به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « بیماریهای قلبی عروقی » در نشریات گروه « پزشکی »

  • مهرنوش صدیقی، مصطفی چراغی، پژمان هاشم زاده*
    مقدمه

    امروزه با وجود این که آگاهی مردم در مورد کنترل بیماریهای دیابت و قلبی عروقی افزایش یافته است،  ولی هنوز از عوامل عمده ی بیماری و مرگ و  میر در جامعه هستند. برای درمان و کنترل دیابت و بیماریهای قلبی می توان از روش های دارویی و غیر دارویی کمک گرفت. هدف از انجام این مطالعه ی مروری معرفی عوامل خطر ساز متعددی در بیماران دیابتی که باعث افزایش شانس درگیری های قلبی عروقی می شود است.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مروری جهت جستجوی مقالات، از پایگاه های اطلاعات, Pubmed, ISI و Scopus طی سال های 1979 تا 2020 استفاده شد. و از واژگان کلیدی فشار خون، استرس اکسیداتیو، چاقی، دیس لیپیدمی، عملکرد اندوتلیال و عوامل التهابی استفاده شد.

    نتایج

    شیوع دیابت در سراسر جهان و ایجاد عوارض جدی و خطرناک بر ارگان های بدن، این بیماری را به یک مشکل عمده بهداشتی در کلیه جوامع تبدیل کرده است و عامل اصلی ابتلا به بیماری های قلبی عروقی می باشد. مطالعه ما نشان داد  بیماری های قلبی عروقی شایع ترین علت مرگ و میر را در بیماران دیابتی تشکیل می دهند. عواملی که با دیابت و بیماریهای قلب و عروق در ارتباطند می توان فشار خون، استرس اکسیداتیو، چاقی، دیس لیپیدمی، عملکرد اندوتلیال و عوامل التهابی را نام برد.

    نتیجه گیری کلی

    دیابت عامل اصلی ابتلا به بیماری های قلبی عروقی می باشد. همچنین بیماری های قلبی عروقی شایع ترین علت مرگ و میر را در بیماران دیابتی تشکیل می دهند

    کلید واژگان: دیابت, بیماریهای قلبی عروقی, مکانیسم های مولکولی}
    Mehrnoosh Sedighi, Mostafa Cheraghi, Pejman Hashemzadeh*
    Background & Objective

    Despite the fact that public awareness about diabetes control and cardiovascular diseases has increased, but still the main cause of morbidity and mortality in the community. For the treatment and control of diabetes and heart disease can be pharmacological and nonpharmacological methods used. The purpose of this review study is to introduce several risk factors in diabetic patients that increase the chances of cardiovascular involvement.

    Materials and Methods

    In this review study, Pubmed, ISI and Scopus databases were used to search for articles during the years 1979 to 2020, and the keywords of blood pressure, oxidative stress, obesity, dyslipidemia, endothelial function and inflammatory factors were used.

    Results

    The worldwide prevalence of diabetes and the occurrence of serious and dangerous complications on the organs of the body, has made this disease a major health problem in all communities and is the main cause of cardiovascular disease. Our study showed that cardiovascular disease is the most common cause of death in diabetic patients. Factors associated with diabetes and cardiovascular disease include high blood pressure, oxidative stress, obesity, dyslipidemia, endothelial function, and inflammatory factors.

    Conclusion

    Diabetes is a major cause of cardiovascular disease. Cardiovascular disease is also the most common cause of death in diabetics.

    Keywords: Diabetes, Cardiovascular Diseases, Molecular Mechanisms}
  • حامد عسگری، نادر خالصی*، امیر اشکان نصیری پور، رضا زیاری
    مقدمه

     با توجه به فراوانی بروز و شیوع و ماهیت خاص بیماری های قلبی- عروقی در کشورمان و تعدد، تنوع، پیچیدگی و گران قیمت بودن خدمات و تجهیزات تشخیصی و درمانی، امکان القای تقاضا در این دسته از بیماری ها بیشتر است. پژوهش حاضر با هدف آزمون رویکرد حداقل مربعات جزیی عوامل مرتبط با تقاضای القایی در بیماری های قلبی- عروقی و ارایه الگویی از ارتباط این عوامل انجام شد.

    روش بررسی

    این مطالعه از نوع کتابخانه ای با مرور 39 مقاله و سپس پیمایشی با نمونه 118 نفره بود. ابتدا به وسیله فن تحلیل محتوای کیفی، فهرستی از عوامل، زیرعامل ها و مولفه های مرتبط با تقاضای القایی استخراج گردید. سپس با تکمیل پرسش نامه رواسازی شده توسط پزشکان، کارشناسان، کارکنان و مراجعان به بیمارستان قلب شهید چمران اصفهان در سال 1398، با استفاده از فن تحلیل مسیر، مدل برازش و الگوی نهایی با نظر متخصصان معتبرسازی شد.

    یافته ها:

    در تحقیق حاضر، 5 عامل اصلی و 18 عامل فرعی و 82 گویه به دست آمد. در برازش مدل اندازه گیری، ضرایب پایایی ترکیبی، روایی متقاطع، همگرا و واگرای نتایج آزمون مطلوب و در برازش مدل ساختاری نیز ضرایب مسیر به جزء در مسیر «بیماران»، مقادیر در سطح اطمینان 95 درصد معنی دار و میانگین ضریب تعیین مدل، 822/0 (قوی) و شاخص تناسب پیش بین به جزء در مورد ویژگی های خدمات درمانی، بیشتر از 02/0 و از حد قابل قبولی برخوردار بود. نتیجه بررسی برازش کلی، 133/0 گزارش گردید که نشان دهنده مطلوبیت برازش کلی متوسط مدل بود. اعتبار الگوی نهایی ارایه شده با 77 درصد توافق نظر متخصصان، مورد تایید قرار گرفت.

    نتیجه گیری:

    بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش، ضروری است در سطح کلان، سیاست مناسب جهت اصلاح ساختار شبکه و ارجاع و تقویت مدیریت اطلاعات اتخاذ گردد و در سطوح اجرایی نیز نسبت به اصلاح روش های پرداخت، تغییر تعرفه و فرانشیز و تغییر روش های بیمه گری و پوشش های آن اقدامات لازم صورت گیرد.

    کلید واژگان: تقاضای القایی, نظام مراقبت سلامت, بیماران, بیماریهای قلبی عروقی, بیمه}
    Hamed Asgari, Nader Khalesi, Amir Ashkan Nasiripour, Reza Ziyari
    Introduction

    Due to the frequency, prevalence, and specific nature of cardiovascular diseases in our country, and the multiplicity, variety, complexity, and high cost of diagnostic and therapeutic services and equipment, the possibility of inducing demand in this category of diseases is higher. Using the partial least squares approach, this study aimed to test the factors affecting the induced demand in cardiovascular diseases, and provide a model of the relationship between these factors.

    Methods

    This was a library study with a systematic review of 49 articles, and then a survey of 118 people selected via random sampling method. First, a list of factors, sub-factors and components related to induced demand was extracted using qualitative content analysis technique; and then, using analysis technique, the path of the fitting model and the final model were validated by completing a validated questionnaire by physicians, experts, staff, and clients of Shahid Chamran Heart Hospital in Isfahan, Iran, in 2019.

    Results:

    In this study, 5 main factors, 18 sub-factors, and 82 items were obtained. In fitting the measurement model, the combined reliability coefficient, cross validity, convergent, and divergent the results of test was acceptable, and in structural fit model, path coefficients were significant, except for “patients” coefficient, at the 95% confidence, the mean model determination coefficient was 0.822 (strong), and the predictive fit index, except for the characteristics of medical services, was greater than 0.02 (acceptable). The result of the overall fit test was 0.133, which indicated the desirability of the overall fit of the model. The validity of the final model was confirmed with 77% agreement of experts.

    Conclusion

    Based on the findings of this study, it is necessary to adopt an appropriate policy at the macro-level to reform the network structure and referral and strengthen information management, and at the executive level, to modify payment methods, change tariffs and franchises for services, and change insurance methods and coverage.

    Keywords: Induced Demand, Health Care System, Patients, Cardiovascular Diseases, Insurance}
  • ندا سبزیوند*، منا جهانپور
    زمینه

    بیماری های قلبی عروقی یکی از شایع ترین بیماری های مزمن می باشد که علیرغم پیشرفت  در روش های د رمانی، هنوز یکی از عوامل مهم مرگ و میر د ر جهان بیشمار می رود. مطالعه حاضر با هد ف تعیین سطح فریتین سرم د ر بیماران مبتلا به نارسایی قلبی بستری د ر بیمارستان انجام گردید.

    روش کار

    این مطالعه مقطعی د ر بیماران مبتلا به نارسایی های قلبی بستری د ر بیمارستان گنجویان شهر د زفول انجام شد . نمونه گیری بصورت سرشماری از بین همه بیماران به مد ت سه ماه (از تیرماه لغایت مهرماه 1398) و به تعد اد 100 نفر انجام شد . برای تمامی بیماران فریتین، آهن سرم و TIBC اند ازه گیری شد . فریتین با د ستگاه الایزا، آهن سرم و TIBC با د ستگاه اتوآنالیزور آزمایش شد ند .

    یافته ها

    از  100 بیمار مورد بررسی 34% زن و 66% مرد بود ند و میانگین سنی آنان 21/65 سال بود. همچنین 49 نفر کاهش شد ید EF و 51  نفر کاهش متوسط د اشتند . نتایج آزمون t برای مقایسه ی متغیرهای پژوهش بر اساس EF نشان د اد برای متغیر سن و فریتین بین د و گروه تفاوت معناد اری وجود د اشت (05/0≥p). اما سایر متغیرها تفاوتی از نظر آماری ند اشتند . نتایج ضریب همبستگی متغیرها نشان د اد سن بیماران با BUN و کراتینین (05/0>BUN ، (p با کراتینین و آهن سرم (001/0>p)، سد یم با آهن سرم (05/0 >ESR ، (p با TIBC و CRP (05/0>p)، رابطه مثبت معناد ار د اشت. همچنین رابطه منفی معنی د اری بین سد یم و پتاسیم سرم(001/0>ESR، (p و آهن سرم(05/0 >TIBC، (p و فریتین (001/0>p) به د ست آمد اما بین سایر متغیرها رابطه معناد اری وجود ند اشت (05/0<p).

    نتیجه گیری

    بین سطح سرمی فریتین با شد ت علایم و عوارض بیماران رابطه معنی د اری وجود ند اشت، لذا برای د ر نظر گرفتن فریتین خون به عنوان یک ریسک فاکتور مستقل د ر ابتلا به بیماری های نارسایی قلبی نیاز به انجام مطالعات د یگری می باشد تا شاید بتوان به نتایج قطعی تری د ر این مورد رسید .

    کلید واژگان: نارسایی قلبی, فریتین, بیماران بستری, بیماریهای قلبی - عروقی}
    Background

    Cardiovascular diseases are one of the most common chronic illnesses. Despite the advancement in the management of heart failure, it still remains as one of the most important causes of mortality and morbidity. Anemia is a common finding in heart failure patients and decreases both life quality and bodily function in this group of patients. It is also related with high mortality and morbidity. The aim of the present study was to determine the ferritin levels in heart failure patients.

    Methods

    This cross-sectional study was conducted on heart failure patients admitted in Ganjavian Hospital, Ahvaz, Iran. Sampling was done by census method for three months duration (July-Sept 2019) and finally a total of 100 patients were recruited. Serum ferritin (ELISA), iron level and Total iron binding capacity (TIBC) was measured in all of the patients. Iron and TIBC were measured with Autoanalizer.

    Results

    Of the 100 patients, 34% were females and 66% were males. Mean age was 65.21 yrs. 49 patients had severe decrease in EF , while 51 had moderate decrease in EF. Based on EF, t-test showed significant statistical difference in regard to age and ferritin between the two groups (p<0.05), while other variables did not show significant difference.Correlation coefficient of variables in regard to patientchr('39')s age with BUN and Creatinine (p<0.05), BUN with Creatinine and serum ferritin (p<0.001), sodium and serum iron (p<0.05), and ESR with TIBC and CRP (p<0.05) demonstrated positive correlation. While a negative correlation was observed in cases of serum sodium and potassium (p<0.001), ESR and serum iron (p<0.05), and TIBC and ferritin (p<0.001). No other significant correlation was found among other variables (p>0.05).

    Conclusion

    Results did not show significant relation between serum ferritin level with disease severity and complications. Thus, further studies are needed to prove the role of f ferritin as an independent risk factor in developing heart failure.

    Keywords: Heart failure, Ferritin}
  • ناصح پهلوانی*، امید صادقی، فاطمه ابراهیمی، مریم نورانی، سیده شبنم مظلومی
    مقدمه

    با توجه به وجود تناقضات موجود در مطالعات مختلف در مورد تاثیر مصرف مکمل ال-آرژینین بر عملکرد ورزشی و شاخصهای بیماری های قلبی عروقی، هدف پژوهش حاضر مروری تخصصی بر پژوهش های انجام شده در زمینه تاثیر مکمل ال-آرژینین بر عملکرد ورزشی و ترکیب بدنی و همچنین ریسک فاکتورهای بیماری های قلبی عروقی در افراد سالم و بیمار بود.

    روش کار

    جست و جو در PubMed ، Scopus و Google Scholar با کلید واژه های های Cardiovascular ، L-arginine ، Athletic performance ، hypertension ، Blood pressure ، Sport performance ، Lipid profile و Oxidative stress
    بین سالهای 1975 تا 2017 انجام شد و تمام مطالعات انسانی وارد این بررسی شدند.

    یافته ها

    در اکثر مطالعات مصرف مکمل ال-آرژینین موجب بهبود عملکرد ورزشی و ترکیب بدنی در ورزشکاران شده بود هر چند تناقضاتی در این زمینه ضمینه وجود داشت. همچنین اغلب مطالعات تاثیر ال-آرژینین را بر کاهش ریسک فاکتورهای بیماری های قلبی عروقی تایید کردهاند و اکثرا این اثر را مرتبط به افزایش تولید نیتریک اکسید در خون دانسته اند.

    نتیجهگیری

    اکثر کارآزمایی های بالینی اثرات مثبت مصرف مکمل ال-آرژینین را بر عمکلرد ورزشی و کاهش ریسک فاکتورهای بیماری های قلبی عروقی نشان دادهاند و مصرف این مکمل در دوز 5 - 2 گرم در روز فاقد اثرات جانبی و موجب ارتقای سلامتی می شود، هرچند به علت هم سو نبودن برخی مطالعات برای دادن دوزهای بالای این مکمل و همچنین برای روشن شدن مکانیسم کامل این اثرات، انجام مطالعات بیشتر در این زمینه توصیه میشود.

    کلید واژگان: ال-آرژینین, عملکرد ورزشی, ترکیب بدنی, بیماریهای قلبی عروقی, فشارخون}
    Naseh Pahlavani*, Omid Sadeghi, Fatemeh Ebrahimi, Maryam Nurany, Seyedeh Shabnam Mazloumi
    Introduction

    Due to controversies in different studies about the effects of L-arginine supplementation on athletic performance and cardiovascular risk factors, this study aimed to review the current evidence on the effects of L-arginine supplementation on athletic performance and cardiovascular risk factors.

    Methods

    This study was done to summarize findings from earlier evidence on the effect of L-arginine supplementation on the risk of cardiovascular disease. We searched in PubMed, Scopus and Google Scholar through 1975 till 2017 using the following keywords: cardiovascular OR athletic performance OR hypertension OR blood pressure OR sports performance OR lipid profile in combination with L-arginine OR arginine. After reviewing title and abstracts, all clinical trials and cross-sectional studies conducted on healthy people or those suffering from the disease were included.

    Results

    In most studies, consumption of L-arginine supplementation improves athletic performance and body composition in athletes, although there are some contradictions in this field. Most studies confirmed the effect of L-arginine on decrease cardiovascular risk factors, and most of the work considered that this effects as a result of increased levels of nitric oxide (NO) in serum.

    Conclusions

    Most of the clinical trials indicated favorable effects of L-arginine supplementation on athletic performance and cardiovascular risk factors and taking this supplement at a dose of 2-5 grams per day has no side effects and promotes the health. Due to controversies in some study for giving high doses of this s

    Keywords: L-arginine, Athletic Performance, Body Composition, Cardiovascular Disease, Hypertension}
  • رحمت چتری پور، داود شجاعی زاده *، آذر طل، کورش سایه میری
    مقدمه
    بیماری های قلبی عروقی علت اصلی ابتلا، مرگ و میر و ناتوانی در سراسر دنیا هستند. به دلیل اهمیت نقش معلمان در ارتقای سلامت جامعه، مطالعه حاضر با هدف تعیین سازه های الگوی اعتقاد بهداشتی در پیشگیری از بیماری های قلبی - عروقی در معلمان دبیرستانهای پسرانه شهر دهلران در سال 1393 انجام گردید.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مقطعی، روی 78 معلم دوره اول متوسطه شهر دهلران، که با روش سر شماری انتخاب شده بودند، انجام شد. ابزار تحقیق پرسشنامه حاوی سوالات دموگرافیک و سوالات مربوط به 6 سازه HBMبود.که روائی آن با استفاده از پانل متخصصان آموزش بهداشت انجام شد؛ جهت تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ برای هر یک از سازه ها جداگانه استفاده شد که دامنه آلفاکرونباخ 6 سازهHBM در این پرسشنامه از89/0-64/0 بود. پس از جمع آوری، داده ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 16 و بهره گیری ازآزمونهای آماری آنالیز واریانس و تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته های پژوهش: میانگینBMI معلمین84/24 بود. 75 درصد معلمان کارشناس، 91 درصد متاهل بودند. میانگین نمره راهنماهای برای عمل32/0±47/1 و خودکارآمدی 69/0±84/1 بود. ارتباط معناداری بین مدرک تحصیلی با شدت درک شده، سابقه کار با خودکارآمدی و شدت درک شده، وضعیت تاهل با منافع درک شده وجود داشت(05/0P<).
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج پژوهش نشان داد که وضعیت سازه های راهنما برای عمل وخودکارآمدی نامطلوب بودکه این امر بیانگر نیاز به برنامه ریزی برای بهبود خودکارآمدی و راهنماهای برای عمل در معلمان می باشد.
    کلید واژگان: الگوی اعتقاد بهداشتی, بیماریهای قلبی عروقی, معلمان}
    Rahmat Chatripour, Mr Davoud Shojaeizadeh*, Azar Tol, Mr Kourosh Sayehmiri
    Introduction
    All around the world, cardiovascular disease is the main reason of mortality and disability, due to importance of teacher’s role in health promotion. This research aimed at determining the Health Belief Model constructs to prevent cardiovascular disease among boys high schools teachers in Deloran in 2014.
    Materials and Methods
    This cross-sectional study performed among 78 of 10th grade teachers in Dehloran city which setected by census sampling method. The research’s questionnaire included demographic information and items of six HBM constructs , which its validity has carried out by expert panel of health education. Meanwhile to determine reliability Cronbach’s alpha coefficient separately for each component usedand the Cronbach's alpha range was from 0.64-0.89. The collected data analyzed by SPSS version16 using cross suitable statistical tests.
    Findings: the average of teacher's BMI was 24.84. seventy five percent of participants were experts and 91% were married. Average score of cues to ation was 1.47 ± 0.32 and self- efficacy was 1.84 ± 0.69 . There was a significant correlation between the perceived suseptibility, job experience with self-efficacy, marital status with perceived benefits (PDiscussion &
    Conclusions
    The results revealed components status had undesirable in cues to action and action and self-efficacy. This important issue indicates the necessity of planning to improve the self-efficacy and cues to action among teachers.
    Keywords: Health belief model, Cardiovascular disease, Teachers}
  • سیده فاطمه وحدانی، صدیقه عابدینی *، شکرالله محسنی، مرضیه نیک پرور
    مقدمه
    امروزه بیماری های قلبی عروقی ، شایع ترین علت مرگ و میر در جوامع مختلف است . در این خصوص، تغذیه ناسالم یکی از مهمترین عوامل بروز بیماری های قلبی عروقی می باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین رفتارهای تغذیه ای پیشگیری کننده از بیماری های قلبی عروقی در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر میناب انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی است. نمونه پژوهش 160نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهری میناب بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته شامل 2بخش : اطلاعات دموگرافیک (10سوال) و سوالات رفتارهای تغذیه ای پیشگیری کننده از بیماری های قلبی عروقی ( 21سوال) با نمره دهی در طیف 10-1 امتیازی با حداقل و حداکثر نمره کسب شده 210-21 بود، که نمره بالا نشان دهنده انجام رفتارهای تغذیه ای پیشگیری کننده از بیماری های قلبی عروقی بود. روایی پرسشنامه توسط پانل خبرگان و پایایی آن بوسیله Test- Retest مورد تائید قرار گرفت. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS16 و آزمون های آماری توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و نیز آمار تحلیلی شامل آزمون تی تست و آنالیز واریانس مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    میانگین سنی نمونه های پژوهش 4±32سال بود. میانگین نمره کسب شده از رفتارهای تغذیه ای پیشگیری کننده از بیماری های قلبی عروقی 11±144 بود. بطوریکه بهترین نمره عملکرد با میانگین و انحراف معیار905/0 ± 13/9 در مصرف ماهی شور و ضعیف ترین عملکرد با میانگین و انحراف معیار 776/1 ± 54/2 در مصرف غذاهای بخارپز بدست آمد. بین انجام رفتارهای تغذیه ای با انجام فعالیت بدنی افراد ارتباط آماری معناداری مشاهده شد (P=0.001). ارتباط آماری معنی داری بین انجام رفتارهای تغذیه ای با متغیر های دیگر مشاهده نشد(P>0.05).
    نتیجه گیری
    نتایج نشان دادکه رفتارهای تغذیه ای پیشگیری کننده از بیماری های قلبی عروقی در نمونه های مورد پژوهش در حد متوسط می باشد. بنابراین توصیه می شود که با انجام مداخلات مناسب به اصلاح این رفتارها اقدام شود. به امید آنکه با اصلاح رفتارهای تغذیه ای، بتوان از بار بیماری های قلبی عروقی در جامعه کاست.
    کلید واژگان: رفتارهای تغذیه ای, بیماریهای قلبی عروقی, زنان}
    Sedigheh Abedini *
    Introduction
    Today in different societies, a major reason of fatality is cardiovascular diseases. One of the main causes of cardiovascular disease is unhealthy nutrion. The present study aims to investigate the nutritional behaviors of cardiovascular diseases prevention in women referred to health care centers in Minab town in 2016.
    Methods
    In this descriptive cross-sectional study participated160 women who reffered to Minab town health center. The instrument for data collection was a questionnaire with two main parts including demographic information (10 questions) and nutrional behaviors for prevention of cardiovascular diseases ( 21 questions ) with the scale of 1 to 10 and minimum and maximum received scores 21-210 that higher scores show the better preventive nutritional behaviors for cardiovascular diseases. Validity and reliability of the questionnaire was confirmed. Collected data were analyzed using SPSS ver.16 software.
    Results
    The average age of participants was 32±4 . The average score for preventive nutrional behaviors was 144±11. The best and the worst performance scores were related to finsh consumption (9.13±0.905) and steamed food consumption (2.54 ± 1.776), respectively. There was a significant relationship between nutritional behaviors and physical activities. (p = 0.001). Statistically significant association was not observed between nutritional behaviors and other variables.
    Conclusion
    Results show that nutritional behaviors for prevention of cardiovascular diseases is at the medium level and active interventions are necessary to improve nutritional behaviors.
    Keywords: Nutritional behaviors, cardiovascular diseases, Women}
  • رحمت چتری پور، داود شجاعی زاده *، آذر طل، کورش سایه میری، ابوالقاسم اصفیاء، فاطمه کیا
    مقدمه
    بیماری های قلبی عروقی علت اصلی ابتلا، مرگ و میر و ناتوانی در دنیا هستند. آموزش براساس مدل های آموزشی از جمله Health Belief Model از اساسی ترین شیوه های پیشگیری از بیماری ها است. مطالعه حاضر به منظور تعیین تاثیر آموزش معلمان مبتنی بر مدل HBM بر ارتقاء دانش، نگرش و عملکرد دانش آموزان در زمینه پیشگیری از بیماری ها قلبی عروقی انجام شد.
    روش ها
    این پژوهش مداخله ای در سال 93-92بر78 نفر معلم دوره اول متوسطه شهر دهلران و 467 نفر دانش آموزان آنها انجام شد. معلمین به دوگروه مداخله(41نفر) و شاهد(37نفر) و دانش آموزان آنها همچنین در دو گروه مداخله(249 نفر) و شاهد(218نفر) قرار گرفتند.گروه مداخله معلمان در 6 جلسه آموزشی مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی شرکت کردند.پرسشنامه ها در پایان 3 ماه توسط معلمان و در پایان 6 ماه توسط دانش آموزان تکمیل شد. اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss مورد بررسی قرار گرفت. از آزمونهای آماری توصیفی،paired-t و t مستقل برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    سازه منافع درک شده در زمینه پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی برای معلمان به طور معناداری تغییر کرد(<0.01p). عملکرد دانش آموزان گروه مداخله نسبت به گروه شاهد در پایان پژوهش به طور معناداری در زمینه پیشگیری از بیماری های قلبی-عروقی تغییر کرد.
    نتیجه گیری
    مداخله آموزشی از سنین پایین با استفاده از مدلHBM از طریق معلمین بر روی دانش آموزان، می تواند به عنوان عامل تاثیرگذار در کاهش عوامل خطر بیماری های قلبی عروقی در معلمان و دانش آموزان به کار رود.
    کلید واژگان: معلمان, دانش آموزان, بیماریهای قلبی عروقی, مدل اعتقاد بهداشتی, عملکرد}
    Rahmat Chatripour, Davoud Shojaeizadeh *, Azar Tol, Kourosh Sayehmiri, Abolghasem Asfeia, Fatemeh Kia
    Introduction
    Cardiovascular diseases are the leading cause of morbidity, mortality and disability around the world. Education based on training models such as the health belief model is one of the most basic methods of prevention of diseases. The present study was conducted to determine the impact of teacher education based on the HBM model on promoting knowledge, attitude and performance of students in prevention of cardiovascular diseases.
    Method
    This interventional study was conducted on 78 first grade high school teachersand 467 of their students in the city of Dehloran during 2013-2014. Teachers were divided into two groups of intervention (n=41) and control (n=37) and students were also divided into two groups of intervention (n=249) and control (n=218). Intervention group teachers participated in 6 planned educational sessions based on the HBM model using teaching aids. Teachers completed questionnaires after 3 months and students after 6 months. Data was analyzed by SPSS software through descriptive tests, paired-t test and independent t-test.
    Findings: The perceived benefits structure significantly changed for teachers in the prevention of cardiovascular disease (p
    Conclusion
    Educational intervention can be used as an effective factor in reducing risk factors of cardiovascular diseases in teachers and students through the HBM model from low ages.
    Keywords: Teachers, students, cardiovascular diseases, HBM model, performance}
  • فاطمه شیرانی، فاطمه زریباف، احمد اسماعیل زاده
    مقدمه
    سبک زندگی افراد جامعه خصوصا عوامل غذایی نقش مهمی در افزایش روز افزون بیماری های قلبی و عروقی دارد. با توجه به دریافتهای غذایی کربوهیدرات به ویژه در کشورهای در حال توسعه، توجه به نوع کربوهیدرات مصرفی در بروز بیماری های قلبی و عروقی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. مطالعه حاضر با هدف مروری بر مطالعات پیشین در زمینه ارتباط بین نمایه گلیسمیک و بار گلیسمیک رژیم غذایی با بیماری های قلبی و عروقی انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    با استفاده از موتور جستجوی Pubmedو کلید واژه هایی مانند glycemic index، glycemic load، cardiovascular disease و coronary heart disease مقالات با طراحی های مقطعی، کارآزمایی بالینی، کوهورت آینده نگر انتخاب شدند.
    یافته ها
    نتایج مطالعات نا همسو است اما نشان می دهد دریافت رژیم غذایی با نمایه و بار گلیسمیک پائین دارای اثرات مفیدی بر متابولیسم گلوکز و غلظت چربی های سرم چربی ها در بدن می باشد و به عنوان یک عامل محافظتی در بیماری های قلبی و عروقی مطرح می شود.
    نتیجه گیری
    شواهد موجود رابطه ای قطعی بین نمایه گلیسمیک و بار گلیسمیک با بیماری های قلبی عروقی را گزارش نکرده اند. انجام مطالعات بیشتر و دقیق تر ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: کربوهیدرت, نمایه گلیسمیک, بار گلیسمیک, بیماریهای قلبی عروقی}
  • فیروزه سجادی، نوشین محمدی فرد، مریم مقرون، حسن علیخاصی، فاطمه نوری امامزاده ئی، فرهاد ایرجی، محمد شهرام احتشامی
    وضعیت اقتصادی اجتماعی تاثیر بسزایی در سلامتی زنان دارد که از مهمترین این عوامل اشتغال است. این مطالعه به منظورمقایسه روند آگاهی، نگرش و عملکرد (KAP) تغذیه زنان غیر شاغل و شاغل در مورد بیماری های قلبی عروقی انجام شد.
    روش ها
    این مطالعه طی سه مرحله بر روی جامعه زنان مورد مداخله برنامه قلب سالم که یک برنامه مداخله ای جامعه نگر است، در اصفهان و نجف آباد انجام شد. دانش و نگرش افراد را در زمینه تاثیر تغذیه در بیماری های قلبی عروقی توسط پرسشنامه تکمیل شد. به منظور ارزیابی وضعیت تغذیه ای از یک پرسشنامه بسامد خوراک شامل 48 آیتمی استفاده گردید. روند KAP تغذیه در سالهای 83-1379 تا 1386 در 6 مطالعه مقطعی، روی نمونه های مستقل بررسی گردید. برای مقایسه تغییرات روند در زنان شاغل و غیرشاغل در سالهای مختلف مطالعه ازآزمونهای کوواریانس باتعدیل اثر سن، تحصیلات ومحل زندگی ااستفاده شد.به منظور مقایسه متغیرهای کیفی وکمی به ترتیب از آزمونهای کای اسکور و آنالیز واریانس یک طرفهدر سالهای مورد برسی استفاده شد.
    نتایج
    مقایسه روند نگرش تغذیه زنان غیرشاغل نسبت به زنان شاغل افزایش معنی دار بیشتری داشت (007/0= P). روند مصرف میوه ها درزنان شاغل به طور معنی داری نسبت به زنان غیرشاغل بیشتر بود (001/0= P). میانگین شاخص کل تغذیه در زنان غیر شاغل نسبت به زنان شاغل به طور معنی داری ارتقاء یافت (01/0= P)
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به نقش موثر زنان در تغذیه خانواده توجه به مشکلات زنان شاغل از جمله فرصت کم آنان برای تهیه غذا در منزل دسترسی به غذاهای آماده سلامتی بخش و آموزشهای ضمن خدمت در زمینه تغذیه سالم میتواند نقش موثری در سلامتی خانواده مفید باشد.
    کلید واژگان: زنان, بیماریهای قلبی عروقی, شغل, تغذیه}
    Firouzeh Sajjadi, Noushin Mohammadifard, Maryam Maghroun, Hasan Alikhasi, Fatemeh Nouri, Farhade Iraji, Mohammad Shahram Ehteshamie
    Aim and
    Background
    Socio-economic status, especially job has an important role on women health. This study was down to occupation effect on behavioral approach of female in relation to cardiovascular disease.Methods and Materials: This study was conducted on the data of Interventional area of Isfahan Healthy Heart Program (IHHP): Isfahan and Najaf-Abad counties. Sampling was down by stratified random sampling method. nutrition knowledge was determined by questionnaire and a 48 item food frequency questioner was used to assess nutrition behavior. Statistical analysis was done by chi-square tests, ANOVA and ANCOVA.
    Findings
    Positive trend of nutritional attitude was significantly higher in unemployed in compare to employed women (p=0.007).Employed vs. unemployed women had a significant improvement in fruit consumption (P=0.01).It was adversely about vegetables consumption (p=0.001).Global dietary index (GDI) had a significant improvement in unemployed women in compare to employed women (p=0.01).
    Conclusions
    Regarding to the effective role of women on nutritional status of family and considering employed women problems, such as their limited time for prepareing food and availability of health foods and healthy nutrition training in work places can play effective role on family health.
    Keywords: Cardiovascular Disease, Women, Job, Nutrition}
  • فرین کیانی یزدی، آزیتا هدایتی
    مقدمه
    با توجه به ارتباط بین دهان و دندان و بیماری های سیستمیک و نقش قطعی عفونت های دهان و دندان در فرآیندهای پاتولوژیک در نقاط دیگر بدن، هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر درمان غیر جراحی پریودنتال بر سطح سرمی آنتی بادی ضد کاردیولیپین (aCLA) است که به طور بالقوه در پاتوژنز بیماری های قلبی عروقی در بیماران پریودنتال نقش دارد.
    مواد و
    روش
    بیست داوطلب (11 زن و 9 مرد) با میانگین سنی 55/40 سال در این مطالعه شرکت کردند. پریودنتیت مزمن با معاینه کامل پریودنتال تشخیص داده شد. این معاینات شامل اندازه گیری عمق پاکت (PD) و از دست رفتن چسبندگی (AL)، همچنین شاخص پلاک (PI) و شاخص لثه ای (GI) بود. بعد از بررسی پایه، همه افراد درمان غیر جراحی پریودنتال را به طور کامل دریافت کردند. افراد برای بازدید نهایی 6 هفته بعد از آخرین جلسه از جرم گیری برای بازنگری در پارامترهای پریودنتال مراجعه کردند. در ویزیت اولیه و نهایی، دو میلی لیتر از خون وریدی از هر بیمار جمع آوری شده و برای تجزیه و تحلیل aCLA (IgM ، IgG )با استفاده از تست ELISA مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون t-test تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    متوسط سطح هر دو شکل aCLA(IgM ، IgG ) قبل و بعد از درمان، اختلاف معنی داری از نظر آماری را نشان دادند (05/0>P برای IgM و 001/0=P برای IgG) علاوه بر این، نتایج مطالعه نشان داد که کاهش قابل توجهی در پارامترهای پریودنتال (PD، AL، PI، GI) بعد از درمان غیر جراحی پریودنتال (001/0P <) ایجاد شده است.
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که درمان پریودنتال موفق، می تواند سطح سرمی یکی از نشانگرهای زیستی التهابی ( aCLA)در مشکلات قلبی و عروقی را بهبود بخشد.
    کلید واژگان: آنتی بادی های آنتی کاردیولیپین, پریودنتیت مزمن, بیماریهای قلبی عروقی, سندروم آنتی فسفولیپید, درمان پریودنتال}
    Kiany Yazdi F., Hedayati A. *
    Background
    Considering the relationship between oral and systemic diseases and definite role of oral infections in pathological processes elsewhere in the body, this study aimed to investigate the effect of non-surgical periodontal therapy on serum levels of anti-cardiolipin antibodies (aCLA) that potentially plays a role in the pathogenesis of cardiovascular diseases in the patients with periodontitis.
    Methods
    The present study was conducted on 20 volunteers (11 females and 9 males) with the mean age of 40.55 years. Generalized chronic periodontitis was diagnosed thorough clinical periodontal examination at baseline visit. This examination included measurement of probing Pocket Depth (PD) and clinical Attachment Loss (AL). The Plaque Index (PI) and Gingival Index (GI) were recorded, as well. After baseline examination, all the subjects received full mouth non– surgical periodontal treatment. The subjects returned for the final visit 6 weeks after the last session of the scaling for reevaluation of the periodontal parameters. At baseline and final visits, two milliliters of venous blood was collected from each patient and a commercially available enzyme-linked immunosorbent assay (ELISA) was used for analyzing aCLA (IgM and IgG). Then, the data were entered into the SPSS statistical software and analyzed using paired sample t test.
    Results
    A significant difference was found regarding the mean levels of both forms of aCLA before and after the treatment (P=0.003 for IgM and P=0.001 for IgG). In addition, the study results showed significant reductions in the periodontal parameters after non-surgical periodontal therapy (P
    Conclusions
    The results of this study suggested that successful periodontal therapy could improve the serum level of one of the inflammatory biomarkers involved in the cardiovascular problems (aCLA).
    Keywords: Anti-cardiolipin antibodies, Chronic periodontitis, Cardiovascular diseases, Antiphospholipid syndrome, Periodontal treatment}
  • زهرا بهادران، پروین میرمیران*، فریدون عزیزی
    سابقه و هدف

    دیابت نوع 2 نوعی اختلال شایع متابولیک است که با افزایش خطر بیماری های قلبی عروقی، ناتوانی و مرگ و میر ناشی از آن در مبتلایان همراه است. شواهد اپیدمیولوژیک و مطالعات بالینی طی سالهای اخیر همواره بر این مطلب تاکید داشته اند که پلی فنول های رژیم غذایی و مواد غذایی غنی از این فیتوکمیکال ها در پیشگری از بروز بیماری های قلبی عروقی، به ویژه بیماری کرونر قلب و انفارکتوس میوکارد، تاثیر بسزایی دارند. مقاله مروری حاضر با هدف بررسی مکانیسم تاثیر پلی فنول های موجود در مواد غذایی طبیعی در پیشگیری از عوارض قلبی عروقی ناشی از دیابت صورت پذیرفت.

    مواد و روش ها

    واژگان کلیدی «پلی فنول ها»، «اسیدهای فنولیک»، «آنتوسیانین ها»، «فلاونوئیدها»، و «لیگنان ها»، در ترکیب با واژگان «دیابت نوع 2»، «مقاومت به انسولین»، «بیماری های قلبی عروقی»، «اختلال عملکرد اندوتلیال»، «استرس اکسیداتیو»، «التهاب»، «اختلال چربی های خون» و «پرفشاری خون» جهت جستجو در پاب مد بین سالهای 2000 تا 2013 میلادی مورد استفاده قرار گرفت. مطالعات سلولی، مدل های حیوانی و مطالعات بالینی با طراحی مناسب و نیز مقالات مروری با کیفیت مطلوب استفاده شد.

    یافته ها

    پلی فنول های غذایی به واسطه کاهش هضم و جذب چربی های موجود در رژیم غذایی، افزایش بازگردش و دفع کلسترول،کاهش سنتز آپولیپوپروتئین های آتروژنیک، و مهار سنتز کلسترول و تری گلیسریدها قدرت بالایی در بهبود فراسنجهای لیپیدی دارند. این ترکیبات نقش موثری در محافظت عروق در برابر آسیبهای اکسیداتیو و فرآیندهای التهابی، بهبود عملکرد اندوتلیال عروق، تعدیل فرآیندهای مرتبط با فعالیت پلاکت ها و انعقاد خون، و فراتر از آن حتی محافظت از بافت قلب و بهبود همودینامیک عضله قلب دارند.

    نتیجه گیری

    افزایش مصرف مواد غذایی حاوی پلی فنول و استفاده از عصاره طبیعی پلی فنول ها می تواند در کاهش خطر بروز و گسترش بیماری های قلبی عروقی مبتلایان به دیابت نوع 2 مفید واقع گردد.

    کلید واژگان: پلی فنول ها, اسیدهای فنولیک, آنتوسیانین ها, فلاونوئیدها, لیگنان ها, دیابت نوع 2, مقاومت به انسولین, بیماریهای قلبی عروقی, اختلال عملکرد اندوتلیال, استرس اکسیداتیو, التهاب, اختلال چربیهای خون, پرفشاری خون}
    Zahra Bahadoran, Parvin Mirmiran, Fereidoun Azizi
    Background And Aim

    Type 2 diabetes is a common metabolic disorder accompanied by increased risk of cardiovascular diseases، along with increased morbidity and mortality. In recent years، epidemiological evidence and clinical studies have indicated that dietary polyphenols and phytochemical-rich foods have key role in prevention of cardiovascular diseases، especially coronary heart disease and myocardial infarction. The current review was conducted to investigate the mechanism of the effects of polyphenols in natural foods on prevention of diabetes-induced cardiovascular diseases.

    Materials And Methods

    “polyphenols”، “phenolic acids”، “anthocyanins”، “flavonoids”، and “lignans” in combination with “type 2 diabetes”، “insulin resistance”، “cardiovascular disease”، “endothelial dysfunction”، “oxidative stress”، “inflammation”، “lipid disorders”، and “hypertension” were used as key words for search in PubMed between 1990 and 2013. Cellular studies، animal models and clinical trials with appropriate design، and review article with high quality were used.

    Results

    Dietary polyphenols have high potential to improve lipid profiles through decrease in digestion and ingestion of dietary fats، increase in turnover and excretion of cholesterol، reduction of synthesis of atherogenic apo lipoproteins، and inhibition of cholesterol and triglycerides synthesis. These compounds protect vascular endothelium against oxidative damages and inflammatory processes، improve function of vascular endothelium، modify the pathways related to platelets and coagulation، and even protect cardiac tissue and improve myocardial hemodynamics.

    Conclusion

    Higher consumption of foods containing polyphenols and using polyphenol-rich natural extract can be useful in decreasing the risk of development of cardiovascular diseases in type 2 diabetic patients.

    Keywords: Polyphenols, Phenolic Acids, Anthocyanins, Flavonoids, Lignans, Diabetes Mellitus, Type 2, Insulin Resistance, Cardiovascular Diseases, Endothelial Dysfunction, Oxidative Stress, Inflammation, Lipid Metabolism Disorders, Hypertension}
  • مرضیه اکبرزاده، نسرین شریفی
    مقدمه
    مطالعات نشان می دهد که در بسیاری از زنان مصرف قرص های پیشگیری از بارداری عوارض جانبی را در پی دارد که اغلب این عوارض ظرف دو تا سه ماه پس از مصرف داروکاهش یافته و از بین می روند. استفاده مداوم از قرص های ضدبارداری خطر ابتلا به سکته قلبی و عوارض قلبی و عروقی را افزایش می دهد، همچنین وجود هورمون استروژن در قرص سبب افزایش مختصر فشار خون می شود که البته در سنین پایین خطر عمده ای نیست اما به همین خاطر تجویز دارو از سن 35 سالگی به بعد باید با احتیاط انجام شود.لذا ضروری بنظر می رسد که عوارض قلبی و عروقی مصرف قرص های پیشگیری که در تحقیقات متعدد ذکر گردیده در جامعه ایران نیز برآورد شود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک پژوهش مورد –شاهدی می باشد که در سا ل 1387-1385 انجام گرفته است. انتخاب موردها از بین خانمهای مبتلا به بیماری های قلبی و عروقی (سکته قلبی، آنژین صدری ناپایدار، سکته مغزی (ترومبوز عروقی عمقی) و نمونه های شاهدها از سایر بیماران بدون مشگل قلبی عروقی انتخاب گردیدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه، مصاحبه با بیمار و افراد درجه یک فامیل وی همچنین با استفاده از پرونده بیماران استخراج گردید.
    یافته ها
    1/49درصد از مبتلایان به بیماری های قلبی و عروقی از قرص های ضد بارداری استفاده نموده اند که درمقایسه با 9/49 درصد مصرف کنندگان قرص در گروه کنترل، ارتباط معنی داری بین مصرف کنندگان قرص های ضد بارداری با بروز بیماری های قلبی و عروقی مشاهده نشده (P=0.8). بین ابتلا به فشار خون، مصرف دخانیات (سیگار و قلیان)،چربی و قند خون بالا و بروز بیماری های قلبی و عروقی ارتباط معنی دار مشاهده گردید. (P<0.0001).
    نتیجه گیری
    با توجه به افزایش فاکتور های خطر در مبتلایان بیماری های قلبی و عروقی تغییر سبک زندگی انان ضروری است. گرچه در پژوهش حاضر قرص های پیشگیری از بارداری به عنوان فاکتور خطر زا محسوب نشد ولی پیشنهاد می شود تحقیقات وسیع تر ی در این زمینه انجام گیرد.
    کلید واژگان: بیماریهای قلبی عروقی, قرص های ضد بارداری}
    Marzieh Akbarzadeh, Nasrin Sharifi
    Introduction
    Studies showed that many women who use oral contraceptive pill have some adverse effects but often with decrease in dosage of medication these effects disappear within two or three mounts gradually. But continuing the use of medication increases the risk of cardiovascular disease. In addition estrogens contents of OCP increase blood pressure a little. This effect isn’t a significant risk in age under 35 but this is important after 35 and should be administered cautiously. Although many researches was done about cardiovascular effects in different countries but it was an important investigate in Iran.
    Methods
    this is a case control study that takes place in 1385-1387. Cases were 300 women with cardiovascular disease (MI، unstable angina، stroke and DVT) and the controls were a group of 300 women without cardiovascular disease with mean age of (49). Measures: we use questioner that contain two parts (demographic information and information about disease and use of OCP) data gathered by interview with participants and use of medical information chart.
    Result
    49. 1% of cases and 49. 9% of controls were used OCP. Analysis showed no statistical relation between the use of OCP and cardiovascular disease (p=0. 8) but significant statistical relation was found between hypertension، diabetes، hyperlipidemia، and use of tobacco with cardiovascular disease (P<0. 0001).
    Conclusion
    with regard of increase of cardiovascular risk factors in these patients change in life style is essential. Although we didn’t find association between the use of OCP and cardiovascular disease but more study should be done.
    Keywords: cardiovascular disease, oral contraceptive pill}
  • فرهاد جعفری، فرامرز فلاحی، محمدحسن قوسیان مقدم، ناهید خلدی، محمود صمدپور، ملیحه امین زاده، محبوبه آقایی، فاطمه اعظمی
    هدف
    هدف این مطالعه ارزیابی سطح آگاهی زنان در مورد عوامل خطر بیماری های قلبی عروقی بود.
    زمینه
    با گسترش مدرنیته و فرهنگ شهرنشینی میزان شیوع عوامل خطر بیماری های قلبی عروقی در جهان به سرعت در حال افزایش است.
    روش کار
    این پژوهش یک مطالعه مقطعی می باشد که جامعه هدف آن را زنان گروه سنی 14 تا 66 ساله تشکیل می دهند. حجم نمونه 735 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات یک پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت بررسی اعتبار پرسشنامه از روش تحلیل محتوا و برای اطمینان از پایایی از روش آزمون مجدد استفاده شد. جهت آنالیز داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مناسب استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین سنی شرکت کنندگان، 5 ± 4/23 سال بود. میانگین توده بدنی آنها 3 ± 7/21 کیلوگرم بر مترمربع به دست آمد. همچنین، 1/50 درصد شرکت کنندگان معتقدبودند اطلاعاتشان در خصوص بیماری های قلبی عروقی کم وناکافی است. بیشترین منبع کسب اطلاعات افراد رادیو و تلویزیون (3/65 درصد) بود. از بین عوامل موثر در ایجاد بیماری های قلبی عروقی، نمونه ها به سیگار کشیدن (2/93 درصد)، فشار عصبی و استرس (8/92 درصد)، چاقی (2/91 درصد)، چربی خون بالا (4/89 درصد)، مصرف غذای چرب (7/88 درصد) بیش از دیگر موارد اشاره داشتند. به علاوه، 2/75 درصد نمونه ها توانستند حداقل 50 درصد میانگین نمره آگاهی را کسب نمایند. نمره آگاهی با افزایش سن و تحصیلات و استفاده از رسانه های دیداری ارتباط معنی دارآماری داشت (به ترتیب003/0=P، 039/0=P و012/0=P). بین سطح آگاهی افراد با وضعیت تاهل و سطح اقتصادی ارتباط معنی داری یافت نشد(05/0)
    نتیجه گیری
    پیشنهاد می گردد جهت ارتقاء آگاهی و کنترل ریسک فاکتورهای بیماری های قلبی عروقی برنامه های مدون آموزشی، متناسب با سن، جنس، تحصیلات و فرهنگ گروه های مختلف جامعه طرح ریزی گردد.
    کلید واژگان: آگاهی, بیماریهای قلبی عروقی, عوامل خطر, زنان}
    Aim
    The aim of this study was to evaluate the knowledge of women about cardiovascular diseases risk factors.
    Background
    Prevalence of cardiovascular diseases risk factors is increasing rapidly worldwide with development of modernity and urbanization.
    Method
    This cross-sectional study was performed on women with age range of 14-66 years old. The sample size was 735 women. Convenience sampling was used to recruit the participants. Data were collected by a researcher-made questionnaire whose validity and reliability were confirmedby content analysis and test-retest methods. The data were analyzed by using SPSS software with appropriate statistical tests.
    Findings
    The mean age of participants was 23. 4± 5 years. The average body mass index of them was 21. 7±3 kg/m. 50. 1% of them had little information about cardiovascular diseases. The most common of data gathering sources were radio and TV (65. 3%). The most common of cardiovascular diseases risk factors included smoking (93. 2%)، psychological stress (92. 8%)، obesity (91. 2%)، high blood triglyceride (89. 4%)، and fatty rich food consumption (88. 7%). 75. 2% of participants achieved at least 50% of the mean knowledge score. There were significant statistical correlation between knowledge score and increasing of age and educational level and applying visual media such as TV (p=0. 012، p=0. 039، p 0. 003 respectively). There was no significant correlation between knowledge score and both marital and economic status.
    Conclusion
    It’s suggested to design educational programs according to age، gender، educational level and culture of different groups of society in order to promote knowledge and controlcardiovascular diseases risk factors.
    Keywords: Knowledge, Cardiovascular diseases, Risk factors, Women}
  • امید امینیان، آتنا فرجامی، غلامرضا پوریعقوب، خسرو صادق نیت حقیقی
    مقدمه
    هزینه های تحمیلی ناشی از بیماری های مرتبط با استرس، مانند حملات قلبی، فشار خون و افسردگی، سالانه بالغ بر میلیاردها دلار می باشد و افت عملکرد و مرگ زودرس که اکثرا ناشی از عدم توانایی در فایق آمدن بر این استرس ها می باشد، کارآیی سازمان های مختلف را تهدید می نماید. این پژوهش قصد دارد با تعیین میزان استرس شغلی و همچنین عوامل خطر بیماری های قلبی- عروقی، به بررسی ارتباط احتمالی آنها بپردازد.
    روش بررسی
    224 راننده وسایل حمل و نقل عمومی در تهران مورد ارزیابی قرار گرفتند. پرسشنامه استرس شغلی به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات پایه این پژوهش انتخاب شد. با اخذ شرح حال، معاینه و مراجعه به پرونده های طبی افراد، وضعیت عوامل خطر قلبی آنها در پرسشنامه ثبت گردید.
    یافته ها
    4/0 درصد افراد درگروه استرس شغلی خفیف، 17 درصد درگروه استرس خفیف تا متوسط، 78 درصد درگروه استرس متوسط تا شدید و 5/4 درصد در گروه استرس شدید قرار گرفتند. رابطه معنی دار آماری بین سطح استرس و ریسک فاکتورهای بیماری های قلبی عروقی شامل چاقی، مصرف سیگار، افزایش کلسترول و تری گلیسیرید و قند خون بالا دیده نشد. اما رابطه آماری معنی دار بین سطح استرس شغلی و فشار خون دیاستولیک مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به این تحقیق مشخص شد که درصد بالایی از رانندگان وسایل نقلیه عمومی دارای استرس شغلی متوسط تا شدید هستند اما رابطه معنی داری بین سطح استرس شغلی و ریسک فاکتورهای بیماری های قلبی عروقی وجود ندارد.
    کلید واژگان: استرس شغلی, بیماریهای قلبی عروقی, فشارخون}
    Aminian O., Farjami A., Pouryaghoubgh, Sadeghniiathaghighikh
    Background
    The cost of stress related diseases like storks, hypertension, and depression is very high and absenteeism, disability and preterm death duo to them threaten the productivity. So interaction between stress and cardiovascular disease must be cleared.
    Methods
    This research was done on the 224 male workers of a transportation terminal in Tehran. We use the OSIPOW questionnaire to measure the job stress and the cardiovascular risk factor obtained from the results of periodic exam of the workers in workplace.
    Results
    0.4% was in low stress category, 17% in low-moderate, and 78% in moderate-severe and 4.5% in severe stress category. There was no statistically meaningful correlation between stress and FBS, TG, CHOL, pack years of smoking, BMI. There was only a weak correlation between job stress and diastolic blood pressure.
    Conclusion
    great majority of work force were in high stress categories. There are two explanations for no correlation we found: relatively young study population, healthy worker effect.
  • حمیدرضا سامی مقام، سید حسن مصطفوی، فروغ خردمند، شافعی رحیمی
    مقدمه
    بیماران دیالیزی در مقایسه با افراد سالم در شرایط یکسان، در معرض خطر بالاتر بیماری های عروق کرونری قرار دارند که به علت آترواسکلروز عروق بوجود م یآیند. این مطالعه با هدف تعیین رابطه عوامل خطر قلبی عروقی در بیماران همودیالیزی مزمن با ضخامت لایه انتیما مدیا شریان کاروتید انجام شد.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی، تمامی 51 نفر بیمار همودیالیزی مراجعه کننده به بخش همودیالیز بیمارستان شهیدمحمدی بندرعباس مورد بررسی قرار گرفتند. پس از اخذ مشخصات و تاریخچه درباره عوامل خطر و معاینه فیزیکی کامل، با استفاده از سونوگرافی حداکثر ضخامت لایه انتیما مدیا شریان کاروتید مشترک هر طرف 0 میلیمتر مبنای طبیعی بودن ضخامت این لایه قرار گرفت. داده ها با استفاده از / اندازه گیری شد و ضخامت کمتر از 8 و کای اسکوئر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. t و آزمونهای Minitab نرم افزار 0≤ میلیمتر بودند، بطور
    نتایج
    از 51 بیمار مورد بررسی، میانگین سنی گروهی که دارای ضخامت لایه آنتیما 8 60 میلیمتر /7±8/ 0> میلیمتر بودند، بود (4 / معنی داری بیشتر از میانگین سنی گروهی که دارای ضخامت لایه آنتیما 8 اگر چه میانگین مدت دیالیز، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و نیز میانگین. (P<0/ 41 و 5 /3±18/ در مقابل 7 خون و درصد شیوع سابقه فشار خون بالا، سابقه دیابت و سابقه مصرف LDL میزان کلسترول، تری گلیسیرید و 0/ 0 میلیمتر بیشتر از بیماران با ضخامت لایه انتیما کمتر از 8 / سیگار در بیماران دارای ضخامت لایه انتیما بیشتر از 8 میلیمتر بود ولی این تفاوتها معنی دار نبودند.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این پژوهش به نظر می رسد که آترواسکلروز در درصد بالایی از بیماران همودیالیزی وجود دارد به ویژه در بیماران با سن بالاتر. لذا بهتر است روند مراقبتهای قلبی عروقی برای همه بیماران همودیالیزی بدون توجه به حضور یا عدم حضور عوامل خطر در نظر گرفته شود تا از عوارض جدی بعدی جلوگیری گردد.
    کلید واژگان: همودیالیز, بیماریهای قلبی عروقی, شریان کاروتید, مشترک, لایه انتیما, لایه مدیا}
    H.R. Samimagham, S.H. Mostafavi, F. Kheradmand, Sh Rahimi
    Introduction
    Common carotid artery intima-media thickness (CCA-IMT) correlates with cardiovascular mortality in patients under hemodialysis. In this investigation, we evaluated relationship between CCA-IMT with dependent and independent cardiovascular risk factors in chronic hemodialysis patients.
    Methods
    In this cross-sectional study, 51 chronic hemodialysis patients, (31 males and 20 females) were enrolled. left and right CCA-IMT were measured using high resolution B-mode ultra sonography and maximum measure was considered. Based on ultra sonographic findings, patients were divided into two groups, one with carotid intima thickness of ≥0.8mm and another group with carotid intima thickness of <0.8mm. Data was analyzed, using Minitab software.
    Results
    Mean age of these with carotid intima thickness ≥0.8mm was significantly higher than these with carotid intima thickness <0.80mm (P<0.05), (60.7±8.4 vs 41.3±18.7). Although, there were differences in hemodialysis duration, systolic and diastolic blood pressure, blood cholesterol and triglyceride LDL, diabetes and smoking history of these two groups, but the differences were not significant.
    Conclusion
    This study indicates that there is no significant correlation between CCA-IMT and cardiovascular risk factors in chronic hemodialysis patients
    Keywords: Hemodialysis, Cardiovascular Diseases, Carotid Artery, Common, Tunica Intimae, Tunica Media}
  • جمال شمس آرا، محمد رمضانی، امیر هوشنگ محمدپور *

    امروزه نیاز شدیدی برای تشخیص بیماران مبتلا به بیماری آترواسکلروز پیشرونده که در خطر حوادث قلبی عروقی آتی قرار دارند، احساس می شود. به طور ایده آل، افزایش اطلاعات ما در ارتباط با مکانیسم ناپایداری پلاک آترواسکلروز باید به پیشرفتهای بالینی منجر گردد. رویکرد سیستمیک برای کشف بیومارکرهای سرمی که بتوانند در تشخیص بیمارانی که در خطر حوادث قلبی-عروقی آینده هستند، کاربرد داشته باشند، به شدت مورد توجه است. افزایش مارکرهای التهابی نظیر hs-CRP، وضعیت آینده بیماران دارای سندرمهای کرونری حاد را پیش بینی می کند. استئوپروتگرین (OPG) پروتئینی است که از باز جذب اضافی استخوان بوسیله اتصال به لیگاند فعال کننده گیرنده هسته ای κB (RANKL) و درنتیجه جلوگیری از اتصال آن به گیرنده مربوطه، ممانعت به عمل می آورد. شواهد زیادی از جمله مطالعات برون تنی، ژنتیک موشها و مطالعات بالینی حاکی از نقش مهم OPG در بیولوژی عزوق می باشند. ولی نتایج متناقضی درمورد ارتباط بین سطح سرمی OPG یا RANKL با بیماری های عروق کرونر قلب بدست آمده است. بر پایه نقش این دو پروتئین در التهاب و تجزیه ماتریکس بین سلولی و این حقیقت که تشکیل پلاک یک فعالیت التهابی است؛ ما در این مقاله فرضیه استفاده از نسبت غلظت سرمی RANKL:OPG به عنوان بیومارکر بیماری های قلبی عروقی را مطرح نموده ایم.

    کلید واژگان: استئو پروتگرین, بیماریهای قلبی - عروقی, فعال کننده گیرنده هسته ای κB}
    Jamal Shamsara, Mohammad Ramezani, Amir Hooshang Mohammadpour

    Nasolacrimal There is a strong need for biomarkers to identify patients at risk for future cardiovascular events related with progressive atherosclerotic disease. Ideally, increasing knowledge of the mechanisms of atherosclerotic plaque destabilization should be translated in clinical practice. Systemic approaches are pursued to discover serum biomarkers that are applicable to define patients at risk for future cardiovascular events. Elevation in inflammatory markers, such as C-reactive protein, predicts outcomes of patients with acute coronary syndromes. Osteoprotegerin (OPG) protects the skeleton from excessive bone resorption by binding to receptor activator of nuclear factor-κB ligand (RANKL) and preventing it from binding to its receptor, receptor activator of nuclear factor-κB. Emerging evidence from in vitro studies, mouse genetics and clinical studies attributed to OPG an important role in vascular biology. But conflicting results have been obtained about association of serum level of OPG or RANKL with coronary artery disease (CAD). Based on their role in inflammation and matrix degradation and the fact that atherosclerotic plaque formation is an inflammatory process; we hypothesized that RANKL:OPG ratio could be a better biomarker for CAD.

  • بررسی وضعیت عوامل خطر آفرین بیماری های قلبی عروقی در یک جمعیت نظامی در سال 1386.
    حمیدرضا توکلی، محمد صمدی، مرتضی ایزدی
    مقدمه
    یکی از مهمترین وظایف مسئولین بهداشت و سلامت سازمان های نظامی اطمینان از سلامت کارکنان آن سازمان می باشد. با توجه به افزایش میزان شیوع بیماری های مزمن غیر واگیر بویژه بیماری های قلبی عروقی طی سال های اخیر، بررسی ادواری عوامل خطر آفرین بیماری های قلبی عروقی در نیروهای نظامی ضروری به نظر می رسد.
    هدف
    هدف از انجام این مطالعه، بررسی وضعیت برخی از عوامل خطر آفرین بیماری های قلبی عروقی در یک جمعیت نظامی می باشد.
    مواد و روش کار
    در این مطالعه توصیفی_ مقطعی وضعیت برخی عوامل خطر آفرین بیماری های قلبی عروقی در 29688 نفر از یک جمعیت نظامی شامل: نیروهای زمینی، هوایی، دریایی، ستادی وسایرین مورد ارزیابی قرار گرفت.
    نتایج
    نتایج مطالعه حاضر نشان داد 6/17% از کارکنان دچار اضافه وزن(BMI ≥25) و 5/10% افراد مبتلا به چاقی(BMI ≥30) هستند. همچنین 3/13% و 2/9% افراد به ترتیب دارای کلسترول بالا و تری گلیسرید بالا(بیش از 200 میلی گرم درصد میلی لیتر) بوده و 9/2% افراد دارای پرفشاری خون (فشار خون سیستولیک≥ mmhg 14 ودیاستولیک≥ mmHg 9) بوده و 88/2% کارکنان به دیابت (قند خون ناشتا ≥ 126 میلی گرم در صد میلی لیتر پلاسما)مبتلا هستند.
    بحث:نتایج بررسی حاضر نشان می دهد وضعیت عوامل خطر آفرین بیماری های قلبی عروقی در جمعیت مورد مطالعه مطلوب نبوده و اقداماتی همچون افزایش فعالیت جسمانی، بهبود الگوی تغذیه و آموزش و فرهنگ سازی تغذیه ای برای کاهش میزان شیوع عوامل خطر آفرین ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: چاقی, هیپرلیپدمی, بیماریهای قلبی عروقی, فشار خون, نیروهای نظامی}
  • منصوره اشقلی فراهانی، عیسی محمدی، فضل الله احمدی، مجید ملکی
    مقدمه
    بیماری های قلبی وعروقی یکی از مهمترین دلایل مرگ ومیر بیماران در ایران شناخته شده است. برنامه آموزش به بیمار یکی از محوری ترین برنامه هایی است که می تواند در پیشگیری و درمان این گروه از بیماری ها تاثیر بسزایی داشته باشد. هر برنامه آموزش به بیمار در ارتباط مستقیم با فرهنگ افرادی است که با بیمار ارتباط دارند. از آنجا که عوامل فرهنگی تاثیر گذار بر امر آموزش بیماران مبتلا به اختلالات عروق کرونر در کشور ایران تا کنون مورد بررسی قرار نگرفته است، لذا شناخت این عوامل نقش مهمی را در پیشبرد و ارائه هر چه موثرتر برنامه های آموزش به بیمار ایفاء خواهد کرد. این مطالعه شناسایی تاثیر باورهای فرهنگی و رفتارهای بیماران مبتلا به اختلالات عروق کرونر در آموزش به بیمار است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه از رویکرد کیفی استفاده شده است. 35 شرکت کننده بر اساس نمونه گیری مبتنی بر هدف در این پژوهش شرکت داشتند. شرکت کنندگان شامل 18 پرستار به عنوان افراد آگاه اصلی، 4 پزشک متخصص، 9 بیمار و 4 عضو از اعضای خانواده بیماران به عنوان آگاهان فرعی در دو بیمارستان آموزشی شهرتهران در سال 1385-1384 مورد مصاحبه قرار گرفتند. مصاحبه ها با توجه به دیدگاه های شرکت کنندگان پیرامون پدیده مورد بررسی، تا زمان اشباع داده ها ادامه یافت و داده ها با روش تحلیلمحتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    شرکت کنندگان طیف گسترده ای از عوامل فرهنگی تاثیر گذار بر امر آموزش بیماران مبتلا به اختلالات عروق کرونر را بیان نموداند. از تجزیه و تحلیل داده ها پنج مضمون اصلی استخراج شد که شامل: 1- باورهای فرهنگی و عادات بیماران مربوط به شیوه زندگی، 2- باورهای بیماران و اعضای تیم درمانی در مورد بیماری و درمان؛ 3- مخفی کردن تشخیص بیماری، 4- باورهای بیماران، خانواده آنان، پرستاران و پزشکان در مورد فرد آموزش دهنده و 5- ناتوانی آموزش دهنده در برقراری ارتباط با قومیتهای مختلف می باشد.
    بحث و نتیجه گیری
    یافته ها نشان می دهد که باورهای فرهنگی به صور مختلف می توانند زمینه ساز و یا تشدید کننده بیماری باشند. شناخت و تبیین این باورها برای ارائه آموزش موثر به بیمار لازم و ضروری است.
    کلید واژگان: باورهای فرهنگی, آموزش به بیمار, بیماریهای قلبی عروقی, رویکرد کیفی}
    M. Ashghaly Farahani, I. Mohammadi, F. Ahmadi, M. Maleki
    Background
    Cardiovascular diseases are one of the leading causes of death in Iran. Patient education program is one of the most important programs in prevention and treatment of these disorders and it is directly related to culture of those working with patients. Since cultural factors influencing on patient education for coronary artery diseases have not yet been studied in Iran, identifying them can be very effective in improving the quality of the related programs.
    Purpose
    This qualitative program was conducted to explore the effects of cultural beliefs and behaviors of patients with coronary artery diseases on their education.
    Methods
    35 subjects including 18 nurses as main informants, 4 medical doctors, 9 patients and 4 family members of them as ancillary informants were selected by purposive sampling method and interviewed at two teaching hospitals in Tehran between 2005 and 2006. The interviews were continued until data saturation stage and analyzed in content.
    Results
    The subjects expressed a variety of influential factors on education in coronary artery diseases. Five themes were derived from data analysis: 1. cultural beliefs and patients’ habits of life style; 2. patients’ and health team’s beliefs regarding the condition and management; 3. hiding the diagnosis; 4. beliefs of patients, their families, nurses and physicians regarding educator; and 5. inability of educator in communicating with different ethnic groups.
    Conclusion
    Findings showed that cultural beliefs can precipitate and aggravate the disease. Identifying and explaining these beliefs are essential for effective patient education.
    Keywords: Cultural beliefs, Patient education, Coronary artery diseases, Qualitative approach}
  • زهرا مجد تیموری
    بیماری های عروق کرونر از قابل پیشگیری ترین بیماری های غیر واگیربه شمار میروند، اما متاسفانه امروزه، یکی از علل عمده مرگ و میر انسانها در کشورهای صنعتی و نیمه صنعتی به شمار می رود و پیش بینی می شود در صورت ادامه این روند،تاسال 2020 میلادی، تقریبا به مرگ بیش از 25 میلیون انسان در جهان بیانجامد. از سویی بر اساس پژوهش های به عمل آمده، ثابت گردیده،آنتی اکسیدانها ازجمله موادی هستند که می توانند در کاهش خطر ابتلا به بیماری های قلبی– عروقی نقش بسزایی ایفاء نمایند، هدف این مقاله معرفی نقش آنتی اکسیدانها در کاهش خطر ابتلا به بیماری های عروق کرونر می باشد.
    مطالعات تجربی نشان داده، شایع ترین عامل مرتبط با بروز بیماری های قلبی- عروقی، تصلب شرائین یا «آرترواسکلروز» است و در این رابطه، رادیکالهای آزاد مواد اکسیدانی حاصله از متابولیسم کلسترول با دانسیته کم(LDL)، دارای نقش اساسی و مهم میباشند. همچنین تحقیقات دیگر، نقش متضاد مواد آنتی اکسیدان را در جهت مبارزه با این مواد مضر و در نتیجه به تعویق انداختن فرآیند آرترواسکروزیس میکند.
    با توجه به اهمیت تغذیه در بروز اغلب بیماری ها و از سویی اثبات نقش اساسی مواد آنتی اکسیدانی درپیشگیری از ابتلا به بیماری های شایع منجمله بیماری های قلبی-عروقی، لزوم آموزش و ترغیب عموم مردم به مصرف غذاهای غنی از این مواد در کنار بکارگیری بیشتر و بهینه آنتی اکسیدانها و مکمل های غذایی حاوی آن، در صنایع غذایی کشور پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: آنتی اکسیدانها, رادیکال آزاد, بیماریهای قلبی- عروقی}
  • نرگس بیرقی، سید حسن تنکابنی، غزاله وکیلی
    مقدمه
    همراهی شایعی میان اختلالات روانپزشکی و مشکلات قلبی وجود دارد. اداره صحیح این اختلالات می تواند موجب بهبودی سیر بیماری قلبی و ارتقاء کیفیت زندگی بیماران و از طرف دیگر باعث کاهش هزینه های درمانی آنان گردد. این پژوهش با هدف بررسی وضعیت موجود از نظر فراوانی اضطراب و افسردگی و همچنین بررسی سرنوشت درمانی بیماران پس از بستری در بخش قلب انجام شده است.
    روش کار
    در این پژوهش مقطعی 50 بیمار بستری در بخش قلب بیمارستان طالقانی در سه بررسی مقطعی متوالی با آزمون اضطراب و افسردگی بیمارستانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. مصرف داروهای ضداضطراب و ضدافسردگی همچنین درخواست مشاوره روانپزشکی جهت این بیماران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج با استفاده از آمار توصیفی ارائه شد. %
    نتایج
    نتایج غربالگری انجام شده در 50 بیمار شیوع علائم افسردگی را 72 % و شیوع علائم اضطرابی را 90 نشان داده است. 30 % از بیماران داروهای ضداضطرابی و 14 % داروهای ضدافسردگی دریافت می کردند. از مجموع 36 بیمار افسرده تنها 6 نفر داروی ضدافسردگی سه حلق های دریافت می کردند، در حالی که 14 نفر از این بیماران تحت درمان با داروهای بنزودیازبینی بودند. مشاوره روانپزشکی تنها در یک بیمار درخواست شده بود.
    نتیجه گیری
    این پژوهش به شیوع بالای افسردگی و اضطراب در بیماران قلبی تاکید دارد، آگاهی دادن و توجه به مشکلات روانپزشکی همراه ضروری به نظر می رسد. عنایت به تشخیص افسردگی و درمانهای دارویی مناس بتر در این بیماران مورد تاکید است. بین بخشی می تواند باعث افزایش کیفیت درمان این بیماران گردد.
    کلید واژگان: اضطراب, افسردگی, بیماریهای قلبی عروقی}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال