire in three dimensions of fundamental, dynamics and safety. To analyze the research data from Pearson correlation statistical tests to evaluate the internal relationship of components, t-test to evaluate the priority of components and diagnostic analysis model to predict the process of security in district 15 according to the components of the structuralist approach in SPSS software, were exerted.The statistical population of this research consists of 659468 residents of 15th district of Tehran. The statistical sample size was estimated to be 384 using Cochran's formula`. The data collection tool in this study was a questionnaire that was randomly distributed and collected among the sample size. To determine the validity of the questionnaire, the KMO measure was used in the form of factor analysis test, the validity of which was evaluated at 0.76 and at an appropriate level. To determine the reliability of the questionnaire, Cronbach's alpha coefficient test was exerted. The following result indicates the general confirmation of the reliability of the questionnaire with a coefficient of 0.79.
Results and discussionProper analysis of spatial patterns of crime and social harm is a vital issue for cities and is one of the important social criteria of societies. The discovery of such patterns could be the starting point for further research on other topics. The damage distribution map shows that the spatial distribution of these indicators is not random and follows a specific spatial pattern. These patterns are the result of a set of economic, social, cultural, and behavioural processes. District 15 of Tehran has the highest statistics of social harms and various crimes among other ones. On the other hand, the distribution of crime in Tehran shows that the occurrence of social harms in the neighbourhood and the region is more prominent. Therefore, it can be said that "Social harms in Tehran are mainly regional and neighbourhood identities, and so that their geographical study is needed to achieve a community prevention model." In this regard, using a structuralist approach in this study, the components and indicators affecting urban security and the prevention and reduction of crime in the 15th district of Tehran were investigated. The structuralist approach to security, according to its theorizing process, evaluates the category of security based on the conditions of developing countries. Its components also indicate the root problems and challenges that can lead to insecurity in urban spaces in these countries. In this study, the components of this approach were evaluated in the 15th district of Tehran. In order to evaluate the accuracy of the explanation of security in urban areas of the region, the internal relationship of the selected components was assessed based on a structuralist perspective.
ConclusionA- The assessment of urban security in the 15th district of Tehran has been correctly explained according to the components of the structuralist approach based on the high internal relationship between these components;B- The fundamental component was identified as an important component in identifying weaknesses based on priority analysis for better planning to identify strengths and weaknesses and according to the indicators of the three components of the structuralist approach;C- Based on the forecast of the process of achieving security in urban spaces of District 15 of Tehran, data analysis showed that according to the current situation, a better safety component can predict the process of achieving security in urban spaces of District 15.
Keywords: urban security, Crime Prevention, District 15 of Tehran, Structuralist approach -
در چند دهه گذشته، رشد فناوری و اجرای مبانی مدرنیته در ساخت شهرها موجب روند کاهشی در زیست پذیری شهرها شده است که به اثراتی نامطلوب در فضاهای شهری منجر شده است. یکی از برجسته ترین این اثرات که می توان از آن به عنوان آسیب شهری نام برد، افول ارزش های مرتبط با حس تعلق به مکان در شکل گیری این فضاها است. این امر در کلان شهرها جلوه بیشتری دارد که طبیعتا رشد فناوری در آن ها سرعت بیشتری داشته است. این پژوهش با هدف تخمین زیست پذیری، با در نظر گرفتن عوامل مرتبط با متغیر حس تعلق به مکان در منطقه 1 شهر تهران انجام شده است. در این خصوص، یک مدل تخمین گر جدید با ترکیب سیستم استنتاج فازی تطبیق یافته و ژنتیک الگوریتم تهیه شده است. برای این منظور، متغیرهای مبتنی بر حس تعلق به مکان شامل کالبد، معنا، فعالیت، سرمایه اجتماعی، حس مکان و کیفیت زندگی به عنوان متغیرهای تخمین گر استفاده شده است. نتایج نشان داد مدل سیستم استنتاج فازی تطبیق یافته ژنتیک شامل همه متغیرهای ورودی (926/0=R)، بهترین مدل تخمین گر زیست پذیری است. همچنین شاخص سرمایه اجتماعی تاثیر بسیار کمی در زیست پذیری دارد. اهمیت شاخص کیفیت زندگی ذهنی به طور معنادارتری از سایر شاخص ها بیشتر است و می تواند بیشتر از سایر عوامل به بهبود زیست پذیری مناطق منجر شود.
کلید واژگان: حس تعلق به مکان, زیست پذیری, سیستم استنتاج فازی, منطقه یک شهر تهرانIn the last few decades, a decreasing trend is observed in livability of cities due to growth of technology and applying the modernity concept in the construction of cities, which causes the adverse effects on urban spaces. One of the most prominent of these effects, which can be called urban damage, is the decline of values associated with the sense of place in the formation of these spaces. This concern is especially highlighted in metropolises where technology has naturally grown faster. This study provides a framework to estimate the livability in Tehran metropolitan district 1 by considering the sense of place factors. In this way, a novel predictive model is developed based on the integration of Adaptive Neuro-Fuzzy Inference System (ANFIS) and Genetic Algorithm (GA). To this end, several variables based on the sense of place including physical body, meaning, activity, social capital, sense of place, and mental quality of life are considered as predictive variables. Results indicate that the ANFIS-GA model (R=0.926) is the most accurate predictive model when all input parameters are included. Besides, the social capital index has very little effect on livability and the importance of mental quality of life index is more significantly than other indices and can lead to more improvements in livability of regions than other factors.
Keywords: livability, Sense of Place, Fuzzy inference system, Genetic Algorithm
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.