به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

یوسف قلی پور کنعانی

  • علیرضا حبیبی بنافتی، کیومرث خطیرپاشا*، یوسف قلی پور کنعانی، محمدرضا باقرزاده
    مقدمه و هدف

    یکی از مهم ترین مسائلی که عملکرد سازمانها را تحت تاثیر قرار داده و زمینه موفقیت آنها را فراهم می آورد مسئله سلامت سازمان است. شناخت سلامت سازمانی مدارس می تواند تسهیل کننده امور آموزشی، تربیتی و اداری مدارس و پیش بینی کننده اثربخشی فعالیت های مدارس باشد و باعث اجرای برنامه ها به صورت علمی و کارشناسانه گردد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص‎های سلامت‎سازمانی‎ در ادارات آموزش و پرورش کشور انجام گرفت.

    روش

    پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی با رویکرد کیفی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 25 نفر از خبرگان که به عنوان تیم تصمیم در شناسایی شاخص‏ها و ابعاد متغیرها که از روش غیرتصادفی (هدفمند) و روش گلوله برفی استفاده شد.

    یافته‏ ها:

     مطابق با یافته‎های پژوهش، برای سلامت‎سازمانی در ادارات آموزش و پرورش کشور، 57 شاخص در غالب 13 مولفه و 3 بعد (سازمانی، مدیریتی و رفتاری)‎ شناسایی شد. برای بعد سازمانی معیارهای رویکرد، پاسخگو بودن، اجتماع پذیری، یادگیری و جو، برای برای بعد مدیریتی معیارهای رهبری، انگیزش، فرآیند و مالی و برای بعد رفتاری معیارهای نوآوری، فرهنگ سازی، توسعه کارکنان و اعتبار سازی تقسیم شد.

    نتیجه‏ گیری: 

    نتایج پژوهش نشان داد که برای سلامت‎سازمانی‎ در ادارات آموزش و پرورش کشور باید به سه بعد سازمانی، مدیریتی و رفتاری توجه داشت.

    کلید واژگان: سلامت &Lrm, سازمانی, شاخص سلامت, آموزش و پرورش
    Alireza Habibi Banafti, Kiumars Khatirpasha *, Yousef Gholipour Kanani, Mohammadreza Bagherzadeh
    Objective

    One of the most important issues that affects the performance of organizations and provides the basis for their success is the issue of organizational health. Knowing the organizational health of schools can facilitate the educational, educational and administrative affairs of schools and predict the effectiveness of school activities and lead to the implementation of programs in a scientific and expert manner. The current research was carried out with the aim of identifying the indicators of organizational health in the education departments of the country.

    Method

    In terms of the objective, the current research was an applied research with a qualitative approach. The statistical population of the research includes 25 experts who were the decision team in identifying the indicators and dimensions of the variables, which were used by non-random (targeted) method and snowball method.

    Findings

    According to the findings of the research, for organizational health in the country's education departments, 57 indicators were identified in most of 13 components and 3 dimensions (organizational, managerial and behavioral). For the organizational dimension, the criteria of approach, responsiveness, sociability, learning and atmosphere were divided, for the managerial dimension, the criteria of leadership, motivation, process, and finance, and for the behavioral dimension, the criteria of innovation, culture, employee development, and validation were divided.

    Conclusion

    The results of the research showed that for organizational health in education departments of the country, attention should be paid to three organizational, managerial and behavioral dimensions.

    Keywords: Organizational Health, Health Index, Education
  • فریبرز انوری فر، محمدرضا باقرزاده*، یوسف قلی پور کنعانی، اسدالله مهرآرا

    هدف از اجرای این پژوهش طراحی الگوی استقرار سازوکار فناوری اطلاعات سبز در سازمان توسعه تجارت ایراناست. پژوهش حاضر به لحاظ هدف توسعه ای، به لحاظ گردآوری داده ها پیمایشی و از نظر زمانی مقطعی بوده و در سال 1400 انجام شده است. این مطالعه براساس دو رویکردکمی وکیفی (آمیخته) انجام شد، جامعه آماری در مرحله کیفی اساتید دانشگاه و مدیران ارشد سازمان یاد شده ، و در مرحله کمی شامل 340 نفر ازکارشناسان می باشد. در مرحله کیفی تحلیل نتایج مصاحبه های نیمه ساختارمند با روش تحلیل مضمون (با نرم افزار MaxQDA) انجام گرفت در ادامه برای تجزیه و تحلیل مصاحبه ها از روش تحلیل تماتیک استقرایی استفاده شد. نتیجه مصاحبه ها با 12 نفر از خبرگان، که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند 9 تم اصلی برای طراحی الگو بود. در مرحله کمی از مدل-سازی تفسیری استفاده و 9 عامل حاصله سطح بندی گردیده و گراف ISM با 9 عامل طراحی شد. در ادامه با استفاده از ابزار پرسشنامه و با کمک نرم افزار Smart PLS معنی داری روابط میان عوامل بررسی گردید. اعتبار داده ها و پرسشنامه از دیدگاه اساتید، و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرانباخ تایید شد. نتایج 2 عامل برون سازمانی و خط مشی سبز از مدل حذف و 7 عامل: درون سازمانی، اجتماعی و اقتصادی، تغییرات محیطی، ارزیابی سبز، ارزش های استراتژیکی، ارزش های بلند مدت، الزامات سازمانی در طراحی الگوی استقرار ساز وکار فناوری اطلاعات سبز تایید شدند.

    کلید واژگان: فن آوری اطلاعات, سبز, سازمان توسعه تجارت, مدلسازی ساختاری, تفسیری
    Fariborz Anvarifar, Mohammadreza Bagherzadeh *, Yousef Gholipour kanani, Asadallah Mehrara

    The purpose of this research is to design a model for establishing a green information technology mechanism in Iran Trade Promotion Organization. The present study is developmental in terms of purpose, survey in terms of data collection, and cross-sectional in terms of time, and was conducted in the year 1400. This study was conducted based on two quantitative and qualitative (mixed) approaches, the statistical population in the qualitative phase includes university professors and senior managers of the mentioned organization, and in the quantitative phase, it includes 340 experts. In the qualitative phase, the results of semi-structured interviews were analyzed with thematic analysis method (using MAXQDA software), and the inductive thematic analysis method was used to analyze the interviews. The result of the interviews with 12 experts, who were purposefully selected, was 9 main themes for designing the model. In the quantitative stage, interpretive modeling was used and the resulting 9 factors were stratified and the ISM graph was designed with 9 factors. In the following, using the questionnaire tool and with the help of Smart PLS software, the significance of the relationships between the factors was investigated. The validity of the data and the questionnaire from the perspectives of the professors, and the reliability of the questionnaire using Cronbach's alpha, were confirmed. Results Two extra-organizational factors and green policy were removed from the model and seven factors: intraorganizational, social and economic, environmental changes, green evaluation, strategic values, long-term values, and organizational requirements were confirmed in designing the model for green information technology mechanism.

    Keywords: Information technology, green, trade promotion organization, structural modeling, interpretation
  • سعید سیفی نژاد، محمدرضا باقرزاده*، یوسف قلی پور کنعانی، مهران مختاری بایع کلائی

    مدیریت منابع انسانی یک رشته پویاست که بشدت با رفتار افراد مرتبط است و می تواند در استراتژی سازمان و رسیدن به اهداف استراتژی استراتژیک سازمان تاثیر گذاراست. هدف این تحقیق، ارایه مدل جامع عوامل موثر بر مدیریت استراتژیک منابع انسانی در سازمان مالیاتی کشور بوده و  روش تحقیق توصیفی و از نظر هدف، کاربردی و جامعه آماری شامل کارکنان و کارشناسان ادارات مالیاتی که بر اساس جامعه نامحدود نظر گرفته شده است که تعداد 348 نفر به عنوان نمونه آماری بوده است. به دست آوردن داده های خام از طریق پرسشنامه های معتبر مدیریت استراتژیک صورت پذیرفت و  روش تجزیه و تحلیل تمام متغیرهای اصلی و فرعی با استفاده از مدل سازی ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل مورد آزمون قرار گرفت و روایی و پایایی متغیرها تامین شد. نتایج نشان داد که عوامل ارایه شده برای مدل مدیریت استراتژیک منابع انسانی شامل ابعاد (آموزش منابع انسانی، تحول سازمانی، تعهد سازمانی، فرهنگ سازمانی، مدیریت، نیروی انسانی) می باشد در پایان پیشنهاد شده است سازمان امور مالیاتی کشور با پیاده سازی و بکارگیری این شاخص ها در پیشبرد اهداف استراتژیکی سازمان تاثیر مثبت بگذارد

    کلید واژگان: عوامل موثر, مدیریت استراتژیک, منابع انسانی, سازمان امورمالیاتی
    Saeed Seifynezhad, Mohammadreza Bagherzadeh *, Yousef Gholipour Kanani, Mehran Mokhtaribayekolaee

    Human resources management is a dynamic discipline that is strongly related to individuals’ behavior and can have an impact on the organization's strategy and goal achievement. The purpose of this study is to provide a comprehensive model of the factors affecting the strategic management of human resources in Iran’s tax organization. The study followed a descriptive method and in terms of the goal, it was applied. The statistical population included employees and experts of the tax administrations from among whom, a total of 348 individuals were selected as the statistical sample. Obtaining the data was done through valid questionnaires, and the analysis of the collected data was accomplished using structural equation modeling. In addition, the validity and reliability of the variables were secured. The results showed that the factors presented for the strategic human resources management model include dimensions such as human resources training, organizational transformation, organizational commitment, organizational culture, management, human resources. Finally, it is suggested that the indicators can potentially have a positive effect on advancing the strategic goals of the organization.

    Keywords: effective factors, strategic management, Human Resources
  • مژگان کاووسی*، محمدرضا باقرزاده، مهرداد متانی، یوسف قلی پور کنعانی

    قالب اصلی سازمان ها، سیاست های سازمانی است، سیاست های سازمانی(برخلاف تعریف معمول و رایج) یک رویکرد نظام مند سازمانی است و برای ارتقای سازمانی نیازمند بررسی شاخصه های سازمانی هستیم. معیارهای شاخص های سازمانی براساس سنجش های سازمانی برآورد می گردد. بنابراین برای اعمال سیاست های سازمانی نیاز است سیاست های بهینه صورت گیرد و رفتارهای سازمانی متناسب با سازمان توسط مدیران تنظیم گردد. براین اساس مطالعه حاضر با هدف بررسی جایگاه سنجش سیاست های بهینه سازمانی نظام سلامت صورت گرفته است.
    مطالعه حاضر یک مطالعه مروری نقلی ساده است که در بازه زمانی 2023-2005 در پایگاه داده های؛Uptodate, ISI Pubmed با کلیدواژه های؛ سنجش، سنجش نظام سلامت، سیاست بهینه، سیاست سازمانی، نظام سلامت، سیاست نظام سلامت مورد جستجو قرار گرفت. طی 3 مرحله غربالگری در انتها 13 مقاله با برخورداری از معیار مورد هدف وارد مطالعه شدند. 
    یافته های نشان داده است که سنجش سیاست های سازمانی در سازمان ها نیازمند برخورداری مدیران از رفتارهای سازمانی بهینه می باشد. برخورداری سازمان ها به سیاست سازمانی یک رویکرد فرامدیریتی است پس در قالب مدیریت های کلاسیک و مدرن سازمان های اصلی همانند نظام سلامت بایستی برخوردار از شاخصه های سازمانی باشند.  بنابراین مدیران نظام سلامت جهت اتخاذ تصمیم گیری های خرد و کلان بهداشتی و درمانی نیازمند برخورداری از قالب سیاست های سازمانی هستند و رفتارهای سیاسی تمامی افراد در بدنه نظام سلامت نیازمند برخورداری از قالب سازمانی است.

    کلید واژگان: سنجش, سنجش نظام سلامت, سیاست بهینه, سیاست سازمانی, نظام سلامت, سیاست نظام سلامت
    Mozhgan Kavousi*, Mohammad Reza Bagherzadeh, Mehrdad Matani, Yosef Gholipour Kanani

    The main format of organizations is organizational policies. Organizational policies (contrary to the common definition) is a systematic organizational approach. For organizational promotion, we need to check organizational indicators. The criteria of organizational indicators are estimated based on organizational measurements. To apply organizational policies, optimal policies need to be implemented. Organizational behaviors should be adjusted according to the organization by managers. Therefore, the present study was carried out with the aim of investigating the position of evaluating the optimal organizational policies of the health system. The current study is a simple descriptive review that was conducted in the uptodate, isi, pubmed databases in the period of 2005-2023, with keywords; Assessment, health system assessment, optimal policy, organizational policy, health system, health system policy were searched. Findings of the article 13 articles have been found at the end of 3 stages of screening. Findings have shown that evaluating organizational policies in organizations requires managers to have optimal organizational behaviors. Organizations' possession of organizational policy is a meta-management approach, therefore, in the form of classical and modern management, the main organizations, like the health system, must have organizational characteristics. Therefore, the managers of the health system need to have organizational policies in order to make micro and macro health and treatment decisions, and the political behavior of people in the health system needs to have an organizational format.

    Keywords: Assessment, Health System Assessment, Optimal Policy, Organizational Policy, Health System, Health System Policy
  • افشین آزادی، مهرداد متانی*، علی فلاح، یوسف قلی پور کنعانی
    هدف از پژوهش حاضر مدل سازی ساختاری زنجیره ارزش تولیدات رسانه ای در دیپلماسی رسانه ای ایران در قبال دنیای عرب می باشد. پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع کاربردی است و از لحاظ طرح تحقیق به صورت پژوهش کمی و از نظر جمع آوری اطلاعات به ویژه توصیف ویژگی های جامعه مورد مطالعه از نوع توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری مشتمل بر تمام کارشناسان حوزه رسانه در تهران و نیز شامل نخبگان، اساتید دانشگاه در رشته های ارتباطات و رسانه، مسیولین سیاست خارجی کشور، مسیولین سازمان های رسانه ای کشور و در صورت امکان دانشجویان عرب اهل رسانه دانشگاه بغداد و بیروت بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 385 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش مشتمل بر پرسشنامه 41 سوالی می باشد. روایی آن به شیوه صوری و محتوایی تایید شده و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ به میزان 84/0 اثبات شده است. داده های گردآوری شده بر اساس تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار LISREL انجام شد. نتایج بیانگر آن بود که شاخص های (نوآوری، مشتری مداری، اعتبار برند، زیرساخت های فناوری، مدیریت، محتوا، پشتیبانی، مزیت رقابتی ، کیفیت خدمات، ارزش آفرینی ، بازاریابی، منابع انسانی و ارتباطات سازمانی) بر دیپلماسی رسانه ای با ضریب تاثیر متناسب، اثرگذار بوده اند.
    کلید واژگان: زنجیره ارزش, تولیدات رسانه ای, دیپلماسی رسانه ای, ایران, عراق, دنیای عرب
    Afshin Azadi, Mehrdad Matani *, Ali Falah, Yousef Gholipourkanani
    The purpose of this study is structural modeling of the value chain of media productions in Iranian media diplomacy towards the Arab world. The present research is applied in terms of purpose and is quantitative in terms of research design and descriptive-survey in terms of data collection. The statistical population included all media experts in Tehran, including elites, university professors in the fields of communications and media, foreign policy officials, officials of the country's media organizations, and, if possible, Arab media students from the universities of Baghdad and Beirut. The sample size was selected based on Cochran's formula to 385 people. The research tool consists of a questionnaire of 41 questions. Its validity has been confirmed in a formal and content manner and its reliability has been proved based on Cronbach's alpha at the rate of 0.84. The collected data were based on the analysis of structural equations in LISREL software. The results showed that indicators (innovation, customer orientation, brand credibility, technology infrastructure, management, content, support, competitive advantage, service quality, value creation, marketing, human resources and organizational communication) on media diplomacy with an impact factor They have been proportionate, effective.
    Keywords: value chain, media productions, Media diplomacy, Iran, Iraq, Arab world
  • محسن احمدپور، محمدمهدی موحدی*، یوسف قلی پور کنعانی

    مدیریت زنجیره تامین خدمات ابزاری است برای پیش بینی، برنامه ریزی، اجرا و کنترل فرایندهای زنجیره تامین با هدف تامین نیازهای مشتریان و جلب رضایت آنها که شامل هماهنگی، یکپارچگی و کنترل محصول، اطلاعات و جریان نقدی درون سازمان و بین شرکاست. مقاله حاضر با هدف ارایه مدلی جهت ارزیابی عملکرد زنجیره تامین پایدار در بخش خدمات (شاهد تجربی : سازمان تامین اجتماعی کشور) بوده است و از حیث هدف، توسعه ای است. جامعه آماری تحقیق شامل خبرگان و مدیران شعب نمونه تامین اجتماعی کشور و روش نمونه گیری بصورت خوشه ای بوده است. از مصاحبه نیمه ساختاریافته جهت گردآوری اطلاعات استفاده شد و با 15 نفر خبره در این حوزه مصاحبه شد. نتایج حاصل از  تکنیک کیفی با روش تحلیل مضمون به رویکرد استقرایی (مبتنی بر داده) و الگوی براون و کلارک (2006) و به کمک نرم افزار MAXQDA حاکی از استخراج3 بعد، 10 مولفه و 47 شاخص در رابطه با ابعاد، مولفه ها و شاخص های تاثیرگذار بر ارزیابی عملکرد زنجیره تامین پایدار خدمات در سازمان تامین اجتماعی کشور بوده است.  در نتیجه توجه به آموزش و بالا بردن سطح آگاهی و مهارت های اجتماعی، ایجاد سیستم اندازه گیری و نظارت بر عملکرد زنجیره تامین و راهکارها و پیشنهادهایی در راستای مطلوبیت آنها به مدیران و متولیان امر توصیه شد.

    کلید واژگان: ارزیابی عملکرد, زنجیره تامین پایدار, بخش خدمات
    Mohsen Ahmadpour, Mohammad Mahdi Movahhedi *, Yousof Gholipour Kanaani

    Service supply chain management is a tool for predicting, planning, implementing and controlling supply chain processes with the aim of meeting customer needs and gaining their satisfaction, which includes coordination, integration and product control, information and cash flow within the organization and between partners. The purpose of this article is to provide a model for evaluating the performance of sustainable supply chain in the service sector (experimental evidence: the Social Security Organization of the country) and in terms of its purpose, it is developmental. The statistical population of the research included experts and managers of sample social security branches of the country and the sampling method was clustered. A semi-structured interview was used to collect information and 15 experts in this field were interviewed. The results obtained from the qualitative technique with thematic analysis method based on the inductive approach (based on data) and the model of Brown and Clark (2006) and with the help of MAXQDA software indicate the extraction of 3 dimensions, 10 components and 47 indicators in relation to the dimensions, components and influential indicators. It has been based on the evaluation of the performance of the sustainable supply chain of services in the country's social security organization. As a result, it was recommended to managers and trustees to pay attention to training and raising the level of awareness and social skills, creating a system of measuring and monitoring the performance of the supply chain and solutions and suggestions in line with their desirability.

    Keywords: performance evaluation, Sustainable Supply Chain, Service sector
  • ابوالفضل محسنی پور، مهرداد متانی*، یوسف قلیپور کنعانی، اسدالله مهرارا
    هدف

    امروزه صنایع خودروسازی برای به کارگیری دانش سازمانی، به دستاوردهای علمی روی آورده اند. اما در این فرایند با کاستی هایی روبه رو هستند که ازجمله آن ها می توان به عدم توجه به تجربیات کاری و مهارت های افراد باتجربه اشاره کرد. در شرایط متغیر و نامطمین کنونی، وزارت صمت باید منابع ملموس و ناملموس و دانش سازمانی خود را گسترش داده تا بتوانند به تغییرات محیطی پاسخ دهند. لذا، در صورتی می توانند به اهداف کلان و بلندمدت دست یابند که برنامه راهبردی مدونی داشته باشند. هدف پژوهش حاضر ارایه مدل راهبرد اجرای خط مشی ءهای وزارت صمت در صنعت خودرو مبتنی بر عوامل زیرساختی و قابلیت های دانشی است. صنعت خودرو در اقتصاد جهانی همواره عامل رشد اقتصادی بوده و بخش قابل توجهی از ارزش افزوده بسیاری از کشورهای پیشرفته و نوظهور را به خود اختصاص داده است.

    روش

    جامعه پژوهش حاضر مدیران صنعت خودروسازی با تخصص مدیریت دانش و مدیران اجرایی بودند. با استفاده از نمونه گیری هدفمند گلوله برفی 20 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند.با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته نیز به جمع آوری داده ها پرداخته شد. براساس مشاهده تجربی و مطالعات کتابخانه ای، شناسایی مدل راهبردی اجرای خط مشیء انجام شد. 72 معیار در 24 مقوله و در نهایت 6 کد محوری دسته بندی مدل داده بنیاد، بخش بندی شده و در نهایت مدل کیفی با استفاده از مدل داده بنیاد ارایه گردید.

    یافته ها:

     براساس نتایج به دست آمده، صنعت خودرو به عنوان یک صنعت مادر با سطح فناوری متوسط، از پیشران های بخش صنعت، معدن و تجارت کشور به شمار می رود و در زمره صنایع اولویت دار و منتخب در بخش تولید و تجارت در راستای تحقق اهداف مندرج در سند چشم انداز کشور محسوب می گردد. با توجه به سیاست های اجرایی تعیین شده در این صنعت، به طور اخص سیاست های تمرکز بر کیفیت و کاهش قیمت تمام شده محصولات، توام با افزایش تولید و نیز بهبود فضای کسب وکار در جهت سرمایه گذاری های مستقیم خارجی و مشترک با شرکت های دارای نام و نشان تجاری معتبر جهانی، به نظر می رسد صنعت خودروی کشور بتواند محصولات خود را در سبد انتخاب خریداران در سطح بین المللی ارایه نماید.

    نتیجه گیری:

     صنعت خودرو به دلیل ارتباط گسترده با دیگر صنایع، میزان تولید و اشتغال زایی بالا، نقشی پررنگ در اقتصاد ایران دارد. از این رو بهبود سیاست گذاری و راهبردپردازی در این صنعت بسیار حایز اهمیت است. ویژگی های دانش و یادگیری، یک روش شناسی ایجاد راهبرد جدید، به همراه دارد. صنعت خودروسازی می تواند کاربست دانش در اجرای خط مشیء سازمانی را به عنوان عامل برتری در بازار رقابتی شناسایی کند.

    کلید واژگان: مدل راهبردی, خط مشیءگذاری, صنعت خودرو, کاربست دانش, وزارت صمت
    Abolfazl Mohsenipoor, Mehrdad Matani *, Yousef Gholipour Kanani, Asadollah Mehrara
    Objectives

    Today, automotive industries have turned to scientific achievements to apply organizational knowledge but facing shortcomings in the process, among which we can point out the lack of attention to the work experience and skills of experienced people. In the current changing and uncertain conditions, the Ministry of Industry, Mine, and Trade (MIMT) must expand its tangible and intangible resources and organizational knowledge so that it can respond to environmental changes. Therefore, they can achieve macro and long-term goals if they have a written strategic plan. The current research aims to present a strategy model for the implementation of the policies of MIMT in the automotive industry based on infrastructure factors and knowledge capabilities. The automobile industry has always been a factor of economic growth in the world economy and has taken a significant part of the added value of many advanced and emerging countries.

    Methods

    The population was automotive industry managers with expertise in knowledge management and executive managers. Using targeted snowball sampling, 20 people were considered as samples. Data was collected using a semi-structured interview tool. Based on empirical observation and library studies, the strategic model of policy implementation was identified. 72 criteria were divided into 24 categories and finally 6 core codes of the database model, and finally, a qualitative model was presented using the database model.

    Results

    Results show that the automotive industry, as a mother industry with a medium level of technology, is considered one of the drivers of the country's industry, mining, and trade sector and is among the priority and selected industries in the production and trade sector in order to achieve the goals. It is included in the country's vision document. According to the executive policies determined in this industry, especially the policies of focusing on the quality and reducing the finished price of the products, along with the increase in production and also the improvement of the business environment for direct foreign investments and joint ventures with companies with world-renowned brands. It seems that the automotive industry of the country can present its products in the selection basket of buyers at the international level.

    Conclusions

    The automotive industry has a significant role in Iran's economy due to its wide connection with other industries, high production, and employment generation. Therefore, it is very essential to improve policy-making and strategizing in this industry. The characteristics of knowledge and learning bring a new strategy creation methodology. The automotive industry can identify the application of knowledge in the implementation of organizational policy as a factor of superiority in the competitive market.

    Keywords: strategic model, policymaking, automotive industry, application of knowledge, Ministry of Industry, Mine, and Trade
  • جعفر علیزاده، محمدرضا باقرزاده*، یوسف قلی پور کنعانی، اسدالله مهرارا

    هدف از انجام پژوهش حاضرشناسایی مولفه های مدل توسعه پایدار در سازمان های مردم نهاد با رویکرد الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است. این تحقیق به لحاظ نوع داده ها، از نوع تحقیقات آمیخته (کیفی - کمی) است که در مرحله کیفی از تحلیل مضمون و درمرحله کمی از روش پیمایشی استفاده شد . جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل خبرگان و مدیران موسسات مردم نهاد همکار کمیته امداد می باشد. که تعداد 30 نفر آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. و در بخش کمی، جامعه آمار تحقیق شامل کلیه مدیران سازمان های مردم نهاد تحت نظارت کمیته امداد می باشد که تعداد آنها 258 نفر بوده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر 155 نفر تعیین شد. روش گردآوری اطلاعات مصاحبه و پرسشنامه است که از نظرات خبرگان و آلفای کرانباخ برای بررسی روایی و پایایی استفاده شد نتایج ابعاد و مولفه های مدل توسعه پایدار در سازمان های مردم نهاد (NGOs) با رویکرد الگوی اسلامی ایرانی شامل 6 بعد: عدالت، نگاه فرا ملی، زیرساخت، فرهنگ ، بهداشت ، بومی - اسلامی است .

    کلید واژگان: توسعه پایدار, سازمان های مردم نهاد, الگوی اسلامی, ایرانی پیشرفت
    Jafar Alizadeh, Mohammadreza Bagherzadeh *, Yousef Gholipour Kanani, Asadollah Mehrara

    The purpose of the current research is to identify the components of the sustainable development model in non-governmental organizations with the approach of the Iranian Islamic model of progress. In terms of the type of data, this research is a mixed type of research (qualitative-quantitative) in which thematic analysis was used in the qualitative phase and survey method was used in the quantitative phase. The statistical population of the research in the qualitative part includes experts and managers of non-governmental organizations cooperating with the relief committee. 30 of them were selected as samples. And in the quantitative part, the population of research statistics includes all managers of non-governmental organizations under the supervision of the aid committee, whose number is 258 and the sample size was determined to be 155 according to Cochran's formula. The method of collecting information is interview and questionnaire, the opinions of experts and Cronbach's alpha were used to check the validity and reliability. Results The dimensions and components of the sustainable development model in non-governmental organizations (NGOs) with the approach of the Iranian Islamic model include 6 dimensions: justice, respect It is transnational, infrastructure, culture, health, native-Islamic.

    Keywords: Sustainable Development, Non-Governmental Organizations, Islamic model, Iranian progress
  • عباس نیکخو امیری، محمدرضا باقرزاده*، مجتبی طبری، یوسف قلی پور کنعانی
    هدف

    هدف این پژوهش بررسی رابطه مولفه های بالندگی سازمانی اثربخش و عدالت اسلامی در دانشگاه فرهنگیان استان مازندران است.

    مواد و روش ها

    تحقیق به روش آمیخته بود که در بخش کیفی از نوع اکتشافی و در بخش کمی به صورت پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش خبرگان، متخصصان و اعضای هییت علمی دانشگاه فرهنگیان استان مازندران بودند که 20 نفر از آنان به روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب شدند. برای تدوین مدل مفهومی پژوهش ابتدا عوامل پیش بینی کننده و پیامدهای بالندگی سازمانی مورد شناسایی قرار گرفته اند. به همین منظور رابطه بین عدالت اسلامی و بالندگی سازمانی مورد بررسی قرار گرفت و همچنین عدالت اسلامی (عدالت رویه ای، توزیعی، مراوده ای، معوض و اطلاعاتی) به عنوان متغیر اثرگذار بر روی بالندگی سازمانی مطالعه شد. سپس با استفاده از مدل معادلات ساختاری مدل مفهومی پژوهش مورد بررسی و تحلیل واقع شد مدل مفهومی پژوهش با آزمون تحلیل واریانس و تحلیل عامل اکتشافی و استفاده از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس نسخه 24 و لیزرل ارزیابی گردید.

    بحث و نتیجه گیری

    نتایج بدست آمده نشان داد که عدالت توزیعی بالاترین تاثیر را در بالندگی سازمانی و عدالت رویه ای در رتبه دوم و عدالت معوض در رتبه سوم و عدالت مراوده ای در رتبه چهارم و نهایتا عدالت اطلاعاتی کمترین تاثیر را داشته است؛ به عبارتی بیشترین مصداق عدالت از نظر پاسخ دهندگان عدالت توزیعی می باشد که موجبات بالندگی هرچه بیشتر سازمانی را فراهم می آورد و مدیران و نظام پرداخت باید نسبت به توزیع امکانات و منابع و دانشجو توجه بیشتری مبذول دارند. با استفاده از تقویت علاقمندی فردی و سازمانی و نیز رعایت عدالت سازمانی میتوان بستر شکل گیری رفتار احترام آمیز و فضیلت مدنی را در کارکنان به لحاظ رفتار شهروندی سازمانی ارتقا دهیم. همچنین با ایجاد بالندگی سازمانی مبتنی بر عدالت و نیز توجه به این دو مقوله در ترسیم اهداف و سیاست گذاری سازمانی میتوان حس مشارکت پذیری و روحیه نوع دوستی و رفتار فرانقش تعهد و تعلق کارکنان را در موسسات آموزش عالی ارتقاء بخشید. نهایتا با پیاده سازی مدل ارایه شده هماهنگی و انسجام میان عملکردها فعالیت ها و اهداف سازمان افزایش یابد.

    کلید واژگان: عدالت اسلامی, بالندگی سازمانی, اثربخشی, دانشگاه فرهنگیان, اعضای هیئت علمی
    Abbas Nikkhoo Amiri, Mohamadreza Bagherzade *, Mojtaba Tabari, Yousef Qalipour Kanani
    Objectives

    The aim of this study was to investigate the relationship between the components of effective organizational growth and Islamic justice in Farhangian University of Mazandaran province.

    Materials and methods

    The research was a mixed method that was exploratory in the qualitative part and survey in the quantitative part. The statistical population of the study was experts, specialists and members of the faculty of Farhangian University of Mazandaran province, 20 of whom were selected by convenience sampling method. To formulate a conceptual model of the research, first the predictors and consequences of organizational growth have been identified. For this purpose, the relationship between Islamic justice and organizational maturity was studied and Islamic justice (procedural, distributive, transactional, exchange and information justice) was studied as an effective variable on organizational maturity. Then, using the structural equation model, the conceptual model of the research was studied and analyzed. The conceptual model of the research was evaluated by analysis of variance and heuristic factor analysis and using SPSS software version 24 and LISREL.

    Discussion & Conclusions

    The results showed that distributive justice had the highest impact on organizational growth and procedural justice in the second rank and reciprocal justice in the third rank and transactional justice in the fourth rank and finally information justice had the least impact; In other words, the most example of justice for the respondents is distributive justice, which leads to the growth of the organization as much as possible, and managers and the payment system should pay more attention to the distribution of facilities, resources and students. By strengthening individual and organizational interest and also observing organizational justice, we can improve the formation of respectful behavior and civic virtue in employees in terms of organizational citizenship behavior. Also, by creating organizational growth based on justice and also paying attention to these two categories in drawing goals and organizational policy, the sense of participation and the spirit of altruism and the role of commitment and belonging of employees in higher education institutions can be promoted. Finally, by implementing the proposed model, the coordination and coherence between the functions, activities and goals of the organization will increase.

    Keywords: Islamic Justice, Organizational Maturity, Effectiveness, Farhangian University, faculty members
  • پریسا انصاری آملی، یوسف قلی پور کنعانی*، محمدرضا باقرزاده، مجتبی طبری

    فعالیتهای کارآفرینی توسط زنان، نقش برجسته ای در سلامت اقتصاد ملتها دارد. چرا که زنان با کارآفرینی میتوانند تواناییهای خود را آشکار سازند. و موانعی که در بروز استعدادهای خود دارند رفع نموده و هر روز بیشتر و بیشتر بر جسارتهای خود بیفزایند. از آنجا که بخش عظیمی از جوامع را زنان تشکیل می دهند، لذا زنان در کشورهای در حال توسعه، امید اول برای ارتقا خانواده ها و رشد و توسعه کشورها هستند. بنابراین یکی از شاخص های مهم برای ارزیابی توسعه و پیشرفت هر کشور، میزان مشارکت زنان در تولید و کارآفرینی می باشد. بر این اساس هدف از این پژوهش ارائه الگویی جهت توسعه کارآفرینی زنان و الویت گذاری آن با استفاده از تکنیک الکتره می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی می باشد. روش مورد استفاده به منظور رتبه بندی گزینه ها تکنیک الکتره می-باشد. پژوهش حاضر، از تعداد 20 خبره تشکیل شده که از میان زنان تحصیل کرده دانشگاهی و زنان کارآفرین انتخاب شده است که در این پژوهش از این خبره ها، برای بررسی اثرات معیارهای موثر بر کارآفرینی زنان استفاده شد. پرسشنامه این تکنیک، پرسشنامه ای تشکیل شده از ماتریس معیار-گزینه می باشد و پاسخگویی به آن براساس طیف های کلامی و یا اعداد واقعی است. با توجه به مدل، مسئله حاضر پنج معیار دارد که هر یک از این معیارها دارای زیرمعیارهایی می باشند. از این رو، برای پژوهش حاضر، در مجموع سی و پنج زیرمعیار طراحی شد؛ به طوری که، معیار خانوادگی هشت زیرمعیار، معیار شخصیتی ده زیرمعیار، معیار اقتصادی هفت زیرمعیار و معیارهای اجتماعی و فرهنگی هر کدام دارای پنج زیرمعیار می باشند. به منظور اولویت بندی و نیز تعیین وزن گزینه های نهایی مسئله از رویکرد الکتره استفاده شد و نتایج نشان داد که اولویت گزینه های نهایی مسئله بدین صورت است که گزینه «آموزش»، «فرهنگ سازی»، «زیرساخت قانونی»، «سرمایه گذاری»، «سرمایه انسانی» و «بازار» به ترتیب در اولویت اول تا ششم قرار گرفتند.

    کلید واژگان: کارآفرینی, آموزش زنان, فرهنگ سازی, زیرساخت قانونی, تکنیک الکتره
    Parisa Ansari Amoli, Yousof Gholipour Kanani *, MohammadReza Bagherzadeh, Mojtaba Tabari

    Entrepreneurial activities by women play a prominent role inthe health of nations' economies. Because women can showtheir abilities through entrepreneurship. Accordingly, thepurpose of this study is to identify and weight the factorsaffecting women's entrepreneurship. The present study isapplied in terms of purpose and descriptive in terms of method.The method used to rank the options is the electrificationtechnique. In the present study, 20 decision makers were usedto investigate the effects of effective criteria on women'sentrepreneurship. The questionnaire of this technique is aquestionnaire consisting of a criterion-option matrix and theanswer to it is based on verbal spectra or real numbers.According to the research model, the present problem has fivecriteria. Each of these criteria has sub-criteria. Therefore, forthe present study, a total of thirty-five sub-criteria weredesigned; Thus, the family criterion has eight sub-criteria, thepersonality criterion has ten sub-criteria, the economiccriterion has seven sub-criteria and the social and culturalcriteria each have five sub-criteria. In order to prioritize anddetermine the weight of the final options of the problem, theelectrological approach was used and the results showed thatthe priority of the final options of the problem is that theoptions "education", "culture building", "legal infrastructure","Investment", "human capital" and "market" were ranked firstto sixth, respectively.

    Keywords: Entrepreneurship, Women's Education, Culture building, Legal Infrastructure
  • حمید زاهدی، مهرداد متانی*، یوسف قلی پور کنعانی، اسدالله مهرآرا

    هدف اصلی این پژوهش طراحی مدل مدیریت تغییر در صنعت خودروسازی است. با توجه به اینکه هدف این پژوهش، روش تحقیق آمیخته مورد استفاده قرار گرفته است. در بخش کیفی، استفاده از روش تحقیق مطالعه موردی و مصاحبه نیمه ساختارمند با صاحب نظران و اساتید، منجر به تدوین معیارهای مدل تحقیق گردید و در بخش کمی با استفاده از روش توصیفی-پیمایشی و با استفاده از ابزار محقق ساخته برای سنجش اثربخشی بیرونی آن اقدام شد. بر اساس مصاحبه های انجام شده و بررسی مطالعات پیشین، عوامل موثر بر مدیریت تغییر در دسته بندی های داخلی و خارجی شناسایی شده است. با استفاده از تکنیک تحلیل عامل تاییدی، مولفه های مدیریت تغییر در مدل داده بنیاد ارزیابی و رتبه بندی شدند. درنهایت بر اساس مدل معادلات ساختاری مدل داده بنیاد مدیریت تغییر صنعت خودرو مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و راهبردهای مدیریت تغییر در سه مولفه انتخاب مدیران مقبول، استفاده از مشاورین و نیروهای متخصص و ایجاد حس همدلی و اعتماد شناسایی شده است. استفاده از مدیران متخصص و رهبران مناسب در این صنعت سبب می شود مدیریت تغییر با بهره وری در این صنعت اجرا شود،که این راهبردها به پیامد افزایش بقا تحت مولفه های مقبولیت بیشتر برند و سودآوری است.

    کلید واژگان: تغییرات سازمانی, مدیریت تغییر, تکنیک آمیخته, خودرو سازی
    Hamid Zahedi, Mehrdad Matani *, Yousef Gholipour Kanani, Asadollah Mehrara

    The main purpose of this study is to design a change management model in automotive industry. Considering that the purpose of this research is a consecutive exploratory combination of modeling and instrument making, the model can be compiled based on the criteria obtained through the research. In the qualitative part, using a case study research method and semi-structured interviews with experts and professors, the model criteria were researched and in a small part, using a descriptive-survey method and using a researcher-made tool to measure its external effectiveness, the factors affecting change management in internal and external categories were identified. Using the confirmatory factor analysis technique, the components of change management in the grounded theory model were evaluated and ranked. Finally, based on the structural equation model, the model of the automotive industry change management foundation was evaluated and analyzed. Finally, change management strategies were identified in three components: selecting acceptable managers, using consultants and experts, and creating a sense of empathy and trust. The use of expert managers and appropriate leaders in this industry makes change management effective in this industry. Ultimately, these strategies result in increased survival under the components of greater brand acceptance and profitability.

    Keywords: Organizational change, Change management, Automotive Industry, Mixed-Methods
  • هلن عبیری، یوسف قلی پور کنعانی*، اسدالله مهرآرا، محمدرضا باقرزاده

    یکی از جنبه های مهم و تاثیر گذار بر ساختار جوامع در حال توسعه که همراه با سایر ابعاد جامعه از جمله سیاسی، اجتماعی و فرهنگی روند رشد و توسعه را تحت تاثیر قرار می دهد، منابع مالی و بودجه ای در اختیار دولت ها است. لذا مدیریت بهینه ی منابع مالی و بودجه ای از پیشفرض های اساسی در امر توسعه و ارتقاء عملکرد مالی و عملیاتی برنامه های پیش بینی شده به شمار می رود و میزان توفیق دولت ها در انجام این امر از طریق روش های دقیق ارزیابی عملکرد مالی و عملیاتی میسر می گردد. در این تحقیق با عنوان "رتبه بندی عوامل موثر بر ارزیابی عملکرد مالی و عملیاتی برنامه ها با استفاده از تکنیک فرآیند سلسله مراتبی" به شناسایی و رتبه بندی این عوامل در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پرداخته شده و نتایج آن در قالب عوامل هشتگانه مدل طراحی شده، ارایه گردیده است. جامعه آماری 187 و حجم نمونه 125 نفر می باشد. نتایج حاصله بیانگر این مطلب است که از بین عوامل هشتگانه موثر بر ارزیابی عملکرد مالی و عملیاتی برنامه ها، عامل تدوین خط مشی و برنامه با 9 مولفه بالاترین و عامل فرآیند های داخلی با 3 مولفه دارای پایینترین درجه ی اهمیت است.

    کلید واژگان: منابع مالی, بودجه, اعتبارات, ارزیابی, عملکرد
    Helen Abiri, Yousef Gholipour Kanani *, Asadollah Mehrara, MohammadReza Bagherzadeh

    One of the most important and influential aspects of the structure of developing societies, which together with other dimensions of society, including political, social and cultural, affects the process of growth and development, is the financial resources and budgets available to governments. Is. Therefore, the optimal management of financial resources and budgets is one of the basic presuppositions in the development and promotion of financial and operational performance of the envisaged programs, and the degree of success of governments in doing so through accurate evaluation methods. Financial and operational performance is possible. In this study, entitled "Ranking of factors affecting the evaluation of financial and operational performance of programs using the hierarchical process technique" to identify and rank these factors in the Ministry of Culture and Islamic Guidance and its results in the form of eight model factors Designed, presented. The statistical population is 187 and the sample size is 125 people. The results indicate that among the eight factors affecting the evaluation of financial and operational performance of programs, the policy-making and program factor with 9 components is the highest and the internal processes factor with 3 components is the lowest.

    Keywords: Financial Resources, Budget, credits, Evaluation, Performance
  • علیرضا حبیبی بنافتی، کیومرث خطیرپاشا*، یوسف قلی پور کنعانی، محمدرضا باقرزاده
    پژوهش حاضر با هدف ارایه مدل سلامت سازمانی‎ در ادارات دولتی انجام گرفته است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، پژوهشی توسعه ای و کاربردی است که رویکردی آمیخته (کمی و کیفی) دارد. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی شامل خبرگان سلامت اداری در سازمان های دولتی استان مازندران بوده و در بخش کمی شامل 292 نفر  از رویسا، مدیران و معاونین سازمان های دولتی استان مازندران بود، که در بخش کیفی، تعداد 24 نفر به روش غیرتصادفی هدفمند به شیوه گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری داده ها و در بخش کمی تعداد 168 نفر به شیوه خوشه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. یافته‎های پژوهش نشان می دهد که سلامت‎سازمانی‎ در ادارات دولتی استان مازندران به 57 شاخص در غالب 13 مولفه و 3 بعد شناسایی شد. ابعاد شناسایی شده عبارت از بعد سازمانی، مدیریتی و رفتاری می‎باشند. برای بعد سازمانی معیارهای رویکرد، پاسخگو بودن، اجتماع پذیری، یادگیری و جو، برای برای بعد مدیریتی معیارهای رهبری، انگیزش، فرآیند و مالی و برای بعد رفتاری معیارهای نوآوری، فرهنگ سازی، توسعه کارکنان و  اعتبار سازی تقسیم شده اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در طراحی مدل بومی سلامت‎سازمانی‎ در ادارات دولتی استان مازندران باید به سه بعد  سازمانی، مدیریتی و رفتاری توجه داشت.
    کلید واژگان: سلامت سازمانی‎, انگیزش, رهبری, فرآیند مالی
    Alireza Habibi Banafti, Kiumars Khatirpasha *, Yousef Gholipour Kanani, Mohammadreza Bagherzadeh
    The present study aimed to provide an organizational health model in government offices. In terms of purpose, the present study is a developmental and applied research that has a mixed approach (quantitative and qualitative). The statistical population of the study in the quantitative part included administrative health experts in government organizations of Mazandaran province and in the quantitative part included 292 heads, managers and deputies of government organizations in Mazandaran province, in the qualitative part, 24 people non-randomly The method of snowball until the theoretical saturation of the data and in a quantitative part 168 people were selected by cluster sampling as a statistical sample. Findings show that organizational health in government offices in Mazandaran province was identified into 57 indicators in 13 components and 3 dimensions. The identified dimensions are organizational, managerial and behavioral dimensions. For the organizational dimension, the criteria of approach, accountability, sociability, learning and atmosphere, for the management dimension, the criteria of leadership, motivation, process and finance, and for the behavioral dimension, the criteria of innovation, culture building, staff development and accreditation are divided. The results indicate that in designing the native model of organizational health in government offices of Mazandaran province, three organizational, managerial and behavioral dimensions should be considered.
    Keywords: organizational health, motivation, Leadership, financial process
  • حمید گلی زاده، محمدرضا باقرزاده*، اسدالله مهرآرا، یوسف قلی پور کنعانی، مهشید شاهچرا

    بانک ها در اقتصاد امروز جایگاه برجسته ای دارند. بر همین اساس و با توجه به الزام بانک ها به اجرای قانون عملیات بانکی بدون ربا در ایران، این تحقیق در جستجوی ارایه مدلی مناسب جهت تجهیز منابع بانکی مبتنی بر رویکرد بانکداری اسلامی بوده است. نمونه آماری تحقیق مشتمل بر دو گروه بانک های ایرانی و بانک های کشورهای اسلامی بود که بانک های ایرانی طی دوره زمانی (1398-1391) و بانک های کشورهای اسلامی طی دوره زمانی (2019-2012) با برخورداری از بالاترین سطح منابع مالی برخوردار بودند؛ مورد بررسی قرار گرفته اند. برای تخمین مدل از روش پیشرفته اقتصادسنجی گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) استفاده شده است. نتایج تطبیقی بیانگر آن بوده است که شاخص های تورم، نرخ ارز، مطالبات غیرجاری و نرخ سپرده قانونی تاثیر منفی و معنی دار و شاخص های تولید ناخالص داخلی، سپرده قرض الحسنه، سپرده سرمایه گذاری، بازده سرمایه و بازده دارایی تاثیر مثبت و معنی دار در بانک های ایرانی و بانک های بین المللی بر تجهیز منابع بانکی دارد.

    کلید واژگان: بانکداری اسلامی, منابع بانکی, مطالعه تطبیقی, روش گشتاورهای تعمیم یافته

    Banks have a prominent place in today's economy. Accordingly, different approaches in banking are used to equip and optimize the allocation of bank resources. Accordingly, and considering the requirement of banks to implement the law on interest-free banking operations in Iran, this study sought to provide a suitable model for equipping banking resources based on the Islamic banking approach. The statistical sample of the research includes two groups of Iranian banks and banks of Islamic countries that Iranian banks and banks of Islamic countries during the period (2012-2019) that had the highest level of financial resources; was examined. Also, to estimate the model, the advanced generalized torque econometrics (GMM) method has been used. Indicators affecting the equipping of banking resources were extracted using experimental studies and finalized byinterviewand Delphi method by banking and academic experts. The results show that inflation, exchange rate, non-current receivables and legal deposit rates have a negative effect and the indicators of GDP, Interest-free deposit, investment deposit, return on investment and return on assets have a positive effect on Iranian and international banks in equipping banking resources.

  • عمران خلیلی تبار، مجتبی طبری*، یوسف قلی پور کنعانی
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی، کمی سازی و الویت بندی عارضه های سیستم حفظ و نگهداشت منابع انسانی انجام شد.

    مواد و روش ها

    این پژوهش از طریق روش تحقیق مدل آمیخته اکتشافی صورت گرفت و جامعه آماری آن در بخش کیفی، گروهی از خبرگان شامل مدیران ارشد شرکت ملی پالایش و پخش فراورده های نفتی ایران و اساتید رشته مدیریت منابع انسانی در مراکز آموزش عالی، در بخش کمی کارکنان شرکت ملی پخش فراورده های نفتی - منطقه ساری و امور خطوط لوله و مخابرات نفت ایران - منطقه شمال، بتعداد 835 نفر (789 نفر مرد و 46 نفر زن) و در بخش الویت بندی، مدیران عالی و میانی شرکت ملی پخش فراورده های نفتی بودند. در بخش کیفی از روش نمونه گیری گلوله برفی، تعداد 20 نفر، در بخش کمی با روش نمونه گیری طبقه ای نسبی بر اساس فرمول کوکران، تعداد 263 نفر و در بخش اولویت بندی، تعداد 35 نفر با روش غیرتصادفی" هدفمند"،  به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده ها در بخش کیفی از طریق اجرای تکنیک دلفی (Delphi) با پرسشنامه نیمه ساختاریافته و ساختاریافته طی چهار راند، در بخش کمی از طریق مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) با پرسشنامه محقق ساخته 120 گویه ای و در بخش اولویت بندی، از طریق تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با پرسشنامه های ماتریسی، استخراج و با استفاده از نرم افزارهای SPSS، AMOS و EXPERT CHOICE تجزیه و تحلیل شد. برای تعیین روایی و پایایی در مرحله کیفی از بررسی های لازم شامل مقبولیت (بازنگری خبرگان) و قابلیت تایید(بازبینی مجدد خبرگان)، استفاده شده، در مرحله کمی، روایی پرسشنامه ها به سه روش صوری، محتوایی (محدوده CVR و CVI برای گویه ها بین 6/0 تا 0/1 و 80/0 تا 0/1) و سازه (محدوده روایی همگرا بین 601/0 تا 817/0 و روایی واگرا بیشتر از همبستگی سازه با سایر سازه ها) تایید شد. پایایی هم به سه روش تعیین ضریب بارهای عاملی گویه ها (بیشتر از 4/0)، آلفای کرونباخ مولفه ها (بین 727/0 تا 898/0) و پایایی ترکیبی (بین 847/0 تا 930/0) برآورد و تایید شد. در بخش اولویت بندی، محتوای پرسشنامه ماتریسی از نظر قابل فهم بودن و گویا بودن مورد تایید پنج تن از خبرگان دانشگاهی و سازمانی قرار گرفته و نرخ ناسازگاری معیارها بین 02/0 تا 0061/0 محاسبه و تاییدگردید. یافته ها نشان داد، الگوی عارضه های سیستم حفظ و نگهداشت منابع انسانی دارای 6 بعد (سازمانی (داخلی)، محیطی (بیرونی)، شغلی، فردی (شخصی)، دولتی (سیاستی) و فرهنگی - اجتماعی) و 30 مولفه بوده است.

    یافته ها

    نتایج بخش کمی نشان داد که تمامی ابعاد الگوی پژوهش، مورد تایید واقع شدند.

    نتیجه گیری

    نتایج بخش اولویت بندی هم، حاکی از اهمیت بیشتر عارضه های شغلی و مولفه « استقلال و آزادی کاری» داشته است.

    کلید واژگان: منابع انسانی, مدیریت منابع انسانی, سیستم حفظ و نگهداشت
    Omran Khalili Tabar, Mojtaba Tabari*, Yoosof Gholipour Kanani
    Purpose

    The current research was conducted with the aim of identifying, quantifying and prioritizing the complications of the human resources maintenance system.

    Materials and methods

    This research was conducted through the exploratory mixed model research method, and its statistical community in the qualitative section, a group of experts including the senior managers of Iran's National Company for Refining and Distribution of Petroleum Products and professors of human resource management in higher education centers, in A small part of the employees of the National Oil Products Distribution Company - Sari Region and Iran Oil Pipelines and Telecommunications Affairs - North Region, numbering 835 people (789 men and 46 women) and in the prioritization department, there were high and middle managers of the National Oil Products Distribution Company . In the qualitative part of the snowball sampling method, 20 people were selected as a statistical sample, in the quantitative part with the relative strata sampling method based on Cochran's formula, 263 people were selected and in the prioritization part, 35 people were selected as a statistical sample using a non-random "targeted" method. . In the qualitative section, the data was collected through the implementation of the Delphi technique with a semi-structured and structured questionnaire in four rounds, in the quantitative section, through structural equation modeling (SEM) with a researcher-made questionnaire of 120 items, and in the prioritization section, through the hierarchical analysis (AHP). ) was extracted with matrix questionnaires and analyzed using SPSS, AMOS and EXPERT CHOICE software. In order to determine the validity and reliability in the qualitative phase of the necessary checks including acceptability (expert review) and confirmability (re-review by experts), in the quantitative phase, the validity of the questionnaires was used in three formal and content methods (CVR and CVI range for items between 6 0.0 to 1.0 and 0.80 to 1.0) and the construct (range of convergent validity between 0.601 and 0.817 and divergent validity is higher than the correlation of the construct with other constructs). Reliability was estimated and confirmed by three methods of determining factor loadings of items (more than 0.4), Cronbach's alpha of components (between 0.727 and 0.898) and composite reliability (between 0.847 and 0.930). In the prioritization section, the content of the matrix questionnaire was approved by five academic and organizational experts in terms of comprehensibility and expressiveness, and the inconsistency rate of the criteria was calculated and confirmed between 0.02 and 0.0061. The findings showed that the pattern of complications of the human resources maintenance system has 6 dimensions (organizational (internal), environmental (external), occupational, individual (personal), governmental (political) and cultural-social) and 30 components.

    Findings

    The results of the quantitative part showed that all dimensions of the research model were confirmed.

    Conclusion

    The results of the prioritization section also indicated the importance of occupational complications and the component of "work independence and freedom".

    Keywords: human resources, human resources management, maintenance system
  • محمد سهراب بیگی، محمدرضا باقرزاده*، یوسف قلی پور کنعانی

    تحقق اهداف حقوق بین الملل محیط زیست درجهان امروز با سازکارهایی که به منظور پیشگیری ازتخریب وآلودگی زیست محیطی طراحی شده است میسر می شود. در این رابطه یکی از رویکردهای مهم و اثرگذار، بکارگیری مدیریت یکپارچه ناب است که با تاکید بر استانداردهای بین المللی نه تنها می تواند بسترساز تحقق توسعه پایدار و در ادامه حفظ محیط زیست در کشورها به شمار رود. در این مقاله، تلاش نویسندگان ارایه مدل در راستای دستیابی به توسعه پایدار درسطح بین المللی با تاکید بر بعد زیست محیطی با طراحی مدل مدیریت یکپارچه ناب می باشد. روش تحقیق مقاله کنونی از نوع کیفی (گرندد تیوری) و جامعه آماری تحقیق شامل 80 نفر از نخبگان و خبرگان صنایع استان قزوین می باشد. روش نمونه گیری از نوع گلوله برفی بوده است و یافته های مقاله نشان گر این موضوع بوده است که روند دستیابی به توسعه پایدار در سطح بین المللی دارای چهار بعد کلان می باشد: بعد برنامه، بعد اجرا، بعد کنترل و بعد اصلاح. ابعاد مذکور در نهایت مبتنی بر پنج محور اصلی مدیریت یکپارچه ناب، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، پیامدها و راهبردهای بهبود مستمر می باشند. یافته های تحقیق در نهایت ازسوی نخبگان صنایع استان قزوین اعتبارسنجی و مورد تایید واقع شدند.

    کلید واژگان: مدیریت یکپارچه, بین المللی سازی, مدیریت زیست محیطی, توسعه پایدار
    Mohammad Sohrab Beigi, Mohammad Reza Bagherzadeh *, Yousof Gholipour-Kanani

    The goals of international environmental law in today's world are made possible by mechanisms designed to prevent environmental degradation and pollution. In this regard, one of the important and effective approaches is the use of lean integrated management, which by emphasizing international standards can be the basis for achieving sustainable development and further environmental protection in countries. In this paper, the authors try to present a model in order to achieve sustainable development at the international level by emphasizing the environmental dimension by designing a pure integrated management model. The research method of the current article is qualitative and the statistical population of the research includes 80 elites and industry experts of Qazvin province. The sampling method was snowball and the findings of the article indicate that the process of achieving sustainable development at the international level has four major dimensions: program dimension, implementation dimension, control dimension and correction dimension. These dimensions are ultimately based on the five main axes of lean integrated management, contextual factors, intervening factors, consequences and strategies for continuous improvement. The research findings were finally validated and approved by the industrial elite of Qazvin province.

    Keywords: Integrated Management, Internationalization, Environmental management, sustainable development
  • رضا زینی وند*، محمدرضا باقرزاده، یوسف قلی پور کنعانی، مهرداد متانی، محسن عارف نژاد

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع اجرای اثربخش خط مشی های وزارت آموزش و پرورش انجام گرفت. پژوهش حاضر کاربردی بوده و از نظر روش آمیخته، بر مبنای پژوهش های کیفی و کمی و از نوع پژوهش های قیاسی- استقرایی است. جامعه پژوهش خبرگان وزارت آموزش و پرورش هستند که با استفاده از روش هدفمند و براساس اصل کفایت نظری 36 نفر از آنان به عنوان مشارکت کنندگان انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن ها به ترتیب، با استفاده از شاخص CVR و آزمون کاپای کوهن و روایی محتوایی و پایایی آزمون مجدد تایید شد. داده های پژوهش با استفاده از روش دلفی فازی تحلیل شد. نتایج پژوهش مشتمل بر شناسایی موانع اجرای اثربخش خط مشی های وزارت آموزش و پرورش در قالب سی و سه عامل است. همچنین، نتایج پژوهش دربرگیرنده بیست و دو راهکار است که برای از بین بردن موانع اجرای اثربخش خط مشی های وزارت آموزش و پرورش ارایه شده است.

    کلید واژگان: اجرای خط مشی, خط مشی, خط مشی گذاری
    Reza Zienivand *, MohamaadReza Bagherzadeh, Yousef Gholipour Kanani, Mehrdad Matani, Mohsen Arefnezhad

    The aim of this study was to identify the barriers to the effective implementation of the policies of the Ministry of Education. The present research is applied and in terms of mixed method, is based on qualitative and quantitative research and is of deductive-inductive research. The research community is the experts of the Ministry of Education, who were selected as 36 participants using a purposeful method based on the principle of theoretical adequacy. Data collection tools were in the qualitative part of the interview and in the quantitative part of the questionnaire whose validity and reliability were confirmed using CVR index and Kappa Cohen test and content validity and reliability of the retest, respectively. Research data were analyzed using fuzzy Delphi method. The results of the study include identifying obstacles to the effective implementation of the policies of the Ministry of Education in the form of thirty-three factors. Also, the results of the research include twenty-two strategies that have been proposed to remove obstacles to the effective implementation of the policies of the Ministry of Education.

    Keywords: Policy, Policy implementation, Policy-making
  • فاطمه معاشی ثانی، مصطفی حاجی آقایی*، یوسف قلی پور کنعانی، فاطمه هرسج
    مقدمه

    عدم برنامه ریزی درست در تامین خون ممکن است ضررهای جبران ناپذیری برای انسان به دنبال داشته باشد. هدف از این تحقیق تعیین برنامه بهینه اهدا، انبارش و ارسال خون به بیمارستان ها در هر دوره است به طوری که میزان هزینه های راه اندازی و طراحی زنجیره تامین خون و نیز مدت زمان تحویل آن را کمینه کند.  

    روش پژوهش

    این مطالعه ازنظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی توصیفی - تحلیلی می باشد . مدل با رویکرد عدم قطعیت با استفاده از روش محدودیت اپسیلون و در نرم افزار GAMZ حل شد. برای ارزیابی صحت مدل، مطالعه موردی در 5 منطقه از استان مازندران صورت گرفت و با انجام تحلیل حساسیت بر روی پارامترهای کلیدی، اثر آن بر هزینه کل و زمان چرخه دریافت و انتقال خون بررسی شد.

    یافته ها

    نتایج این مطالعه حاکی از دقت بالای مدل با امکان ارسال جانبی بین بیمارستان ها می باشد . بطوری که با کاهش 5 درصدی در زمان حمل و نقل تا 15 درصد، کاهش زمان چرخه خون و کاهش 25 درصدی این زمان، کاهش 26 % کل فرآیند انتقال خون را به همراه دارد.

    نتیجه گیری

    نتایج عددی نشان می دهد استفاده از این مدل منجر به کاهش هزینه های راه اندازی و طراحی زنجیره تامین خون و نتیجتا کاهش مدت زمان دریافت و انتقال آن به بیمارستان ها می گردد. علت اصلی کاهش وجود سه مرکز سیار خون می باشد که وظیفه نگهداری و انتقال خون به بیمارستان ها را دارد. در نتیجه استفاده از مدل های با امکان ارسال جانبی توصیه می گردد.

    کلید واژگان: شبکه زنجیره تامین خون, عدم قطعیت, انتقال جانبی, بیمارستان
    Fatemeh Maashisani, Mostafa Haji Aghaeai *, Yousef Gholipour Kanani, Fatemeh Harsej
    Introduction

    Lack of proper planning in blood supply may lead to irreparable damage of humans. The purpose of this study is to determine the optimal plan for donating, storing and sending blood to hospitals in each period to minimize the cost of set up and design a blood supply chain and its delivery time.

    Methods

    This study is applied in terms of purpose and descriptive-analytical methodology. The model was solved with the uncertainty approach using the Epsilon constraint method in GAMZ software. To evaluate the accuracy of the model, a case study was conducted in 5 regions of Mazandaran province and by performing sensitivity analysis on key parameters, its effect on total cost and time of blood transfusion cycle was investigated.

    Results

    The results of this study indicate the high accuracy of the model with the possibility of lateral delivery between hospitals. With a 5% reduction in transport time to 15%, a reduction in blood cycle time and a 25% reduction in this time has 26% reduction in the total blood transfusion process.

    Conclusion

    Lateral blood delivery between hospitals was used as a solution to increase the model's ability to respond hospital's demand and also reduce shortages costs and lack of blood in the blood supply chain. Also, the important parameters of the problem such as blood supply, demand, capacity of each center and related costs in the blood supply chain and the possibility of lateral delivery of blood products were analyzed to validate the model.

    Keywords: Blood supply chain network, Uncertainty, lateral delivery, Hospital
  • بهاره معینیان، اسدالله مهرآرا*، محمدرضا باقرزاده، یوسف قلی پور کنعانی

    امروزه مدیریت سبز شهری به عنوان فاکتور غیرعینی در راستای افزایش بهره وری و ارتقای سلامت در سیستم های شهری از طریق تعاملات بین عناصر در سطوح مختلف فیزیکی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و...، تجلی می یابد. در این میان، عناصر کالبدی، به عنوان پیش شرط و تسهیل در ایجاد فرصت ها و حمایت از پویایی های اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی، مهم تلقی می شوند. برنامه ریزی برای بالا بردن استانداردهای محیط زیست شهری در کلان شهرها، اصلی ترین معضل پژوهشگران در سال های اخیر و یکی از ارکان توسعه پایدار شهری می باشد. هدف از انجام این پژوهش تحلیل مدل عملکردی مدیریت سبز در شهرداری تهران می باشد. جامعه آماری تحقیق در بخش کمی، 567 نفر از کارکنان سازمان شهرداری تهران هستند که به روش نمونه‏گیری طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کمی، پرسش نامه محقق ساخته بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزیی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند کمترین میزان میانگین مربوط به متغیر بهبود کیفیت زندگی و روانی جامعه و کارکنان (804/2) و بیشترین میزان میانگین مربوط به متغیر تقویت معیارهای استخدامی سبز (4/3) می باشد. همچنین نتایج اعتبارسنجی مدل در میان کارکنان حاکی از مورد تایید بودن مدل ارایه شده می باشد.

    کلید واژگان: توسعه پایدار شهری, مدیریت سبز, توسعه اقتصادی سبز, شهرداری تهران
  • فرهاد صفایی کوچکسرایی، محمدرضا باقرزاده*، اسدالله مهرآراء، یوسف قلی پور کنعانی

    با توجه به جایگاه و اهمیتی که سرمایه گذاری مستقیم خارجی در زمینه انتقال فناوری دارد، توجه به درک، پیش بینی، پاسخگویی به نیازها و انتظارات، تحلیل ذینفعان کلیدی حوزه سرمایه گذاری مستقیم خارجی ضروری است. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل و تبیین ذینفعان کلیدی انتقال فناوری (سرمایه گذاری مستقیم خارجی) در بخش عمومی ایران است. جامعه آماری پژوهش، سازمانهای ذینفع در سرمایه گذاری مستقیم خارجی بخش عمومی ایران بودند. نمونه خبرگی بخش کیفی با روش نمونه گیری گلوله برفی و در بخش کمی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت شناسایی اولیه ذینفعان مرتبط با سرمایه گذاری خارجی از تکنیک طوفان فکری، جهت شناسایی انتظارات ذینفعان از روش تحلیل تم براون و کلارک (2006) و جهت شناسایی ذینفعان کلیدی از ماتریس علاقه _ قدرت استفاده شد. یافته ها حاکی از 19 سازمان اولیه ذینفع در حوزه سرمایه گذاری مستقیم خارجی در مرحله اول و انتظارات ذینفعان در 4 تم اصلی عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی و عوامل مدیریتی و حقوقی بود و سازمانهای: وزارت امور اقتصادی و دارایی، سازمان برنامه و بودجه، مرکز سرمایه گذاری خارجی، وزارت صنعت، معدن و تجارت، بانک مرکزی، وزارت کشور، سازمانهای غیردولتی، اتاق بازرگانی مازندران، مناطق آزاد تجاری، ریاست جمهوری به عنوان ذینفعان کلیدی شناسایی شدند. در نتیجه توجه به عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مدیریتی- حقوقی به خط مشی گذاران امر، در جهت برآوردن انتظارات ذینفعان کلیدی و جذب سرمایه گذاریهای بیشتر خارجی در کشورمان توصیه شد.

    کلید واژگان: تحلیل ذینفعان, انتقال فناوری, سرمایه گذاری مستقیم خارجی, بخش عمومی ایران
    Farhad Safaei Kouchaksaraei, MohammadReza Bagherzadeh *, Assadollah Mehrara, Yousof Gholipour Kanani

    Given the position and importance of foreign direct investment in technology transfer, it is necessary to analyze the key stakeholders in the field of foreign direct investment to understand, anticipate, and meet the needs and expectations. The purpose of this study is to analyze and explain the key stakeholders of technology transfer (foreign direct investment) in the public sector of Iran.The statistical population of the study was the stakeholders in foreign direct investment of the Iranian public sector. Qualitative sample samples were selected by snowball sampling method and quantitative sample by available sampling method. The brainstorming technique was used to initially identify stakeholders related to foreign investment, the Brown & Clark (2006) theme analysis method was used to identify stakeholder expectations, and the interest-power matrix was used to identify key stakeholders.Findings indicated 19 primary stakeholder organizations in the field of foreign direct investment in the first stage and stakeholder expectations in the four main themes of economic factors, social factors, cultural factors and managerial and legal factors. Budget, Foreign Investment Center, Ministry of Industry, Mines and Trade, Central Bank, Ministry of Interior, NGOs, Mazandaran Chamber of Commerce, Free Trade Zones, President were identified as key stakeholders. As a result, paying attention to economic, social, cultural and managerial-legal factors was recommended to policy makers in order to meet the expectations of key stakeholders and attract more foreign investment in our country.

    Keywords: Stakeholder analysis, Technology Transfer, foreign direct investment, Iranian public sector
  • عباس نیکخوی امیری، محمدرضا باقر زاده*، مجتبی طبری، یوسف قلی پور کنعانی

    هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر بالندگی سازمانی مبتنی بر عدالت در دانشگاه فرهنگیان و ارایه مدل بود. روش تحقیق به شیوه آمیخته اکنشافی (کیفی-کمی) است. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، شامل استادان برجسته و با سابقه (پردیس دانشگاه فرهنگیان استان مازندران) بودند که به صورت هدفمند و بر اساس قانون اشباع به تعداد 20 نفر تعیین شدند. در بخش کمی جامعه آماری شامل شامل اعضای هیات علمی، استادان مدعو و حق التدریس و کارکنان دارای تحصیلات تکمیلی که تعداد آنان در پردیس دانشگاه فرهنگیان استان مازندران 256 نفر بودند. حجم نمونه، براساس فرمول کوکران 153 نفر تعیین گردید، که به روش نمونه گیری  تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. روش جمع آوری اطلاعات به روش میدانی و در بخش کیفی به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه (82/0=α) بود. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از تکنیک دلفی و در بخش کمی از روش مدل یابی معادلات ساختاری از نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شده است. 173 مفهوم اولیه تعیین شد که با دسته بندی این مفاهیم 79 مقوله فرعی شکل گرفت. در مرحله کدگذاری محوری، متغیر «عدالت» پنج بعد دارد: 1. عدالت رویه ای 2. عدالت مراوده ای 3. عدالت معوض 4. عدالت اطلاعاتی و 5. عدالت توزیعی. همچنین متغیر «بالندگی سازمانی»، 9 بعد مجزا دارد که عبارتند از: 1. بازخورد از درون به بیرون ، 2. کم لایه بودن ساختار سازمانی ، 3. اعتماد به دیگران ، 4. مشارکت با دیگران، 5. خود سازی، 6. تیوری انگیزش 7. سرویس های مدیریت اطلاعات MIS. 8. گشودگی و شفاف بودن نظام 9. پروردن و اختیار کردن شناسایی شد. یافته های این پژوهش نشان داد که: بین بالندگی سازمانی و زیر مولفه های آن، مبتنی بر عدالت در دانشگاه فرهنگیان اثر مثبت و معناداری وجود دارد.

    کلید واژگان: بالندگی سازمانی, عدالت, دانشگاه فرهنگیان
    A. Nikkhoo Amiri, M. R. Bagherzadeh *, Mojtaba Tabari, Yousef Qalipour Kanani

    The purpose of this study was to identify the factors affecting justice-based organizational growth in Farhangian University and to provide a model. The research method is mixed-method. Semi-structured interviews were used to collect the data. The statistical population consisted of prominent and experienced professors (campus of Farhangian University of Mazandaran Province) 20 of whom were purposefully selected until saturation was reached. In the quantitative part, the statistical population included faculty members, visiting professors and tutors, and graduate staff, totaling to 256 on the campus of Farhangian University in Mazandaran Province. Out of the population 153 individuals were recruited based on the Cochran's formula and cluster random sampling. The instruments of data collection in the qualitative part was semi-structured interviews and in the quantitative part was a questionnaire (α = 0.82). Data analysis in the qualitative part utilized the Delphi technique and in the quantitative part employed structural equation modeling using SPSS and LISREL software. A total of 173 initial concept appeared that were categorized in 79 sub-categories. In the axial coding stage, the variable justice had five dimensions: procedural justice, communication justice, compensatory justice, information justice, and distributive justice. Also, the variable organizational growth had nine dimensions: feedback from within, lack of organizational structure, trust in others, partnership with others, self-constructions, motivation theory, MIS information management services, openness and transparency of the system, and cultivation and adoption. The results showed that there is a positive and significant association between organizational growth and its components, based on justice in Farhangian University

    Keywords: organizational growth, justice, Farhangian University
  • میثم ستونه*، مجتبی طبری، یوسف قلی پور کنعانی، محمدرضا باقرزاده
    مسئله پیشرفت مسیر شغلی مناسب با توجه به الگوی مدیریت دانش برای کارکنان در بسیاری از سازمان ها از قبیل سازمان تامین اجتماعی حایز اهمیت بوده، لذا این تحقیق با هدف طراحی مدل پیشرفت مسیر شغلی بر اساس الگوی مدیریت دانش در سازمان تامین اجتماعی استان مازندران انجام گردید. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش متشکل از کلیه کارکنان سازمان تامین اجتماعی استان مازندران بود. نمونه آماری از طریق جدول کرجسی مورگان تعداد 269 نفر، به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. در این تحقیق از پرسشنامه مسیر پیشرفت شغلی شاین  و مدیریت دانش همتی  استفاده گردید. میزان پایایی این دو پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 75/0 و 78/0 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل آماری از نرم افزارهای SPSS نسخه 20 و pls3 استفاده شد و سطح آلفا 05/0 ≥p در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که مقدار t همه مسیرهای بین عامل های تحقیق برابر و بزرگتر از 58/2 می باشد. در نتیجه بین عامل های اصلی و زیرعامل های شان در مدل مفهومی- تحلیلی پژوهش رابطه معنی داری وجود دارد و نیز نتایج نشان داد که برازش مدل کلی پژوهش مناسب و قوی است. به طور کلی این گونه می توان بیان کرد که بین پله اول مسیر پیشرفت شغلی با پله دوم مسیر پیشرفت شغلی، بین پله دوم مسیر پیشرفت شغلی با  پله سوم مسیر پیشرفت شغلی و بین پله سوم مسیر پیشرفت شغلی با پله چهارم مسیر پیشرفت شغلی کارکنان از دیدگاه کارکنان سازمان تامین اجتماعی استان مازندران، در مدل مفهومی - تحلیلی مسیر پیشرفت شغلی رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد.
    کلید واژگان: پیشرفت شغلی, مدیریت دانش, اشتراک گذاری دانش, سازمان تامین اجتماعی مازندران
    Meisam Sotouneh *, Mojtaba Tabari, Yousof Gholipour-Kanani, Mohammadreza Bagherzadeh
    The issue of career path development is important for employees in many organizations such as social security, according to the knowledge management pattern, so this study was conducted to design a career development model based on the knowledge management pattern in Mazandaran Social Security Organization. The statistical population studied in this study consisted of all employees of the Social Security Organization of Mazandaran Province. Statistical sample size of 269 people was selected through random sampling method by Krejcie Morgan table. In this research, Shine career development path and Hemmati knowledge management questionnaire were used. The reliability of these two questionnaires using Cronbach's alpha was 0.75 and 0.78, respectively. For statistical analysis, SPSS software version 20 and pls3 were used and the alpha level was considered  0.05. The results showed that the value of t in all paths among the research factors are equal to and greater than 2.58. As a result, there is a significant relationship between the main factors and their sub-factors in the conceptual-analytical model of the research and also the results show that the fit of the general research model is appropriate and strong. In general, there is a direct and significant relationship between the first step of the career path with the second step of the career path, between the second step of the career path with the third step of the career path and between the third step of the career path with the fourth step of the career path of employees, in the conceptual-analytical model of the career path.
    Keywords: Career Advancement, Knowledge Management, Knowledge Sharing, Mazandaran Social Security Organization
  • رضا زینی وندمقدم، محمدرضا باقرزاده*، یوسف قلی پور کنعانی، مهرداد متانی، محسن عارف نژاد
    زمینه

    امروزه همه اندیشمندان و صاحبنظران به ضرورت وجودی سازمان های تربیتی و اولویت آموزش و پرورش نسبت به دیگر فعالیت های اجتماعی رسیده اند. از آنجایی که خط مشی ها نقشه راه و الگوی عمل حاکمیت وسازمان های تابعه محسوب می شوند، لذا اجرای درست خط مشی های آموزش و پرورش برای دست یابی به اهداف تعیین شده از اهمیت بسزایی برخوردار است.

    هدف

    پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل اجرای خط مشی های وزارت آموزش و پرورش با استفاده از روش مدلسازی ساختاری تفسیری انجام پذیرفت.

    روش ها

    این پژوهش از نظر روش آمیخته، بر مبنای پژوهش های کیفی و کمی و از نوع پژوهش های قیاسی استقرایی است. جامعه آماری پژوهش خبرگان وزارت آموزش و پرورش هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 36 نفر از آنان به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه بود داده های پژوهش با استفاده از روش مدلسازی ساختاری تفسیری تحلیل شد.

    یافته ها

    مهمترین یافته های پژوهش عبارتند از: تدوین خط مشی های پایدارمنطبق بر واقعیات ومتناسب زمان؛ تدوین خط مشی های انگیزه ساز و اهتمام به مشارکت ذینفع گرا؛ سنجش وارزیابی مدام؛ کفایت منابع و مشارکت عملی همه ی بخش های تخصصی و عمومی

    نتیجه گیری

    لزوم تدوین خط مشی های پایدارمنطبق برواقعیات، متناسب زمان وذینفع گرا با بهره گیری ازتکنولوژی را می توان مهمترین عامل اجرای بهینه خط مشی های وزارت آموزش و پرورش در نظر گرفت.

    کلید واژگان: سیاست گذاری, خط مشی گذاری, آسیب شناسی, وزارت آموزش و پرورش, مدل سازی ساختاری تفسیری
    Reza Zeinivandmoghadam, Mohammadreza Bagherzadeh *, Yousef Gholami Kanani, Mehrdad Matani, Mohsen Aref Nejad

    The aim of this study was to design a model for implementing the policies of the Ministry of Education using interpretive structural modeling. This research is a mixed method, based on qualitative and quantitative research and inductive deductive research.The statistical population of the study is the experts of the Ministry of Education who were selected as sample members using purposive sampling method based on the principle of theoretical adequacy. Data collection tools were in the qualitative part of the interview and in the quantitative part of the questionnaire, whose validity and reliability were confirmed using the CVR index and Kappa Cohen test and content validity and reliability of the retest, respectively. Research data were analyzed using interpretive structural modeling. The results of the research include identifying the factors affecting the implementation of the policies of the Ministry of Education and developing a research model. The most important of these include the formulation of Stable policies and time; formulation of incentive policies and dedication to interest - oriented partnerships; sensing of continuous resources; competence of resources and practical participation of all specialized and public sectors.

    Keywords: Policy-making, Pathology, Ministry of Education, Interpretive Structural Modeling
  • سید کامبیز طالبی احمدی، مجتبی طبری*، یوسف قلی پور کنعانی
    هدف

    تحقیق حاضر به طراحی سیستم نظام جبران خدمات با رویکرد بهبود برند کارفرمایی در بانک رفاه (مطالعه موردی استان مازندران) پرداخته است.

    مواد و روش ها

    روش این تحقیق ازنظر نوع داده ها هم در زمره روش های کیفی و هم روش های کمی قرار دارد و به صورت توامان از هر دو روش استفاده شده است، به عبارتی از آنجا که در این پژوهش ابتدا محقق قصد دارد رویکرد مطلوب سیستم نظام جبران خدمات با رویکرد بهبود برند کارفرمایی را با استفاده از مصاحبه با خبرگان و متخصصان دانشگاهی و سازمانی شناسایی کند (مرحله کیفی) و سپس با استفاده از نتایج به دست آمده به طراحی یک ابزار و اجرای آن روی نمونه آماری، به منظور اعتباریابی الگوی حاصله، بپردازد (مرحله کمی)، لذا می توان گفت روش تحقیق مورد استفاده ازنظر نوع داده ها روش تحقیق آمیخته (مختلط) است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان و مدیران بانک رفاه استان مازندران میباشند که طبق بررسی‏های به عمل آمده و آمار موجود، تعداد کارکنان خبره و ارشد شاغل در شعب بانک رفاه اسان مازندران 100 نفر می‏باشد. روش نمونه‏گیری در این طرح با استفاده از روش نمونه‏گیری طبقه‏ای می‏باشد. در این تحقیق نیز چون حجم جامعه محدود است حجم نمونه اولیه 79 نفر برآورد می‏گردد. در این تحقیق از روش تحقیق کیفی و هم از روش تحقیق کمی استفاده می کنیم در بخش تحلیل کمی به تعیین وزن دقیق ابعاد و معیارها با توجه به پیچیده بودن مدل دشوار میباشد، جهت تحلیل داده ها مدل از روش های از آمار استنباطی استفاده خواهد شد، تا روابط و وابستگی متقابل بین معیارهای و ابعاد مشخص شود. در این بخش نه تنها روابط میان عوامل را تحلیل خواهد کرد، بلکه وزن دقیق هر یک از عوامل را نیز بدست خواهد آورد. کلیه این تجزیه و تحلیل ها به وسیله نرم افزار SPSS19 و LISREL 8.54 انجام گردیده است.

    یافته ها

    در پایان تحقیق ، ضمن ارایه تفصیلی نتایج و یافته ها ، موارد مذکور جمع بندی شده و پیشنهادات کاربردی مرتبط با آن برای مدیران و کارشناسان و نیز ادامه و پیگیری تحقیقات مشابه در آینده ارایه شده است.

    نتیجه گیری

    بنابراین می توان گفت که ازنقطه نظر کارکنان (رضایت از حقوق دریافتی، عادلانه بودن سیستم پرداخت، منطقی بودن سیستم پرداخت، پرداخت بابت اضافه کاری و پاداشهای مالی مستقیم) می تواند موجب ایجاد انگیزه و درنتیجه بهبود برند کارفرمایی شود.

    کلید واژگان: نظام جبران خدمات, بهبود برند کارفرمایی بانک رفاه استان مازندران
    Seyed Kambiz Talebi Ahmadi, Mojtaba Tabari*, Yousef Gholipour Kanani
    Purpose

    The present study has designed a system of service compensation system with the approach of improving the employer brand in the Refah Bank (Case study of Mazandaran province).

    Materials and Methods

    In terms of data type, the method of this research is in the category of both qualitative and quantitative methods and both methods have been used simultaneously, in other words, because in this research, the researcher first intends to approach Identify the desired system of compensation system with the approach of improving the employer brand by using interviews with experts and academic and organizational specialists (qualitative stage) and then using the results to design a tool and implement it on a statistical sample, in order The resulting model is validated (quantitative step), so it can be said that the research method used in terms of data type is a mixed research method. The statistical population of this study includes the employees and managers of the Refah Bank of Mazandaran Province. According to the studies and available statistics, the number of experienced and senior employees working in the branches of Asan Refah Bank of Mazandaran is 100 people. Sampling method in this design is using stratified sampling method. In this study, because the size of the population is limited, the sample size of 79 people is estimated. In this research, we use both qualitative and research methods. In the quantitative analysis section, it is difficult to determine the exact weight of the dimensions and criteria due to the complexity of the model. In order to analyze the model data, inferential statistics methods will be used. To determine the relationships and interdependencies between criteria and dimensions. In this section, not only will it analyze the relationships between the factors, but it will also obtain the exact weight of each factor. All these analyzes were performed by SPSS19 and LISREL 8.54 software.

    Findings

    At the end of the research, while presenting the results and findings in detail, the mentioned cases are summarized and related practical suggestions for managers and experts, as well as the continuation and follow-up of similar research in the future.

    Conclusion

    Therefore, it can be said that from the point of view of employees (satisfaction with the salary received, fair payment system, rational payment system, payment for overtime and direct financial rewards) can motivate and thus improve the employer brand.

    Keywords: Service Compensation System, Improving the Employer Brand of Mazandaran Refah Bank
  • میثم ستونه، مجتبی طبری*، یوسف قلی پور کنعانی، محمدرضا باقرزاده
    زمینه و هدف

    پیشرفت مسیر شغلی مناسب با توجه به الگوی مدیریت دانش برای کارکنان در بسیاری از سازمان ها از قبیل سازمان تامین اجتماعی حایز اهمیت بوده، لذا این تحقیق با هدف طراحی مدل پیشرفت مسیر شغلی بر اساس الگوی مدیریت دانش در سازمان تامین اجتماعی استان مازندران انجام گردید.

    روش  کار: 

    جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش متشکل از کلیه کارکنان سازمان تامین اجتماعی استان مازندران بود. حجم نمونه آماری از طریق جدول کرجسی مورگان تعداد 269 نفر، به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. در این تحقیق از پرسش نامه مسیر پیشرفت شغلی شاین (2006) و مدیریت دانش همتی (1389) استفاده گردید. میزان پایایی این دو پرسش نامه با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 75/0 و 78/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل آماری از نرم افزارهای SPSS نسخه 20 و pls3 استفاده شد و سطح آلفا 05/0 ≥p در نظر گرفته شد.

    یافته ها: 

    نتایج نشان داد که مقدار t همه مسیرهای بین عامل های تحقیق برابر و بزرگ تر از 58/2 می باشد. در نتیجه بین عامل های اصلی و زیرعامل های شان در مدل مفهومی- تحلیلی پژوهش رابطه معنی داری وجود دارد و نیز نتایج نشان داد که برازش مدل کلی پژوهش مناسب و قوی است.

    نتیجه گیری:

     به طور کلی این گونه می توان بیان کرد که بین پله اول مسیر پیشرفت شغلی با پله دوم مسیر پیشرفت شغلی، بین پله دوم مسیر پیشرفت شغلی با  پله سوم مسیر پیشرفت شغلی و بین پله سوم مسیر پیشرفت شغلی با پله چهارم مسیر پیشرفت شغلی کارکنان از دیدگاه کارکنان سازمان تامین اجتماعی استان مازندران، در مدل مفهومی - تحلیلی مسیر پیشرفت شغلی رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد.

    کلید واژگان: پیشرفت شغلی, مدیریت دانش, اشتراک گذاری دانش, سازمان تامین اجتماعی مازندران
    Meysam Sotuneh, Mojtaba Tabari*, Yousof Gholipour Kanani, MohammadReza Bagherzadeh
    Background & Aims

    Knowledge management is the cycle of discovery, production, storage, distribution, and practical application of knowledge in the organization. Occurs. Work experiences, social groups, and outcomes that determine the path to progress may be limited (in the form of a profession or organization) or broad (the path to progress in society in a wide range of different professions and organizations). The series of jobs that people take in the organization should not be accidental, but the career path of the person in the organization should be planned based on the right logic and according to a specific goal. The concept of career path has undergone a fundamental change in recent years. Since in the present era, one of the most important concerns of todaychr('39')s organizations is the maintenance of valuable human resources of the organization, the importance of planning and managing the career path of human resources has increased greatly. Therefore, one of the basic tasks of human resource management is to strive for the maintenance and promotion of employees; In such a way that each person working in the organization can, after gaining experience and gaining job skills, be able to achieve career advancement and during the development stages of the organization. Currently, one of the problems that Mazandaran Social Security Organization suffer from is the lack of a suitable career path for employees according to the knowledge management model. This deficiency has led to the lack of a coherent performance appraisal system. In fact, the lack of strategic methods has caused ambiguity in the performance of employees and the results of this ambiguity have caused ambiguity in quality, lack of scientific competition, and lack of scientific ranking based on performance indicators. On the other hand, the allocation of rewards and salaries to each individual should be based on objective performance appraisal, and if it is based on subjective appraisals, performance will face difficulties. These problems are due to not establishing a suitable career path for them. In this study, we try to answer the question: What is the career development model based on the knowledge management model in Mazandaran Social Security Organization?

    Methods

    According to the data collection method, this research is one of the descriptive researches in which the path analysis method has been used to test the relationship between the variables and the significance of the estimated models. The statistical population studied in this study consists of employees of all Social Security Organization of Mazandaran Province, whose number is 900 people according to the inquiry of the employment of the Social Security Organization of Mazandaran Province and in 2019 Are employed. Statistical sample size 269 people were selected through a random sampling method through the Krejcie Morgan table. In the survey stage, data collection was through a questionnaire. The research questionnaire includes the standard questionnaire of Shine career development path, Hemmati standard knowledge management questionnaire. The questions were designed into two categories: general questions and multiple-choice questions. In general, the questionnaire includes 4 general and demographic questions, 40 questions for the career path questionnaire, and 25 questions for the knowledge management questionnaire. The Career Path Questionnaire was developed by Shine in 2006. The answer to the questionnaire questions has 5 answer options as follows: each question is scored from 1 to 5 based on the Likert scale. Knowledge Management Questionnaire was designed by Hemmati in 2010. This questionnaire consists of 25 questions that have four dimensions of knowledge creation, knowledge sharing, knowledge application, and knowledge storage. The questionnaire questions are designed based on the Likert five-choice range. In this research, statistical methods have been used in two sections of descriptive and inferential statistics. SPSS software version 20 and pls3 were used for data processing and statistical analysis. Alpha level was considered p≥ 0.05.

    Results

    The results showed that the value of t in all paths between the research factors was equal to and greater than 2.58. As a result, there is a significant relationship between the main factors and their sub-factors in the conceptual-analytical model of the research and also the results showed that the fit of the general research model is appropriate and strong.

    Conclusion

    As the results showed, the value of t for the relationship between each of the main factors and sub-factors in the conceptual-analytical model of the research was higher than 1.98. Therefore, 95% of the relationships between each of the main factors and sub-factors in the model were confirmed. The correlation value of these paths is also direct (positive). That is, by increasing the steps of the career path, technical competence will lead to entrepreneurial innovation, and the steps of the career path are significantly related from the first step to the fourth step, respectively. Therefore, while applying the dimensions of this model in the organization and developing the dimensions of career advancement in the organization, it can be concluded that employees and managers of the organization by stabilizing this model and implementing the legal and ethical requirements of its items in the organization can lead to national development and Social Security Organization policies. According to the research results, it is suggested that due to the direct relationship between knowledge management and career advancement, the content of in-service courses, nurturing ideas, creativity, and related brainstorming sessions to improve the career advancement of employees and managers during career advancement steps in Social Security Organization. It is also suggested that Social Security Organization managers use the high potential of the conceptual-analytical model of staff career development in this study to increase the use of staff skills in staff career development and use the model to achieve goals related to their organization

    Keywords: Career Advancement, Knowledge Management, Knowledge Sharing, Mazandaran Social Security Organization
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال