به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

رسول یاعلی

  • زهرا گلزاری، فرهاد قدیری*، رسول یاعلی، حمید الله حسنلویی، بهنام جبه داری
    زمینه و هدف

    خستگی در بیماری مولتیپل اسکلروزیس به عنوان بیماری مزمن خودایمن و التهابی بسیار شایع است. تحقیق حاضر باهدف تعیین اثر خستگی ناشی از تمرین بدنی، به منزله ناتوان کننده ترین علامت در بیماران مولتیپل اسکلروزیس، بر کنترل قامت این افراد انجام شد.

    روش بررسی

    روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری را بیماران ام اس شهر تهران تشکیل دادند. نمونه های آماری از بین افراد داوطلب واجد شرایط به صورت هدفمند در دو گروه افراد سالم (بیست نفر) و بیماران ام اس (هجده نفر) وارد مطالعه شدند. شاخص های نوسانات قدامی خلفی و نوسانات داخلی خارجی و محدوده نوسان بااستفاده از دستگاه صفحه نیروی کیستلر به منظور ارزیابی کنترل قامت در دو مرحله قبل و بعد از خستگی ناشی از تمرین بدنی به دست آمد. به منظور ایجاد خستگی از پروتکل خستگی تعدیل شده بروس روی تردمیل اسپرک استفاده شد. آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره برای مقایسه اثر خستگی بر شاخص های نوسان و جابه جایی داخلی خارجی و جابه جایی قدامی خلفی مرکز فشار در دو گروه بیماران ام اس و افراد سالم در سطح معناداری 0٫05 به کار رفت. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 28 انجام شد.

    یافته ها

    تفاوت معناداری بین جابه جایی مرکز فشار درجهت های قدامی خلفی و داخلی خارجی (0٫001>p) و همچنین در محدوده نوسان (0٫003=p) بین دو گروه گواه و مولتیپل اسکلروزیس وجود داشت.

    نتیجه گیری

    تکلیف حرکتی خسته کننده بر کنترل قامتی افراد مبتلا به ام اس تاثیر منفی دارد و به نظر می رسد خستگی ناشی از تمرین بدنی منجربه افزایش جابه جایی مرکز فشار در بیماران ام اس درمقایسه با افراد سالم می شود.

    کلید واژگان: تعادل قامت, مولتیپل اسکلروزیس, خستگی عضلانی, تمرین
    Zahra Golzari, Farhad Ghadiri*, Rasool Yaali, Hamidollah Hassanlouei, Behnam Jabedari
    Background & Objectives

    Multiple sclerosis (MS) is a chronic neurological disorder that commonly affects individuals over the age of 20 and can impair motor control, including walking and balance disorders. Fatigue is a significant symptom among MS patients that can harm their quality of life and ability to perform daily activities. Regarding the deficiencies of posture control and the effect of fatigue on the quality of life of MS patients, the impact of fatigue caused by physical exercise on the posture control of these patients is worthy of consideration. So, this study aimed to investigate how physical exercise–induced fatigue affects MS patient's postural control.

    Methods

    This quasi–experimental study followed a pretest–posttest design with a control group. The statistical population comprised MS patients in Tehran City, Iran. The samples from among qualified volunteers were purposefully included in the study and were divided into control (20 people) and MS patients (18 people). The study's inclusion criteria for the study patients were as follows: individuals must have a confirmed diagnosis of MS by a qualified neurologist and fall within the age range of 20 to 50 years. Additionally, participants must have an Expanded Disability Status Scale score below 4.5, be able to stand for at least 30 seconds and walk independently for a minimum of 10 meters without the assistance of any devices. They should also be free of any cardiovascular or musculoskeletal disorders, not currently taking any medication that affects balance or fatigue, and without vision, hearing, or mental impairment. Lastly, they must possess the ability to perform active muscle contraction. The exclusion criterion was non–participation and lack of cooperation during the sessions. The indices of anteroposterior and mediolateral sway and sway area were obtained using the Kistler force ‎plate device to evaluate postural control in two stages: before and after fatigue due to physical exercise.‎ The Bruce modified fatigue protocol was used on a Sportec ‎treadmill to induce fatigue. The data analysis used descriptive statistical indicators such as mean and standard ‎deviation. In the inferential statistic, we conducted a multivariate analysis of the covariance test to ‎compare the effect of fatigue on the sway indices, anteroposterior, and mediolateral of the center of pressure (COP) in two groups: patients with MS and control. ‎The data were analyzed using SPSS software version 28, and the significance level of the tests was considered 0.05.

    Results

    The results of this study showed significant differences between the control and MS patients in the displacement of COP in the anteroposterior and mediolateral directions (p<0.001) and also in the sway area (p=0.003).

    Conclusion

    Based on the study results, a tiring movement task harms the postural control of people with MS, and it seems that fatigue caused by physical exercise leads to an increase in the displacement of the COP in MS patients compared to healthy people.

    Keywords: Postural Balance, Multiple Sclerosis, Muscle Fatigue, Exercise
  • معصومه قربانی*، عباس بهرام، فرهاد قدیری، رسول یاعلی
    مقدمه

    آموزش غیرخطی رویکردی اکتشافی برای آموزش و یادگیری تربیت بدنی است که می تواند به طور بالقوه برای کمک به کسب شایستگی ها موثر باشد. انگیزش درونی نیز به عنوان یک کارکرد از نیازهای روانشناختی، از اهداف مهم برای هر برنامه ای در جهت توسعه مهارت و خبرگی باید در نظر گرفته شود. در نتیجه هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش خطی و غیرخطی بر عملکرد پرتاب و انگیزش درونی کودکان بود.

     روش شناسی: 

    جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دختر 7/0±2/8 ساله دبستان های واقع در شهرستان بابلسر بودند. از بین این دبستان ها دو مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شدند. هر مدرسه دارای 2 کلاس در مقطع دوم دبستان بود. تعداد دانش آموزان در مدرسه الف (20 و 22) و در مدرسه ب (25 و 23) بود که به صورت تصادفی یک کلاس از هر مدرسه برای آموزش خطی و کلاس دیگر برای آموزش غیرخطی مشخص شد و به مدت 6 هفته، هفته ای 2 بار در برنامه مداخله ای برای آموزش مهارت های حرکتی دستکاری پرتاب از بالای شانه، شرکت کردند. 4 دانش آموز از هر کلاس برای مشارکت در سه جلسه مصاحبه انتخاب شدند. ابزار گرد آوری اطلاعات شامل  آزمون دقت پرتاب از بالای شانه، پرسشنامه انگیزش درونی دسی و رایان (2008) و مصاحبه بود. برای تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل واریانس مختلط و تحلیل مقایسه ای پایدار استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد در مهارت دقت پرتاب تفاوت معنی داری بین دو گروه آموزش خطی و غیرخطی وجود داشت (01/0>p) و کودکان برخوردار از آموزش غیرخطی نسبت به کودکان برخودار از آموزش خطی از سطح عملکرد بالاتری در مهارت حرکتی پرتاب از بالای شانه برخودار بودند. یافته های مربوط به پرسشنامه نیز نشان دادند بین دو گروه آموزش خطی و غیرخطی در انگیزش درونی کودکان اختلاف معناداری وجود داشت و به نفع کودکان برخوردار از آموزش غیر خطی بوده است. همچنین مصاحبه های دانش آموزان و معلمان نشان دادند که رویکرد آموزش غیرخطی محیط یادگیری را به وجود می آورد که به کسب شایستگی ادراک شده، خودپیروی و تعلق پذیری کمک می کند؛ به این ترتیب، به طور بالقوه باعث افزایش انگیزش درونی و لذت بردن در طول تمرین می شود.

    نتیجه گیری

    توصیه می شود معلمان و مربیان با به کارگیری رویکرد جدید آموزش غیرخطی به آموزش کارآمدتر مهارت ها همراه با ایجاد رفتارهای انگیزشی بیشتر کودکان در محیط های آموزشی کمک کنند.

    کلید واژگان: آموزش غیرخطی, انگیزش درونی, مهارت های حرکتی بنیادی, دستکاری قیود, کودکان
    Masomeh Ghorbani Marzoni *, Abbas Bahram, Farhad Ghadiri, Rasool Yaali
    Background & purpose

    Nonlinear Pedagogy is an exploratory approach to teaching and learning Physical Education that can be potentially effective to help children acquire competencies. Intrinsic motivation a function of psychological needs should also be considered as an important goal for any program to develop skills and expertise. Therefore, the purpose of this study was to compare effectiveness linear and nonlinear pedagogy on intrinsic motivation of children.

    Methodology

    The statistical population of this study included all girl children of 8/2±0/7 years old primary schools located in Babolsar city. Two schools were randomly selected from these schools. Each school had 2 classes in the second grade of primary school. The number of students was at school A(20,22) and at school B(23,25) that was randomly found a class from each school to linear pedagogy and another class to nonlinear pedagogy and they participated in an interventional program for 6 weeks, twice a week to training manipulation motor skills. Four students were selected from each class to participate in three interviews sessions. Data collection tools were Deci & Ryan's intrinsic motivation questionnaire (2008) and the interview. To analyze the research data was used Mix-ANOVA analysis test and a stable comparative analysis.

    Results

    Findings of the questionnaire showed that there is a significant difference between the two groups of linear and nonlinear pedagogy in the Intensive motivation of the children and children with the nonlinear pedagogy had higher intensive motivation than linear pedagogy. Also students and teachers interviews showed that the nonlinear Pedagogy approach created a learning environment that facilitated perceived competence, autonomy, and relatedness, thus potentially enhancing intrinsic motivation and enjoyment during practice.

    Conclusion

    It is recommended teachers and educators by using new nonlinear pedagogy approach, Helping to education of skills along with creating more motivational behaviors for children in educational settings.

    Keywords: Nonlinear Pedagogy, Intrinsic Motivation, Fundamental Motor Skills, Manipulation Of Constraints, Children
  • سارا افتاده*، رسول یاعلی، فرهاد قدیری

    هدف تحقیق، بررسی تاثیر تمرین بینایی و مهارتی بر مهارت های بینایی و عملکرد، یادداری و انتقال سرویس کوتاه بک هند بدمینتون بود. 20 دانشجوی دختر به صورت تصادفی به دو گروه 10 نفری ترکیبی و مهارتی تقسیم شدند. گروه ها باتوجه به نوع تمریناتشان، تمرینات بینایی و مهارتی سرویس را 6 هفته انجام دادند. قبل و بعد از تمرین، آزمون های بینایی و عملکرد، یادداری و انتقال سرویس کوتاه بک هند گرفته شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های t و تحلیل واریانس مختلط با سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که گروه ها در مهارت های بینایی تفاوت معنی دار داشتند. گروه ترکیبی در عملکرد، یادداری و انتقال سرویس پیشرفت معنی داری داشتند. همچنین بررسی تاثیر تعاملی زمان و نوع تمرینات نشان داد که گروه ترکیبی نسبت به گروه مهارتی پیشرفت بیشتری داشتند. نتایج این تحقیق، اثرات ترکیبی بینایی و ورزشی را بیشتر از تمرینات جداگانه بینایی و ورزشی نشان می دهد و باتوجه به نتایج تحقیق پیشنهاد می شود که تمرینات بینایی به عنوان تمرین مکمل در برنامه تمرین های ورزشی رشته بدمینتون گنجانده شود.

    کلید واژگان: تمرین بینایی, سرویس کوتاه بدمینتون, یادگیری حرکتی, انتقال
    Sara Oftadeh*, Rasoul Yaali, Farhad Ghadiri

    The purpose of the research was to investigate the effect of visual and skill training on visual and performance skills, retention and transfer of Badminton backhand short service. 20 female students were randomly divided into two groups of 10 combined and skill. Depending on their type of training, the groups performed visual and skill training for 6 weeks. Before and after training, visual and performance tests, retention and transfer of backhand short service were done by the participants. For data analysis, t-test and mixed ANOVA analysis were used with a significant level of 0.05. The data analysis indicated that there was a significant difference between groups in visual skills. The combined group had a significant improvement in performance, retention, and transfer of the service. Also, checking the interactive effect of time and type of training showed that the combined group was more advanced than the skill group. The results of this study show the combined effects of vision and sports more than the individual training of vision and sports, and according to the results of the study, it is suggested that visual training is included as a supplementary training program in the Badminton field exercise.

    Keywords: Vision Training, Badminton Short Serve, Motor Learning, Transfer
  • مریم داودی، رسول یاعلی*، فرهاد قدیری، عباس بهرام
    هدف
    یافتن بهترین شیوه آموزشی مسئله ای است که امروزه توجه محققین علوم رفتاری را به خود جلب کرده است. در راستای این بحث هدف این مطالعه بررسی تاثیر تاثیر روش آموزش خطی و TGFU بر تبحر حرکتی و شایستگی حرکتی ادراک شده کودکان در بازی های فوتسال بود.
    روش ها
    جامعه آماری این مطالعه همه کودکان 9-12 سال شهر اهواز بودند (میانگین سن= 7/10 و انحراف استاندارد=41/1). شرکت کنندگان شامل 40 پسر بودند که به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. آنها به مدت دو ماه (16 جلسه یک و نیم ساعته) تمرینات فوتسال را در گروه های خطی (20 نفر) و TGFU (20 نفر) انجام دادند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه های انگیزش درونی برای ارزیابی شایستگی حرکتی ادراک شده و آزمون برونینکس اوزرتسکی برای ارزیابی تبحر حرکتی بودند. داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و نرم افزار آماری SPSS نسخه 20 تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج آزمون تی مستقل نشان داد تبحر حرکتی (تی (1،38) = 52 /3-، پی= 00/0) و شایستگی حرکتی ادراک شده (تی (1،38) = 44 /2-، پی= 02/0) گروه آموزش برای درک به طور معنی داری بیشتر از گروه خطی هست.
    نتیجه گیری
    این مطالعه موثر بودن روش آموزش مرتبط با بازی نسبت به روش خطی را نمایان کرده است که می تواند در مدارس و مهدکودک ها کاربرد داشته باشد.
    کلید واژگان: تبحر حرکتی, شایستگی حرکتی ادراک شده, آموزش بازی برای درک, روش خطی
    Maryam Davoodi, Rasoul Yaali *, Farhad Ghadiri, Abbas Bahram
    Purpose
    Finding the best teaching method is a current issue of interest to behavioural scientists. This study aims to investigate the effect of teaching games for understanding (TGFU) and linearity on motor proficiency and perceived motor competence in futsal games.
    Methods
    The study's population included children aged 9-12 years in Ahvaz (Mean age = 10.7, SD = 1.41). Two groups of subjects (20 participants in each group) engaged in futsal skill training using Teaching Games for Understanding (TGFU) and linear methods. Perceived motor competence was evaluated using the Intrinsic Motivation Questionnaire, and actual motor competence was assessed with the Bruininks-Oseretsky test. The training sessions lasted for two months, with 16 sessions, each lasting one and a half hours. Data were analyzed using an independent t-test in SPSS version 20 statistical software.
    Results
    The results of an independent t-test revealed significant differences in motor proficiency (t(1.38) = -3.52, p = 0.00) and perceived motor competence (t (1.38) = -2.44, p = 0.02) between the TGFU and linear groups, with TGFU showing higher effectiveness.
    Conclusion
    The study's findings demonstrate the effectiveness of teaching games for understanding (TGFU) methods over linear methods, which can be implemented in schools and kindergartens.
    Keywords: Motor Proficiency, Perceived Motor Competence, TGFU, Linear Method
  • معصومه علی اصغری تویه*، فرهاد قدیری، سعید ارشم، رسول یاعلی
    مقدمه و هدف

    مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیرپذیری تمرین بر رفتار خیرگی و عملکرد در موقعیت تحت فشار، مبتنی بر استحکام ذهنی می باشد. روش شناسی: بدین منظور از جامعه 16 نفره دروازه بانان لیگ هاکی تعداد 6 نفر واجد شرایط این پژوهش شدند. تحقیق شامل پیش آزمون، مداخله، پس آزمون و موقعیت تحت فشار بود. شرکت کنندگان در مراجل آزمون اقدام به دریافت 25 ضربه درگ فلیک هاکی از فاصله 9 متری نمودند. مداخله در سه روز متوالی(9 بلوک 40 کوششی که در مجموع 25 کوشش بود) انجام شد. شرکت کنندگان، پس از دریافت بازخورد ویدئویی از وضعیت چشم آرام خودشان و مقایسه همزمان آن با چشم آرام دروازه بان نخبه وارد زمین بازی می شدند و به تمرین دریافت ضربات با توجه به دستورالعمل های داده شده می پرداختند. داده ها به صورت تحلیل واریانس مرکب 3 (زمان اندازه گیری) × 2 (سطح استحکام ذهنی) برای بررسی مداخله بر رفتار خیرگی و عملکرد و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که تمرین چشم آرام بر رفتار خیرگی و بهبود عملکرد هم در موقعیت عادی و هم در موقعیت تحت فشار تاثیر مثبتی داشته است ولی در بررسی های بین گروهی (استحکام ذهنی بالا و پایین) تفاوت معنی داری مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق می توان اذعان داشت که تمرین بر رفتار خیرگی تاثیرگذار است و بهبود رفتار خیرگی منجر به عملکرد بهتر در شرایط عادی و تحت فشار می شود. استحکام ذهنی بالاتر بر عملکرد تاثیرگذار است و فردی که از استحکام ذهنی بالایی برخوردار است، تلاش می کند تا برای رسیدن به هدف، مسیر را به بهترین شکل تحت هر شرایطی طی کند. بنابراین ممکن است رفتار خیرگی بهینه، تحت تاثیر استحکام ذهنی بالا باشد و این نیازمند تحقیقات بیشتر است.

    کلید واژگان: هاکی, استحکام ذهنی, دروازه بان, موقعیت تحت فشار, رفتار خیرگی
    Masoumeh Aliasghari Toyeh *, Farhad Ghadiri, Saeed Arsham, Rasoul Yaali

    Introduction and goal: The present of this study was to determine the effectiveness of training on gaze behavior and performance in pressure situation, based on mental toughness.

    Methodology

    For this purpose, 6 out of 16 hockey goalkeepers were selected. The research consisted of pre-test, intervention, post-test, and pressure situation. Participants in the test phase received 25 hockey drag flick from a distance of 9 meters. The intervention was performed for three consecutive days (9 blocks of 40 attempts, 25 in total). Participants entered the playing field after receiving video feedback on their quiet eye status and comparing it with the quiet eye of the elite goalkeeper and practiced kicking according to the instructions given. The mobile eye tracking device was used to investigate the gaze behavior. Performance was recorded by checklists and a GoPro camera. Data were analyzed using compound variance analysis 3 (measurement time) × 2 (mental toughness level) to evaluate intervention on gaze behavior and performance and Bonferroni post hoc test.

    Findings

    The results showed that quiet eye training had a positive effect on gaze behavior and performance improvement in both normal and pressure situation. But there was no significant difference between the groups (high and low mental toughness).

    Conclusion

    According to the results of this study, it can be concluded that exercise affects the gaze behaviors and improved gaze behavior results in better performance under normal and pressure conditions. Higher mental toughness affects performance and the person with the highest mental toughness struggles to reach the goal, the best way to travel under any circumstances. Therefore, optimum gaze behavior may be influenced by high mental toughness, and this requires further research.

    Keywords: Hockey, Mental Toughness, Goalkeeper, Pressure Situation, Gaze Behavior
  • امید محمدیان*، عباس بهرام، فرهاد قدیری، رسول یاعلی، زهره مظاهری تیرانی
    مقدمه و اهداف

     مطالعات نشان داده اند قیود فردی مانند بهره هوشی بر تاثیرپذیری رشد حرکتی از مداخلات حرکتی تاثیر مثبت دارد، اما تاثیر ژن به عنوان قید در این زمینه مورد بررسی قرار نگرفته است. بنابراین هدف مطالعه حاضر مقایسه تاثیر ژنوتیپ های ACE بر اثربخشی مداخلات حرکتی اسپارک در رشد مهارت های حرکتی درشت بود. 

    مواد و روش ها

     جامعه آماری شامل کلیه کودکان پسر 6 الی 8 ساله (1/45±7/4) منطقه 4 شهر تهران بود که 50 نفر از آنان به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری آزمون اولریخ و استخراج DNA از بزاق بود. پس از تعیین ژنوتیپ های II (11 نفر)، ID (25 نفر)، DD (14 نفر) پیش آزمون از آزمودنی ها گرفته شد. سپس گروه ها 8 هفته در 24 جلسه آموزشی مداخلات حرکتی اسپارک را تمرین کردند و در نهایت پس آزمون گرفته شد و داده ها با نرم افزار SPSS و به روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند.

    یافته ها

     نتایج نشان داد اثر ژنوتیپ های متفاوت ACE، در اثربخشی برنامه حرکتی اسپارک بر عملکرد مهارت های جابه جایی (0/005=P)، معنادار است، اما بر عملکرد مهارت های توپی (0/14=P)، معنادار نیست. در این راستا کودکان دارای ژنوتیپ های DD نسبت به ژنوتیپ II پیشرفت بیشتری در اجرای مهارت های حرکتی جابه جایی داشتند. 

    نتیجه گیری

     این نتایج مدل نیوول را از این جهت که قید فرد به عنوان یکی از قیود می تواند بر یادگیری و رشد تاثیر گذار باشد تایید می کند. به این صورت که ژن ACE به عنوان یک قید فردی، نقش مهمی در ارتقای مهارت حرکتی جابه جایی کودکان ناشی از اجرای برنامه مداخله حرکتی دارد.

    کلید واژگان: ژنوتیپ ACE, مداخلات حرکتی اسپارک, مهارت حرکتی جابه جایی, مهارت حرکتی توپی
    Omid Mohammadian *, Abbas Bahram, Farhad Ghadiri, Rasool Yaali, Zohre Mazaheri Tayarani
    Background and Aims

     Studies have shown that individual constraints such as IQ positively affect the efficacy of motor development interventions, but the role of genes in this field has not been studied so far. Therefore, the present study aims to assess the effect of ACE genotypes on the effectiveness of the Sports, Play, and Active Recreation for Kids (SPARK) program in developing fundamental movement skills.

    Methods

     The study population consists all boys aged 6-8 years (Mean age: 7.4±1.45 years) in Tehran (district 4), Iran, of whom 50 were selected as samples by a simple random sampling method. The instrument was Ulrich’s gross motor development test III. The DNA extraction was also done from the saliva of participants. After determining genotypes II (n=11), ID (n=25), DD (n=14), pre-test assessment was conducted. Then, the groups received the SPARK motor intervention for 8 weeks at 24 sessions. Finally, post-test assessment was performed, and the collected data were analyzed in SPSS software using analysis of covariance.

    Results

     The effect of different ACE genotypes on the effectiveness of the SPARK program on children’s locomotor skills was significant (P=0.005), but it was not significant regarding ball skills (P=0.14). Children with genotype DD showed more improvement in locomotor skills than those with genotype II. 

    Conclusion

     Our results support Newell’s theory that individual constraints play a role in learning and development. In this study, the ACE gene, as an individual constraint, has an effective role in the effectiveness of the SPARK program in improving locomotor skills in children.

    Keywords: ACE Gene, SPARK Program, Locomotor Skills, Ball Skills
  • ساناز حسینی، رسول یاعلی*، گلناز فائزی، سارا افتاده

    یکی از سوالات اساسی در علم حرکت نظری و کاربردی، توان بخشی و ورزش این است که چگونه فرایند اکتساب و یادگیری مهارت های حرکتی جدید را می توان افزایش داد. یادگیری افتراقی به منظور یادگیری، بدون تکرار حرکت و بدون اصلاحات در طول فرایند اکتساب مهارت رخ می دهد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر تمرین یادگیری افتراقی و تداخل ضمنی بر یادداری و انتقال سرویس کوتاه بک هند بدمینتون بود. پیش از اجرای پروتکل از همه ی مشارکت کنندگان پیش آزمون گرفته شد. سپس هر گروه مطابق با نوع تمرین خود، 8 جلسه به تمرین پرداخت. یک روز بعد از اتمام پروتکل تمرین، از همه ی مشارکت کنندگان آزمون یادداری و انتقال به عمل آمد. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که بین گروه های یادگیری افتراقی و تداخل ضمنی در آزمون یادداری و انتقال تفاوت معنادار وجود دارد (p= 0.00). در حقیقت، نتایج تحقیق اثربخشی یادگیری افتراقی را بر یادداری و انتقال سرویس بکهند بدمینتون نشان می دهد. بر اساس نتایج به دست آمده می توان اظهار داشت که رویکرد یادگیری افتراقی برای یادگیری مهارت مفید است و می توان با ایجاد نوسان در فرد موجب کشف راه حل های انطباقی شد و به بهبود و یادگیری مهارت کمک کرد.

    کلید واژگان: تغییرپذیری, تداخل ضمنی, سرویس کوتاه بکهند, یادگیری افتراقی, یادگیری حرکتی
    Sanaz Hosseini, Rasoul Yaali*, Golnaz Faezi, Sara Oftadeh

    How the process of acquiring and learning new motor skills can be enhanced is one of the basic questions in theoretical and applied movement science, rehabilitation and sport. The Differential Learning (DL) approach is mainly characterized by taking advantage, for the purpose of learning, of fluctuations that occur, without movement repetitions and without corrections during the skill acquisition process. The purpose of this study was to examine the effects of Differential Learning (DL) and Contextual Interference (CI) on the Retention and Transfer of Badminton backhand short serve. Prior to the implementation of the protocol, all participants of the pre-test were taken. Then, each group of research performed for 8 sessions according to the type of training. One day after the completion of the practice protocol, of all participants were taken the tests of Retention and Transfer. The analysis t-test indicated that there was a significant difference between the groups DL and CI in tests Retention and Transfer (p= 0.00). In fact, the results of the research show the effectiveness of the DL approach on the Retention and Transfer of Badminton backhand short serve. Based on the results of the research, the conclusion is that the DL approach is useful for learning skills, and can discover adaptive solutions by creating oscillations in the individual and helped to improve and learning skills.

    Keywords: Variability, Contextual interference, Badminton short serve, Differential learning, Motor Learning
  • سارا افتاده، عباس بهرام، رسول یاعلی*، فرهاد قدیری
    مقدمه
    داشتن یک رویکرد آموزشی مناسب که از زیربنای نظری قوی برخوردار باشد برای یادگیری مهارت های ورزشی ضرورری است. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی تاثیر رویکرد آموزش افتراقی و دستورالعمل های توجهی بیرونی و درونی بر یادداری و انتقال شوت فوتسال بود.
    روش ها
    تحقیق حاضر از نوع کاربردی با راهبرد نیمه تجربی، طرح متوالی و نمونه گیری در دسترس بود. تعداد نمونه در تحقیق حاضر 24 نفر بود که بطور تصادفی در 3 گروه تقسیم شدند. ابتدا از همه مشارکت کنندگان با استفاده از آزمون شوت فوتسال پیش آزمون گرفته شد. سپس، افراد به طور تصادفی هر گروه مطابق با دستورالعمل های مربوطه تمرینات خود را به مدت 12 هفته، هر هفته دو جلسه و هر جلسه 20 دقیقه انجام دادند. بعد از 12 هفته، آزمون یادداری فوری بلافاصله بعد از اتمام تمرینات و یادداری تاخیری و انتقال با فاصله یک هفته بعد از اتمام تمرین با استفاده از آزمون مهارت شوت گرفته شد. برای تحلیل داده ها از آزمون آنوای یک راهه در نرم افزار SPSS نسخه 23 و با سطح معنی داری 05/0 استفاده شد.
    یافته ها
    بین روش های آموزش افتراقی با دستورالعمل توجه بیرونی، افتراقی با دستورالعمل توجه درونی و افتراقی بدون دستورالعمل توجه بر یادگیری حرکتی و انتقال در مهارت شوت فوتسال تفاوت معنادار وجود داشت.
    نتیجه گیری
    این مطالعه اثربخشی رویکرد یادگیری افتراقی با دستورالعمل توجه بیرونی بر یادداری و انتقال مهارت شوت فوتسال را نشان می دهد. به منظور طراحی بهتر و موثرتر تمرینات برای یادگیری مهارت حرکتی می توان از نتایج تحقیق استفاده کرد.
    کلید واژگان: روش آشوب رویکرد یادگیری افتراقی, دستور العمل های توجهی بیرونی و درونی, یادگیری حرکتی, انتقال, فوتسال
    Sara Oftadeh, Abbas Bahram, Rasoul Yaali *, Farhad Ghadiri
    Introduction
    A proper educational approach with a solid theoretical foundation is essential for learning sports skills. This study aimed to determine the effect of a differential education approach external and internal attention instructions on indoor football shoot learning and transfer.
    Methodology
    The present study was conducted with a quasi-experimental strategy, sequential design, and available sampling. The number of samples in the present study was 24, randomly divided into three groups. First, all participants were pre-tested using the indoor football shoot test. Then, according to the relevant instructions, individuals randomly performed their exercises in each group for 12 weeks, two sessions per week and 20 minutes per session. After 12 weeks, the immediate retention test was taken immediately after the exercises. The delayed retention and transfer were taken one week after the end of the exercise using the shooting skill test. A one-way ANOVA test was used to analyze the data in SPSS software version 23 with a significance level of 0.05.
    Results
    There was a significant difference between differential training methods with external attention instruction, differential training with internal attention instruction and differential without instruction with attention methods on motor learning and transfer in indoor football shooting skills.
    Conclusion
    This study showed the effectiveness of the differential learning approach with external attention instructions on retention and transfer of indoor football shoot skills. Research results can be used in order to design exercises for learning motor skills better and more effectively.
    Keywords: Chaotic method of differential learning approach, External, Internal Attention instructions, Motor Learning, Transfer, Indoor football
  • بهزاد محمدی اورنگی، رسول یاعلی*، محمدتقی اقدسی

    هدف از تحقیق حاضر مقایسه تاثیرپذیری تبحر حرکتی از وضعیت تغذیه در رده های سنی مختلف مردان (کودکان، نوجوانان و جوانان) بود. جامعه آماری تحقیق برای کودکان کلیه دانش آموزان سنین 10-7 سال، برای نوجوانان کلیه دانش آموزان 15-12 سال و برای جوانان کلیه دانشجویان 20-18 سال دانشگاه تهران به غیراز دانشجویان تربیت بدنی بود. نمونه تحقیق در هر یک از گروه های سنی 90 نفر بود؛ که از 4 مدرسه ابتدایی و 4 مدرسه دبیرستان شهر تهران و دانشجویان پسر دانشگاه تهران به روش خوشه ای هدفمند انتخاب شدند. پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی و مقایسه ای بود و ابزار اندازه گیری تن سنجی و آزمون برونینکس- اوزرتسکی بود. نتایج تحقیق نشان داد بین گروه های سوءتغذیه، تغذیه متوسط و تغذیه مناسب در تبحر حرکتی سنین نوجوانانی و بزرگ سالی تفاوت معناداری وجود نداشت اما بین گروه های تبحر حرکتی سنین کودکان تفاوت معنادار بود. علاوه بر این بین تبحر حرکتی گروه های سنی مختلف تفاوت معناداری نبود. با توجه به این نتایج به نظر می رسد وضعیت تغذیه بر تبحر حرکتی تاثیر دارد و این مسئله در تحقیق حاضر در سنین کودکی مشاهده شد؛ بنابراین کودکان آسیب پذیرترین قشر در این زمینه محسوب می شوند و توجه به وضعیت تغذیه کودکان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. به نظر می رسد، تمرینات هوازی با شدت های مختلف سبب بهبود سطوح SOD و TNF-α میشود، گرچه شدت تمرین در تمرینات تناوبی عامل موثری در تغییرات سطوح هر دو متغیر بوده است.

    کلید واژگان: تبحر حرکتی, وضعیت تغذیه, کودکان, نوجوانان, جوانان
    Behzad Mohamadi Orangi, Rasoul Yaali*, MohammadTaqi Aghdasi

    The aim of this study was to Compare Effectiveness motor proficiency of the nutritional status on men in different age groups ((children, adolescents and young adults)), respectively. Statistical Society study was for children all student ages 10-7 years, for adolescents all student ages 15-12 years and for Youth of all students 20-18 of Tehran University except the student physical education. The sample was 90 people in each of the age groups, the four elementary schools and four high schools in Tehran and Tehran University male students were chosen by cluster sampling. This study was a descriptive survey and comparison measurement was test of instruments anthropometric and Brvnynks- Oseretsky. The results showed that among malnutrition, moderate nutrition and proper nutrition in adolescence and adulthood motor proficiency was not statistically different ages but among children ages motor proficiency were significantly different. In addition, no significant difference between motor proficiency age groups. It seems due to the impact of nutritional status on motor proficiency, and this issue was observed in this study at an early age; therefore, children are the most vulnerable in this context and considering the nutritional status of children is very important.

    Keywords: Motor Proficiency, Nutritional Status, Children, Adolescents, Youth
  • لیلا چوپان نژاد، رسول یاعلی*، احمدرضا موحدی

    هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر تمرین ذهنی با دست برتر و غیر برتر بر یادداری سرویس کوتاه بک هند بدمینتون بود. تعداد 20 دختر با سن 12-14 سال از شهر گلدشت به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تقسیم شدند. هر دو گروه تمرینی در 30 جلسه به تمرین پرداختند که در هر جلسه 50 اجرا از مهارت سرویس به صورت ذهنی تصویرسازی شد. به منظور مقایسه دو گروه، از مدل آماری تحلیل واریانس مرکب و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده گردید. در مقایسه درون گروهی، نتایج حاصل نشان می دهد که تمرین ذهنی با دست برتر در محیط پویا و ورزش تعاملی معنی دار نشد اما تمرین ذهنی با دست غیربرتر معنی دار شد (P<0.05). در مقایسه بین گروهی، نتایج معنی دار به دست نیامد اما با توجه به اندازه اثربسیار پایین به نظر می رسد تفاوت دو گروه به معنی دار شدن بسیار نزدیک است. یافته های پژوهش بیان می کند که مربیان و معلمان ورزش های تعاملی می توانند از فواید تمرین ذهنی با سمت غیربرتر برای بهبود اجرای ورزشکاران خود در جلسات تمرین بهره گیرند.

    کلید واژگان: تمرین ذهنی, انتقال, جانبی شدن, یادگیری حرکتی
    Leyla Choopan Nezhad, Rasoul Yaali*, AhmadReza Movahedi

    The purpose of this study was to determine the effect of dominant and non-dominant mental practice on Badminton's backhand short service. A total of 20 girls aged 12-14 years old from the city of Goldasht were selected and purposefully selected and randomly divided into two groups. Both training groups trained in 30 sessions, in which 50 performance were made to visualize the skill of the service mentally. In order to compare the two groups, the mixed ANOVA and Bonferron's post hoc test were used.  Comparing the between-group, the results showed that mental practice with dominant hands was not significant in dynamic environment and interactive exercise, but subjective exercise was significantly (P <0.05). No significant results were obtained in the within group comparison, but given the low effectiveness, it seems that the difference between the two groups is very close to meaning. Research findings suggest that coaches and teachers of interactive practice can benefit from less-than-lateral mental practice to improve the performance of their athletes in training sessions.

    Keywords: Mental Practice, Transfer, Laterality, Motor LearningMental Practice, Motor Learning
  • مریم قربانی، رسول یاعلی*، حسن صادقی، امیر لطافتکار
    هدف
    هدف از این پژوهش تاثیر مداخله آموزشی بر ویژگی های کینماتیکی راه رفتن در کودکان 3-5 سال بود.
    روش بررسی
    بیست و چهار کودک 3-5 سال به طور تصادفی در دو گروه (گروه مداخله: 12 نفر و گروه کنترل: 12 نفر) قرار گرفتند. گروه مداخله به مدت شش هفته و هفته ای دو جلسه به تمرینات پرداختند. دامنه حرکتی زوایای مفاصل ران، زانو و مچ پا در صفحه ساجیتال در لحظه برخورد پاشنه با زمین و لحظه جدا شدن انگشت شست پا از زمین، قبل و پس از مداخله اندازه گیری شد.
    یافته ها
    آزمون t همبسته نشان داد که مداخله آموزشی بر تغییر متغیرهای کینماتیکی اندام تحتانی در سطح 05/0=α، اثر معنا دار دارد (در گروه مداخله: در لحظه برخورد پاشنه با زمین میزان دورسی فلکشن مچ پا بعد از اجرای مداخله 5/35% افزایش یافته، فلکشن زانو 62/20% و فلکشن ران 20% کاهش یافته است. همچنین در لحظه جدا شدن شست پا از زمین میزان پلانتار فلکشن مچ پا بعد از اجرای مداخله 73/37% افزایش یافته، فلکشن زانو 74/16% کاهش یافته و اکستنشن ران 61/37% افزایش یافته است). بر اساس نتایج تحلیل واریانس یک طرفه، بین گروه تمرینی و کنترل در متغیرهای کینماتیکی راه رفتن، تفاوت معنا دار وجود داشت.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که یک دوره مداخله آموزشی برای تغییر الگوی کینماتیکی راه رفتن در کودکان 3-5 سال مناسب است.
    کلید واژگان: راه رفتن, آموزش خطی, کینماتیک, اندام تحتانی
    Maryam Ghorbani, Rasoul Yaali *, Hassan Sadeghi, Amir Letafatkar
    Purpose
    The aim of this study was the effect of educational intervention on gait kinematic characteristics in motor in children 3-5 years old.
    Methods
    Twenty-four children aged 3-5 years old were randomly divided into two groups (intervention group: 12 per, and control group: 12 per). The intervention group practiced for six weeks and two sessions a week. The range of motion of the hip, knee and ankle joints was measured on the sagittal plane at the moment the heel contact the ground and the moment the toe off from the ground, before and after the intervention.
    Results
    Paired t-test showed that educational intervention had a significant effect on the change of lower extremity kinematic variables at the level of α = 0.05 (In the intervention group: at the moment of heel contact with the ground, the amount of dorsiflexion of the ankle increased by 35.5% after the intervention, knee flexion decreased by 20.62% and hip flexion decreased by 20%. Also, at the moment of toe off from the ground, the amount of plantar flexion of the ankle increased by 37.73% after the intervention, knee flexion decreased by 16.74% and hip extension increased by 37.61%). Based on the results of ANOVA analysis, there was a significant difference between the exercise and control groups in the kinematic variables of walking.
    Conclusion
    The results showed that a linear pedagogy course is suitable for changing the kinematic pattern of walking in children 3-5 years old.
    Keywords: Gait, linear pedagogy, Kinematics, lower limb
  • بهزاد محمدی اورنگی، رسول یاعلی*، عباس بهرام، محمدتقی اقدسی
    خلاقیت یکی از مهم ترین متغیرهایی است که موفقیت ورزشی یک فرد را تضمین می کند و همچنین برای ادامه فعالیت بدنی در افراد مبتدی مهم است. هدف این مطالعه نقش استراتژی های آموزشی یادگیری حرکتی بر خلاقیت تیمی فوتبالیست های مبتدی بود. شرکت کنندگان این مطالعه 66 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه های تهران بودند (49/27±68/2) که داوطلبانه در این مطالعه شرکت داشتند. همه آن ها مبتدی بودند که با نظر متخصص این موضوع تایید شد. شرکت کنندگان به صورت تصادفی در گروه های آموزش خطی، غیرخطی و افتراقی جای داده شدند و به مدت سه ماه هر هفته دو جلسه تمرین کردند. هر گروه توسط مربی خاص خودش تمرین داده شد. پس از مداخلات هر گروه یک بازی انجام دادند و خلاقیت شرکت کنندگان با تحلیل فیلم و نظر دو متخصص بررسی شد. نتایج با توجه به نادر بودن اعمال شناسایی شده به صورت توصیفی گزارش شده است. یافته ها نشان می دهد خلاقیت گروهی که به روش غیرخطی تمرین کردند بیشتر از دو گروه دیگر است و همچنین خلاقیت گروه افتراقی بیشتر از گروه خطی بود. این نتایج با استناد به دیدگاه پویایی بوم شناختی استفاده از دست کاری قیود را برای ارتقا خلاقیت تیمی به خاطر اکتشافی بودن و کمک به حل چالش های حرکتی مفید می داند و برای مربیان، معلمان و مدرسان تربیت بدنی توصیه می شود. البته استفاده ازاین روش نیاز به تخصص و خلاقیت خود مربی هم دارد.
    کلید واژگان: خلاقیت تیمی, روش خطی, روش غیرخطی, یادگیری افتراقی, فوتبال
    Behzad Mohammadi Oranghi, Rasoul Yaali *, Abbas Bahram, Mohammadtaghi Aghdasi
    Creativity is one of the most important variables that guarantees a person's athletic success, It is also important for continued physical activity in beginners. The purpose of this study was the role of motor learning teaching strategies on team creativity of beginner soccer’s. The participants in this study were 66 male students from Tehran universities who participated in this study voluntarily. All of them were beginners, which was confirmed by an expert opinion. Participants were randomly assigned to linear, nonlinear, and differential teaching groups and practiced two sessions each week for three months. Each group was trained by their own instructor. After the interventions, each group played a game and the participants' creativity was examined by analyzing the film and with the opinions of two experts. The results have been reported descriptively due to the rarity of the identified actions. The findings show that the team creativity in the group that practiced with non-linear pedagogy was greater than the other two groups, and the team creativity in group which practiced in the differential group was greater than the linear group. Based on the ecological dynamics perspective, these results suggest the use of environmental manipulation and task to enhance team creativity due to exploration and help solve movement challenges, and are recommended for educators, teachers, and physical education instructors. Of course, using this method requires the expertise and creativity of the instructor.
    Keywords: Team creativity, linear method, non-linear pedagogy, differential learning, Soccer
  • بیژن رجاییان، رسول یاعلی*، سارا افتاده، علی شاه حسینی، شبنم رضوان نوبهار

    محققان ثابت کرده اند که مهارت های حرکتی بینایی را می توان از طریق تمرین مهارت های بینایی برای عملکرد حرکتی مطلوب در طول ورزش بهبود بخشید. هدف از این تحقیق مقایسه اثر تمرینات بینایی در ورزشکاران ماهر در کارکردهای بینایی بود. شرکت کنندگان در این تحقیق بازیکنان کشوری و استانی منتخب استان اصفهان (ماهر) بودند. از بین 60 نفر شرکت کننده 30 نفر شرکت کننده در دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. در اولین جلسه از کلیه افراد پیش آزمون گرفته شد و در یک برنامه تمرینی شش هفته ای  تمرین کردند و پس آن در پس آزمون شرکت نمودند. آزمون های بینایی شامل: آزمون دور-نزدیک، آزمون ساکادهای دو ردیفی، آزمون جلو آوردن مداد، آزمون هماهنگی چشم و دست و آزمون عکس العمل ساده بود. اطلاعات بدست آمده با آزمون آماری تحلیل کوواریانس آنالیزشد. نتایج نشان داد در برخی کارکردها شامل سرعت تصمیم گیری، ردیابی و تمرکز بین گروه های تجربی و کنترل تفاوت معنادار وجود دارد. به نظر می رسد تمرینات بینایی می توانند برای افراد ماهر کاربرد داشته و برخی عملکردهای بینایی را ارتقا بخشد.

    کلید واژگان: کارکردهای بینایی, تمرینات بینایی, بازیکنان ماهر, بدمینتون
    Bijan Rajaeian, Rasoul Yaali*, Sara Oftadeh, Ali Shah Hoseini, Shabnam Rezvan Nobahar

    Researchers have shown that visual motor skills can be improved by practicing visual skills for optimal motor performance during sport. The aim of this research was to study the effect of 6 visual training on vision functions skilled players in Badminton sport. The participants of this research were skilled badminton players from Esfahan province. 60 persons (range of age: of 25-30) were divided into two group: experimental group and control group randomly. After the presence of the two groups in pre-test, the experimental group participated in visual training and control group in watching badminton match movie, both for six weeks and three sessions per week and in the last session, both groups participated in post-test. These tests included close-far chart test (hart chart), two rows Saccades test, and test of bringing closes a pencil (prism test), coordination of eye-hand test, and the time of vision reaction test. The data was analyzed by ANCOVA analyses test (p≤0.05).The results indicated that in some visual function (included Visual reaction time, Tracking and Visual concentration   in experimental group was better than control group.

    Keywords: Visual Function, Skilled Player, Visual Training, Badminton
  • معصومه قربانی مرزونی، عباس بهرام*، فرهاد قدیری، رسول یاعلی

    پیچیدگی شیوه های آموزشی و مقوله تفاوت های فردی، چالش های فراوانی برای متخصصین امر آموزش مهارت های حرکتی ایجاد نموده است. بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش خطی و غیرخطی بر عملکرد مهارت های حرکتی دستکاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان دختر 8 ساله دبستان های واقع در شهر بابلسر بودند که 55 نفر از آنان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مدت 6 هفته، هفته ای 2 بار در برنامه مداخله ای که شامل آموزش خطی (انجام تمرینات تجویزی و تکراری) و آموزش غیرخطی (دستکاری قیود تکلیف مانند تجهیزات و دستورالعمل ها) برای بهبود عملکرد مهارت های حرکتی دستکاری بود، شرکت کردند. ابزار گرد آوری اطلاعات شامل، آزمون های کمی یا محصول محور تعدیل شده دقت پرتاب از بالای شانه، آزمون شوت مور- کریستین تعدیل شده برای کودکان و آزمون دریبل مارپیچ بسکتبال بود. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد در مهارت دقت پرتاب، مهارت دریبل مارپیچ و مهارت ضربه با پا، تفاوت معنی داری بین دو گروه آموزش خطی و غیرخطی وجود داشت (0/01>p) و کودکان برخوردار از آموزش غیرخطی نسبت به کودکان برخودار از آموزش خطی از سطح عملکرد بالاتری در مهارت های حرکتی دستکاری برخودار بودند. در نتیجه توصیه می شود معلمان و مربیان با بکارگیری رویکرد آموزشی غیرخطی در آموزش مهارت های حرکتی بنیادی به کودکان در دستیابی به نتایج عملکرد بهتر در محیط پویای یادگیری کمک کنند.

    کلید واژگان: آموزش غیرخطی, محیط پویای یادگیری, مهارت های حرکتی بنیادی, دستکاری قیود, کودکان
    Masomeh Ghorbani Marzoni, Abass Bahram *, Farhad Ghadiri, Rasol Yaali

    The complexity of educational practices and the issue of individual differences has created many challenges for motor skills educators. So the purpose of this study was to compare effectiveness linear and nonlinear pedagogy on manipulation motor skills performance of children. The population of this study included all girl children of 8 years old primary schools in Babolsar city that 55 children of them were selected using accessible sampling method and participated for 4 weeks, twice a week, in interventional program involving linear pedagogy (performing prescriptive and repetitive exercises) and nonlinear pedagogy (manipulation of task constraints including equipment and instructions) to performance improvement of manipulation motor skills. Data collection tools included quantitative or product-oriented tests adjusted of overarm throwing accuracy, Moore-christine shot test (modified for children) and basketball spiral dribble test. The data were analyzed using Mix-ANOVA analysis test. The results showed that there was a significant difference between the two nonlinear and linear pedagogy groups in throwing accuracy skills, spiral dribbling skill and kicking skill (P<0/001) and Children with nonlinear pedagogy had a higher level of performance in manipulation motor skills than those with linear pedagogy. As a result, it is recommended that teachers and educators help children to achieve better performance outcomes in a dynamic learning environment by applying a nonlinear pedagogy approach to teaching Fundamental motor skills to children.

    Keywords: nonlinear pedagogy, Dynamic learning environment, Fundamental motor skills, Manipulation of constraints, Children
  • سارا افتاده، عباس بهرام*، رسول یاعلی، فرهاد قدیری
    هدف

    رفتار خلاق در حالات زندگی روزمره و همچنین در عملکرد ورزشی بسیار ارزشمند است. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی تاثیر رویکرد آموزش افتراقی و دستورالعمل های توجهی بر خلاقیت حرکتی بود.

    روش

    تعداد نمونه در تحقیق حاضر 24 نفر بود، که به صورت تصادفی در 3 گروه (یادگیری افتراقی با دستورالعمل بیرونی - یادگیری افتراقی با دستورالعمل درونی - یادگیری افتراقی کنترل) تقسیم شدند. افراد هر گروه مطابق با دستورالعمل های مربوطه (توجه بیرونی: توجه به گوشه بالایی سمت راست یا چپ دروازه، توجه درونی: توجه به برخورد پا با توپ و کنترل: بدون دستورالعمل توجهی) تمرینات خود را به مدت 12 هفته، هر هفته دو جلسه و هر جلسه 20 دقیقه انجام دادند. بعد از 12 هفته، بلافاصله بعد از اتمام تمرینات، با استفاده از بازی ابعاد کوچک به مدت 20 دقیقه خلاقیت حرکتی مهارت های شوت، دریبل و پاس فوتسال در همه ی شرکت کنندگان سنجیده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون آنوای یک راهه در نرم افزار اس پی اس اس نسخه 23 و با سطح معنی داری 05/0 استفاده شد.

    نتایج

    بین روش های آموزش افتراقی بیرونی، افتراقی درونی و افتراقی کنترل بر خلاقیت حرکتی در مهارت های دریبل، پاس و شوت فوتسال تفاوت معنادار وجود داشت.

    نتیجه گیری: 

    این مطالعه اثربخشی رویکرد یادگیری افتراقی بر خلاقیت حرکتی در فوتسال را نشان داد. به منظور طراحی بهتر و موثرتر تمرینات برای پرورش بازیکنانی خلاق تر و آموزش فاکتورهای خلاقیت اعم از روانی، ابتکاری و انعطاف پذیری، می توان از نتایج تحقیق استفاده کرد.

    کلید واژگان: یادگیری افتراقی, تمرکز توجه, خلاقیت حرکتی, فوتسال, بازی ابعاد کوچک
    Sara Oftadeh, Abbas Bahram *, Rasoul Yaali, Farhad Ghadiri
    Purpose

    Creative behavior is invaluable in everyday life as well as in athletic performance. This study aimed to the effect of differential education approach and attention instructions on motor creativity.

    Methods

    The number of samples in the present study was 24, which were randomly divided into 3 groups (differential learning with external instruction - differential learning with internal instruction - differential control of control). Each group randomly performed their pieces of training for 12 weeks, two sessions per week, and 20 minutes per session according to the relevant instructions (external attention: attention to the upper right or left corner of the goal, internal attention: attention to the foot contact with the ball and control: no attention instructions). After 12 weeks, immediately after training, small-sided play for 20 minutes, motor creativity, shoot, dribble and futsal skills were measured in all participants. A one-way ANOVA test was used to analyze the data in SPSS software version 23 with a significance level of 0.05.

    Results

    There was a significant difference between external differential, internal differential and control differential methods of motor creativity in dribble, pass and shoot futsal skills.

    Conclusion

    This study showed the effectiveness of differential learning approach on motor creativity in futsal. Research results can be used to better and more effectively design exercises to nurture more creative players and teach creativity factors such as fluency, originality, and flexibility.

    Keywords: Differential Learning, Focus of attention, Motor Creativity, Futsal, Small-sided game
  • بهزاد محمدی اورنگی، فرهاد قدیری*، محمدتقی اقدسی، رسول یاعلی
    در این مقاله، تاثیر بازی های بومی محلی بر تبحر حرکتی در کودکان 13-10 ساله شهر تهران باهوش هیجانی بالا و پایین بررسی شده است. 30 کودک با میانگین سنی (04/1 ± 46/11) از بین مدارس منطقه هفت تهران به روش هدفمند و بر اساس نمره کلی هوش هیجانی حاصل از پرسشنامه شوت و همکاران انتخاب شدند. شرکت کنندگان به دو گروه 15 نفره باهوش هیجانی بالا و پایین تقسیم شدند، به طوری که تفاوت معنی داری در تبحر حرکتی دو گروه وجود نداشت. برای سنجش تبحر حرکتی از آزمون برونینکس-اوزرتسکی دو استفاده شد. مداخلات تمرینی به مدت هشت هفته در یک سالن ورزشی به طور یکسان برای دو گروه انجام شد. این تمرینات در هر هفته سه جلسه و هر جلسه 90 دقیقه بود که 20 دقیقه ابتدایی به گرم کردن، 15 دقیقه پایانی به سرد کردن و 55 دقیقه باقی مانده مداخلات بازی محور بود. نتایج حاصل از آزمون تی مستقل نشان داد که بین دو گروه بعد از مداخله اختلاف معنی داری وجود دارد. کودکان باهوش هیجانی بالا تبحر حرکتی بالاتری داشتند. ازاین رو، بر اساس مزیت بازی های حرکتی انتخاب شده، به کارگیری این روش تمرینی در مدارس می تواند کمک کننده باشد. همچنین مربیان ورزشی می توانند هوش هیجانی را به عنوان یک متغیر موثر دررسیدن کودکان به سطوح بالای عملکرد ورزشی در نظر بگیرند.
    کلید واژگان: هوش هیجانی, بازی های بومی محلی, تبحر حرکتی, پسران
    Behzad Mohammadi Oranghi, Farhad Ghadiri *, Mohammadtaghi Aghdasi, Rasoul Yaali
    In this paper, the local indigenous games have been studied on motor proficiency of 10-13-year-old boys with high and low emotional intelligence. A total of 30 children with a mean age of (11.46 ± 1.04) were selected from the schools of District 7 of Tehran via purposeful method, and based on the general score of emotional intelligence from Shoot et al. The participants were divided into two groups of 15 people with high and low emotional intelligence, and there was no significant difference in motor proficiency between the two groups. To assess emotional intelligence, the Shoot et al. questionnaire and for motor proficiency Bruninx-Oseretsky test were used. Exercise interventions were performed for 8 weeks in a gym in the same way for both groups. These exercises were three sessions per week with each session lasting 90 minutes, consisting of 20 minutes of warm-up, 15 minutes to cool down at the end, and the remaining 55 minutes in between for game interventions. The results of independent t-test revealed a significant difference between the two groups after the intervention. Specifically, the children with a high emotional intelligence had greater Motor Proficiency. Hence, based on the advantage of the chosen motor games, use of this practice in schools can be helpful. Also, sports educators can consider emotional intelligence as an effective variable in supporting children towards high levels of athletic performance.
    Keywords: Emotional Intelligence, Local Indigenous Games, Motor Proficiency, Boys
  • مریم داودی*، رسول یاعلی، فرهاد قدیری، عباس بهرام

    یافتن بهترین شیوه آموزشی مسئله ای است که امروزه توجه بسیاری از محققان، پژوهشگران علوم رفتاری و ورزش را به خود جلب کرده است. در راستای این بحث هدف این تحقیق بررسی تاثیر بازی های ترکیبی، آموزش بازی برای درک و آموزش ورزش بر خلاقیت فردی و تیمی در مقایسه با روش خطی در بازی های فوتسال است. جامعه آماری تحقیق همه کودکان 9-12 سال شهر اهواز بودند (میانگین سن 74/10 سال و انحراف استاندارد=42/1). مداخلات برای مهارت های فوتسال طراحی شده بود، ازاین رو چهار گروه مشارکت کنندگان (20 نفر در هر گروه) به روش آموزش بازی برای درک، آموزش ورزش، ترکیبی و خطی تمرین کردند. خلاقیت تیمی و فردی با استفاده از تحلیل فیلم ارزیابی شد. تمرینات به مدت دو ماه طی 16 جلسه و هر جلسه یک ونیم ساعت ارایه شد. نتایج نشان داد در خلاقیت فردی در پس آزمون اختلاف بین گروه ها برای اعمال نامناسب معنادار نیست، ولی برای اعمال مناسب معنادار است. همچنین برای اعمال خلاق و اصیل و همچنین خلاقیت تیمی گروه آموزش بازی برای درک، ترکیبی، آموزش ورزش و خطی به ترتیب بیشترین پیشرفت را داشتند. در همه متغیرها اختلاف بین آموزش بازی برای درک و خطی (05/0>P) و ترکیبی و خطی (05/0>P) معنادار بود. نتایج این تحقیق موثر بودن روش آموزش بازی برای درک و ترکیبی نسبت به روش خطی را نمایان کرده است که می تواند در مدارس و مهدکودک ها کاربرد داشته باشد.

    کلید واژگان: آموزش, آموزش بازی برای درک, آموزش ورزش, خلاقیت, روش سنتی
    Maryam Davoodi *, Rasoul Yaali, Farhad Ghadiri, Aabas Bahram

    Finding the best teaching method is an issue that has attracted the attention of many researchers, researchers in behavioral sciences and sports today.. In order to discuss this, the aim of this study was to investigate the effect of TGFU, combination, and SE on individual and team creativity in comparison with the traditional method in futsal games. The statistical population of this study was all children aged 9-12 years in Ahvaz (M age= 10.74 and SD= 1.42). The interventions were designed for futsal skills, so four groups of Participants (20 people in each group) practiced SE, TGFU, combination and linear methods. The test of team and individual creativity was performed using film analysis. Exercises were presented for two months in 16 sessions, one and a half hours each. The results showed that for individual creativity in the post-test, differences between groups were not significant for inappropriate actions but significant for appropriate actions. Also for creative and original actions as well as team creativity TGFU, combination, SE and linear groups had the most progress, respectively. In all variables, the difference between TGFU and linear (p <0.05) and combination and linear (p <0.05) was significant. The results of this study showed the effectiveness of the TFGU and combined methods compared to the linear method, which can be used in schools and kindergartens..

    Keywords: Creativity, Education, SE, TGFU, Traditional, Method
  • ندا نوریان، فرهاد قدیری*، رسول یاعلی، حمید رجبی
    پژوهش حاضر به صورت بالینی و با هدف مقایسه تاثیر دو روش تمرینی حرکتی-شناختی بر کارکردهای اجرایی سالمندان دارای اضافه وزن انجام شد. شرکت کنندگان تعداد 30 نفر از سالمندان 65 تا 80 ساله (میانگین سنی72 سال) شهر تهران بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. یک هفته قبل پیش آزمون (بازداری پاسخ، حافظه کاری و حل مسیله) به عمل آمد سپس به طور تصادفی به دو گروه تمرینات تکلیف منفرد (15 نفر) و تکلیف دوگانه (15 نفر) تقسیم شدند. پس از پایان جلسه دوازدهم پس آزمون به عمل آمد و دو ماه بعد نیز آزمون پیگیری گرقته شد. از آزمون آماری تحلیل واریانس مکرر برای ارزیابی یافته ها استفاده شد. نتایج نشان داد اختلاف معناداری در کارکردهای اجرایی در سه زمان پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری وجود دارد. اما اثر تعاملی دو فاکتور گروه و زمان معنادار نیست. بنابراین دو روش تمرینی بر کارکرد اجرایی سالمندان دارای اضافه وزن اثر یکسانی دارند.
    کلید واژگان: افراد سالمند, کارکردهای شناختی, چاقی, تکلیف
    Neda Nourian, Farhad Ghadiri *, Rasoul Yaali, Hamid Rajabi
    The purpose of this study was to investigate the effect of motor- cognitive dual task on executive functions in overweight elderly. Participants were 30 elderly (65-80 years M=72) of Tehran city. After the pretest (response inhibiation, working memory, problem solving) they were taken in two groups, single task group (n=15) and dual task group (n=15 (for 12 sessions. After the last session, the posttest were taken. Repeated measure of ANOVA were used to analyze the data. Results showed the participants` executive functions improved from pre-test to post-test and follow up. But the interactive effect of the two factors of group and time is not significant. Therefore, the two training methods have the same effect on the executive function of overweight elderly people.
    Keywords: Older People, Cognitive Functions, Single, Dual Task, Fat
  • امید محمدیان*، عباس بهرام، فرهاد قدیری، رسول یاعلی، زهره مظاهری تیرانی

    مقدمه :

    شناسایی عوامل موثر بر عملکرد جسمانی و رشد مهارت های حرکتی کودکان می تواند اهمیت فراوانی در مشارکت در فعالیت بدنی، پیشگیری از اضافه وزن و چاقی و همچنین شناسایی و هدایت استعداد های برتر ورزشی کودکان داشته باشد؛ ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر ژنوتیپ های متفاوت ACE (I/D) و ACTN-3 (R/X)، بر بعضی از عوامل آمادگی جسمانی و عملکرد مهارت های حرکتی کودکان انجام شده است.  

    مواد و روش ها

    جامعه آماری این پژوهش، شامل همه کودکان پسر مدرسه ای 6 الی 8 ساله از شهر تهران بود که به شکل تصادفی خوشه ای، تعداد 50 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، شامل آزمون های آمادگی جسمانی، آزمون مهارت های حرکتی درشت اولریخ- ویرایش سوم و استفاده از PCR برای تعیین پلی مورفیسم ژن ACE و ACTN-3 بود. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون t مستقل در سطح معناداری P<0.05 تحلیل شدند.

     یافته های پژوهش: 

    نتایج نشان داد که کودکان برخوردار از آلل D ژن ACE، (ژنوتیپ DD یا ID)، نسبت به کودکان دارای ژنوتیپ II (P<0.05) و کودکان برخوردار از آلل R ژن ACTN-3 (ژنوتیپ RR یا RX)، نسبت به کودکان دارای ژنوتیپ XX (P<0.05)، قدرت عضلانی بیشتری در دست و پا و همچنین سطح مهارت های حرکتی جابجایی بالاتری دارند؛ اما تفاوت معناداری در عملکرد مهارت های حرکتی توپی (P>0.05) مشاهده نشد.

    بحث و نتیجه گیری

    کودکان برخوردار از ژنوتیپ های DD یا ID ژن ACE و ژنوتیپ های RR یا RX ژن ACTN-3، سطح رشد جسمانی بالاتر و متعاقبا سطح بالاتری در اجرای مهارت های حرکتی جابجایی دارند و در صورت فراهم بودن شرایط محیطی مناسب، این افراد در آینده نیز، به اجرای مهارت های ورزشی در سطوح بالای عملکردی قادر خواهند بود.

    کلید واژگان: ژنوتیپ, فنوتیپ, ژن ورزشی, آمادگی جسمانی, رشد حرکتی, کودکان
    Omid Mohammadian*, Abbas Bahram, Farhad Ghadiri, Rasool Yaali, Zohre Mazaheri Tayarani
    Introduction

    The identification of the factors affecting the physical performance and development of childrenchr('39')s motor skills can be of great importance in participating in physical activities, preventing overweight and obesity, as well as identifying and guiding the top talented children in sport. Therefore, this study aimed to investigate the effect of different ACE (I/D) and ACTN-3 (R/X) genotypes on some factors of physical fitness and motor skill performance in children.

    Materials & Methods

    The statistical population of this study included 6-8-year-old school children in Tehran, Iran. In total, 50 cases were selected randomly using the cluster-sampling method. The data were collected using the Physical Fitness Test, Test of Gross Motor Development-Third Edition (TGMD-3), and PCR for the determination of ACE and ACTN-3 polymorphism. Furthermore, a one-way analysis of variance and independent t-test were used to analyze the study data. A p-value less than 0.05 was considered statistically significant.

    Findings

    The results showed that children carrying allele D of ACE gene, (DD or ID genotype), compared to those with II genotype (P<0.05), and the cases carrying the allele R of ACTN-3 gene (RR or RX genotype), compared to those with XX genotype (P<0.05) had more muscular strength in hand and foot, as well as higher levels of locomotor skills. However, no significant difference was observed regarding the performance of ball motor skills (P>0.05).

    Discussions & Conclusions

    According to the results of the study, it can be said that the children carrying DD or ID genotype of ACE and RR or RX genotype of ACTN-3 had a higher level of physical development and consequently higher levels of locomotor skill performance. Therefore, if they are provided with desirable environmental conditions, they will be able to do sport skills accompanied by higher levels of performance.

    Keywords: Children, Genotype, Motor development, Phenotype, Physical fitness, Sport gene
  • رسول یاعلی*، سارا افتاده، اسما محمودی

    دستورالعمل تمرکز توجه تاثیرات زیادی در اجرا و یادگیری مهارت های حرکتی دارد. هدف از این تحقیق بررسی پیش بینی های نظریه عمل محدود شده در مهارت سرویس بکهند بدمینتون بود. تعداد 30 دانشجوی دختر در کلاس های تربیت بدنی عمومی دانشگاه خوارزمی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ازمودنی ها بعد از گرفتن زمان واکنش پایه و با استفاده از ازمون سرویس بکهند بدمینتون و آزمون کاوش در مراحل مختلف اجرای سرویس مورد سنجش قرار گرفتند تا میزان توجه طلب بودن مراحل مختلف سرویس اندازه گیری شد در ادامه افراد به دو گروه تمرکز توجه داخلی و خارجی تقسیم بندی شده و با استفاده از دستورالعمل مربوط به گروه خود دوباره مورد ازمون قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مرحله اول سرویس دارای بیشترین نیاز توجهی است (0/001 p<)، اما در اثر نوع تمرکز توجه تفاوتی بین دو گروه و در مراحل مختلف سرویس بوجود نیامد. با توجه به این نتایج، پیش بینی های نظریه عمل محدود شده در مهارت های مجرد مورد تایید قرار نگرفت.

    کلید واژگان: نظریه عمل محدود شده, تمرکز توجه, سرویس بکهند بدمینتون, تکلیف کاوش
    Rasoul Yaali*, Sara Oftadeh, Asma Mahmoodi

    Focus of attention instruction has a great influence on performance and learning. The purpose of this study was to examine the predicted constrained action hypothesis in badminton backhand serv. 30 women student participants from physical education classes of University of Kharazmi are selected as sample. Participants are tested in probe task at different stage of serve after identifying base of reaction time, and level of attention demanding of different parts was measured. Then participants divided into two groups (internal and external focus of attention) and they are tested with their specific instruction again. The results revealed that first stage of serve has the most attention need (p<0/001), but there is not any difference between two groups and different serve stage in the effect of focus of attention type. Accordance with these results the constrained action hypothesis at discrete skills is not confirmed.

    Keywords: Constrained Action Hypothesis, Focus of Attention, Badminton Backhand Serve, Probe Task
  • روبیتا کمیلی*، عباس بهرام، شهاب پروین پور، رسول یاعلی
    هدف

    هدف از پژوهش حاضر، تعیین تاثیر محیط خودکنترلی حامی نیازهای روان شناختی پایه بر یادگیری حرکتی، و بررسی نقش میانجی گری انگیزش درونی بود.

    روش ها

    80 دانشجوی داوطلب و راست دست، پس از تقسیم تصادفی به 5 گروه 16 نفری (حامی نیاز استقلال؛ حامی نیازهای استقلال و شایستگی؛ حامی نیازهای استقلال و ارتباط؛ حامی نیازهای استقلال و شایستگی و ارتباط؛ و کنترل)، در پیش آزمون 5 کوششی تکلیف پرتابی با دست غیربرتر و چشم بسته شرکت کردند. مرحله اکتساب شامل 10 بلوک 6 کوششی بود. سیاهه انگیزش درونی، بعد از تمرین تکمیل شد. روز بعد، آزمون یادداری 10 کوششی اجرا شد.

    نتایج

    نتایج نشان داد در اکتساب، گروه استقلال /شایستگی برتر بود ولی در یادداری، گروه استقلال/ شایستگی/ ارتباط برتر و مشابه با گروه استقلال /ارتباط بود. در انگیزش درونی و خرده مقیاس های علاقه/لذت و ادراک شایستگی، گروه استقلال /شایستگی/ ارتباط برتر بود ولی در خرده مقیاس تلاش/اهمیت، گروه استقلال /شایستگی /ارتباط برتر و مشابه با گروه های استقلال/ شایستگی، و استقلال/ ارتباط بود. نقش میانجی گری انگیزش درونی تایید شد (05/0>p).

    نتیجه گیری

    توجه به نیازهای روان شناختی پایه، یادگیری حرکتی خودکنترلی و انگیزش درونی را بهبود می بخشد. بنابراین حمایت همزمان از هر سه نیاز پایه، به مربیان ورزش و تمرین، و درمانگران توصیه می شود.واژه های کلیدی: یادگیری حرکتی خودکنترلی، نظریه خودمختاری، انگیزش، حمایت از نیاز

    Robita Komeili *, Abbas Bahram, Shahab Parvinpour, Rasoul Yaali
    Purpose

    The aim of this study was to determine the effect of self-controlled environment, supporting basic psychological needs on motor learning, and to investigate the mediating role of intrinsic motivation.

    Methods

    80 right-handed veterinary medicine students of Science & Research branch of Islamic Azad University in Tehran volunteers, after random division into 5 groups of 16 (Autonomy need support; Autonomy & Competence needs support; Autonomy & Relatedness needs support; Autonomy & Competence & Relatedness needs support; Control), participated in Pre-test of 5 trials, Acquisition phase of 60 trails, and Retention test of 10 trails (the following day), in which scores and errors of blindfolded throwing with non-dominant hand were recorded. The Intrinsic Motivation Inventory was completed after exercise. The analysis of data performed via Two-Way Repeated Measures ANOVA, One-Way ANOVA, and PROCESS macro.

    Results

    The results showed that in acquisition, Autonomy&Competence group was superior (p<0/001), but in the retention, Autonomy&Competence&Relatedness group was superior and similar to Autonomy & Relatedness group (p<0/001). In Intrinsic Motivation and subscales of Interest/Enjoyment and Perceived Competence, Autonomy&Competence&Relatedness group was superior (p<0/001), though in subscale of Effort/Importance, Autonomy&Competence&Relatedness group was superior and similar to Autonomy&Competence and Autonomy&Relatedness groups (p<0/001). The mediating role of Intrinsic Motivation was confirmed (p<0.05).

    Keywords: self-controlled motor learning, self-determination theory, motivation, autonomy, competence, relatedness
  • امین بازوند، رسول یاعلی*، عباس بهرام
    هوش هیجانی به عنوان یک عامل روانی، بر ارزیابی موقعیت های خاص پیش آمده در حین ورزش و تصمیم گیری موثر در رابطه با آنها، اثرگذار است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثر تمرینات متفاوت فوتبال بر هوش هیجانی فوتبالیست ها بود. 22 فوتبالیست مرد جوان با میانگین سنی 5/14 سال به دو گروه 11 نفر تقسیم شدند (گروه تمرین سنتی و گروه بازی در زمین کوچک) و در 18 جلسه تمرینی متناسب با گروه خود شرکت نمودند. از پرسش نامه هوش هیجانی برادبری و گریور برای اندازه گیری هوش هیجانی در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره تفاوت معناداری را بین دو گروه نشان نداد؛ اما نتایج آزمون تی وابسته تفاوت معناداری را در پس آزمون نسبت به پیش آزمون در گروه تجربی نشان داد. نتایج این پژوهش نشان داد تمرینات ورزشی باعث بهبود هوش هیجانی در افراد می گردد؛ اما بازی های زمین کوچک با توجه به ماهیت خود، این امر را بیشتر تسهیل می نماید
    کلید واژگان: بازی در زمین کوچک, هوش هیجانی, فوتبالیست های جوان
    Amin Bazvand, Rasoul Yaali *, Abbas Bahram
    Emotional intelligence, as a psychological factor influences the evaluation of specific situations occurring during the exercise and the effective decision making related to them. Thus, the present study was conducted to compare the effect of different soccer trainings on the emotional intelligence of the young football players Twenty-two young male football players with a mean age of 14.5 years old were divided into two groups (11players per each group) (the group trained with traditional games and the group trained with small-sided games) to participate in 18 training sessions appropriate to their group. Emotional Intelligence Questionnaire (Bradberry & Greaves, 2003) was used to measure emotional intelligence in the pretest and posttest. The results of ANCOVA showed no significant difference between the two groups, but the results of the dependent t-test showed a significant difference in the post-test compared to the pretest in the experimental group. Results of this study showed that exercise training improves emotional intelligence in the football players, but small-sided games further facilitate this, due to their nature
    Keywords: Small-Sided Game, Emotional Intelligence, Young Football players
  • سید کاظم موسوی*، رسول یاعلی، عباس بهرام، علی عباسی
    براساس نظریه پویایی های بوم شناختی و رویکرد غیرخطی برخاسته از آن، یادگیرنده باید برای کشف راه حل های حرکتی که متناسب خودش هستند، تشویق شود. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی رویکرد آموزش غیرخطی بر یادگیری سرویس بک هندکوتاه بدمینتون است؛ براین اساس، 14 نفر به صورت تصادفی به دو گروه خطی و غیرخطی تقسیم شدند. رویکرد خطی را براساس دیدگاه سنتی و مرسوم و رویکرد غیرخطی را با بهره گیری از نظریه پویایی های بوم شناختی طرح ریزی و اجرا کردیم. متغیرهای دقت اجرا، الگوی معیار و متغیرهای کینماتیکی محاسبه شدند. یافته ها نشان داد که دقت اجرا و الگوی معیار بین هر دو گروه تفاوت معنادار نداشت، اما گروه غیرخطی خوشه های بیشتری را در هر دو مرحله پس آزمون و یادداری نشان دادند که به معنی وجود دیجنریسی است. براساس یافته های پژوهش، رویکرد آموزش غیرخطی در رسیدن به نتایج تکلیف و خلق الگوهای حرکتی متنوع و متناسب با ویژگی های یادگیرندگان موثر است، اما ظهور الگوهای اختصاصی به عواملی چون ماهیت تکلیف، هدف و انگیزه یادگیرنده بستگی دارد؛ بنابراین، طراحی دقیق فراهم سازها می تواند نتایج بهتری را فراهم کند که برای یادگیرنده و تکلیف مناسب تر باشد.
    کلید واژگان: پویایی های بوم شناختی, دیجنریسی, تغییرپذیری کارکردی
    Seyed Kazem Mousavi *, Rasoul Yaali, Abbas Bahram, Ali Abbasi
    Based on ecological dynamic theory and its nonlinear approach, a learner should be encouraged to explore various movement solutions to determine the most suitable for them. The purpose of this study was to determine the effectiveness of a Nonlinear Pedagogy approach in the learning of low badminton backhand serve. A total of fourteen subjects were divided randomly into two groups. The Linear approach based on a traditional viewpoint and the Nonlinear Pedagogy approach based on the ecological dynamics theory were planned and conducted. Performance accuracy scores, movement criterion scores and kinematic data were measured. The findings showed that although the accuracy of the performance and the movement criterion between the two groups were insignificant, the nonlinear group showed more clusters in both the post-test and the retention, which indicates the presence of degeneracy. The results of this study indicate that although the nonlinear pedagogy approach is effective in achieving the results of the task and creating different movement patterns that are suitable to the characteristics of the learners, the emergence of specific patterns depend on factors such as the nature of the task, as well as the purpose and motivation of the learner. Therefore, the precise design of the affordances can provide better results that are more appropriate for the learner and the task.
    Keywords: ecological dynamics, Degeneracy, functional variability
  • فاطمه نخستین عابد شام اسبی*، بهزاد محمدی اورنگی، رسول یاعلی، فرهاد قدیری

    هدف این پژوهش مقایسه تاثیر بازی های بومی محله ای و مداخلات منتخب حرکتی بر عزت نفس دختران چاق پیش دبستانی شهر تهران بود. 30 دختر چاق به روش هدفمند انتخاب و به گروه های کنترل، مداخله منتخب حرکتی و بازی های بومی محلی تقسیم شدند. برای تعیین چاقی از نمودارهای سازمان بهداشت جهانی و برای سنجش عزت نفس از آزمون عزت نفس کوپر اسمیت استفاده گردید. گروهای آزمایش به مدت نه هفته هر هفته دو جلسه و هر جلسه یک ساعت تمرین کردند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس و ال اس دی نشان داد. مداخلات در گروه های آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تاثیر معناداری بر عزت نفس داشته اند؛ اما در مقایسه باهم دیگر تفاوت معنادار نبود. بازی های بومی محلی و منتخب حرکتی بر کاهش مشکلات کودکان چاق از جمله بهبود عزت نفس موثر است. این موضوع تاییدی بر نقش فعالیت بدنی بر کاهش مشکلات افراد چاق می باشد. البته برای یافتن بهترین نوع تمرینی بهتر است مداخلات گوناگون باهم مقایسه شوند.

    کلید واژگان: عزت نفس, مداخلات منتخب حرکتی, بازی های بومی محلی, چاقی, دختران
    Fatemeh Nokhostin Abed Sham Asbi *, Behzad MOHAMMADI ORANGI, Rasoul Yaali, Farhad Ghadiri

    Purpose of this study was to compare the effects of Indigenous-Local play and selective motor interventions on the Self-esteem of obese girls in pre-school ages in Tehran. 30 obese girls were selected in a targeted way and divided into control groups, selective motion interventions and local native games. World Health Organization charts for obesity and Cooper-Smith questioner for Self-esteem were used. Experimental groups practiced two sessions in week and per session one hour for nine weeks. The results of covariance analysis and LSD showed. Intervention in experimental groups had a significant effect on the Self-esteem compared to the control group. But compared to each other, the difference was not significant. Local native games and selective motor interventions be effective in reducing obesity problem as self-esteem. This confirms the role of physical activity; it is about reducing the problems of obese people. Of course, to find the best practice, it's best to compare different interventions.

    Keywords: Self-esteem, selective motion interventions, local indigenous games, Obesity, girls
  • Sarvenaz Anousheh, Farhad Ghadiri*, Shahab ParvinPour, Rasoul Yaali
    Background & Objectives

    Developmental Coordination Disorder (DCD) is an atypical motor development with an undiscovered etiology, which has recently attracted extensive attention. A significant challenge regarding motor development in children with DCD is identifying the constraints that affect the optimization of interventions, i.e., designed for motor development. The present study attempted to compare the effects of group and individual games on the development of fundamental movement skills in children with DCD.

    Methods

    This was a quasi–experimental research with a pretest–posttest and a control group design. The statistical population of the present study included all females aged 9–10 years with DCD in Tehran City, Iran, in 2018. The DCD was diagnosed using the second edition of the movement assessment battery (2001) for children followed by a psychiatrist’s approval. A total of 20 students with DCD were selected through convenience sampling method and were randomly divided into two groups, as follows: group games and individual games (10 children per group). The study groups performed the selected exercises during eighteen 60–minute sessions. The games played by the two groups were the same, and the only difference concerned the organization of the games. To design the games, several activities and games were extracted through exploring relevant literature (Peens et al., 2006). The selected activities and games were then included in the process of 18 daily lesson plans and were approved by 10 physical education professors. Prior to conducting the research, these games were tested on 12 children with DCD that were excluded from the research sample. Moreover, the games were completely consistent with the research objectives in terms of severity, duration, and time. The study subjects were evaluated before and after conducting the exercises by the Test of Gross Motor Development–Second Edition (TGMD–2). This test was presented by Ulrich (2000) for the qualitative assessment of gross motor skills. The TGMD–2 measures the locomotion and manipulation skills in subtests. The total score obtained in both subtests is considered as the value for fundamental movement skills. The validity and reliability of this tool have been approved by Soltanian et al., (2013) in Iran. Based on this study, the coefficient of internal consistency and reliability for locomotion and manipulation score, as well as the total score were reported as 78%, 74%, and 80%, respectively. Data analysis was performed in SPSS using repeated–measures Analysis of Variance (ANOVA) at a significance level of 0.05.

    Results

    The obtained data were normalized using Shapiro–Wilk test; then, the scores of the pretest and posttest was compared between the study groups. Due to the heterogeneity of the data between the two groups, using the analysis of covariance was impossible. Therefore, to investigate the effect of the exercises, a 2 (groups) × 2 (pretest and posttest phases) repeated–measures ANOVA was performed through which the time factor was repeatedly measured. The collected findings revealed that group and individual game approaches had a significant effect on motor development in the studied children (p<0.001). The superior effect of group games in comparison with individual games (p=0.012) was confirmed considering the higher level of progress made by the group games research group (mean±SD: from 66.90±8.14 to 73.20±3.32), compared to the individual games study group (mean±SD: from 64.80±6.56 to 66.10±5.42).

    Conclusion

    Considering the advantages of group games and the results of this research study, motor development interventions in children with DCD could lead to more favorable outcomes in the development of fundamental movement skills; this goal is achieved if using group methods. Such practice proved effectiveness in preparing an individual for social life and teamwork that is encountered in everyday life. Social relationships could also be improved through these types of games.

    Keywords: Group games, Individual games, Fundamental movement skills, Developmental coordination disorde
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال