به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

صلاح الدین عبدی

  • صلاح الدین عبدی*، اکرم ذوالفقاری

    إن التفکیکیه من الاتجاهات النقدیه لما بعد الحداثه وزعیمها جاک دریدا الفرنسی، الجزائری المولد، وهی لیست منهجا ونظریه عن الادب لکنها استراتیجیه فی القراءه وذهبت إلی لانهائیه القراءات فی ظل غیبه مرکزیه النص ومقصدیه المولف لتستبدلها بمقصدیه جدیده وهی القارئ. هذه الاستراتیجیه الجدیده التی قام بها دریدا مثل ثوره کوبرنیکوس فی القرن السادس عشر فی علم الفلک والنجوم. واعتقدت بان اللغه بالنسبه إلیها مراوغه وغامضه وشیء غیر ثابت ولایمکن الاعتماد علیها ویخلقها القارئ عن طریق القراءه. واهم المصطلحات فی هذه الاستراتجیه هی الکتابه، والاختلاف والإرجاء، والانتشار والتشتت، والاثر. یهدف هذا البحث إلی تحلیل إحدی قصص زکریا تامر الکاتب السوری القصیره المسماه "یا ایها الکرز المنسی" من مجموعه "دمشق الحرائق" وإلی إثراء قرائتنا للنصوص الادبیه ومساعدتنا علی رویه الافکار المهمه والعمیقه والتعرف علی الاستراتیجیه التفکیکیه فی النص وشرح ووصف اهم مصطلحات جاک دریدا وتطبیقها علی نص عربی من المنظور التفکیکی وتقدیم نموذج لتحلیل النصوص بهذه الإستراتیجیه الجدیده ورفض رویه الذین یرونها غیر مناسبه فی مجال الادب واللغه. ومنهج البحث هو الوصفی -التحلیلی. اما بالنسبه إلی ضروره البحث واهمیتها فهی فتح بوابه جدیده امام عالم المعانی الواسع الموجود فی النص، ولکن لم یتم عرض ذلک بسبب حصره فی إطار بنیه الجمله. واهم النتائج التی وصلت إلیها المقاله هو اختلاف الدوال وتاجیل المعنی بسبب تشتتها فی النص وبعثرتها فی کل زوایا النص والاستفاده من خارج النص. والثنائیه الضدیه اکثر تردادا فی القصه البراءه والانحطاط وإن الإیدیولوجیه التی ترید إلقائها هذه القصه القصیره ضمن استراتیجیه التفکیک من حیث قرائتنا هی الرفض والخروج من الاسر.

    کلید واژگان: التفکیکیه, القصه القصیره, یا ایها الکرز المنسی, زکریا تامر
    Salahaldin Abdi*, Akram Zolfaghary

    Deconstruction, one of the critical trends of postmodernism, was pioneered by Jacques Derrida a French-born Algerian critic. A reading strategy, not a literary method or theory, Deconstruction focuses on the reader rather than the text or the author. In this reading strategy, language is considered deceptive, unstable, ambiguous, and unreliable which is recreated by the reader. The most important terms in this strategy are writing, differance and deferral, proliferation, dispersion, and trace. This study analyzes one of Zakaria Tamer’s short stories entitled “Oh, the Forgotten Cherry” from the Damascus is Burnt collection to identify/address its deconstructive elements. The significance of this study which adopts a descriptive-analytical method lies in opening a new window toward the ubiquity of meaning in a literary text. This study addresses the differance in meaning due to the dispersal of textual elements. The dichotomy between innocence and greed is the most contradictory duality in the short story where the author deconstructs slavery.

    Keywords: Deconstruction, Short Story, “Oh You Forgotten Cherry”, Zakaria Tamer.Ibrahim Al-Kuni
  • فریده بهرامی، صلاح الدین عبدی*

    زبان‏شناسان‏ شناختی منکر خلاقیت استعاری شاعران و نویسندگان نیستند. براساس نظریه «شعرشناسی شناختی» لیکاف و ترنر (1989) شاعران و نویسندگان در آثارشان اغلب از همان استعاره‏های مفهومی معمولی در زبان عادی و روزمره استفاده می‏کنند و خلاقیت شاعرانه نتیجه به کارگیری و تغییر استادانه همین استعاره‏های مفهومی روزمره در اثر بهره گیری از چهار ابزار مفهومی: گسترش، پیچیده‏سازی، پرسش و ترکیب است. هدف اصلی از این پژوهش معرفی این شگردها و بررسی قابلیت کاربرد آن ها در تحلیل شناختی پاره‏ای از استعاره‏های نو در دو مجموعه از داستان‏های کوتاه زکریا تامر (1931) نویسنده مشهور و معاصر سوری است. تحلیل داده‏‏ها نشان می دهد تامر در داستان‏هایش از همان استعاره‏های مفهومی روزمره استفاده کرده است. بنابراین، خلاقیت این نویسنده می تواند نتیجه بهره ‏گرفتن از ابزارهای نامبرده در کاربرد استادانه استعاره‏های معمولی باشد. برپایه تحلیل داده‏ها، تامر در آفرینش استعاره‏های بررسی شده، بیشتر از ابزار ترکیب و کم تر از ابزار پرسش بهره برده و از ابزارهای گسترش و پیچیده سازی به طور متوسط استفاده کرده است. نتایج به دست آمده همچنین نشان می‏دهد تامر با بهره گیری هوشمندانه از استعاره علاوه بر ایجاد ظرافت و زیبایی در بیان، مفاهیم و  پیام داستان‏هایش را به خواننده انتقال می‏دهد.

    کلید واژگان: زبان شناسی شناختی, خلاقیت استعاری, زکریا تامر, صهیل الجواد الابیض, دمشق الحرائق
    FARIDE BAHRAMI, SALAHADIN ABDI*

    Cognitive linguists do not negate the metaphorical creativity inherent in the works of poets and writers. According to the ‘Cognitive Poetics’ theory proposed by Lakoff and Turner (1989), poets and writers frequently employ the same conventional conceptual metaphors in their compositions that are prevalent in everyday language. The creative aspect of poetry emerges from the adept manipulation and modification of these commonplace conceptual metaphors, achieved through the application of four conceptual tools: expansion, complication, questioning, and combination. The primary objective of this research is to introduce these strategies and assess their applicability in conducting a cognitive analysis of certain novel metaphors found in two collections of short stories authored by Zakaria Tamer (1931), a distinguished contemporary Syrian writer. The analysis of the data indicates that Tamer has utilized the same everyday conceptual metaphors in his narratives. Consequently, the creativity exhibited by this author could potentially be attributed to the proficient application of the aforementioned tools in the usage of ordinary metaphors. Based on the data analysis, it is observed that Tamer, in the creation of the metaphors examined, has predominantly employed the tool of combination, sparingly used the tool of questioning, and has made moderate use of the tools of expansion and complication. The findings also suggest that Tamer, through his judicious use of metaphor, not only imparts elegance and beauty to his prose but also effectively communicates the underlying concepts and messages of his stories to the reader.

    Keywords: cognitive linguistics, metaphorical creativity, Zakaria Tamer, Sahil al-Javad al-Abyad, Damascus al-Haraeq
  • صلاح الدین عبدی*، سمیه محمدی

    دین، نقش موثری در شکل دهی به ساختار احساس دارد و در پی آن است که ساختار آن را ساماندهی کند. نقطه تلاقی دین و ساختار شناختی احساس جایی است که سخن از باید و نبایدهای ارزشی به میان می آید. وجود احساس عمدتا به صورت غیرارادی تصور می شود و با این توصیف، قابل ارزشیابی نیست؛ ولی در نظام ارزشی دین، عاملیت اراده انسان برجستگی می یابد و کیفیت تجربه احساس به نوعی بر مدار اراده و امکان انتخاب می چرخد و این گونه قابل ارزشگذاری می شود. پژوهش حاضر در پی آنست که رابطه میان الگوی ارزشی دین (قرآن کریم) و ساختار شناختی احساس را مطالعه کند. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و روش تحلیل در چارچوب نظریه شناختی است. بررسی داده ها در موارد متعددی، نوعی ارائه یکجانبه داده های دینی در ساختار مفهومی احساس صرف نظر از زمان، مکان، فرهنگ و فردیت را نشان می دهد. الگوی ارزشی دین با الگوی شناختی احساس که در رایج ترین شکل آن شامل علت، وجود، کنترل، از دست دادن کنترل و واکنش می شود، متفاوت است. ساختار دین به ثابت ماندن الگوهایش به صورت فرازمانی - مکانی تمایل دارد. احساس در مدل دینی با این جهانی متفاوت است. مطابق با الگوی دین، مفاهیم احساسی موضوع پژوهش، در صورتی که در چارچوب علل تعیین شده قرار بگیرند، ارزشی قلمداد می شوند. همچنین، رفتار و کیفیت تجربه احساس افراد دیندار به نوعی قابل پیش بینی تصور می شود.

    کلید واژگان: ساختار شناختی احساس, الگوی ارزشی دین, نظریه شناختی, استعاره مفهومی
    Salah Al-Ddin Abdi *, Somaye Mohamadi

    Religion plays an influential role in forming the structure of emotions and it intends to organize its entire structure. The intersection of religion and the cognitive structure of emotions is where discussions about moral values come into play. The existence of emotions is primarily perceived as involuntary and, with this description, it cannot be evaluated. However, the will of human is highlighted in the religion`s value system and the quality of emotional experience is somehow dependent on the will and possibility of choice, and thus it can be valued. This study aims to examine the relationship between the religious value pattern (the Quran) and the cognitive structure of emotions. The research method is descriptive-analytical and the analysis method is in the framework of cognitive theory. The analysis of data in various cases demonstrates a unilateral presentation of religious data in the conceptual structure of emotions regardless of time, place, culture, and individuality; the religious value pattern differs from the cognitive pattern of emotions, which typically includes cause, existence, control, loss of control, and reaction. The structure of religion tends to maintain its patterns in a transtemporal-spatial form. Emotions in the religious model are different from those in this world. According to the religious pattern, emotional concepts studied within established causes are attributed value; furthermore, the behavior and quality of emotional experience by religious individuals are somewhat predictable.

    Keywords: Cognitive Structure Of Emotion, Value Model Of Religion, Cognitive Linguistics, The Holy Quran, Conceptual Metaphor
  • سمیه محمدی، صلاح الدین عبدی*

    پژوهش حاضر به بررسی مفهوم غم در آن بخش از زبان های فارسی و عربی پرداخته که با حوزه های مبدا مرتبط با ظرف، تصور و بیان شده است. از این طریق، شیوه اندیشیدن سخنگویان زبان های مذکور در این حوزه درک می شود و شباهت ها و تفاوت های میان آنها نمایان می گردد. افزون براین، سعی شده که نظم نهفته در پس عبارات گسسته و به ظاهر نامنظم ظرف انگاری فرد غمگین آشکار گشته و نظام شناختی آن توصیف گردد. روش انجام این تحقیق به صورت تحلیلی و درچارچوب استعاره شناختی است. مطالعات مقایسه ای، شناخت چگونگی ساختارمندی مفاهیم مشترک در نظام مفهومی سخنگویان زبان های مختلف و شناسایی استعاره های فرهنگ بنیاد توانسته اند در درک شناختی فرهنگ ها از یکدیگر نقش مهمی داشته باشند. برای نمونه، می توان به این نکته اشاره کرد که سخنگویان عربی، غم را عمدتا ماده ای دانسته اند که گلو را بند آورده (غص، شجا، جرض)؛ یعنی این انسداد حلق است که برجستگی داشته، درحالی که فرد فارسی زبان، غم را عمدتا خوراکی دانسته که آن را خورده است (غم/ غصه خورد). گویی، سختی قورت دادن در آن برجستگی نداشته و مشکل اینجاست که این خوراک در دل (معده) انباشته شده و این اندام را تحت فشار قرار داده (دلم ترکید)، یا اینکه این خوراک باعث آسیب و زخم دل گشته است (خون دل می خورد)؛ یعنی خوردن غم مایه زخم و خون شدن دل است.

    کلید واژگان: ظرف, غم, استعاره های فرهنگ بنیاد, زبان های فارسی و عربی
    Somayeh Mohammadi, Salahaddin Abdi *

    The present study surveys the concept of sadness in those parts of Persian and Arabic languages which have been conceived and expressed through the source domain of container in order to illustrate the way speakers of the above languages think in this domain, as well as the similarities and differences between them. Moreover, the study intends to reveal the order behind the discrete and seemingly irregular expressions of the sad person as a container and describe its cognitive system. The method employed in this research is analytical-semantic. Conducting comparative studies, understanding how common concepts are structured in the conceptual system of speakers of different languages, and identifying culture-based metaphors play an important role in the cognitive understanding of cultures. For instance, through the results of the present study, it can be stated that Arabic speakers consider sadness to be mainly something that blocks their throats (غص، شجا، جرض for example); i.e. the blockage is prominent while Persian speakers consider sadness to be mainly something edible (غم/ غصه خورد meaning He ate sadness/grief). That is to say, the difficulty of swallowing is not prominent in Persian and the problem is that this food has accumulated in the heart (stomach) and puts this organ under pressure (دلم ترکید meaning My heart exploded), or that this food has wounded the heart (خون دل می خورد meaning Eating sadness caused the heart to bleed).

    Keywords: Container, Sadness, Basic-culture metaphors, Persian, Arabic languages
  • صلاح الدین عبدی*، ابوذر گلزار خجسته

    تقابل های معنایی جزء مهم ترین ارکان علم معناشناسی هستند و شناخت مقابل های هر واژه در روشن شدن معنای دقیق آن بسیار موثر است. این تقابل ها با انواع خاص خود، می تواند مترجمان را به معنای دقیق واژگان متن رهنمون ساز ند و بسیاری از چالش های ترجمه را حل و فصل نمایند. زبور آل محمد (ص) یا صحیفه سجادیه که شامل نیایش های گران بهای امام سجاد (ع) است، سرشار از واژگان متقابل با یکدیگر است. در این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد معناشناسی در ترجمه های آیتی، فیض الاسلام، انصاریان و رحمت کاشانی از بیست نیایش اول صحیفه سجادیه بر اساس انواع تقابل های معنایی که شامل تقابل مدرج، تقابل مکمل، تقابل دوسویه، تقابل جهتی و تقابل واژگان است، مورد نقد و بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد، ترجمه انصاریان و آیتی نسبت به دیگر ترجمه ها، بیشتر به تقابل های معنایی در متن مبدا توجه کرده اند و فیض الاسلام و رحمت کاشانی با توجه به جمله های مقارن با یکدیگر، از معنای دقیق دور شده اند. در بین تقابل های معنایی، تقابل مکمل بیشترین بسامد و تقابل دوسویه کمترین بسامد را در نیایش های امام زین العابدین (ع) داشته است.

    کلید واژگان: نقد, تقابل معنایی, ترجمه صحیفه سجادیه, آیتی, انصاریان
  • صلاح الدین عبدی*، سمیه محمدی
    یتم الفهم والتعبیر عن جزء من البنیه المفاهیمیه للحزن بالالم. العلاقه بین الالم وبعض الحزن وثیقه لدرجه ان الارتباط الفسیولوجی بینهما یمکن التنبو بها؛ مع ذلک فإن للالم نظره ظاهریه (Phenomenology) تجاه الحزن توفر فهمه کتجربه مجرده من خلال تجربه الالم التی هی اکثر جسدیه. فی استعاره "الحزن الم" یوصف الحزن من حیث المواصفات الحسیه للالم فیعبر الالم وهو إحساس جسدی مزعج عما یشعر به الشخص عند الشعور بالحزن وهو حاله عقلیه غیر مرغوب فیها؛ والحزن إنذار ونداء من النفسیه المنزعجه کماان الالم إنذار من الجسد المصابه؛ ویتم تقویم الالم بطبیعه الحال کتجربه سلبیه وبالتالی الحزن ایضا یعتبر سلبیا علی عکس نقیضهما وهما الصحه الجسدیه والنفسیه. یهدف هذا المقال دراسه مفهوم الحزن المصور والمعبر عنه بالالم بمجالاته المصدر فی الفارسیه والعربیه، حتی یتم الکشف عن طریقه تفکیر المتحدثین باللغات المذکوره فی هذا المجال، وکذلک طریقه الإدراک والتشابه والاختلاف بینهما. نهج البحث منهجا وصفیا تحلیلیا وتم التحلیل علی طریقه اللسانیات المعرفیه والاستعاره المفاهیمیه. یظهر دراسه البیانات تشابهات معرفیه واسعه بین المتحدثین باللغه الفارسیه والعربیه فیبدو ان المتحدثین بهاتین اللغتین عند الحزن یصورون انفسهم متاثرین بحالات مختلفه من الالم فیرون جسدهم فی حاله یتعرض للدغات الحیوانات او اشواک النباتات او حده الاشیاء الجارحه او الحراره والحرق او الالم الناجم عن الضغط المرتفع، إلخ. تجدر الإشاره إلی ان مجالات المصدر المتعلقه بالادوات والحیوانات فی العربیه تظهر تنوعا اکبر والسبب فی ذلک یکمن فی الخصایص البیییه والجغرافیه للعرب.
    کلید واژگان: اللغتان الفارسیه والعربیه, دراسه معرفیه, استعاره الحزن الم, مجالات المصدر
    SALAHADDIN ABDI *, Somayeh Mohammadi
    A part of the conceptual structure of sadness is understood and expressed along with pain. The relationship between pain and part of the concept of sadness is quite close in a way that physiological correlation of these two is predictable. Pain is phenomenologically related to sadness in which, understanding and perception of its progress as an abstract experience through the experience of pain which is more physical. In the cognitive concept of “sadness is pain”, sadness should be sought in the framework of the sensory characteristics of pain. Pain expresses the feeling of a person when experiencing sadness, and it shows an unfavorable mental state with an unpleasant physical feeling. Sadness is a warning and a call from the damaged mind (soul) of a person. Pain is a warning issued from the body. Pain is naturally considered a negative experience; consequently, it creates a negative evaluation of sadness. The present study surveys the concept of sadness in that part of Persian and Arabic languages which is expressed by source domain related to pain, so that the way of thinking of the speakers of the mentioned languages in this domain, the understanding, and the similarities and differences between them are revealed. The method of conducting this research is descriptive and analytical, and the method of analysis is cognitive linguistics and conceptual metaphor. Regarding the pain perception of sadness, it can be said that the analysis of the data indicates a wide cognitive similarity between these two languages. It seems that Persian and Arabic people imagine themselves affected by different states of pain when they are sad; this means that they expose their bodies to insect bites, plant thorns, sharp tools, heat and burning, or pain caused by high pressure, etc. which seems that the source domain  related to tools and animals in Arabic show more diversity for the conceptualization of pain and the reason for that can be found in the environmental and geographical characteristics of Arabic people.
    Keywords: Persian, Arabic languages, Cognitive review, sadness is pain, source domains
  • نسرین عباسی*، صلاح الدین عبدی

    روایت شناسی با تحلیل ساختارها و توصیف قوانین و ویژگی های حاکم بر روایت استوار است و با واکاوی کلیت متون و ارتباط آن ها با یکدیگر برآن است تا به دستور زبانی دست یابد که در همه متون روایی کاربرد داشته باشد. عنصر شخصیت یکی از عناصر اساسی در ادبیات داستانی است که جهان بینی و اندیشه نویسنده را بازتاب می دهد. ساختارگرایی از جمله مکاتبی هست که به صورت علمی و هدفمند به موضوع شخصیت پرداخته اند. برخی از ساختارگرایان اهمیت شخصیت را در کنش های صورت گرفته توسط آن ها می دانند و عده ای چون ریمون کنان ارزشی فردگونه برای شخصیت قایل است. رمان تاریخی الطنطوریه، اثر رضوی عاشور، نویسنده ی معاصر مصری، گزینه ای مناسب برای مطالعات روایت شناسی (بررسی شخصیت) محسوب می شود. نویسنده در پرداخت به شخصیت از دو روش مستقیم و غیر مستقیم استفاده کرده است. روش مستقیم اگر چه سادگی و صرفه جویی در وقت را به دنبال دارد، اما امکان سپیدخوانی وکنجکاوی و لذت کشف را از مخاطب می گیرد. برای این منظور نویسنده از روش غیر مستقیم برای تقویت ساختار و انتقال بهتر معنا بهره جسته است..خواننده در این روش خود از طریق کنش ها، نام-گذاری اشخاص و گفتگوی بین افراد پی به شخصیت و خواسته ها، آرمان ها می برد و می تواند درباره شخصیت ها قضاوت کند و نظر بدهد. این پژوهش با روش توصیفی -تحلیلی به بررسی وجوه بازنمایی شخصیت در رمان الطنطوریه می پردازد تا با درک و فهم آن عناصر، عرصه برای کشف، شهود و روش تولید معنا از متن وی فراهم شود.

    کلید واژگان: روایت شناسی, شخصیت, ساختارگرایی, الطنطوریه, رضوی عاشور
    Nasrin Abbasi *, Salahdin Abdi

    Narratology is based on analyzing the structures and describing the rules and features governing the narrative, and by analyzing the totality of the texts and their relationship with each other, it aims to achieve a grammar that can be used in all narrative texts. The element of character is one of the basic elements in fiction that reflects the author's worldview and thought. Structuralism is one of the schools that have addressed the subject of personality in a scientific and purposeful way. Some structuralists understand the importance of character in their actions, and some like Raymond Kenan place an individual value on character. The historical novel Al-Tanturiyah, by Razwa Ashour, a contemporary Egyptian writer, is considered a suitable option for narratology studies (personality analysis). The author has used two direct and indirect methods in dealing with the character. Although the direct method leads to simplicity and saving time, it takes away the possibility of reading and curiosity from the audience. For this purpose, the author has used the indirect method to strengthen the structure and convey the meaning better. In an indirect way, it introduces the character through action, naming, conversation, environment, analogy. This research, with descriptive-analytical method, examines the aspects of character representation in Al-Tanturiyeh's novel, so that by understanding and understanding those elements, the field for

    Keywords: Narratology, Personality, structuralism, al-Tantauriyeh, Rawa Ashour
  • صلاح الدین عبدی*، فاطمه زاهد

    یکی از ویژگی های متن داشتن انسجام است، هلیدی و حسن از جمله نظریه پردازان در این حوزه زبان شناسی هستند به عقیده آنها انسجام متن ناشی از عواملی است که اجزای تشکیل دهنده متن را به هم مرتبط می سازد و باعث هماهنگی آن می شود این عوامل شامل ابزارهای دستوری، پیوندی و واژگانی است. نظم و هماهنگی آیات و سور قرآن کریم مسیله ای است که گاه از سوی برخی شرق شناسان و مخالفان آن مورد انکار قرار گرفته است، بنابراین پرداختن به مسیله انسجام متن، از جمله انسجام متن قرآن کریم برای اثبات وجود نظم و هماهنگی میان آیات و واژگان آن از مواردی است که از دیرباز مورد توجه پژوهشگران بوده و از اهمیت بالایی برخوردار است. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی به شرح عوامل انسجام دستوری در سوره مبارکه نبا و ترجمه فارسی آن از حسین استاد ولی بر پایه نظریه انسجام هالیدی و رقیه حسن پرداخته است. ابزارهای آفریننده انسجام دستوری در سوره نباو ترجمه ی منتخب آن شامل عناصر ارجاع، حذف و جانشینی است. در بین این عناصر، عنصر ارجاع از بیشترین بسامد در سوره نبا و همچنین در ترجمه ی منتخب برخوردارهستند و بیشترین تاثیر را در انسجام بخشی به سوره نبا و ترجمه ی آن دارند.

    کلید واژگان: انسجام, ابزار دستوری, هالیدی و حسن, ترجمه حسین استاد ولی
    Salahaddin Addi, Fatema Zahed

    One of the characteristics of the text is having coherence, Halidi and Hassan are among the theorists in this field of linguistics. According to them, the coherence of the text is caused by the factors that connect the components of the text and make it harmonious; These factors include grammatical, linking and lexical tools. In a descriptive-analytical way, this research has explained the factors of grammatical coherence in Surah Mubarakah Naba and its Persian translation by Hossein Ustad-Wali based on the coherence theory of Hollidi and Ruqiyeh Hassan. The tools that create grammatical coherence in Surah An-Nabaw in its selected translation include the elements of reference, deletion, and substitution. Among these elements, the reference element has the highest frequency in Surah An-Naba and also in the selected translation and has the greatest impact on the coherence of a part of Surah An-Naba and its translation.

    Keywords: coherence, grammar tools, Surah Naba, Halidi, Hassan, translated by Hossein Ostad Wali
  • سمیه محمدی، صلاح الدین عبدی*
    در پژوهش حاضر، استعاره شناختی را به عنوان ابزاری موثر برای تحلیل زبان که یکی از نمودهای ذهن است، به کار می گیریم. در استعاره شناختی، بخشی از ویژگی های یک مفهوم فیزیکی بر بخشی از ویژگی های یک مفهوم انتزاعی تر منطبق می گردد و زمینه درک و بیان آن را فراهم می سازد. روش انجام این پژوهش، تحلیلی- معناشناختی است و مفهوم ترس در چارچوب نظریه اصلاح شده کوچش (Kövecses, 2020) مورد بررسی قرار می گیرد. وی بر این باور است که بسیاری از استعاره ها بر مبنای ملاحظات فرهنگی پدید می آیند و نه لزوما بر اساس تجارب جسمانی مانند عامل ترس، تصور کردن بسیاری از پدیده ها و رویدادهایی که بدیمن انگاشته شده اند. اهمیت پژوهش حاضر، شناسایی نظام شناختی عبارت های گسترده و به ظاهر پراکنده متضمن مفهوم ترس است و سعی برآن بوده که نظم نهفته در پس ده ها عبارت، در ساختار به هم مرتبط شناختی، توصیف گردد. بررسی منتخبی از رایج ترین عبارت های شناختی زبان های فارسی و عربی ، نشان می دهد که بسیاری از جنبه های مفهوم ترس در این دو زبان، مشترک و برخی دیگر مختلف است. داده های فرهنگ بنیاد این پژوهش، عمدتا جزء استعاره های متجانس اند؛ یعنی هر دو زبان از استعاره های مشترک در سطح عام استفاده نموده، سپس اطلاعات شناختی فرهنگی خود را به آن افزوده و استعاره های خاص زبانی به وجود آورده اند. برای نمونه، استعاره «ترس، انجماد سیال درون ظرف است» در زبان عربی، استعاره عام (ترس سرما است) را انتخاب و عبارت فرهنگ بنیاد (خوف یجمد الدم فی العروق) را به وجود آورده است، در حالی که در فارسی غالبا انجماد خود ظرف است که نمود زبانی دارد (تنم یخ کرد).
    کلید واژگان: زبان های فارسی و عربی, نظام شناختی, مفهوم ترس, استعاره های متجانس
    Somaye Mohamadi, Salahadin Abdi *
    The present study is classified in the field of cognitive linguistics studies. Cognitive linguistics is an approach to the study of language that investigates the relationship between language, the human mind, and human experience. In this study, we used cognitive metaphor, which is the advantage of cognitive studies, as an effective tool for linguistic data that contain fear. In cognitive metaphors, a part of the properties of a physical concept corresponds to a part of the properties of a more abstract concept, and thus provides the conditions for its understanding and expression. This study is important because it identifies a systematic system of broad and seemingly scattered expressions containing the concept of fear, and an attempt has been made to describe the discipline within expressions, in the form of cognitively related structures. In this study, our goal is to answer the following questions by cognitively examining the concept of fear:What are the most common source domain for understanding and expressing the concept of fear in Persian and Arabic languages?What are the Ressemblance and differences in the structure of the concept of fear between these two languages?What prototype and non- prototype patterns does the cognitive approach explain for the mentioned languages?
    Keywords: Persian, Arabic languages, cognitive system, Concept of fear, congruent metaphors
  • صلاح الدین عبدی*، زهرا بابایی
    یهدف البحث مستخدما تحلیل المحتوی لکتاب الصف الثامن المطبوع سنه 1398ش إلی تحدید درجه معامل إشراکیه الکتاب العربی لطلاب الصف الثامن للثانویه الاولی.  وقد اتبع البحث الحالی تحلیل المحتوی مستندا إلی طریقه ولیم رومی وتم تطبیق هذا البحث علی اساس الغرض من البحث وهو وصفی بناء علی تصمیم البحث وکان المنهج المستخدم فی هذا البحث منهجا استنتاجیا ومجتمع البحث هو الکتاب العربی للصف الثامن، نشر عام 1398ش وعینه البحث هی المحتوی(النص)، والصور، والانشطه(الاسیله والتمارین) وکانت العینه الإحصاییه مماثله للمجتمع الإحصایی فی مجال الصور والانشطه ولکن تم تقسیم محتوی الکتاب إلی ثلاثه اجزاء وتم اختیار خمس وعشرین جمله بشکل عشوایی من کل جزء. وحده التحلیل: المحتوی(النص)، والانشطه، والصور، والوحده المسجله: "تواتر الفیات ، والمعدل، اوالنسب المیویه...". بعد إجراء التحلیلات والتاکد من ثباتها اسفرت النتایج عن معامل إشراکیه الکتاب العربی للصف الثامن للطلبه فی عرض المحتوی والصور بلغتا 0.2 وهما اقل من الحد الادنی للقبول الذی حدده رومی والبالغ 0.4، اما معامل إشراکیه للانشطه فقد بلغ 0.58 وهو ضمن الحد المقبول؛ لذلک، لا یدعو هذا الکتاب الطلاب إلی إجراء البحث فی قسم المحتوی(النص) والصور، بل فی قسم الانشطه(التمارین) فیها بیانات کافیه لقیام الطلاب بالإستقصاء والبحث.
    کلید واژگان: الکتاب المدرسی, الکتاب العربی للصف الثامن, تحلیل المحتوی, منهج ولیم رومی, درجه معامل الإشراکیه
    SALAHADDIN ABDI *, ZAHRA BABAEI
    The aim of the research is to find out the degree of involvement of the eighth grade Arabic book published in 2019-2020 in order to analyze the content. This research uses William Romy’s method for content analysis. This is an applied study and descriptive based on the research design. The research uses a deductive approach. The statistical population of the eighth grade Arabic book is published in 2019-2020. The statistical sample was the same as the statistical population in terms of images and queries in the context of the book. It was divided into three parts, and twenty-five sentences were randomly selected from each part. Therefore, the field unit in this research was educational, and analysis units were text, questions and pictures, and registration unit was the number of categories, average, percentage. The findings showed that the content of the eighth Arabic book is presented in an inactive text and the images section in the active exercises section. In the field of text and images, the students’ engagement coefficient was equal to 2%. It is also shown that the content is inactive in text and images section, but the context of the questions is the students’ engagement coefficient equal to 0.58, which indicates that the exercises in this book are active. Therefore, this book is not satisfying in the text and images section, but satisfies learners in the exercises section.
    Keywords: Scholastic Book, Eighth Grade Arabic book, content analysis, William Romy’s method, Degree of Involvement Coefficient
  • صلاح الدین عبدی*، مریم معصومی

    ادبیات کودک، بخش تاثیرگذاری در زندگی انسان است؛ زیرا شالوده ی وی را می سازد ومهارت زبانی و منطقی را پرورش می دهد.نظریه ی آیدن چمبرز1 می کوشد تا راه های تحلیل یک داستان در حوزه ی ادبیات کودک را در اختیار پژوهشگر قرار دهد. در این روش چهار عنصر سبک2، زاویه ی دید3، طرفداری4 و شکاف های گویا5 داستان کوتاه «انا وجمانه» نوشته ی «محمود شقیر»، مورد مطالعه قرار می گیرد. پژوهش حاضر بر آن است تا براساس شیوه ی توصیفی-تحلیلی، به واکاوی این داستان بپردازد؛ نتایج این پژوهش حاکی از آن است که نویسنده، از واژگان، الفاظ و جملاتی متناسب با سن و فهم و درک کودکان استفاده کرده و سبک این داستان، از طرحی چالش برانگیز و جذاب، ساخت ویژه، اصطلاحات ساده، ضرب المثل ها، استعارات و تشبیهات دلنشین و گیرا و کودکانه برخوردار است. زاویه ی دید نیز با نگاهی کودکانه همراه می شود و عقاید و نظرهای یک کودک بر دنیای درون و بیرون آن حاکم است. عنصر طرفداری، پررنگ و به خوبی متجلی شده و نویسنده به کودک این اجازه را می دهد تا کنجکاوی و شیطنت کند و از این طریق، زمینه ی مشارکت فعال و لازم خواننده ی کودک را فراهم سازد. سپیدنویسی داستان و شگردهای آن نظیر تمرکززدایی و ابهام، با جذابیت و لذت همراه است.

    کلید واژگان: ادبیات کودک, آیدن چمبرز, خواننده ی نهفته, محمود شقیر, انا و جمانه
    Salah Al-Ddin Abdi *, Maryam Masoumi
    Introduction

    An important factor that can influence the lives of children and teenagers - is literature. This has been reflected in a considerable and valuable bulk of research. Mahmoud Shoukair is a famous Palestinian writer and a pioneer in the field of children's literature. He was born in Jerusalem in 1941 AD. After primary and secondary education, he went up for a bachelor’s degree in philosophy and social sciences from a Syrian university. Choukair has literary and artistic skills in many areas such as novels, short stories, anecdotes, movie–scenarios, travelogues and stories, as well as children and adolescents’ literature. His writing job began in 1962 began with a number of magazines such as Alafaq el-Jadid – which published his works in the field of children and adolescents’ literature.Style: Chambers looked at a wide genre, beyond the usual boundaries of words and sentence structure and has his own stylistic features and the use of language. The author and reader can elicit their own information because the text conveys any desired meaning. Point of view: A way of attracting the audience’s attention and setting up communication between the reader and the text is to select a proper point of view. In children’s literature, this feature can establish a better relationship between the author and the audience. A certain point of view passing everything through the filter of perspectives and thus more audience's sympathy can be gained with the work.Advocacy: One of the common beliefs in the childishness of any work is that the child is the central character of the story or that the child is at the center of the story. According to Chambers, the principle and element that can help to communicate with a low-age audience and draw him into the text is the principle of companionship and empathy with the child and support him. According to this theory, however, the author does not need to support exaggerations of the latent reader, or to show himself openly in favor of the child, or to go so far as to place the child in front of the adults.Another method –to affect the audience is to stimulate his thoughts and imagination. This helps to fill the gaps in the text of the story. So there is no problem to sometimes use blanks and dotsin the text. According to Chambers, a skilled author can leave certain points to be guessed or imagined by the reader, which is gives the audience a chance of participation in the story.
    In this study, we try to analyze the stories of Mahmoud Choukair "from the perspective of Aidan Chambers’ theory and and answer the following questions:
    Which-of the four tenets of Chambers’s theory is involved more?
    What is the point of view of the story according to the theory of Chambers?
    How are the wordsstructured in the storyof Mahmoud Choukair for children?
    What isthe author's view of the world of children and adolescents?

    Methodology

    This study is based on the descriptive - analytical method and the theory - of Aidan Chambers. The data have been collected through valid library websites.

    Results and Discussion

    The ups and downs of the story are very attractive, and the ambiguities in it are solved reasonably.  The story of Anna and Jamana has a coherent and orderly evolutionary course, and the events are tied to the main character of the story. The characters Anna and Joumana –are the most important elements of the story. Its features, positive and beautiful ethics and values are powerful and influential in the society, and the vocals are impressive. The language of the author in this story is far from any otnament, ambiguity and complexity. Simple, fluent, pleasant, understandable, concise and useful sentences and words have been selected. Pictures in the heart of the story are flexible. Angle viewing is associated with a childlike look, and theories postulate a child in the world inside and outside the ruling. The use of angle as a childish vision sets the stage for more reading, which provides a connection with the text. Joumana element in the story of Anna and advocacy is bold and well expresses the author's curiosity and mischief and shows the active participation of the reader. The main feature of this element isthe protagonist's imaginary world view .The story of Anna and Joumana is in the context of adventures. There is decentralization and ambiguity in most of the storytelling techniques of this story.

    Conclusion

    a. The fans in the story have sympathy with children and young people.Although the stores have been written for children, it involves the participation of adults as well.Mahmoud Choukair uses simple and understandable terms appropriate to the children's level of knowledge.
    Theauthor of the story elaborately depicts kids’ world view.

    Keywords: Children's Literature, Aidan Chambers, Mahmoud Choukair singer - the lies, Anna, Joumana
  • صلاح الدین عبدی*، شهلا زمانی

    تصویر سازی خشونت سیاسی در رمان های نجیب کیلانی(بررسی موردی رمان لیالی ترکستان)چکیده: خشونت سیاسی یعنی اعمال اراده و قدرت برای تحقق اهدافی غیر مشروع است و از آنجا که ادبیات آیینه تمام نمای جوامع است که گاه در آن تاریخ ملت ها نمودار می شود و واقعیت های تاریخی جوامع به صورت ادبی تجلی می یابد تا پیوند سیاست و ادبیات را بخوبی نشان دهد، از جمله ی این آثار، رمان لیالی ترکستان نجیب کیلانی -نویسنده مسلمان مصری -است که او در این رمان به مشکلات ورنج های مسلمانان فراتر از مرزهای جهان عرب یعنی ترکستان یا سین کیانگ پرداخته است، و در آن با تصویر سازی خشونت سیاسی و مفاهیم دیگر چون ترور و اعدام وشکنجه قصد دارد این مفاهیم منفی را در معرض دید دیگر مسلمانان قرار دهد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی قصد دارد با تبیین وتشریح خشونت سیاسی و دیگر مفاهیم مرتبط با آن ، این مفاهیم سیاسی وجامعه شناسی را در این رمان پیاده کند ومهمترین نتایج دست یافته حکایت از آن دارد که این مفاهیم به صورت اشغال یک سرزمین و پایمال کردن احساسات مذهبی، دینی، تبدیل مساجد به مجالس لهو و تغییر توپولوژی ویا جغرافیایی و اتنوگرافی یا نژادی کشور بکار رفته است.

    کلید واژگان: تصویر سازی, نجیب کیلانی, رمان لیالی ترکستان, خشونت سیاسی, تغییر توپوگرافی واتنوگرافی
    Salahaddin Abdi*, Shahla Zamani

    Political violence means the exercise of will and power in the pursuit of unlawful purposes, and since the literature is a mirror reflecting the entire society, it depicts the history of nations and historical realities of societies in a literary expression to show the relationship of literature with politics. Among literary works, stands the novel of Layali Turkistan by Naguib Kilani (an Egyptian Muslim writer), wherein he addresses the Muslims' problems beyond the boundaries of the Arab world, i.e. in Turkistan or Xinjiang, and he tries to expose the political violence and other concepts like assassination, execution, and torture to other Muslims. Using the descriptive-analytic method, this paper tries to illustrate these political and sociological concepts in the novel and to explain political violence and other related concepts. The most important results indicate that these concepts include: occupation of a land, suppression of religious feelings, conversion of mosques into debauchery places, and the change of topographic and ethnographic pattern of country.

    Keywords: illustration, Naguib Kilani, novel of Layali Turkistan, politicalviolence, topographic, ethnographic changes
  • سمیه محمدی، صلاح الدین عبدی*، محمدامین صراحی، مرتضی قائمی

    یتراوح الفرح بین المشاعر الخفیفه إلی الشدیده، والاستمتاع بموضوع ما إلی الشعور بالسعاده فی الحیاه. وبما ان جزءا من مفهوم الفرح یصبح منظما بالبیانات اللغویه إضافه إلی الادب والفن والعرف وغیرها، لذلک نستخدم "الاستعاره المفاهیمیه" کاداه فعاله لتحلیل اللغه، والتی تعد إحدی مظاهر العقل. تشیر الاستعاره المفاهیمیه إلی إدراک مفهوم مجرد علی اساس مفهوم اکثر مادیه والتعبیر عنه. فی هذه الدراسه، سندرس البیانات ونسعی لفهم مجالات المصدر لمفهوم الفرح فی کل من اللغتین الفارسیه والعربیه بناء علی النظریه المعرفیه لکوفکسیس، لنعرف طریقه تفکیر الناطقین بهاتین اللغتین حول الفرح، واوجه الشبه والاختلاف بینهما. تکمن اهمیه الدراسه المعرفیه لهذه البیانات فی تنظیم نطاقها المبعثر والمتنوع بناء علی التعیینات والانماط المعرفیه. یظهر فحص بیانات هذه الدراسه ان الطبیعه المشتقه للغه العربیه وفرت مجموعه متنوعه من الکلمات الاستعاریه لتصور الفرح فی هذه اللغه خاصه فیما یتعلق باستعاره "الفرح نور"؛ کما ان المظاهر اللغویه لبعض الاستعارات باللغه الفارسیه کاستعاره "الفرح سایل داخل الوعاء" اظهرت مسافه اکبر عن مستواها العامه وکونها ذات إحداثیات ثقافیه ممیزه واکثر تعقیدا؛ کذلک فیما یتعلق باستعاره "الفرح فوق" ف"المسافه من الارض" فی اللغه العربیه یمکن ان تکون اکثر وضوحا من اللغه الفارسیه.

    کلید واژگان: اللغتان الفارسیه والعربیه, دراسه تقابلیه, الاستعاره المفاهیمیه, مفهوم الفرح
    Somayah Mohammadi, SalahAldin Abdi *, MohammadAmin Sorahi, Morteza Ghaemi

    Happiness includes a range of soft and intense emotions and enjoying a subject up to happy feeling in life. Forasmuch as a part of happiness concept is structured by language data in addition to literatures, art, custom, etc., we use cognitive metaphor as an effective tool for analyzing language which is one of mind aspects. Cognitive metaphor is attributed to understanding and expression of an abstractive concept based on a more physical concept. In this research, we study data according to Kovecses cognitive theory and intend to find the way of speakers thinking about happiness, understanding and their similarities and differences in the mentioned languages. Importance of cognitive study of this data is that it systematizes their different and scattered range according to names mapping and also accurate cognitive pattern. Data of this research show that derivative feature of Arabic language provides a wide vocabulary variety for happiness conceptualization in this language as if some metaphors of Persian language compared with Arabic samples have more distance with general metaphors and bears further and complicated special cultural features. Also in connection with the metaphor of "happiness is up", "distance from the earth" in Arabic can be more prominent than in Persian.

    Keywords: Persian, Arabic languages, comparative study, cognitive metaphor, happiness concept
  • سمیه محمدی، صلاح الدین عبدی*، مرتضی قائمی، محمدامین صراحی

    در پژوهش حاضر، به مطالعه استعاره مفهومی «خشم به مثابه گرما» در زبان های عربی و فارسی بر اساس نظریه شناختی کوچش پرداخته ایم. بررسی مقایسه ای عبارت های شناختی این استعاره، طبق الگوی پیشنهادی کرشفسکی، نشان می دهد که سخنگویان این دو زبان چگونه درک خود را در اینباره سازمان می دهند. این تحقیق، از این واقعیت ناشی می شود که امروزه مبحث استعاره های مفهومی در زمینه مطالعات فرهنگی و میان فرهنگی، امکان بررسی شناختی فرهنگ ها را فراهم و از چرایی شباهت ها و تفاوت های آنها پرده برمیدارد. نتایج تحقیقی نشان می دهد که بسیاری از جنبه های استعاره مذکور در این دو زبان، مشترک و برخی دیگر مختلف می باشد. شباهت ها غالبا ناشی از درک مشترک از بدن به جهت تجربیات مشترک فیزیولوژیکی و بافت های مادی و فرهنگی مشابه، و تفاوت ها ناشی از وجود تفاوت در این بافت ها، مفهوم سازی با مبداهای مختلف، نوع دستوری زبان های مذکور و میزان شرح و بسط استعاری می باشد.

    کلید واژگان: استعاره مفهومی خشم, گرما, کوچش, زبان های فارسی و عربی
    Somayeh Mohammadi, Salahaddin Abdi *, Morteza Ghaemi, Mohammadamin Sorahi

    The present study employs Kövecses’ cognitive theory to investigate the cognitive metaphor ‘ANGER IS HEAT’ in Persian and Arabic languages. The comparative study of cognitive phrases of this conceptual metaphor based on Krezeszowski’ model indicates how speakers of these two languages organize . This research was inspired by the fact that the study of conceptual metaphors in cultural and intercultural fields enables the cognitive investigation of cultures and casts light on the nature of similarities and differences between them. The study of some of the most common cognitive phrases indicates that many aspects of these metaphors are similar while some other are different. The similarities between them normally originate from the similar perception of human body based on common physiological experiences as well as similar physical cultures. The differences between them result from differences in contexts, conceptualization with different origins, grammatical types of these languages, and metaphorical extensions.

    Keywords: Conceptual metaphor of anger, heat, Kövecses, Persian, Arabic languages
  • صلاح الدین عبدی*، ابوذر گلزار، میترا خدادادیان

    فرهنگ های مختلف همواره مورد توجه و تهاجم سلطه جویان بوده است، به گونه ای که سلطه گران درصدد تغییر و تحریف ارزش های انسانی و ملی فرهنگ های زیر سطه خود بوده اند؛ فرهنگ اسلامی نیز از جمله این موارد است. شناخت شبیخون فرهنگی و راه و روش حضور آن در ادبیات و همچنین ارتباط و تاثیر آن در ادبیات اسلامی، ملازم ممارست خاص است. جلال آل احمد و عبدالرحمن المیدانی دو نویسنده نامی در حوزه ادبیات فارسی و عربی معاصر هستند. پژوهش تطبیقی حاضر، بیان شاخصه های شبیخون فرهنگی همچون؛ مدارس، کتاب و مطبوعات، فرقه سازی، هویت، رفاه طلبی، علماء و زبان در دو کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» جلال آل احمد و «اجنحه المکر الثلاثه» عبدالرحمن المیدانی است. مهمترین نتایج دست یافته، حاکی از آن است که هر دو نویسنده نسبت به فرهنگ جامعه خود متعهد بوده اند بدین جهت، شاخصه های شبیخون فرهنگی به وضوح در این دو اثر جلوه نمایی می کند. روش کار در پژوهش حاضر، متکی بر مکتب تطبیقی اسلامی به صورت توصیفی - تحلیلی است، به این صورت که پس از استخراج تمامی نمونه ها از دو کتاب، به تحلیل آن ها پرداخته شده است.

    کلید واژگان: ادبیات تطبیقی اسلامی, شبیخون فرهنگی, استعمار فکری, تحریف فرهنگ و ارزش, آل احمد وحبنکه المیدانی
    Salah Aldin Abdi *, Abozar Golzarkhojaste, Mitra KHodadadian

    Cultures of different nations were always interested in powerful forces and global governors so that they are always in thought of destroying the cultures and religious beliefs of other countries, by the way fundamental performance of imposing culture and the main task of thought colonialism is it that dominated people and nations give up their own characters and transferred to run-off mass in favor of colonial and imperial countries, so cultural attacks, namely enemy, imposes the thoughtful, religious and moral assaults to a nation in order to disparate beliefs, religion and morality of same society suddenly or to prevent from required effectiveness. To know the cultural attacks and the representation methods, also its relation and affection in literature need to special practices. Two authors in field of both Persian and Arabic literatures are Jalal Al-e-Ahmad and Abdol Alrahman Hassan Habanakeh Almeydani. The present contrastive study will be showed the motivations of these authors have been surveyed in order to turn to features of cultural attacks within two books "to be in service and betray of intellectuals" by Jalal Al-e-Ahmad and "The Prestige of Third Craft" by Abdol Alrahman Hassan Habanakeh Almeydani. Of the most important concepts of cultural assaults within two books are universities and schools, national and religious identification, partition, promoting the luxurious culture, language and press. Contrary to very similarities between their performances, there are some differences among them considerably. The method of this study is description-analyses based on American Contrastive schools

    Keywords: Islamic Comparative Literature, Cultural Assaults, Thoughtful colonialism, distorting theculture, value, Al-e-Ahmad, Habanakeh Almeydani
  • ناصح ملائی، سید مهدی مسبوق*، صلاح الدین عبدی
    علم دراسات الصوره (Image Studies) او الصورولوجیا او علم الصور (Imagologie) یبین لنا جانبا هاما من وظیفه الادب المقارن(او النقد المقارن بالواقع) فی المدرسه الفرنسیه حیث یتطرق إلی دراسه صوره "الانا" و"الآخر" فی النصوص الادبیه. صوره الآخر کمرآه یری الانا نفسه فیها من جانب ویری الآخر معامله الانا ومواجهته معه من جانب آخر. دون جوان (Don Juan) شخصیه اسطوریه إسبانیه تعرف بزیر النساء او مغوی النساء او صریع الغوانی فی الثقافه الإسبانیه خاصه وفی الثقافه الاروبیه او العالمیه عامه. لدون جوان علاقات مع مختلف النساء ولایزال یبحث عن امراه اخری جدیده ویترک القدیمه تماما. للشاعرین سمیح القاسم وعبدالله بشیو، باعتبارهما فحول ادب المقاومه فی الادبین العربی والکردی، قصیدتان موجهتان إلی دون جوان وهما یوظفان صورته السلبیه فی مجال ادب المقاومه توظیفا جدیدا لیظهرا مدی التزامهما بهذا النوع من الادب ویثریا المعانی الشعریه لدیهما. تبحث هذه المقاله عن کیفیه الرویه لصوره الآخر الاسطوری الإسبانی وتوظیفها فی شعر الانا العربی والکردی بالاعتماد علی المنهج الوصفی التحلیلی وعلی ضوء الادب المقارن الامریکی. توصلت الدراسه إلی ان رویه سمیح القاسم فی صوره دون جوان تسامحیه علی الإطلاق، لکن رویه عبدالله بشیو تسامحیه اولا ثم تتغیر وتصیر تشویهیه سلبیه انتهاءا، والانا حقیقیه فی هاتین القصیدتین لکن الآخر اسطوری یعنی ان الآخر صوره من صوره الآخر الاصلی البدایی.
    کلید واژگان: الادب المقارن, الصورولوجیا, ادب المقاومه, سمیح القاسم, عبدالله بشیو, دون جوان
    Naseh Molaei, Sayed Mahdi Masbogh *, Salahodin Abdi
    The Imagology (Fr. Imagologie) is one of the new important branches of the Comparative literature or Comparative criticism in French school that deals with the image of "I" and "Other" in literary texts. The image of "Other" is like a mirror that on the one hand, I sees in it his/her view, and on the other hand the "Other" can see I's viewpoint of his/her view in it. Don Giovanni is a Spanish legendary character who is famous as a philander or gallant or flirt-man. The same character is European cultures. This character is fond of relations to many women and is continuously in search of new cases and leave the old ones. Samīh al-Qāsim and Abullah Pashew, two great poets of the Resistance literature in Arabic and Kurdish literature, has each one an ode for Don Giovanni in order to use it to enrich their resistance literature through its image reflection and to create more fruitful poetic concepts. This essay in the light of comparative literature and by use of descriptive-analytic approach tries to disclose the Arab and kurd "I" outlook in  imaging "Spanish mythical other" and employing it in their poems. Samih al-Qāsim's imaging of Don Giovanni is tolerant and compromising, but Abullah Pashew's is in the beginning tolerance and then changes to negative and ugly one. I in these two odes are of the real kind (human being) and "other" is of the mythical type.
    Keywords: comparative literature, Imagology, Resistance Literature, Samīh al-Qāsim, Abullah Pashew, Don Giovanni
  • صلاح الدین عبدی*، اکرم ذوالفقاری

    شالوده شکنی در اواخر دهه شصت قرن بیستم میلادی، از بطن ساختارگرایی سربرآورد. نقد شالوده شکن با نقض متافیزیک حضور، توسط «ژاک دریدا» (1930-2004م) مطرح شد که در آن، سویه کلام محوری متن نقض شده و به تمام سویه های آن توجه می شود. هدف از همه جانبه نگری در این رویکرد نقدی، جستجوی معانی پنهان متن و ابعاد متافیزیکی آن است. مجموعه «دمشق الحرایق» از مجموعه داستان های کوتاه «زکریا تامر»، نویسنده سوری جهان عرب است. این مقاله با انتخاب دو داستان کوتاه «وجه القمر» و «موت الشعر الاسود» از این مجموعه، با بکارگیری رویکرد شالوده شکنی، با شیوه ای جدید به واکاوی متن آن پرداخته است. روش پژوهش، شالوده شکنی به شیوه توصیفی-تحلیلی است و پس از تحلیل مشخص گردید که مهمترین تقابل موجود در داستان ها میان امید/ناامیدی، عزت/ذلت، و اسارت/آزادگی می باشد همچنین از تحلیل این تقابل ها و شالوده شکنی آن ها چنین بر می آید که وجود وارونگی تقابل در داستان ها نشان دهنده عدم پذیرش قطب برتر توسط طبقه مظلوم است که می توان آن را عدم آگاهی آن ها یا عدم وجود قدرت برای مقابله با آن دانست.

    کلید واژگان: شالوده شکنی, وارونگی تقابل های دوگانه, زکریا تامر, دمشق الحرائق, نا آگاهی
    Salah Al-Ddin Abdi *, Akram Zolfaghari

    The phenomenon of deconstruction emerged in the late sixties of the twentieth century from the point of view of structuralism. Associated with breach of the metaphysics of presence, deconstructing criticism was raised by Jacques Derrida, within which the verbal/parole aspects of the texts are violated. The purpose of this comprehensive outlook is to delve into the hidden meanings of the text and its metaphysical dimensions. Dimashq al-Ḥarāʼiq was written byZakaria Tamer, a well-known short story writer in the Arab world. This article deals with the collection of two short stories, "Mot al-Sha'r al-Asvad" and "vajh al-ghamar" by analyzing the text using the deconstruction approach. The research method is descriptive-analytic. After the text analysis, it emerges that the main contradictions in the stories are hope / despair, dignity / inferiority and captivity / freedom. By analyzing these contradictions and deconstructing them, it is concluded that the existence of contradictory inversion in the stories is due to the disapproval of the higher classes by the oppressed lower class, which is attributed to the lack of knowledge or the lack of power for confrontation.

    Keywords: deconstruction, inversion dual contradictions, Dimashgh al-Ḥaraegh, Zakaria Tamer, Lack of knowledge
  • نسرین عباسی، صلاح الدین عبدی

    دانش روایت شناسی به دنبال استنباط کیفیت عناصر روایی، قواعد داخلی حاکم بر روایت و تاثیر این قواعد در زیبایی متن است تا به دنبال آن، میزان ظرفیت هنری متن را مشخص کند. در این میان بحث در مورد شیوه های بازنمود گفتار داستانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لیچ و شورت ازجمله پژوهشگران ساختارگرایی هستند که به صورت علمی و هدفمند به موضوع شیوه های گفتار داستانی پرداخته اند. ایشان در مطالعات روایی خویش، شیوه های بازنمایی گفتار را بر گفتار مستقیم، غیر مستقیم، غیر مستقیم آزاد، آزاد مستقیم و گزارش روایتی تقسیم کرده اند. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی وجوه بازنمایی گفتار در رمان الطنطوریه اثر رضوی عاشور، نویسنده معاصر مصری می پردازد تا با درک و فهم آن عناصر، عرصه برای کشف، شهود و روش تولید معنا از متن وی فراهم شود. رهیافت پژوهش نشان می دهد که نویسنده در این رمان برای کم کردن فاصله و واقعی و ملموس نشان دادن حوادث از گفتار مستقیم، گفتار مستقیم آزاد استفاده کرده و در مواردی برای ریتم سریع روایت و فاصله بیشتر بین خواننده و شخصیت از گفتار غیر مستقیم، غیر مستقیم آزاد و گزارش روایتی استفاده نموده است و به دلیل وجود مخاطب درون داستانی، تک گویی رمان «الطنطوریه» از نوع نمایشی است.

    کلید واژگان: روایت شناسی, گفتار داستانی, رضوی عاشور, الطنطوریه, لیچ و شورت
    Nasrin Abbasi, Salahuddin Abdi
    Introduction

    Narratology is based on narration with structural analysis and description of the rules and by analyzing the totality of texts and divide it into smaller units; they are going to achieve narrative grammar. This scope of human knowledge has advanced to the extent that nowadays it is studied as a scientific branch. This research focuses on analyzing speech and thought presentation in the story by means of stylistic approach proposed by Leech and Short. They are known to have five levels of discourse: 1- Indirect Speech/Indirect thought. 2-Indirect Speech/Indirect thought. 3- Free Indirect Speech/Free Indirect Thought. 4- Direct Speech/Direct Thought. 5-Free Direct Speech/Free Direct Thought.
     The method of this study is descriptive-analytic with narrative cognitive approach. Tantura novel by Radwa Ashour, due to the complexity and specific narrative techniques is the suitable option for studies of narration's tense. The research findings show: the Egyptian author, Radwa Ashoura, has tried to present the whole story from the point of view of the protagonist. The novel uses a variety of direct, indirect, free and indirect free speech and narrative reporting to express the belief in resistance and instill a Palestinian sense of war.

    Review of Literature:

    A dialogue is a literary technique in which writers employ two or more characters to be engaged in conversation with one another. In literature, it is a conversational passage, or a spoken or written exchange of conversation in a group, or between two persons directed towards a particular subject. Generally, it makes a literary work enjoyable and lively.
    Leech and Short (1981) have classified speech and thought presentation in fiction into five categories. They are:
    1-The Narrative Report of Speech Act (NRSA): It is more indirect than indirect speech. Here the narrator does not reproduce the actual words uttered by the person, whose speech is being reported. When a writer reports the speech made by a person without actually quoting the words uttered by him, we see the event entirely from the writer’s perspective (Jayal, 2013)
    2 Indirect Speech/Indirect thought: Indirect Speech (IS): The words of the speaker are reproduced in the third person with a reporting verb and the speech is presented from the point of view of the narrator. (Leech, G., and M. Short. 1981).
    3 Free Indirect Speech/Free Indirect Thought: free Indirect Speech (FIS): It occupies a place between DS and IS. In FIS, the reporting verb is omitted but the function of the ‘tense’ is similar to that of its function in IS. FIS is neither a verbatim reproduction of the original speech nor is it a mere indirect rendering of the original. Leech and Short (1981) remark that FIS involves some kind of a distancing effect in the sense that due to the intervention of the authorial voice between the reader and the words of the character the reader is distanced from the character’s words. (Jayal, 2013)
    Direct Speech/Direct Thought: Direct Speech (DS): The words uttered by the speaker are quoted within inverted commas. A narrator uses the direct speech to report verbatim what a character said in a particular context. (Todorov, 2003)
    Free Direct Speech/Free Direct Thought: free Direct Speech (FDS): In DS, the narrator reports what the character uttered in a particular context. But in Free Direct Speech (FDS) the character speak directly without the intermediacy of the narrator, and, consequently the reporting clause is omitted in the presentation of such a speech. (Jayal, 2013)

    Method

    The present study by using the descriptive-analytical method within the Speech and Thought Representation Theory, seeks to answer the following questions: What concepts constitute the speech acts present in these novel? In which of these writer speech acts, details are of more importance?

    Results and Discussion

    Narrative dialogues refer to all the conversations in a narrative text cited by the narrator. These dialogues are altered by the narrator in different ways. Representing the narrative conversations can be revealing in reviewing a story especially in narrative discourse analysis through which one can gain more awareness of narrative methods, writers’ style and the relationship between the narrator and character. Character. (Jayal, 2013( This research focuses on analyzing speech and thought presentation in the story by means of stylistic approach proposed by Leech and Short (2007)  In speech presentation, there are five techniques as proposed by Leech & Short: Direct Speech (DS), Indirect Speech (IS), Free Direct Speech (FDS), Free Indirect Speech (FIS), and The Narrative Report of Speech Act (NRSA). Below are the examples of speech presentation taken from Leech & Short (1981, pp.255-256-.
     The author, Radwa Ashour, used these techniques in an artistic way in her novel Al-Tantoryeh to convey the current reality in her occupied country in all its details. The narrator chose the direct and free direct of the subject to the audience so that the reader can see a clear statement of their living conditions under the Intifada.


    Conclusion

    The author, Radwa Ashoura, has tried to present the whole story from the point of view of the protagonist. It helped the author to gain sympathy and concern for the protagonist and to bring the theme properly before the audiences
    The novel uses a variety of direct, indirect, free and indirect free speech and narrative reporting to express the belief in resistance and instill a Palestinian sense of war, and the author used direct speech to convey his literary experience.
    Using thought presentation shows that author has given importance to the inner thought process of the characters. To bring out the theme of the story, it was crucial for the author to make proper use of the thought presentation. With the proper use of speech and thought presentation, Radwa Ashoura was able to present the theme of the story successfully in front of the audiences and was able to gain sympathy and concern for his character.

    Keywords: Narrative Science, Fictional Speech, Razavi Ashour, Al-Tantoriya, Leach, shorts
  • نسرین عباسی، صلاح الدین عبدی*

    تعد دراسه السارد وتحلیله موشرا هاما لفهم طریقه تقدیم وشکله الاحداث السردیه بطریقه تودی إلی إنشاء معنی جدید للمخاطب. یمثل جیرار جینت من المنظرین البنیویین حیث درس السارد وانواعه علمیا وهادفا.تعتبر روایه الطنطوریه التاریخیه للکاتبه المصریه المعاصره رضوی عاشور اختیارا جیدا للدراسات السردیه بسبب اختیارها لشتی التقنیات السردیه. تستخدم الکاتبه مجموعه متنوعه من الساردین داخل القصه (السارده المراقبه ، الانا البطله ، الانا الشاهده، السارد الضمنی والسارد بضمیر الخطاب).وتتخذ الکاتبه فی هذه الروایه السارده المراقبه لان تسد الفراغ المعرفی بدلا من الانا المرویه بسبب معرفتها المحدودهایضا، فإن الفجوه الزمنیه فی التعامل مع الاحداث والقیود المفروضه علی تصور السارد (السارد بضمیر المتکلم/ الانا المرویه) جعلتا ان یسرد الروایه الساردون المختلفون؛منهم الانا الشاهده والسارد بضمیر الخطاب یمارسان بسرد احداث الروایه من منظورهما، کما یسرد الروایه السارد الضمنی فی غیاب بطل الروایه..نظرا لان المونولوج فی هذه الروایه یحتوی علی المروی له داخل القصه، بناء علی هذا یتجسد المونولوج بصوره المنولوج المسرحی. یستهدف البحث متخذا منهج الوصفی التحلیلی علی ضوء نظریه جیرارجینت إلی دراسه الابعاد والوضع المعرفی للسارد فی روایه الطنطوریه للوصول إلی توفیر فهم لعناصرها، وساحه للاکتشاف والحدس، وطریقه لإنتاج المعنی من نصه.

    کلید واژگان: السردانیه العربیه, رضوی عاشور, جینت, الطنطوریه, السارد داخل القصه, المعرفه الناقصه للسارد
    Nasrin Abasi, Salahadin Abdi*

    The analysis and examination of the function of narrator in a literary text plays an important role in reading it from a new point of view.Gerard Genette, the French narrative structuralist, has theorized the role and function of narrator(s) in literary texts. RadwaAshour’s historical novel,Al-Tantouria(2010) in which the author utilizes different narrative techniques, is a good case study from a Genettian point of view. In the novel, the author utilizes different intradiegetic narrativeforms: observer narrator, I-as-protagonist, I–as-witness, and second-person narrator. In the novel, due to the first-person narrator lack of knowledge, the author takes advantage of the observer narrator to fill the mentioned gap. Thenovel, due to its temporal fragmentation in describing events as well as the limited first-person narrator,has been studied from a variety of narrative point of views. In the course of the novel, I–as-witnessand second-person narrators narrate events and actions from their point view as the author-narrator narrates the story in the absence of the protagonist. In the novel, monologues are addressed to intradiegetic audience, and therefore are dramatized. Drawing on Genette’s narratology theory and adopting a descriptive-analytical method,this article examines different dimensions of the narrative in Al-Tantouria as well as their role in the production of meaning. The analysis and examination of the function of narrator in a literary text plays an important role in reading it from a new point of view.Gerard Genette, the French narrative structuralist, has theorized the role and function of narrator(s) in literary texts. RadwaAshour’s historical novel,Al-Tantouria(2010) in which the author utilizes different narrative techniques, is a good case study from a Genettian point of view. In the novel, the author utilizes different intradiegetic narrativeforms: observer narrator, I-as-protagonist, I–as-witness, and second-person narrator. In the novel, due to the first-person narrator lack of knowledge, the author takes advantage of the observer narrator to fill the mentioned gap. Thenovel, due to its temporal fragmentation in describing events as well as the limited first-person narrator,has been studied from a variety of narrative point of views. In the course of the novel, I–as-witnessand second-person narrators narrate events and actions from their point view as the author-narrator narrates the story in the absence of the protagonist. In the novel, monologues are addressed to intradiegetic audience, and therefore are dramatized. Drawing on Genette’s narratology theory and adopting a descriptive-analytical method,this article examines different dimensions of the narrative in Al-Tantouria as well as their role in the production of meaning.

    Keywords: Genette, Narrator, novel, Altantouria, RadwaAshour, Arabic Narratology
  • جواد محمدزاده، صلاح الدین عبدی*

    تناوب و تضمین نحوی دو اصطلاح هنجارگریز در نحو زبان معیار به شمار می روند. مقصود از تناوب یعنی خارج شدن حرفی از معنای اصلی خود به معنای حرف دیگر، اما تضمین نحوی یعنی یک فعل، دو معنا را در خود می آمیزد؛ یک معنا از طریق لفظ و معنای دیگر از طریق قراینی که در جمله وجود دارد، حاصل می گردد و فایده اصلی آن، ایجاز در لفظ و شمولیت در معناست. از میان روش های مختلف ترجمه، ترجمه معنایی مناسب ترین روش برای ترجمه چنین واژگانی است. این جستار، با شیوه توصیفی - تحلیلی، در صدد بررسی معنای دقیق تناوب و تضمین نحوی و مسائل مربوط به آنها و نیز بررسی آن در شاخص ترین ترجمه های معاصر و بایسته های ترجمه آن در قرآن کریم است. بررسی ها نشان می دهد که در بسیاری از موارد، معادلی دقیق با ذکر همه مولفه های معنایی برای واژه های «متناوب» در ترجمه های فارسی انتخاب نشده است.

    کلید واژگان: قرآن کریم, تناوب, تضمین نحوی, معنای وضعی, ترجمه معنایی
    Javad Mohammadzadeh, Salah AlDin Abdi *

    Tanāwub and syntactic taḍmīn are regarded as two norm-evading terms in the standard language syntactic. Tanāwub means a word leaving its main meaning for another meaning, but syntactic taḍmīn means a single verb intermixing two meanings in itself; one meaning is obtained through wording and the other through the evidences existing in the sentence and its main benefit is brevity in wording and inclusiveness in meaning. Among various translation methods, the semantic translation is the most suitable method for translating such terms. Using a descriptive-analytical method, this research is intended to examine the exact meaning of tanāwub and syntactic taḍmīnand the relevant problems as well as studying them in the most eminent contemporary translations and the requisites of their translation in the Holy Qur’an. Surveys show that in most cases no accurate equivalent mentioning all semantic components has been designated for the term mutināwib (alternative) in the Persian translations.

    Keywords: Holy Qur’an, tanāwub, syntactic taḍmīn, conventional meaning, semantic translation
  • صلاح الدین عبدی*، ابوذر گلزار خجسته، میترا خدادادیان

    إن عنصر الزمن هو امر بالغ الاهمیه فی تحویل حادثه إلی قصه، وطریقه تبلور الزمن فی السرد هی إحدی اهم القضایا التی اثیرت فی النظریات البنیویه ولها تاریخ طویل بین المفکرین والمنظرین. إن لعنصر الزمن من بین عناصر السرد، فی قصتی "عزاداران بیل" و"ابن الفقیر" دورا بالغ الاهمیه، ودراسه هذا العنصر فی القصتین المذکورتین تجعلهما اکثر اهمیه من ای وقت مضی. والنظریه الاکثر اکتمالا لعنصر الزمن فی القصه هی نظریه جیرار جینیت. ومن وجهه نظر جینیت، یتشکل الزمن السردی علی ثلاثه مکونات هی النظام الذی یتضمن علی النظم والدیمومه والتواتر. تشیر الدیمومه، مثل تحدید معدل البطء والسرعه، إلی الاحداث او وظایف القصه التی یمکن توسیعها او حذفها. ولقد تصدی هذا البحث، علی المنهج الوصفی-التحلیلی واستنادا إلی المدرسه الامریکیه فی الادب المقارن، لدراسه مکون الدیمومه فی قصتی "عزاداران بیل" و"ابن الفقیر". واظهرت نتایج البحث ان سرعه زمن قصه عزاداران بیل ثابته واستفاد المولف اکثر من مکون المشهد المسرحی وان سرعه زمن قصه ابن الفقیر بطییه ولدیها تسارع سلبی واستفاد المولف اکثر من الوصف.

    کلید واژگان: السرد, الادب المقارن, جیرار جینیت, الدیمومه, المشهد, الوصف, عزاداران بیل, ابن الفقیر
    Salah AlDin Abdi *, Abozar Golzarkhojasteh, Mitra Khodadian

    The time is the main element in changing an incident to a story. So, one of the important problems in structuralist theories is the situation of time in narration. This problem has a long history among thinkers and theorists. Time is a significant component in two stories of Azādārān-e Bayal (Mourners of Bayal) and Ibn al-Faqīr (the poor man's son), and its importance becomes more clear by exploring and examining this element in these two stories. The most complete theory about the element of time in the story is Gerard Genette's theory. For Genette, the formation of time depends on three temporal components: order; duration; and frequency. In the present study only the second component, i.e., the duration, in the two stories of Azādārān-e Bayal and Ibn al-Faqīr is examined. The results of the study show that Azādārān-e Bayal has steady speed of time in narration of the story, whereas the narration of the story in Ibn al-Faqīr is slow with a negative acceleration, and the writer rather used a descriptive delay category. The research method of the article is analytic-descriptive and is based on the American comparative school.

    Keywords: Gerard Genette, dramatic scene, descriptive delay, Azādārān-e Bayal, Ibn al-Faqīr
  • جواد محمدزاده، صلاح الدین عبدی*، مرتضی قائمی
    فراهنجاری، یکی از اصطلاحات متدوال در سبک شناسی است که در نتیجه خروج از نرم (norm) عادی زبان به وجود می آید. این پدیده در لایه های «آوایی»، «نحوی»، «واژگانی» و «معنایی» رخ می دهد، اما مقاله حاضر، پدیده فراهنجاری نحوی «اللانحوی»، را مورد بررسی قرار داده است. مقصود از فراهنجاری نحوی یعنی خروج از قوانین حاکم بر نحو زبان هنجار و از آنجا که «تناوب»، «تضمین» و «التفات» پدیده هایی پر بسامد در سوره مبارکه توبه هستند و منجر به «ادبیت» یک اثر ادبی می شوند؛ لذا مقاله حاضر تلاش کرده است تا با روش سبک شناسی و شیوه توصیفی - تحلیلی، این سه پدیده را مورد بررسی قرار دهد. هدف اصلی از نگاشتن این مقاله، بیان زیبایی شناسی و اغراض دلالی این سه پدیده هنجارگریز است. برآیند این جستار حاکی از آن است که تضمین نحوی در مقایسه با تناوب و التفات از بسامد بیشتری برخوردار بوده و زیبایی شناسی آن علاوه بر تکرارزدایی، ایجاز در اسلوب و شمولیت در معناست. همچنین در این سوره مبارکه سه نوع التفات (معجمی، ضمائر و عددی) به کار رفته است که اغراضی چون تاکید، تکرارزدایی و جلب توجه مخاطب را موجب شده است.
    کلید واژگان: سوره توبه, سبک شناسی, آشنایی زدایی, تضمین نحوی, التفات
    Javad Mohammadzade, Salahoddin Abdi *, Morteza Ghaemi
    Deviation is one of the common terms in stylistics created as a result of leaving the normal form of language.This phenomenon occursin different layers of language including "phonetics", "syntax", "lexical" and "semantics".The present paper, however, solely examined syntactic deviation, which means leaving the syntactic rules of the standard language. Since "alternation", "tazmin" and "iltifāt" frequently appear in Surah At-Tawba, and contribute to the "literariness" of a literary work, the present descriptive-analytical paper thus triedto examine these three devices. This paper mainly aimedto articulate the aesthetics and objectives of these deviating devices. Findings suggests that syntactic tazmin is more frequent than alternation and iltifāt and its aesthetics, in addition toavoiding repetition, is briefnessof style and inclusiveness of meaning. Furthermore, three types of iltifāt (mo'jami=dictionary meaning, pronouns, and numbers) have been used in this surah, serving intentions such as emphasis, repetition-avoiding, and catching the audience's interest.
    Keywords: Surah At-Tawba, stylistics, defamiliarization, syntactic tazmin, iltifāt
  • صلاح الدین عبدی*، نسرین عباسی
    بررسی و تحلیل روایت شنو شالوده ای است برای شناخت فرم و چگونگی ارائه حوادث داستانی به نحوی که مفهوم تازه ای را به مخاطب القا کند. این حوزه از دانش تا جائی پیشرفت نموده که می توان آن را به عنوان یک شاخه علمی از روایت، بررسی نمود. رمان الطنطوریه، اثر رضوی عاشور، نویسنده ی معاصر مصری به دلیل ظرفیت، پتانسیل و تکنیک های خاص روائی، گزینه ای مناسب برای مطالعات روایت شناسی محسوب می شود. نویسنده در این رمان نشان داده است که راوی برای آفرینش جهان روایی خود، روایت شنو خاص خود را مخاطب قرار داده است. روایت شنو در این داستان ضروری است؛ طوری که نبود آن به معنای نیستی روایت است. روایت شنو در این رمان، جزو شخصیت ها(حسن) و درون داستانی است و در کنش بخش های مختلف روایت، دخیل است. نگرش او همسو با جهان بینی راوی است. علاوه بر روایت شنو اصلی، شخصیت های دیگر و از جمله راوی در موقعیت های کوتاه برای واقعی و ملموس نشان دادن حوادث، درجایگاه روایت شنو نقش ایفاکرده اند و همچنین در برش های کوتاهی از رمان، روایت شنو در مقام راوی جلوگرشده است. نویسنده در این رمان، نکاتی را بیان نموده که متوجه روایت شنو برون داستانی(خواننده) نیز می شود. این پژوهش با روش توصیفی -تحلیلی به بررسی ابعاد و موقعیت شناختی روایت شنو پرداخته تا با درک و فهم آن عناصر، عرصه برای کشف، شهود، درک عمیق و روش تولید معنا از متن رضوی عاشور فراهم کند.
    کلید واژگان: رمان, روایت شنو, جهان بینی, رضوی عاشور, الطنطوریه
    Salah Al Din Abdi*, Nasrin Abbasi
    A person or character to whom a narrative is addressed is called narratee. The narratee of a story can have a key role in molding the narrative structure of a story, and the sequence of events in it. The narratee also manages the ways audiences/readers are going to be affected by a particular story. Radwa Ashour’s Al-Tantouria is a contemporary Egyptian literary work which has unique narratological features. The narrative structure of the novel has multiple narrators, narratees and narratological focal points. Both the main narrator and narratee of the novel are internal. Having the internal nature of the narratee emphasized, one should keep in mind that readers will always be the inevitable external narratees of any narrative. One of the most important narratees of the novel is Hassan, who is one of the key characters of the novel. He offered his mother – the key narrator of the novel – to start narrating her story about Egyptian bravery, valor and national values. In doing this, the mother as the frame narrator of the novel considers Hassan to be her immediate narratee to whom she is narrating the story. It should be mentioned that the world views of both the narrator and the narratee of the novel are similar to each other. They are similar to the extent that at times the narratological positions of the mother and Hasaan as the key framework narrator and the internal narratee can be interchanged. Without Hssan - as the key narratee of the novel - one can claim that Al- T a ntou ria could not have been weaved in the Egyptian literary realm. Considering all the aforementioned facts, this descriptiveanalytical research examines the characteristics of the narrators and narratees of Ashour’s Al- T a ntou r ia . The study believes that such narratological analysis of the story can facilitate one’s understanding of the novel’s semantic rapports.
    Keywords: Novel, Narrative, Narratee, World View, Radwa Ashour
  • صلاح الدین عبدی*، اکرم ذوالفقاری

    تحلیل رمان یکی از روش هایی است که خواننده را قادر می سازد به درکی همه جانبه از محتوای یک داستان برسد. به طور کلی در هرشیوه تحلیل، اصول و چارچوبی ارائه می شود که با ذهن و حس مخاطب همراه است. شیوه تحلیل رمان از نظر جان پک روشی متفاوت را در اختیار مخاطب قرار می-دهد تا با بکارگیری آن برداشتی ساده و روان از داستان داشته و به یک نتیجه کلی برسد. این پژوهش درصدد آن است که رمان «اللص و الکلاب» نجیب محفوظ نویسنده عرب را بر اساس شیوه تحلیل رمان جان پک، تبیین و تشریح کند. روش تحقیق بدین گونه است که پنج قطعه در فواصل مختلف از ابتدا تا پایان داستان مشخص شده و هر قطعه در پنج مرحله مطابق با مواردی که در شیوه جان پک معرفی شده مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد، سپس در مراحل ششم و هفتم ابعاد مختلف متن، مولف، خواننده و جهان و همچنین دیدگاه سایر منتقدان بررسی می گردد. این نتیجه حاصل شد که در شیوه جان پک به دلیل درک جنبه-های کلی داستان از طریق جزئیات متن، تحلیل به شیوه ای استقرایی صورت گرفته سپس به بررسی کل داستان پرداخته می شود. در این نوع از تحلیل پیش از بررسی کلی داستان به جزئیات و ظرافت های درون داستان توجه می شود و هرچه بیشتر هنرمندی مولف آشکار گشته و نتیجه بهتری حاصل می-گردد. شاخصه دیگر این شیوه توجه به تضادهای موجود در قطعات برگزیده است که در کنار آن بررسی ابعاد چهارگانه متن و نظرات سایر منتقدان مکمل نهایی نقد و تحلیل است.

    کلید واژگان: خوانش روایت شناسانه, جان پک, نجیب محفوظ, اللص و الکلاب
    Salahaldin Abdi*, Akram Zolfaghary

    An analysis of a novel is one of the ways that enables the reader to understand the content of a story in a full scale way. Generally, in each analysis, principles and frameworks are presented that relate to the mind and sense of the speakerThe research method is to identify of five pieces at different intervals from beginning to the end of the story and each piece is analyzed in five steps according to what is presented in John Pack's style. Then, in the sixth and seventh stages of different aspects of the text, author, reader and the world as well as the views of other critics are examined. So after selecting of specific parts and then analyzing them, It is concluded that in John Peck's way, due to understand of general aspects of the story through the details of the text, it is inductively analyzed, then the whole story is examined. In this type of analysis, befor analyzing overall into story, pay attention to the delicacies and details within the story, so the art of the author and the better result are revealed. Another feature of this approach is to pay attention to the contradictions in the selected passages which besides examining of the quadratic dimensions of the text and the opinions of other critics, are the final complement to criticism and analysis

    Keywords: narrative readings, John Peck's, Najib Mahfouz, Al-las, Al-Klab
  • جواد محمدزاده، صلاح الدین عبدی*، مرتضی قائمی
    إن الاسلوبیه منهج لسانی یتناول النصوص الادبیه بالدراسه ومن اهم سماته هو استکشاف العلاقات اللغویه القائمه فی النص والبحث عن الخصائص الفنیه الجمالیه التی تمیز النص عن آخر وفی الإجراءات الاسلوبیه، یلعب السیاق دورا هاما فی معرفه الظاهره الاسلوبیه؛ لان السیاق هو القاعده الداخلیه ینحرف عنها الاسلوب وهی التی تمنح الخروج علی القاعده اللسانیه سمته الاسلوبیه والتناوب هو ظاهره اسلوبیه تمثل خروجا او تحولا عن النمط السائد فی السیاق وهو یعنی إحلال کلمه  -اسم، وفعل، وحرف- محل کلمه اخری بشکل لا تنفی الکلمه النائبه معنی الکلمه المنوب عنها وإحدی فوائدها الرئیسه هی خلق الإیجاز فی اللفظ والتوسع فی المعنی. قد سعی هذا المقال إلی ان یعالج "ظاهره التناوب" بالدرس والتحلیل علی المنهج التحلیلی - الاسلوبی؛ و ان یکشف عن مدی اثر السیاق اللغوی وغیر اللغوی فی تفسیرها. إن اهم عناصر السیاق اللغوی فی کشف ظاهره التناوب، هی القوانین المرجحه النحویه لاسیما استعمال الحروف الجاره و بنیه الجمل العاطفیه. تبین فی هذا المقال ایضا بان التضمین النحوی هو اکثر انواع التناوب انتشارا فی سوره الانعام المبارکه.  اما فی التناوب الوظیفی فتبین لنا بان یکون الغرض الدلالی الجمالی فی ورود مصدر بدل اسم الفاعل او المفعول طلبا للمبالغه والتاکید، ویخلق المصدر الاقتصاد اللغوی بسبب ما یحتوی من قله الحروف فی بنیته.
    کلید واژگان: الاسلوبیه, العدول, التناوب, السیاق
    Javad Mohammadzadeh, Salah AlDdin Abdi *, Morteza Ghaemi
    This article is investigated and analyzed one of the deviation linguistic phenomena in the Quran, Means " phenomenon of alternation " from the perspective of stylistics and has stated the effect of linguistic context and position in the diagnosis and interpretation of the phenomenon of alternation, through the expression of deep cycle types and meanings associated with it.Therefore, the main purpose of this article is to analyze the emergence of the phenomenon of alternation and its variants and thus discover the hidden meanings that can be reached with the help of contexts. In this way, select holy surat AL-Anaam and after we consider its verses as well as several reading about it has become clear to us that the phenomenon of alternation high frequency alternation in the surat, so that the its high frequency in the surat and its escape of the rules of syntax and rhetoric Has made this phenomenon has become a way of style in Surat, So that The result of comparisons show that the alternation in verbs especially the verbs that placed within meaning other verbs the highest frequency is the frequency in comparison with other types of alternation and also became clear that the linguistic context, which in this article through the words of former and late effects has contributed to the emergence of the phenomenon of alternation, and situational context helps us why is the word come rather than the word.
    Keywords: the holy surat AL-Anaam, alternation, defamiliarization, context, linguistic analysis
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر صلاح الدین عبدی
    دکتر صلاح الدین عبدی
    دانشیار
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال