جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "سرزندگی" در نشریات گروه "پزشکی"
-
مقدمه
طلاق والدین سبب ایجاد مشکلاتی در خودکارآمدی فرزندان و کاهش کیفیت زندگی آن ها می شود. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی روایت درمانی بر خودکارآمدی ادراک شده و سرزندگی نوجوانان تک والد می باشد.
مواد و روش هاروش پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش را دختران نوجوان تک والد که با مادرشان زندگی می کردند و در سال 1402 به مرکز مشاوره خصوصی تبریز مراجعه کردند (تعداد تقریبی 58 نفر) تشکیل دادند. نمونه پژوهش 30 نفر بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی سازی در گروه های آزمایش و کنترل 15 نفره قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این مطالعه، پرسشنامه خودکارآمدی Sherer و همکاران و پرسشنامه سرزندگی Desi و Ryan بود. گروه آزمایش روایت درمانی را هفته ای یکبار در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هامیانگین و انحراف معیار متغیر خودکارآمدی ادراک شده در گروه کنترل در پیش آزمون 59/7±67/56 و در پس آزمون 63/6±33/55، تفاوت معنی داری نداشت (05/0<p) و برای گروه آزمایش در پیش آزمون 58/7±93/54، در پس آزمون 10/7±07/59، تفاوت معنادار بود (001/0>p). میانگین و انحراف معیار متغیر سرزندگی در گروه کنترل 21/3±93/18 و 19/3±07/18، تفاوت معنی داری نداشت (05/0<p) و برای گروه آزمایش در پیش آزمون و پس آزمون به ترتیب 57/3±67/18 و 13/3±67/22، تفاوت معنادار (001/0>p) بود.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج به نظر می رسد روایت درمانی می تواند بر بهبود سرزندگی و خودکارآمدی ادراک شده دختران نوجوان تک والد موثر باشد.
کلید واژگان: روایت درمانی, خودکارامدی ادراک شده, سرزندگی, نوجوانان تک والدBackground and AimParents' divorce causes problems in children's self-efficacy and reduces their quality of life. The aim of the present study was to investigate the effectiveness of narrative therapy on the perceived self-efficacy and vitality of single-parent adolescents girls.
Materials and MethodsThis semi-experimental study was performed based on a pre-test and post-test with a control group. The study population consisted was formed by single-parent adolescents girls who lived with their mother and referred to Tabriz Private Counseling Center in 1402. The research was 30 people who were selected by purposive sampling method and were randomly divided into experimental and control groups of 15 people. The tools used in this study were the Self-Efficacy Questionnaire developed by Sherer and colleagues, and the Desy and Ryan's Vitality Questionnaire.The experimental group received narrative therapy in once a week in eight 1.5-h sessions, but the control group did not receive any treatment. The data were analyzed using multivariate analysis of covariance.
ResultsMean and standard deviation of self-efficacy in the control group in the pre-test 56.67±7.59 and in the post-test 55.33±6.63, there was no significant difference (p<0.05) and for The experimental group was 54.93±7.58 in the pre-test, and 59.07±10.7 in the post-test, the difference was significant (p<0.001). The mean and standard deviation of vitality in the control group was 18.93±3.21 and 18.07±3.19, there was no significant difference (p<0.05) and for the experimental group in the pre-test and post-test. 18.67±3.57 and 22.67±3.13 respectively, the difference was significant (p<0.001).
ConclusionAccording to the results of the research, it seems that narrative therapy can be effective in improving the vitality and perceived self-efficacy of single-parent Adolescents girls.
Keywords: Narrative Therapy, Perceived Self-Efficacy, Vitality, Single Parent Adolescents Girls -
سابقه و هدف
سالمندی به الگوی ویژه ای از دگرگونی های طبیعی زندگی گفته می شود که با افزایش سن انسان ها پدید می آید و با افزایش سن، سالمندان دچار مشکلات متعددی ازجمله کاهش امید، شادکامی و عزت نفس می شوند که ممکن است مراقبت از خود، به ویژه تغذیه را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین تغذیه با عزت نفس و شادکامی سالمندان، انجام پذیرفت.
مواد و روش هاپژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی، بود و با رعایت ضوابط اخلاقی و کسب رضایت آگاهانه از شرکت کنندگان، انجام گرفت. نمونه گیری پژوهش در این مطالعه، به روش چند مرحله ای (نسبتی و تصادفی ساده) بود. ابتدا از بین 18 مرکز بهداشتی درمانی شهرستان آمل، 7 مرکز به صورت تصادفی انتخاب شد، سپس مجددا به صورت تصادفی ساده و به روش قرعه کشی از میان جامعه هدف (افراد سالمند)، تا رسیدن به حجم مورد نظر مطالعه، در سال 1401 انتخاب شدند. نمونه گیری تصادفی ساده به این صورت بود که لیستی از افراد واجد شرایط مطالعه در مرکز بهداشتی درمانی منتخب تهیه کرده سپس به روش قرعه کشی تعداد نمونه لازم را انتخاب گردید. معیارهای ورود به مطالعه شامل سن بالای 60 سال، ساکن شهرستان آمل، عدم وجود مشکلاتی نظیر ناتوانی ذهنی حاد، عدم وجود اختلال شناختی (با استفاده از ابزار AMT)، آلزایمر و عدم سرطان و توانایی برقراری ارتباط بود و عدم همکاری در طی اجرای مطالعه به عنوان معیار خروج در نظر گرفته شد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه های جمعیت شناختی، بررسی وضعیت شناختی، افسردگی سالمندان، شادکامی، عزت نفس و فعالیت های ابزاری بود. داده ها با آزمون های توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (همبستگی کانونی و Parameter stimates) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هانتایج نشان داد که میانگین سن شرکت کنندگان (60 تا 81 سال) برابر با 4/64±65/92 و میانگین شاخص توده بدنی شرکت کنندگان 2/54±23/75 بوده است. 14 درصد سالمندان دچار کمبود وزن و33 درصد نیز اضافه وزن داشتند. 12 درصد در معرض خطر سوءتغذیه قرار داشتند. بیش تر سالمندان دارای شادکامی (99 درصد) و عزت نفس (59 درصد) بالایی بودند و ضریب همبستگی شادکامی و عزت نفس 0/387 وده است. در نتیجه در این مطالعه تغذیه با عزت نفس و شادکامی سالمندان ارتباط معنی دار نداشت. همچنین نتایج نشان داد که شادکامی و عزت نفس سالمندان با یکدیگر رابطه معنی دار مثبت داشتند (p<0/001).با توجه به مقدار 00/05>p یعنی بین عزت نفس سالمندان با امتیاز کل بررسی تکمیلی و تغذیه ارتباط وجود ندارد. با توجه به مقدار 0/05<p یعنی بین عزت نفس سالمندان با شادکامی ارتباط وجود دارد ولی با مشاهده مقدار 0/045 r squre= این ارتباط بسیار ناچیز می باشد. می توان گفت تنها 4 درصد از تغییرات عزت نفس به دلیل شادکامی می باشد. فقط بین مولفه عزت نفس خانوادگی با شادکامی ارتباط آماری معنادار وجود ندارد (0/05>p). در سایر مولفه های عزت نفس با شادکامی ارتباط آماری معنی دار وجود دارد (0/05>p). هم چنین بین شادکامی با امتیاز کل بررسی تکمیلی و امتیاز کل تغذیه ارتباط وجو ندارد (0/05>p).
استنتاجنتایج این مطالعه نشان داد که بین شادکامی و عزت نفس سالمند ارتباط وجود دارد؛ اما بین عزت نفس و تغذیه سالمندان ارتباط آماری معنی داری وجود نداشت. در مجموع با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود به نقش عزت نفس عمومی، عزت نفس اجتماعی و عزت نفس شغلی در شادکامی فرد سالمند توجه شود. با توجه به گسترش جمعیت سالمندان در ایران و اهمیت توجه به سلامت جسمی و روانی سالمندان، نتایج این پژوهش می تواند برای برنامه ریزی برای ارتقاء توانمندی سالمندان مفید باشد.
کلید واژگان: سالمند, عزت نفس, شادکامی, تغذیه, سرزندگیBackground and purposeAging is said to be a special pattern of natural changes in life that occurs as people age With increasing age, the elderly suffer from several problems, including a decrease in hope, happiness, and self-esteem, which may affect self-care, especially nutrition. Therefore, the present study was conducted to investigate the relationship between nutrition and self-esteem and happiness of the elderly
Materials and methodsThe present study was a descriptive-analytical study of the correlation type, and following the ethical standards and obtaining informed consent from the company. The research began Research sampling in this study was by multi-stage method (proportional and simple random). First, among the 18 health centers of Amel city, 7 centers were randomly selected, then again, by simple random and lottery method from among the target population (elderly people), until reaching the desired volume of the study, in 1401 became Simple random sampling was done by preparing a list of people eligible for the study in the selected health care center, then we selected the required number of samples by lottery. The inclusion criteria included being over 60 years old, living in Amel City, the absence of problems such as acute mental disability, the absence of cognitive impairment (using AMT, Alzheimer's, and cancer), and the ability to communicate. Non-cooperation during the implementation of the study was considered as an exit criterion. The tools used included demographic questionnaires, cognitive status assessment, elderly depression, happiness, self-esteem, and instrumental activities. The data were analyzed with descriptive (frequency, mean, and standard deviation) and inferential (focal correlation and parameter estimates) tests.
ResultsThe results showed that the average age of the participants (60 to 81 years) was equal to 65.92±4.64 and the average body mass index of the participants was 23.75±2.54. 14% of the elderly were underweight and 33% were overweight. 12% were at risk of malnutrition. Most of the elderly had high happiness (99%) and high self-esteem (59%). The correlation coefficient of happiness and self-esteem is 0.378. As a result, in this study, nutrition had no significant relationship with the self-esteem and happiness of the elderly. Also, the results showed that the happiness and self-esteem of the elderly had a significant positive relationship with each other(P<0.001). According to the value of P>0.050, there is no relationship between the self-esteem of the elderly and the total score of the supplementary examination and nutrition. According to the value of P<0.050, it means that there is a relationship between the self-esteem of the elderly and happiness, but by observing the value of R square=0.045, this relationship is very insignificant. It can be said that only 4% of self-esteem changes are due to happiness There is no statistically significant relationship between the family self-esteem component and happiness(P>0.05). In other components of self-esteem, there is a statistically significant relationship with happiness(P<0.05). Also, there is no relationship between happiness with the total score of the supplementary examination and the total score of nutrition, P>0.050
ConclusionThis research was a descriptive-analytical correlation study. The results of this study showed that there is a relationship between happiness and self-esteem of the elderly. However, there was no statistically significant relationship between self-esteem and nutrition of the elderly. In general, according to the results of this research, it is suggested to pay attention to the role of general self-esteem, social self-esteem, and occupational self-esteem in the happiness of the elderly. Considering the expansion of the elderly population in Iran and the importance of paying attention to the physical and mental health of the elderly, the results of this research can be useful for planning to improve the capabilities of the elderly.
Keywords: nutrition, old age, self-esteem, happiness, vitality -
مقدمه
یکی از مهم ترین نگرانی های حیطه روانشناسی مدرسه، فهم چگونگی تلاش دانش آموزان برای رسیدن به موفقیت تحصیلی است.
هدفپژوهش حاضر با هدف مقایسه جو عاطفی خانواده، انگیزش و سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان ممتاز و عادی انجام شد.
روشروش پژوهش علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول مناطق 5، 18 و 22 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود، که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 300 نفر از دانش آموزان این مناطق (هر گروه 150 نفر) انتخاب گردید. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه جو عاطفی خانواده هیل برن (1964)، مقیاس انگیزش تحصیلی هارتر (1980) و پرسشنامه سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش (2008) استفاده شد. داده های پژوهش با آزمون خی دو، تحلیل رگرسیون و تی مستقل و از طریق نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل گردید.
یافته هانتایج نشان داد بین دو گروه در متغیرهای جو عاطفی خانواده و مولفه های آن شامل محبت (0/001>P)، نوازش (0/002>P)، تایید کردن (0/003>P)، تجارب مشترک (0/003>P)، هدیه دادن (0/002>P)، تشویق کردن (0/001>P)، اعتماد (0/001>P) و احساس امنیت (0/002>P)، متغیر انگیزش تحصیلی (0/001>P) و سرزندگی تحصیلی (0/001>P) تفاوت معناداری وجود دارد و میانگین دانش آموزان ممتاز از گروه عادی بالاتر بود.
نتیجه گیریدر گروه دانش آموزان ممتاز جو عاطفی خانواده، میزان انگیزش و سرزندگی تحصیلی بالاتر از گروه عادی بود؛ بنابراین، تقویت روابط اعضای خانواده با دانش آموزان و قرار دادن برنامه های مهارتی با تاکید بر تقویت انگیزش و سرزندگی در دروس پرورشی مدارس می تواند بر موفقیت تحصیلی دانش آموزان موثر باشد.
کلید واژگان: انگیزش, خانواده, عاطفه, سرزندگی, دانش آموزIntroductionOne of the most important concerns in school psychology is understanding how students strive for academic success.
AimThe present study aimed to compare the family’s emotional climate, academic motivation, and academic buoyancy between excellent and average students.
MethodIn this causal-comparative research, the statistical population consisted of male students in the first year of middle school in districts 5, 18, and 22 of Tehran, Iran, during the academic year 2021-2022. A multistage cluster sampling method was used to recruit 300 students (n=150 per group) from these districts. Data were collected using the Family Emotional Climate Questionnaire by Hill (1964), Harter's Academic Motivation Scale (1980), and Martin and Marsh's (2008) Academic Buoyancy Scale. The collected data were analyzed using Chi-square test, regression analysis, and independent t-test in SPSS-21.
ResultsThe results indicated a significant difference between the two groups in terms of the family’s emotional climate and its components, including love (P<0.001), caressing (P<0.002), approval (P<0.003), shared experiences (P<0.003), gift-giving (P<0.002), encouragement (P<0.001), trust (P<0.001), and sense of security (P<0.002). Additionally, there were significant differences between the two groups regarding the variables of academic motivation (P<0.001) and academic buoyancy (P<0.001), with the mean scores of excellent students being higher than those of the average group.
ConclusionIn the group of excellent students, the family’s emotional climate, academic motivation, and academic buoyancy were higher than those of the average group. Therefore; strengthening the relationship between family members and students, besides implementing skill development programs that focus on enhancing academic motivation and buoyancy in school education, can have a significant impact on the academic success of students.
Keywords: Motivation, Family, Emotion, Happiness, Student -
زمینه و هدف
یکی از چالش های مهم اساتید در کلاس های درس متمرکز کردن توجه دانشجویان بر موضوعات درسی و کمک کردن به یادگیری آن ها است. لذا هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش مدیریت کلاس اساتید بر خوش بینی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کرمانشاه بود.
روش کارپژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش از نوع تحقیق های توصیفی از نوع همبستگی می باشد که با هدف بررسی تاثیر آموزش مدیریت کلاس بر خوش بینی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانشجویان ورودی 1401 پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان کرمانشاه صورت گرفته است. در این پژوهش برای سنجش خوش بینی تحصیلی از پرسشنامه خوش بینی تحصیلی بیرد و همکاران (2010) و برای سرزندگی تحصیلی از پرسشنامه سرزندگی تحصیلی با 9 گویه با الگوگیری از مقیاس سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش-2006 که چهار گویه داشت و بری مدیریت کلاس از پرسشنامه شیوه مدیریت کلاس براساس چارچوب نظری ولفگانگ و گلیکمن و با الگوگیری از پرسشنامه باورهای معلمان در خصوص کنترل کلاس (ABCC) مارتین و همکاران (1998) استفاده شد. برای تحلیل کلیه داده های آماری از نرم افزار SPSS-22 استفاده شد.
یافته هاچون مقدار سطح معناداری متغیرهای خوش بینی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی از مقدار خطای پیش بینی شده کوچکتر می باشد، بنابراین رابطه بین متغیرها از لحاظ آماری معنادار است و از آنجاییکه ضریب همبستگی محاسبه شده برابر با 421/0 می باشد، بنابراین فرضیه صفر رد و فرضیه تحقیق تایید می شود. لذا با سطح اطمینان 95 درصد می توان نتیجه گرفت که بین خوش بینی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانشجویان رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد؛ یعنی با افزایش خوش بینی تحصیلی، سرزندگی تحصیلی دانشجویان افزایش می یابد. با توجه به مقدار تحلیل واریانس بدست آمده مسیرهای پیش بینی سرزندگی تحصیلی توسط مولفه های مدیریت کلاس اساتید در سطح 01/0 معنادار می باشد.
نتیجه گیریاگر قرار باشد فرآیند یادگیری در دانشجویان به خوبی طی شود، باید به عوامل مختلفی توجه کرد. جدا از عوامل درونی و فردی که نقش پر رنگی در یادگیری دارند، عوامل بیرونی نیز بر فرآیند یادگیری تاثیر مستقیم دارد. با توجه به نتایج به دست امده آموزش مدیریت کلاس اساتید بر خوش بینی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کرمانشاه تاثیر گذار است.
کلید واژگان: مدیریت کلاس, اساتید, خوش بینی تحصیلی, سرزندگی, دانشجویانBackground &
AimsOne of the important challenges of professors in classrooms is to focus students' attention on subjects and help them learn. One of the fundamental changes that happened in recent decades in the field of psychology is that, unlike the previous psychologists, they focused their research and scientific works on the disturbing aspects of thoughts and pathological aspects of the psyche. Focused on human beings, today many psychologists, in addition to dealing with the morbid and pathological aspects of the human psyche, also pay attention to the positive aspects of human thoughts, beliefs, feelings, and behaviors. The concept of optimism is one of the central and important topics of positive psychology, which emerged in the field of psychology as a result of the value change in beliefs, in recent decades, by people such as Allport, Erikson, Fromm, Maslow, Rogers, and Peterson. Tries to make the presence of positive components in various aspects of human life more vivid and impressive with scientific methods and perspective. Therefore, the purpose of this research was to investigate the effect of classroom management training on the academic optimism and academic vitality of Farhangian University of Kermanshah students.
MethodsIn terms of purpose, the present study is applied, and in terms of method, it is correlational descriptive research with the aim of investigating the effect of classroom management training on the academic optimism and academic vitality of 2022 incoming students of Farhangian University in Kermanshah province. There have been. In this research, measures academic optimism from Baird et al.'s academic optimism questionnaire (2010) and academic vitality from the academic vitality questionnaire with 9 items, modeled after the academic vitality scale of Martin and Marsh-2006, which had four items, and classroom management from The classroom management style questionnaire was based on Wolfgang and Glickman's theoretical framework and modeled after the teachers' beliefs about classroom control (ABCC) questionnaire by Martin et al. (1998). SPSS-22 software was used to analyze all statistical data.
ResultsAccording to table (3), because the significance level of the variables of academic optimism and classroom management of teachers (Sig=0.000) is smaller than the predicted error value, so the relationship between the variables is statistically significant and where the calculated correlation coefficient is equal to 0.421. Therefore, with a confidence level of 95%, we can conclude that there is a direct and meaningful relationship between academic optimism and classroom management of professors; That is, with the increase in the classroom management of professors, academic optimism increases and vice versa. According to Table (4), because the value of the significance level of the variables of academic vitality and classroom management of professors (Sig=0.000) is smaller than the predicted error value, therefore the relationship between the variables is statistically significant and since the correlation coefficient calculated It is equal to 0.497. Therefore, with a confidence level of 95%, we can conclude that there is a direct and meaningful relationship between academic vitality and classroom management of professors; That is, with the increase in the classroom management of professors, academic vitality increases and vice versa. The results of Table (5) show that the direct effect of classroom management on academic vitality with the path coefficient (0.555) and (t=6.317), the direct effect of classroom management on academic optimism with the path coefficient (0.408) and (t = 3.887) and the direct effect of academic optimism on academic vitality with the path coefficient (0.259) and (t = 3.034) is significant and positive, and according to these results, the relationship between the research variables is confirmed. To investigate the relationship between classroom management and students' academic vitality and academic optimism, the indirect effect coefficient should be calculated. There is a relationship between professors' classroom management students' academic vitality and their academic optimism. The coefficient of the indirect effect of class management on academic optimism and academic vitality of students is equal to 0.660, which shows that the variable of classroom management has an effect on the relationship between academic optimism and academic vitality of students. Because the significance level of academic optimism and academic vitality variables (Sig=0.000) is smaller than the predicted error value (0.05), therefore the relationship between the variables is statistically significant, and since the calculated correlation coefficient is equal to 0.421, so the null hypothesis is rejected and the research hypothesis is confirmed. Therefore, with a confidence level of 95%, we can conclude that there is a direct and meaningful relationship between academic optimism and the academic vitality of students; That is, with the increase in academic optimism, the academic vitality of students increases. According to the amount of variance analysis obtained, the paths of predicting academic vitality by the components of professors' classroom management are significant at the level of 0.01.
ConclusionClass management by professors and its effect on academic optimism in the field of education is like a double-edged sword, one edge of which is a threat that causes weakness in the moral system, which leads to a decrease in communication and an increase in damages. Academic optimism is the belief that the student will be successful academically, this belief increases the expectation of success in students, and as it was said, this increases the student's motivation for better performance. On the other hand, today, based on the realities and relying on the natural needs of humans, they rely on a series of human values and principles, on the strategic role of humans in the organization, and consider humanitarian activities in strategic planning. They know it is necessary. Academic optimism is a personal belief that is formed in a person under the influence of environmental factors. This belief points to the fact that in the case of establishing trusting relationships between students and teaching staff, the presence of academic emphasis in the environment, and the formation of a sense of unity with the educational environment, a person will gain high motivation and achieve success in the path of progress. If the learning process in students is to go well, it is necessary to pay attention to various factors. Apart from internal and individual factors that have a colorful role in learning, external factors also have a direct impact on the learning process. According to the obtained results, classroom management training of professors has an effect on the academic optimism and academic vitality of Farhangian University of Kermanshah students.
Keywords: Class Management, Professors, Academic Optimism, Vitality, Students -
سابقه و هدف
سرزندگی و همدلی برای عملکرد هرچه مطلوب تر کودکان پیش دبستانی اهمیت بسیار زیادی دارد. بر همین اساس، این پژوهش با هدف مقایسه ی آموزش مهارت های زندگی با آموزش سرمایه ی عاطفی بر سرزندگی و همدلی کودکان چهار تا شش سال اجرا شد.
مواد و روش هاپژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی در سه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل است. جامعه ی آماری، کودکان پیش دبستانی در مراکز پیش دبستانی شهر اصفهان در زمستان 1400 بودند که از میان آن ها 45 کودک به صورت هدفمند انتخاب و در سه گروه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. مقیاس سرزندگی بنگ و همکاران (2019) و پرسشنامه همدلی داویس (1980) برای سنجش متغیرهای وابسته در سه مرحله استفاده شد. دو گروه آموزشی، هریک طی 10 جلسه ی 45 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. داده ها نیز با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شد.
یافته هانتایج نشان داد در سرزندگی بین آموزش مهارت های زندگی و آموزش سرمایه ی عاطفی با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (0/01>p)، ولی بین دو گروه آموزش تفاوت معناداری به دست نیامد (0/05<p). در همدلی نیز فقط بین آموزش سرمایه ی عاطفی با گروه کنترل تفاوت معناداری به دست آمد (0/01>p).
نتیجه گیریبا توجه به اثربخشی آموزش مهارت های زندگی و آموزش سرمایه ی عاطفی بر ارتقا سرزندگی و همچنین اثربخشی آموزش سرمایه ی عاطفی بر ارتقای همدلی، پیشنهاد می شود در مراکز پیش دبستانی، این آموزش ها برای کودکان چهار تا شش سال استفاده شوند.
کلید واژگان: آموزش مهارت های زندگی, آموزش سرمایه ی عاطفی, سرزندگی, همدلی, کودکان پیش دبستانیBackground and ObjectivesVitality and empathy are very important for the better functioning of preschool children. Therefore, the present study aimed to compare the effectiveness of life skills training and affective capital training in buoyancy and empathy among 4-6-year-old children.
Materials and MethodsThis research was a quasi-experimental study with a pretest, posttest, and follow-up design with a control group. The statistical population included preschool children in preschool centers in the winter of 2022 in Isfahan, Iran. Out of them, 45 preschool children were selected by purposive sampling method and randomly assigned to two experimental groups and a control group (15 children for each group). The vitality (Buoyancy) scale of Bang et al. (2019) and the empathy questionnaire of Davis (1980) were used to assess dependent variables in three stages. The two training groups were each trained for ten 45-minute sessions, and the control group did not receive any training. The data were analyzed using an analysis of covariance and post hoc Bonferroni test.
ResultsThe results pointed out that there was a significant difference between life skills training and affective capital training with the control group in vitality (P<0.01); nonetheless, there was no significant difference between the two training groups (P>0.05). In empathy, only there was a significant difference between affective capital training and the control group (P<0.01).
ConclusionConsidering the effectiveness of life skills training and affective capital training in improving vitality and the effectiveness of affective capital training on improving empathy, it is suggested that this training be used in preschool centers for 4-6-year-old children.
Keywords: Affective capital training, Buoyancy, Empathy, Life skills training, Preschool children -
هدف
هدف اصلی پژوهش، ارائه الگوی برنامه درسی مبتنی بر سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تهران با رویکرد نظریه داده بنیاد است.
مواد و روش هاروش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع داده، کیفی است که با رویکرد داده بنیاد انجام شده است. جامعه آماری شامل نخبگان دارای مدرک تحصیلی دکتری و عضو هیئت علمی دانشگاه با سابقه حداقل 10 سال و دارای مدارک تحقیقاتی و شرکت در سمینارهای مورد نظر می باشد. حجم نمونه 15 نفر خبره بود که با روش هدفمند و با توجه به اصل اشباع نظری انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه سازمان یافته است. برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری نظری (باز، محوری و انتخابی) استفاده شده است.
یافته هاپس از کدگذاری باز و محوری مشخص شد که ابعاد و مقوله های برنامه درسی مبتنی بر سرزندگی تحصیلی براساس نظریه داده بنیاد 4بعد علی به دست آمد که این ابعاد عبارتند از 1- هدف برنامه درسی با سه مولفه توجه به شادکامی، ایجاد انگیزش و توجه به مهارت های زندگی2- محتوای برنامه درسی با سه مولفه ی مهارت ارتباط اثربخش، اجرای مهارت های زندگی، مشارکت3- فرایند یاددهی - یادگیری برنامه درسی با دو مولفه ایجاد نشاط، مهارت بهزیستی روان-شناختی 4- ارزشیابی برنامه درسی با دو مولفه ارزشیابی سرزندگی، ارزشیابی اشتیاق به مدرسه می باشند و با توجه به مبانی نظری و عملی، روابط بین مقوله های شناسایی ترسیم شده است. براساس تحلیل های صورت گرفته با پرسشنامه اشتراوس و کوربین (2003)، مشخص شد که این مدل از اعتبار لازم برخوردار است.
نتیجه گیریبنابراین به کارگیری و عملیاتی کردن الگوی مذکور می تواند به ارتقای کیفی برنامه درسی، کمک به سزایی کند.
کلید واژگان: الگو, برنامه درسی, سرزندگی, دانش آموزان, داده بنیاد, آموزش و پرورشPurposeThe main purpose of the research is to present a curriculum model based on academic vitality in elementary school students of Tehran city with the approach of data base theory.
Materials and MethodsThe research method is applied in terms of purpose and qualitative in terms of data type, which was carried out with the foundational data approach. The statistical population includes elites with doctorate degrees and university faculty members with at least 10 years of experience and with research degrees and participation in the desired seminars. The sample size was 15 experts who were selected with a purposeful method and according to the principle of theoretical saturation. The data collection tool is a semi-structured interview. Theoretical coding method (open, central and selective) was used to analyze the data.
FindingsAfter open and axial coding, it was determined that the dimensions and categories of the curriculum based on academic vitality were obtained based on the data theory of the 4 causal dimension foundation, which these dimensions are 1- The goal of the curriculum with three components of attention to happiness, creating motivation and paying attention to life skills 2- Curriculum content with three components of effective communication skills, life skills implementation, participation 3- Teaching process -Learning curriculum with two components of creating vitality, psychological well-being skill 4- Curriculum evaluation with two components Evaluation of vitality is evaluation of passion for school, and according to theoretical and practical bases, the relationships between identification categories have been drawn. Based on the analysis conducted with the questionnaire of Strauss and Corbin (2003), it was found that this model has the required validity.
ConclusionTherefore, the application and operationalization of the mentioned model can significantly help to improve the quality of the curriculum.
Keywords: pattern, Curriculum, Vitality, Students, Foundation Data, Education -
زمینه و هدف
جنگ بر خانواده ها به ویژه همسران قربانیان تاثیرات وسیع و عمیقی برجا گذاشته و سلامت روانی آن ها را با خطر مواجه کرده است. این مطالعه با هدف بررسی تاثیرآموزش مبتنی بر رویکرد روانشناسی مثبت گرا بر بهزیستی روان شناختی، احساس معنا در زندگی و سرزندگی همسران شهید و جانباز انجام شد.
روش کارروش این مطالعه نیمه تجربی بود که با طرح پیش آزمون-پس آزمون با یک گروه کنترل و تجربی انجام شد. 28 نفر از همسران شهید و جانباز شهر شیراز در این مطالعه شرکت کردند که به صورت تصادفی در گروه کنترل (14 نفر) و تجربی (14 نفر) قرار گرفتند. از پرسشنامه های بهزیستی روان شناختی ریف، پرسشنامه معنای زندگی و پرسشنامه سرزندگی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. همچنین مداخله این تحقیق بر گرفته از پروتکل سلیگمن و همکاران (2006) در 10 جلسه طی 10 هفته و هر جلسه به مدت یک و نیم ساعت بود. داده ها با استفاده از آزمون های تی وابسته و تی مستقل تحلیل شدند.
یافته هابه طور کلی یافته ها نشان داد که آموزش مبتنی بر رویکرد روانشناسی مثبت گرا بر نمره کلی بهزیستی روان شناختی، پذیرش خود و معنای زندگی تاثیر دارد (05/0 ˂p) اما بر سرزندگی و سایر شاخص های پرسشنامه بهزیستی روان شناختی اثر معنی داری نداشت (05/0 ˃p).
نتیجه گیریاین مداخله می تواند به عنوان روشی برای بهبود بهزیستی روان شناختی و معنای زندگی در همسران شهید و جانباز مطرح باشد. برای تکرار پذیری نتایج به مطالعات بیشتری نیاز است.
کلید واژگان: بهزیستی روانی, معنای زندگی, سرزندگی, مداخله روان شناسی مثبت گرا, همسران شهید و جانبازBackground & AimsWar has a profound and profound effect on the mental health and well-being of its soldiers, veterans and victims. War and military violence have led to communication malfunctions and disruption of family dynamics and mental health (1). The psychological problems caused by war usually affect the victims and their families for a long time after the war, and these psychological consequences can sometimes last up to 20 years after the war. The absence of the father or his injury in the family also causes the mother many problems and endangers her mental health (2-3). This is likely to be doubled for women who have lost their husbands or whose husbands have suffered serious physical or psychological harm. In this regard, it has been determined that the psychological well-being of the three groups of spouses of veterans, freedmen and martyrs is at the lowest level of mental well-being (5). From a positive psychology perspective, the absence of symptoms of mental illness is not an indicator of health and well-being. Rather, adaptation, happiness and self-confidence and such positive characteristics determine health and the main goal of a person in life is the flourishing of one's abilities, abilities and talents (8). In this regard, positive therapy can not only create positive resources but can also have a reciprocal effect on the negative symptoms and also prevent their recurrence. Two important factors related to the concept of psychological well-being are the sense of meaning in life and vitality. Several studies have documented this relationship in the research literature (13). For example, the existence of meaning in life predicts psychological well-being (14). In fact, the meaning in life and psychological well-being are important issues in positive psychology. The feeling of being alive is closely related to happiness and psychological well-being and is considered as one of the most important human experiences (17). Numerous studies have shown that living in the wives of veterans and martyrs for any reason reduces self-confidence and self-efficacy, which in turn can reduce the quality of life and psychological well-being. Therefore, interventions that reduce these factors and improve these psychological indicators are essential. Therefore, the purpose of this study was to investigate the effect of positive psychology intervention on psychological well-being meaning in life, and vitality of martyr and veteran spouses.
MethodsThe method of this study was quasi-experimental with a pretest-posttest design along with a control and experimental group. 28 wives of martyrs and veterans of Shiraz participated in this study who were randomly assigned into control group (n=14) and experimental group (n=14). This study was approved by the Research Ethics Committee of Shiraz University of Medical Sciences and was conducted according to the Helsinki Declaration (19). In this study, Ryff Psychological well-being Questionnaire, Meaning of Life Questionnaire and Vitality Questionnaire were used to collect data. Positive psychology intervention protocol was performed in 10 sessions for 90 minutes in the experimental group. This protocol is based on a study by Seligman et al. (2006) (11). After practice in the experimental group, post-test measurements were performed again in both groups. In order to compare the internal group (pre-test and post-test) and research groups, paired sample t-test and independent sample t-test were used at the significance level of α = 0.05, respectively.
ResultsThe average age of participants in the control group was 41.57±9.96 years and this index for the experimental group was 44.21±10.28 years. The number of spouses of veterans and martyrs is equal in both groups. According to the paired sample t-test, there is no significant difference from pre-test to post-test in the control group in any of the indicators of psychological well-being, meaning of life and vitality (p ˃ 0.05). However, this difference in the experimental group in the overall score of mental well-being (p = 0.001, t = 6.034), self-acceptance (p = 0.007, t = 3.213), environmental dominance (p = 0.001, T = 4.323), positive relations with others (p = 0.001, t = 4.527), autonomy (p = 0.004, t = 3.513), presence of meaning (p = 0.041, There are t = 2.271), total score of meaning of life (p = 0.018, t = 2.652), and vitality (p = 0.017, t = 2.742). There was no difference in other variables (p ˃ 0.05). The results of independent sample t-test show that there is a significant difference in the overall score of psychological well-being (p = 0.001, t = 3.475). Moreover, among the subscales of the psychological well-being questionnaire, only self-acceptance was significant (p = 0.001, t = 3.677). Also the meaning of life (p = 0.047, t = 2.898) was significant. There was no difference in other variables (p ˃ 0.05).
ConclusionPositive intervention due to changes in the behavior, attitudes, beliefs and emotions of the wives of martyrs and veterans and enjoying them with characteristics such as being active and energetic, willingness to communicate with others, positive and having attitudes and perceptions Positive self and other people and controlling emotions helps to empower them (30). The result of such empowerment is the strengthening of positive emotions and greater success in life. It can be said that positive education activates positive emotions and prevents negative emotions that play a key role in reducing their mental well-being to replace positive emotions (31). In this intervention, the wives of martyrs and veterans learn to have a positive self-image instead of blaming themselves, to remember the past with satisfaction and hope for the future. These people can turn challenges into opportunities and use effective coping strategies to deal with negative thoughts and then accept positive thoughts instead, as well as to cope with problems more effective (33). Of note, Positive education leads to activities that take these people to a pleasant inner world and help them gain a sense of excitement, meaning in life, goal setting and motivation, and consequently it affects their well-being and mental health (34-35). As a result of such interventions, they tend to positive social aspects and feel more responsible for their behavioral and communication health in life. In general, the results of this study showed that education based on a positive psychology approach has an effect on well-being and the meaning of life but has no effect on vitality (37-38). Psychologists can use this intervention to increase mental well-being and, consequently, quality of life and increase mental health. Also, this intervention can be provided as a psychological package to the centers related to the families of martyrs and veterans so that the psychologists of these centers and counselors can use it. It should be noted that future studies should be conducted in qualitative or mixed methods to obtain more accurate information. Comparison of the effectiveness of this intervention with other interventions should be evaluated to determine its effectiveness compared to other interventions.
Keywords: Psychological well-being, meaning in life, vitality, positive psychology intervention, wives of martyrs, veterans -
زمینه و هدف :
کیفیت بالای زندگی کاری، از عوامل اساسی توانمندسازی منابع انسانی موردنیاز سیستم مراقبت بهداشتی شناخته شده است و بهبود رضایت شغلی کارکنان را نیز به دنبال دارد. پرستاران، عضو بسیار مهم سیستم مراقبت درمانی کشور محسوب می شوند؛ از این رو این مطالعه با هدف تعیین رابطه سرزندگی و احساس انسجام روانی با کیفیت زندگی کاری پرستاران با نقش واسطه ای خودتمایزیافتگی انجام گرفت.
مواد و روش ها:
روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه پرستاران زن بیمارستان امام رضا مشهد هستند که 155 پرستار به عنوان نمونه پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه های کیفیت زندگی کاری والتون (1999)، پرسش نامه خودتمایزیافتگی اسکورن و فرایدلندر (1999) و انسجام روانی آنتووسکی (1992) بهره گرفته شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار Amos وSPSS22 استفاده شد.
یافته ها :
نتایج نشان داد که سرزندگی به صورت مستقیم بر کیفیت زندگی کاری (0/48) و به صورت غیرمستقیم یعنی از طریق خودتمایزیافتگی بر کیفیت زندگی کاری (0/12) تاثیرگذار است (p>0.05) باید اضافه کرد، انسجام روانی به صورت مستقیم بر کیفیت زندگی کاری (0/07) تاثیرگذار نیست، همچنین به صورت غیرمستقیم یعنی از طریق خودتمایزیافتگی بر کیفیت زندگی کاری (0/02) تاثیرگذار نبود (p>0.05).
نتیجه گیری :
بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه سرزندگی با کیفیت زندگی کاری پرستاران، یک رابطه خطی ساده نیست و خودتمایزیافتگی می تواند رابطه سرزندگی با کیفیت زندگی کاری پرستاران را میانجی گری کند.
کلید واژگان: خود تمایزیافتگی, انسجام روانی, سرزندگی, کیفیت زندگی کاریIntroductionQuality of work life is one of the most important factors that empowers human resources in healthcare system. It also improves employee’s job satisfaction. Because nursing is an important component of health care systems of a country, this survey carried out to determine relationship between vitality and Sense of psychosocial coherence with nurses' quality of work life and the role of mediating self-differentiation.
Materials and MethodA descriptive correlational study design was used. The statistical population of this study included all female nurses of Imam Reza Hospital in Mashhad, that 155 nurses as samples of research was selected through simple random sampling. To measure the variables, Walton's quality of work life questionnaires (1999), Scorner & Friedlander self-discovery questionnaire (1999), and Antofsky's (1992) mental integrity questionnaire were used. Pearson correlation test and path analysis using Amos and SPSS22 software were used to analyze the data.
ResultsResults showed that vitality affect directly on quality of work life (0/48) and indirectly through the self-differentiation influenced on quality of work life (0/12); Should be added, psychosocial coherence not affect directly on quality of work life (-0/07) and indirectly through the self-differentiation did not affect on quality of work life (0/02).
ConclusionBased on the findings of this study, it can be concluded that the relationship between vitality with the quality of nurses' work life is not a simple linear relationship and self-differentiation can mediate relationship vitality with the quality of nurses' work life.
Keywords: self-differentiation, Psychosocial coherence, vitality, Quality of Work Life -
سرزندگی به عنوان تجربه درونی سرشار از انرژی معرفی شده که در این تجربه، افراد در خود احساس شور زندگی و روحیه می کنند. سرزندگی ذهنی عبارت از داشتن احساس مثبت زندگی و بانشاط بودن است. چنین حالتی در دوره سالمندی اهمیت فراوانی دارد. بنابراین هدف این پژوهش بررسی اثربخشی روان درمانگری مثبت نگر بر سرزندگی در سالمندان بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه سالمندان مراجع مراکز نگهداری روزانه سالمندان شهرستان الیگودرز در سال 1397 بودند که از میان آنها 30 سالمند به صورت هدفمند و بر اساس ملاک های ورود و خروج مطالعه انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس سرزندگی ذهنی رایان و فردریک بود. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی در جلسات روان درمانی مثبت نگر حضور یافتند، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره (آنکوا) در نرم افزار SPSS نسخه 25 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که روان درمانی مثبت نگر به طور معناداری باعث افزایش سرزندگی در سالمندان شده است. براساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود از روان درمانی مثبت نگر برای افزایش سرزندگی در سالمندان استفاده شود.
کلید واژگان: سالمندان, سرزندگی, روان درمانی مثبت نگرVitality is presented as an energy-filled inner experience in which people experience a sense of life and spirit within themselves. Subjective vitality refers to a positive feeling of aliveness and energy. This condition appears to be important in the elderly. Therefore, the aim of the present study was to study of the effectiveness of positive psychotherapy on vitality in the elderly. This was a quasi-experimental study with pretest-posttest and control group design. The statistical population included all the elderly referring to the day care centers for the elderly in Aligudarz, Iran in 2018, among whom 30 elderly were chosen using purposive sampling method along with inclusion and exclusion criteria and assigned randomly into two groups of experimental and control (each with 15 members). Research tool consisted of Rayan & Frederick’s subjective vitality scale. The experimental group participated in a group positive psychotherapy for eight 90-minute sessions, while the control group did not receive any intervention. Data were analyzed using the univariate analysis of covariance (ANCOVA) in SPSS-25. The results indicated that positive psychotherapy, significantly increased vitality in the elderly. Based on the results of this study, positive psychotherapy is suggested to be used in order to increase vitality in the elderly.
Keywords: elderly, Vitality, Positive Psychotherapy -
مقدمه
زنان مبتلا به بیماریهای قلبی عروقی با مشکلات فراوانی مواجه هستند و یکی از روشهای موثر در بهبود ویژگیهای آنها، آموزش ذهنآگاهی است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش ذهنآگاهی بر سرزندگی، بهزیستی روانشناختی و فشارخون زنان مبتلا به بیماریهای قلبی عروقی بود.
مواد و روشها:
این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زنان مبتلا به بیماریهای قلبی عروقی مراجعهکننده به بیمارستان قلب و عروق شهید رجایی تهران در سال 1398 بودند. نمونه پژوهش 40 نفر بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 70 دقیقهای، آموزش ذهنآگاهی دریافت کردند و گروه کنترل آموزشی ندید. دادهها با پرسشنامههای سرزندگی و بهزیستی روانشناختی و دستگاه فشارخون جمعآوری و با آزمونهای مجذور کای، t مستقل، آنالیز واریانس دوطرفه با اندازهگیریهای مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند.
یافتهها:
گروهها در مرحله پیشآزمون از نظر سرزندگی، بهزیستی روانشناختی و فشارخون تفاوت معنیداری نداشتند، اما در مراحل پسآزمون و پیگیری از نظر هر چهار متغیر تفاوت معنیدار بود (001/0>p). آموزش ذهنآگاهی باعث افزایش سرزندگی (015/0>p، 510/6=F)، بهزیستی روانشناختی (001/0>p، 893/12=F) و کاهش فشارخون سیستولیک (010/0>p، 258/7=F) و دیاستولیک (036/0>,p 751/4=F) گردید و نتایج درمان در مرحله پیگیری حفظ شد.
نتیجهگیری:
نتایج نشاندهنده اثربخشی آموزش ذهنآگاهی بر بهبود سرزندگی، بهزیستی روانشناختی و فشارخون بود. توصیه میگردد روانشناسان و درمانگران از آموزش ذهنآگاهی در کنار سایر روشهای درمانی برای بهبود سرزندگی، بهزیستی روانشناختی و فشارخون مبتلایان به بیماریهای قلبی عروقی استفاده نمایند.
کلید واژگان: ذهن آگاهی, سرزندگی, بهزیستی, فشارخون, بیماری های قلبی عروقیIntroductionWomen with cardiovascular diseases have many problems, and one of the effective methods in improving their conditions is mindfulness training. Therefore, the present research aims to determine the effectiveness of mindfulness training on vitality, psychological well-being, and blood pressure in women with cardiovascular diseases.
Materials and MethodsThis study was quasi-experimental with a pretest-posttest follow-up design with the control group. The research population consisted of women with cardiovascular diseases referred to Shahid Rajaie Hospital of Tehran in 2019. The research sample was 40 people selected by purposeful sampling method and randomly distributed into two groups. The experimental group received eight face-to-face 70-minutes sessions of mindfulness training, and the control group did not receive any training. Data were collected using questionnaires of vitality and psychological well-being, besides blood pressure device. They were then analyzed using a two-way analysis of variance with repeated measures, together with Chi-square, independent t, and Bonferroni post-hoc tests.
ResultsThe results showed no significant difference in terms of vitality, psychological well-being, and blood pressure (p>0.565) in the pretest; however, in the posttest and follow-up stages, there was a significant difference in terms of all variables (p < 0.001). This means that mindfulness training increased vitality (F=6.510, p < 0.015) and psychological well-being (F=12.893, p < 0.001) and decreased systolic (F=7.258, p < 0.010) and diastolic (F=4.751, p < 0.036) blood pressure in women with cardiovascular diseases, and the treatment results were maintained in the follow-up stage.
ConclusionThe results indicated the effectiveness of mindfulness training on vitality, psychological well-being, and blood pressure. Therefore, psychologists and therapists are advised to use mindfulness training, besides other educational and therapeutic methods, to improve the vitality, psychological well-being, and blood pressure in patients with cardiovascular diseases.
Keywords: Mindfulness, Vitality, Well-Being, blood pressure, Cardiovascular Diseases -
مقدمه
در حوزه ورزش یکی از رویکردهای نظری اشتیاق به فعالیت بدنی است که برای افزایش هیجانات مثبت در ورزش شناخته می شود. بررسی همبستگی اشتیاق به فعالیت بدنی و سرزندگی با لذت از اوقات فراغت ورزشی در کارکنان سازمان ورزش شهرداری تهران در سال 1398 انجام گرفت.
روش کاراین مطالعه به روش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمام کارکنان سازمان ورزش شهرداری تهران بود که نمونه آماری به دلیل محدود بودن جامعه به روش تمام شمار و 200 تن انتخاب شدند. در این مطالعه از "مقیاس اشتیاق" (Passion Scale)، "مقیاس سرزندگی ذهنی" (Subjective Vitality Scale)، " پرسشنامه لذت گرونینگن" (Groningen Enjoyment Questionnaire) استفاده شد. روایی صوری، شاخص روایی محتوا، همگرا و روایی سازه و پایایی (محاسبه ضریب آلفای کرونباخ) بررسی شد. داده ها با پرسشنامه جمع آوری شد. تحلیل داده ها از نرم افزار SmartPls 3.0 استفاده شد.
یافته هابین اشتیاق سازگار (P = 0/001, β = -0/57) و اشتیاق افراطی (P = 0/001, β = 0/57) با لذت از اوقات فراغت ورزشی به ترتیب همبستگی مثبت و منفی معناداری وجود داشت. اما بین سرزندگی (P = 0/338, β = -0/16) با لذت از اوقات فراغت ورزشی همبستگی معناداری وجود نداشت.
نتیجه گیریاشتیاق سازگار و اشتیاق افراطی با لذت از اوقات فراغت ورزشی به ترتیب همبستگی مثبت و منفی معناداری دارد. لذا پیشنهاد می شود مدیران سازمان ورزش شهرداری تهران جهت ایجاد اشتیاق در بین کارکنان جهت حضور در فعالیت بدنی در اوقات فراغت، برنامه های ورزشی را برای برخی از ایام هفته و به صورت همایش های خانوادگی مبادرت ورزند.
کلید واژگان: اشتیاق, سرزندگی, لذت, اوقات فراغت ورزشیIntroductionIn the field of sports, one of the theoretical approaches is the passion for physical activity, which is known to increase positive emotions in sports. The main purpose of this study was to determine the correlation of passion for physical activity and vitality with leisure time physical activity enjoyment in Tehran Municipality Sport Organization in 2019.
MethodsThis study was a descriptive-correlational study. The statistical population included all employees of the Tehran Municipality Sports Organization, and the statistical sample was selected by the all-round method and 200 people due to the limited population. The study used "Passion Scale", "Subjective Vitality Scale", and the “Groningen Enjoyment Questionnaire". Formal validity, content validity index, convergent and construct validity and reliability (Cronbach's alpha coefficient calculation) were examined. Data were collected with a questionnaire. Data analysis used SmartPls 3.0 .
ResultsThere was a positive and negative significant correlation between harmonious passion (P = 0.001, β = -0.57), obsessive passion (P = 0.001, β = 0.57) with leisure time physical activity enjoyment. But there was not significant correlation between vitality (P = 0.338, β = -0.16) with leisure time physical activity enjoyment.
ConclusionsCompatible enthusiasm and extreme enthusiasm with the enjoyment of sports leisure time have a significant positive and negative correlation, respectively. Therefore, it is suggested that the managers of the Tehran Municipality Sports Organization, in order to create enthusiasm among the employees to participate in physical activity in their free time, undertake sports programs for some days of the week and in the form of family conferences.
Keywords: Passion, Vitality, Enjoyment, Sport Leisure Time -
زمینه و هدف
سرزندگی محیط به عنوان معیاری اساسی جهت ارتقای حضور مثبت سالمندان در محیط های شهری تعریف می شود. این تحقیق با هدف شناخت عوامل موثر بر میزان سرزندگی محیط در فضاهای باز مجتمع های مسکونی از دیدگاه سالمندان در استان آذربایجان شرقی انجام شد.
روش بررسیتحقیق حاضر به روش کیفی انجام شد. داده ها از نتیجه مصاحبه عمیق اکتشافی با 24 نفر از سالمندان مجتمع مسکونی منتخب در شهر تبریز به دست آمد که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. محتوای مصاحبه ها به روش کدگذاری محوری باز و انتخابی تحلیل و در قالب درون مایه های اصلی و فرعی طبقه بندی شد.
یافته ها:
عوامل موثر بر سرزندگی محیط متجانس با گروه سالمندان، در قالب پانزده درون مایه اصلی پیکربندی فضا، تنوع کالبدی، هویت کالبدی، آسایش اقلیمی، محیط امن، راحتی، انعطاف پذیری، نگاهداشت فضا، خوانایی، مدیریت ارتباطات، تجمع پذیری، هویت اجتماعی، آرامش، امنیت روانی و تعامل ذهنی با محیط شناسایی گردید.
نتیجه گیری:
براساس یافته های این پژوهش، عوامل موثر بر سرزندگی فضاهای باز مجتمع های مسکونی از دیدگاه سالمندان در قالب چهار بعد اصلی کالبدی، کارکردی، اجتماعی و روانی شناسایی و تبیین گردید.
کلید واژگان: سرزندگی, سرزندگی محیط, سالمند, فضای باز, مجتمع مسکونی, تحقیق کیفیBackground & ObjectivesAs the aging population continues to grow, solutions to address the needs of and care for this population become increasingly essential. Numerous studies on shifting demographics reported that the ability to meet the challenge of an aging population and responding to its needs requires a better understanding of concepts, such as aging, frailty, and disability. The needs of the elderly are often associated with the concept of “aging in place.” A major aspect of “aging in place” is the quality of houses and their open area. The built environment can respond to the elderly’s needs and influence behaviors and create a vitality place for them. This research addressed the psychosocial needs of the aging population in open spaces; social environments to propose a model for living in open spaces in residential complexes, i.e., defined as the engagement and integration of the elderly residents in the community structure to experience an enhanced quality of life. The hypothesis is that, by linking the social and psychological needs of the aging groups to architectural principles and physical manifestations, a model for living in place is achieved; accordingly, the elderly experience vitality. The current study aimed to determine the factors influencing vitality in open spaces for the elderly.
MethodsThis study employed a qualitative content analysis method based on interviews. The selected elderly were interviewed for qualitative analysis purposes. Individuals who were living in the Aseman residential complex, in East Azerbaijan Province, in 2019–2020 (as the case study) were selected and interviewed. To select the study sample, the purposive sampling method was employed. Totally, 24 participants were recruited and interviewed concerning factors affecting vitality in open spaces. A semi–structured interview was conducted to identify the dimensions of vitality in the environment from the perspective of the elderly until saturation was reached. The researchers interviewed the research participants in open spaces at 10–12 AM and 6–9 PM. After coding the collected data, these approaches were investigated and presented in a diagram format.
ResultsEffective factors on the vitality of open areas in residential complexes for the elderly were classified into 15 main themes and 59 sub–themes. The main themes were as follows: space configuration, physical diversity, physical identity, climate comfort, safe environment, comfort, flexibility, space maintenance, legibility, communication management, accumulation, social identity, relaxation, mental security, and mental interaction with the environment. The sub–themes related to each main theme were classified as follows: space configuration: space form, space proportions, space layout, and spatial communication; physical diversity: diversity, responsiveness to activities, dynamism and attractiveness, cohesion, and beauty; physical identity: space configuration and ecology; climate comfort: temperature, humidity, light, and shade; safe environment: space dynamics, structural elements, and non–physical elements; comfort: design quality, complementary spaces, accessibility, and human scale; flexibility: variability, adaptability, and variation; space maintenance: the quality of space, equipment, and facilities; legibility: natural elements, sensory stimuli, guide elements, structural elements, signs, complexity, and permeability; communication management: relationships as well as direct and indirect social communication; accumulation: the desire to be in a natural place, opportunities to meet others, and presence; social identity: memories, social celebrations, a sense of participation, and the possibility of being active; relaxation: air quality, noise pollution, light quality, congestion, and nature; mental security: environmental risk (human, vehicles), a sense of control, privacy, and aristocracy to the place; mental interaction with environment: openness, creating motivation through developing favorable forms, visual perception, understanding the environment, and an environment for everyone.
ConclusionBased on the present research findings, 4 core dimensions were found to be correlated with lively open spaces in residential complexes from the elderly’s perspectives. These dimensions included physical, functional, social, and mental aspects. These dimensions were classified into 15 main themes and 59 sub–themes. Thus, vitality in open spaces is correlated with biopsychosocial issues, i.e., needed to be addressed to prevent abnormalities in the aging period.
Keywords: Vitality, Environmental vitality, Elderly, Open spaces, Residential complexes, Qualitative study -
شناسایی تفاوت های جنسیتی موجود در متغیرهایی مانند سرزندگی تحصیلی، شکفتگی و هویت تحصیلی می تواند نقش مهمی در آموزش های پیش روی دانشجویان داشته باشد. مطالعه حاضر از نوع علی مقایسه ای بود. پژوهش حاضر باهدف مقایسه سرزندگی تحصیلی، شکفتگی و ابعاد هویت تحصیلی در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه انجام گردید.جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در نیم سال اول سال تحصیلی 1398-1397 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای 200 دانشجو (100 دانشجوی دختر و 100 دانشجوی پسر) از میان جامعه آماری انتخاب گردید. ابزار گردآوری اطلاعات شامل، پرسش نامه های هویت تحصیلی، سرزندگی تحصیلی و شکفتگی بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و روش تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) با استفاده از نسخه 22 نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین دانشجویان دختر و پسر از لحاظ سرزندگی تحصیلی، شکفتگی و هویت تحصیلی موفق و دنباله رو تفاوت معنادار وجود دارد. در واقع دانشجویان دختر نسبت به دانشجویان پسر از سطح بالاتر سرزندگی تحصیلی، شکفتگی و هویت تحصیلی موفق و دنباله برخوردار بودند؛ بنابراین درنظر گرفتن تفاوت های جنسیتی در زمینه سرزندگی تحصیلی، شکفتگی و هویت تحصیلی می تواند دربردارنده اشارات کاربردی مهم و تاثیرگذاری در عملکرد تحصیلی دانشجویان باشد و ارتقاء سطح عملکرد تحصیلی آن ها را فراهم آورد.
کلید واژگان: سرزندگی, شکفتگی, هویت, دانشجویان پزشکی, کرمانشاهIdentifying gender differences in variables such as academic vitality, flourishing and academic identity can play an important role in student education. Hence, the purpose of this study was to compare academic vitality, flourishing and academic identity dimensions based on gender of students. The study was causal comparative study;and, the statistical population of this study was all students of Kermanshah University of Medical Sciences in in first semester in 2018-19 academic years; then, by using multistage random sampling, 200 students (100 female and 100 male students) were selected from the statistical population. Data collection had done by academic identity, academic vitality, flourishing questionnaires. Thereupon, data were analyzed using descriptive statistics and multivariate analysis of variance analysis (MANOVA), in addition, using SPSS version 22. The findings divulged that there was a significant difference between male and female students in terms of academic vitality, flourishing, and successful academic identity. In fact, female students in comparison to the opposite gender showed the higher levels of successful sequences in academic vitality, flourishing, and academic identity.Therefore, considering the gender differences in academic vitality, flourishing, and academic identity can include important and effective implications on academic performance of students and, moreover, enhance their academic performance.
Keywords: Vitality, Flourishing, Identity, Medical students, Kermanshah -
مقدمه
سر زندگی تحصیلی به عنوان یکی از مولفه های بهزیستی روانی در بسیاری از نظام های پژوهشی مطرح می باشد. پژوهش حاضربه مقایسه سرزندگی تحصیلی، کمک طلبی تحصیلی و اضطراب امتحان در دانش آموزان تیزهوش و عادی دوره اول متوسطه شهرستان خدابنده می پردازد.
روشبه منظور انجام پژوهش حاضر هماهنگی های مورد نیاز با اداره آموزش و پرورش شهرستان خدابنده بعمل آمد ودر زمان های مناسب ، پرسشنامه ها بین دانش آموزان توزیع گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ی دانش آموزان تیزهوش و عادی دوره اول متوسطه شهرستان خدابنده می باشدکه در سال تحصیلی97-96 مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از جدول مورگان 358 نفردانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد، بدین ترتیب که از میان فهرست مدارس عادی 6 مدرسه بصورت تصادفی انتخاب گردید . از میان این مدارس 14 کلاس انتخاب و تمامی دانش آموزان کلاس های انتخاب شده در آزمون شرکت داده شدند، از میان دو آموزشگاه تیز هوشان موجود در منطقه، از هر مدرسه بصورت تصافی 4کلاس انتخاب و با استفاده از جدول مورگان152نفر دانش آموزدر آزمون شرکت داده شدند و پرسشنامه های کمک طلبی تحصیلی، سرزندگی تحصیلی و اضطراب امتحان ساراسون در اختیار آنها قرار گرفت. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، به منظور تحلیل یافته های تحقیق با بهره گیری از آمار توصیفی، برای مقایسه توصیفی از میانگین وانحراف استاندارد استفاده شد.برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها نیز از آزمون تحلیل واریانس چند متغییری (MANOVA) بوسیله نرم افزار SPSS18 مورد استفاده قرار گرفت
یافته هاپژوهش حاضر نشان داد که پذیرش کمک طلبی تحصیلی در دانش آموزان تیز هوش بیشتر از دانش آموزان عادی است.
نتیجه گیریاین پژوهش نشان داد ، دانش آموزان مدارس عادی برای پذیرش کمک طلبی نیاز به آموزش دارند تا این مهارت را آموخته و از آن بهره مند شوند.لذا پیشنهاد می گرددآموزش های لازم به آنان داده شود.
کلید واژگان: سرزندگی, کمک طلبی, اضطراب امتحان, دانش آموزان عادی وتیزهوشIntroductionAcademic life is one of the components of psychological well-being in many research systems. This study compares academic vitality, academic achievement, and test anxiety in gifted and normal first-grade students in Khodabandeh.
MethodIn order to carry out the present research, the required coordination was made with the Khodabandeh Education Department and at the appropriate time, questionnaires were distributed among the students. The statistical population of the present study includes all gifted and ordinary first grade high school students in Khodabandeh city who were studying in the academic year 96-97. Using Morgan's table, 358 students were selected using multistage cluster random sampling, and 6 schools were randomly selected from the list of public schools. From these schools 14 classes were selected and all students of the selected classes took the test, from two sharpshooters in the region, 4 schools were randomly selected from each school and 152 students took the test using Morgan's table. Questionnaires for academic achievement, academic vitality and test anxiety of Sarason were provided to them. After collecting the questionnaires, in order to analyze the research findings using descriptive statistics, the mean and standard deviation were used for descriptive comparisons. Used
ResultsThe present study showed that acceptance of academic help in students with sharp intelligence is more than normal students.
ConclusionThis study showed that regular school students need to be trained in order to receive and benefit from this skill. Therefore, it is recommended to provide them with the necessary education.
Keywords: vitality, help seeking, test anxiety, normal, enthusiastic students -
هدف
این پژوهش با هدف تعیین تاثیر آموزش سبکزندگی ارتقاءدهنده سلامت بر سرزندگی، بهزیستی روان شناختی و فشار خون زنان مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی انجام شد.
زمینه. زنان مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی دارای مشکلات فراوانی در زمینه سلامت جسمی و روانی هستند و یکی از روشهای موثر در این زمینه روش آموزش سبکزندگی ارتقاءدهنده سلامت است.روش کارمطالعه حاضر از نوع نیمهتجربی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش، زنان مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی مراجعهکننده به مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی تهران در سال 1398 بودند. نمونه پژوهش 40 نفر بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی قرار گرفتند. گروه آزمون 8 جلسه 70 دقیقه ای (هفتهای یک جلسه) تحت آموزش سبکزندگی ارتقاءدهنده قرار گرفت و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفت. داده ها با پرسشنامههای سرزندگی و بهزیستی روان شناختی و دستگاه سنجش فشار خون جمعآوری و با آزمون های کایدو، تی مستقل، اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بون فرونی در نرمافزار SPSS نسخه 19 تحلیل شدند.
یافتههانتایج نشان داد که بین گروههای آزمون و کنترل در مرحله پیشآزمون از نظر سرزندگی، بهزیستی روان شناختی و فشار خون تفاوت معنیداری وجود نداشت، اما در مراحل پسآزمون و پیگیری، از نظر هر سه متغیر سرزندگی، بهزیستی روان شناختی و فشار خون، تفاوت معنیدار آماری بین دو گروه مشاهده شد. به عبارت دیگر، روش آموزش سبکزندگی ارتقاءدهنده سلامت باعث افزایش سرزندگی و بهزیستی روان شناختی و کاهش فشار خون زنان مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی شد و نتایج درمان در مرحله پیگیری حفظ شد.
نتیجهگیریروش آموزش سبکزندگی ارتقاءدهنده سلامت باعث بهبود سرزندگی، بهزیستی روان شناختی و فشار خون زنان مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی شد. توصیه میگردد درمانگران و متخصصان سلامت از روش آموزش سبکزندگی ارتقاءدهنده سلامت در کنار سایر روشهای آموزشی و درمانی برای بهبود ویژگیهای مرتبط با سلامت استفاده کنند.
کلید واژگان: بیماری های قلبی عروقی, سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت, سرزندگی, بهزیستی روان شناختی, فشار خونAimThis study aimed to determine the effect of health promoting lifestyle training on vitality, psychological well-being and blood pressure of women with cardiovascular disease.
BackgroundWomen with cardiovascular disease have many problems in physical and mental health and one of the effective methods in this field is health promoting lifestyle training method.
MethodThis was a quasi-experimental study with pretest-posttest and follow-up design with control group. The study population consisted of women with cardiovascular disease referred to Rajaie Cardiovascular Medical and Research Center in Tehran, Iran, in 2019. The sample consisted of 40 women who were selected by purposeful sampling method and randomly allocated into experimental and control group. The experimental group received eight 75-minute educational session (one session per week) on health promoting lifestyle and the control group placed on the waiting list for training. Data were collected using questionnaires vitality and psychological well-being and sphygmomanometer and were analyzed by Chi-square test, independent t-test, repeated measures and Bonferroni post-hoc test in SPSS Version 19.
Findings. In the pretest stage, there was no statically significant difference between the experimental and control group in terms of vitality, psychological well-being and blood pressure, but in the posttest and follow-up stages, there was found a statically significant difference in terms of all three variables of vitality, psychological well-being and blood pressure, meaning that health promoting lifestyle training method led to increase vitality and psychological well-being and decrease blood pressure of women with cardiovascular disease. This effect continued in follow-up stage.ConclusionThe method of health promoting lifestyle training led to improve the vitality, psychological well-being and blood pressure of women with cardiovascular disease. It is recommended that health care providers use health promoting lifestyle training method along with other educational and therapeutic modalities to improve the health-related components.
Keywords: Cardiovascular disease, Health promoting lifestyle, Vitality, Psychological well-being, Blood pressure -
مقدمهمهارت مثبت اندیشی یکی از مهمترین مهارت ها برای مقابله با چالش های تحصیلی و موفقیت دانش آموزان است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر سرزندگی تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و جهت گیری هدف-پیشرفت در دانش آموزان دختر با نشانگان افسردگی مقطع متوسطه دوم شهر ایذه می باشد.روش کاراین پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دارای نشانگان افسردگی مقطع متوسطه دوم شهر ایذه در سال 1396 بودند. که از میان آنان 22 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و با روش تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. داده ها با "پرسشنامه سرزندگی تحصیلی" (Educational Vitality Questionnaire)، "پرسشنامه اشتیاق تحصیلی" (Educational Enthusiasm Questionnaire) و "پرسشنامه جهت گیری هدف-پیشرفت" (Goal Orientation Questionnaire) جمع آوری شد. روایی ابزار به روش روایی محتوا و پاپایی ابزار به روش آلفای کرونباخ تایید شد. گروه آزمایش، آموزش مهارت های مثبت اندیشی را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. دادها با نرم افزار اس پی اس اس نسخه 23 تحلیل شد.یافته هامیانگین نمره پیش آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل به ترتیب سرزندگی تحصیلی (7/29،4/29)، اشتیاق تحصیلی (07/44،95/43)، اهداف تبحری (46/30،63/30)، عملکردگرا (52/33،29/33) و عملکردگریز (01/28،30/27) بود و تفاوت آماری معناداری نداشت. مقایسه میانگین نمرات پس آزمون در گروه های آزمایش و کنترلبه ترتیب سرزندگی تحصیلی (16/34،95/29)، اشتیاق تحصیلی (03/49،7/43)، اهداف تبحری (22/34،55/31)، عملکردگرا (28/37،74/32) و عملکردگریز (86/26،51/27) بود و تفاوت آماری معناداری داشت (001/0 > P).نتیجه گیریمداخله آموزش مهارت های مثبت اندیشی در دانش آموزان دختر با نشانگان افسردگی، سبب بهبود کارکردهای تحصیلی آن ها شد. لذا اجرای آموزش مهات های مثبت اندیشی توسط کارشناسان در جهت ارتقایشرایط تحصیلی دانش آموزان دختر با نشانگان افسردگی توصیه می شود.کلید واژگان: آموزش, مثبت اندیشی, تحصیل, سرزندگی, اشتیاق, جهت گیری هدفIntroductionPositive thinking skills are one of the most important skills to cope with academic challenges and students' success. The aim of this study was to determine the effectiveness of teaching positive thinking skills on academic buoyancy, academic engagement and goal orientation-progress in girl students with depression syndrome in Izeh city.MethodsThis research was a quasi-experimental design with pretest-posttest design with control group. The statistical population of this study included all girl students with depression syndrome in Izeh city in 2017. Twenty-two of them were selected through convenience sampling method and were divided into two experimental and control groups by simple random method. The data was collected using the “Educational Vitality Questionnaire”, “Educational Enthusiasm Questionnaire”, and “Goal Orientation Questionnaire”. The validity of the instruments was confirmed by content validity and their reliability by Cronbach's alpha method. The experimental group received positive thinking skills training in 8 sessions of 90 minutes. Data was analyzed with SPSS. 23.ResultsThe mean of pre-test scores in the experimental and control groups were respectively academic buoyancy (29.7, 29.4), academic engagement (44.07, 43.95), mastery goal orientation (30.46, 30.63), performance goal orientation (33.52, 33.29) and avoidance goal orientation (28.01, 27.30) in experimental, and there was no significant difference. The comparison of the mean post-test scores in the experimental and control groups were respectively academic buoyancy (34.16, 29.95), academic engagement (49.03, 43.7), mastery goal orientation (34.22, 31.55), performance goal orientation (37.28, 32.74) and avoidance goal orientation (26.86, 27.51) and there was a significant difference (P < 0.001).ConclusionsThe intervention of teaching positive thinking skills in girl students with depression syndrome improves their academic performance. Therefore, the implementation of positive thinking training by experts is recommended to improve the educational conditions of girl students with depression syndrome.Keywords: Teaching, Optimism, Academic, Vitality, Engagement, Organizational Goals
-
زمینه و هدفاضطراب حاملگی بهویژه در زنان نخستزا یکی از شایعترری مشرکلا روانشرناتتی دوران برارداری اسرت کره ممک است پیامدهای منفی به همراه داشته باشد. ایر مطالعره برا هرد تعیری رابطره حمایرت اجتمرایی، کیفیرت زنردگی و سرزندگی با اضطراب حاملگی زنان نخستزا انجام شد.
روش ومواددر ای مطالعه مقطعی همبستگی، 120 زن باردار نخستزای مراجعهکننده به مراکز بهداشرتی -درمران ی اهرواز برا روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از چهار پرسشنامه حمایت اجتمایی، کیفیت زندگی، سررزندگی و اضطراب حاملگی جمعآوری و با استفاده از نرم افزار 19-SPSS و آزمونهای همبستگی پیرسرون و رگرسریون چندگانره برا مرد همزمان تجزیه و تحلیل شدند.یافته هامیانگی )انحرا معیار (س زنان باردار نخستزای شرکت کننده در مطالعه) 4/ 1 (9/24 سا بود. همچنی میرانگی) انحرا معیار (حمایت اجتمایی، کیفیت زندگی و سرزندگی به ترتیب) 9/6 (2/37،) 6/13 (7/72 و) 2/6 (3/28 برود. اضرطراب حاملگی زنان نخستزا با افزایش حمایت اجتمایی، کیفیت زندگی، و سرزندگی کاهش پیدا کرد) 01/ 0نتیجه گیریمطالعه نشان داد افزایش حمایت اجتمایی، کیفیت زندگی و سرزندگی منجر بره کراهش اضرطراب حراملگی زنران نخستزا گردیدکلید واژگان: حمایت اجتماعی, کیفیت زندگی, سرزندگی, اضطراب حاملگی, زنان نخست زاBackground and ObjectiveAnxiety during pregnancy especially among primigravid women is one of the most common psychological problems during pregnancy, which may have negative consequences. The aim of this study was to determine the relationship between social support, quality of life, and vitality with pregnancy anxiety among primigravid women.Materials and MethodsIn this cross-sectional correlation study, 120 primigravid pregnant women referring to health-care centers of Ahvaz city were selected through convenience sampling method. Data were collected by using four questionnaires of social support, quality of life, vitality and pregnancy anxiety, and were analyzed by SPSS-19 by Pearson correlation tests and multiple regressions.ResultsThe mean (SD) age of primigravid women was 24.9 (1.4). The mean (SD) score of social support, quality of life and vitality was 37.2 (6.9), 72.7 (13.6), and 28.3 (62) respectively. Anxiety during pregnancy decreased with increased social support, quality of life and vitality: P<0.01. The predictor variables including social support, quality of life and vitality could predict 31.2% of anxiety during pregnancy among primigravid women: P<0.01.ConclusionHaving social support, higher quality of life and vitality are effective in reducing the anxiety during pregnancy among primigravid women.Keywords: Social Support, Quality of Life, Vitality, Pregnancy Anxiety, Primigravid Women. -
زمینه و اهداف
متغیرهای بسیاری در بهبود سرزندگی تحصیلی دانشجویان نقش دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی، خوش بینی تحصیلی و اشتیاق تحصیلی در پیش بینی سرزندگی تحصیلی دانشجویان پرستاری انجام شد.
روش بررسیاین مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز در سال تحصیلی 97-1396 بودند که از میان آنها 200 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با کمک پرسشنامه های راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی Wolters، خوش بینی تحصیلی Beard و همکاران، اشتیاق تحصیلی Fredricks و همکاران و سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده جمع آوری و با روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان تحلیل شدند.
یافته هایافته ها نشان داد راهبردهای یادگیری شناختی (269/0=r)، راهبردهای یادگیری فراشناختی (312/0=r)، خوش بینی تحصیلی (375/0=r) و اشتیاق تحصیلی (438/0=r) با سرزندگی تحصیلی دانشجویان پرستاری همبستگی مثبت و معنادار داشتند. همچنین متغیرهای راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی، خوش بینی تحصیلی و اشتیاق تحصیلی 7/40 درصد از تغییرات سرزندگی تحصیلی دانشجویان پرستاری را پیش بینی کردند که در این پیش بینی سهم اشتیاق تحصیلی بیشتر از سایر متغیرها بود (01/0>p).
نتیجه گیرینتایج حاکی از اهمیت متغیرهای راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی، خوش بینی تحصیلی و اشتیاق تحصیلی در پیش بینی سرزندگی تحصیلی دانشجویان پرستاری می باشند. بنابراین برای بهبود سرزندگی تحصیلی دانشجویان پرستاری می توان راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی، خوش بینی تحصیلی و اشتیاق تحصیلی آنان را افزایش داد.
کلید واژگان: راهبردهای یادگیری, شناختی و فراشناختی, خوش بینی, اشتیاق تحصیلی, سرزندگی, دانشجویان پرستاریIranian Bimonthly of Education Strategies In Medical Sciences, Volume:11 Issue: 2, 2018, PP 149 -154Background And AimsVery variables have a role in improve the academic vitality of students. Therefore, present research aimed to determine the role of cognitive and metacognitive learning strategies, academic optimism and academic engagement in predicting academic vitality of nursing students.
MethodsThis study was a cross-sectional from type of correlational. The research population were included all nursing students of Islamic Azad university of Ahvaz branch in 2017-18 academic years, that from them 200 people were selected by simple sampling method. Data collected by the questionnaires of Wolters cognitive and metacognitive learning strategies, Beard and et al academic optimism, Fredricks and et al academic engagement and HoseinChari and DehghaniZadeh academic vitality and analyzed by Pearson correlation and multiple regression with enter model methods.
ResultsThe findings showed cognitive learning strategies (r=0/269), metacognitive learning strategies (r=0/312), academic optimism (r=0/375) and academic engagement (r=0/438) had a positive and significant correlation with academic vitality of nursing students. Also, the variables of cognitive and metacognitive learning strategies, academic optimism and academic engagement predict 40/7 percent of variance of academic vitality of nursing students that in this prediction the share of academic engagement was higher than other variables (P
ConclusionsThe results indicated the importance of the variables of cognitive and metacognitive learning strategies, academic optimism and academic engagement in predicting the academic vitality of nursing students. Therefore, to improve the academic vitality of nursing students can increase their cognitive and metacognitive learning strategies, academic optimism and academic engagement.
Keywords: Learning strategies, Cognitive, metacognitive, Optimism, Academic engagement, Vitality, Nursing students -
مجله مراقبت پرستاری و مامایی ابن سینا، سال بیست و پنجم شماره 3 (پیاپی 58، مهر و آبان 1396)، صص 50 -61مقدمهسرزندگی به عنوان یکی از مولفه های بهزیستی ذهنی در بارداری کاهش پیدا می کند. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر تمرینات بدنی بر سرزندگی زنان نخست باردار مراجعه کننده به مرکز مراقبتهای پره ناتال فامنین همدان بوده است.روش کاردر مطالعه نیمه تجربی حاضر 100 زن نخست باردار مراجعه کننده به یک مرکز مراقبتهای پره ناتال در دو گروه 50 نفره آزمون و کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. قبل از مداخله، تمامی زنان دو گروه پرسشنامه های سرزندگی و مشخصات دموگرافیک را تکمیل کردند. برای زنان گروه آزمون8 جلسه کلاس با تاکید بر تمرینات بدنی و تن آرامی، هر دو هفته یکبار به مدت یکساعت و نیم برگزار گردید و از آنها خواسته شد تا تمرینات را در منزل انجام دهند. گروه کنترل نیز مراقبتهای روتین درمانگاه پره ناتال رادریافت می کردند. پس از پایان جلسات، پرسشنامه ها مجددا« توسط هر دو گروه آزمون و کنترل تکمیل گردید و داده ها قبل و بعد از مداخله و نیز بین دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت.یافته هامیانگین نمرات سرزندگی زنان نخست باردار در گروه آزمون، بعد از انجام تمرینات بدنی بطور معناداری افزایش یافت(از31/7±58/33 به 55/4±32/38)، در حالیکه سرزندگی زنان گروه کنترل کاهش پیدا کرده(از71/7±32/36 به 30/7±96/27)و تفاوت معناداری با قبل از مداخله نشان داد(05/0>P).
نتیجه نهایی: مطالعه حاضر اهمیت انجام تمرینات بدنی به عنوان یک مداخله بهداشتی آسان و در دسترس را که می تواند به افزایش سرزندگی زنان نخست باردار منجر شوند، مورد تایید قرار داد.کلید واژگان: بارداری, سرزندگی, تن آرامیBackgroundVitality, as one of the components of well-being, decreases during pregnancy. This study investigate the effect of relaxation exercises on vitality of primigravida women in Hamadan, Iran.MethodsThe present quasi-experimental study was conducted on 100 primigravida women referring to a prenatal care center. Before the intervention, all the pregnant women completed the vitality and demographic characteristics questionnaires. The pregnant women of the intervention group participated in 8 sessions every two weeks with an emphasis on physical and relaxation exercises, while, the control group received the routine care of the prenatal clinic. By the end of the sessions, the questionnaires were recompleted by both intervention and control groups and compared inter and intra two groups.ResultsThe mean score of vitality of the women in the intervention group was 31/7±58/33 before intervention which has reached 55/4±32/38 after intervention, indicating a significant difference (pConclusionThe present study documented the importance of the relaxation exercises as a simple and available health intervention, which could lead to the increased vitality in pregnant women.Keywords: Pregnancy, Vitality, Relaxation -
زمینه و هدفاین پژوهش به بررسی تاثیرآموزش گروهی سبک زندگی ارتقادهنده سلامت، بر سرزندگی، لذت و سازگاری اجتماعی زنان مبتلا به دیابت نوع 2 در شهر اصفهان در سال 1393 پرداخته است.روش بررسیپژوهش از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. ابزارهای مورد استفاده مقیاس سرزندگی دسی و ریان، مقیاس لذت اسنیت همیلتون و سازگاری بل بودند. برای اجرای گروه آزمایش تحت مداخله آموزش گروهی سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت که بر اساس نظریه سبک زندگی ارتقادهنده سلامت والکرواکر در 6 بعد جسمانی و روانی تدوین گردیده بود به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله را دریافت نکردند.یافته هانتایج پس آزمون با روش تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که اجرای مداخله آموزشی سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در مقایسه با گروه کنترل منجر به افزایش معنادار سرزندگی، لذت و سازگاری اجتماعی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شد(0/001 >p).نتیجه گیریاین پژوهش نشان داد که آموزش سبک زندگی ارتقاء دهنده ی سلامت موجب افزایش سرزندگی، لذت و سازگاری اجتماعی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2بود.کلید واژگان: سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت, سرزندگی, لذت, سازگاری اجتماعی, دیابت نوع 2Background And ObjectiveThis study aims to evaluate the effectiveness of health promoting lifestyle group training on vitality, pleasure and social adjustment among women with type-2 diabetes in Esfahan city in 2014.
Subjects andMethodsThis was a quasi-experimental study with pretest experimental and control groups. . Deci and Ryan Vitality Scale, Hamilton Pleasure Scale Asnyt and compatibility Bell were used in this work. For the implementation on the experimental group, lifestyle intervention group training health promotion On lifestyle and Walker 6-health promotion theory in physical and mental health 8 sessions 90 min as were the control group received no intervention. The test and multivariate analysis of covariance revealed that educational intervention promote the healthy lifestyle.ResultsResults showed implementation of significant increase in vitality, pleasure and social adjustment in women with type 2 diabetes (pConclusionsThis study emphasizes the role of health promoting lifestyle in improving and control of type II diabetes and increases vitality, pleasure and social adjustment in these patients.Keywords: health promoting lifestyle_vitality_pleasure_social adjustment_type 2 diabetes
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.