سیدمهدی سجادی
-
تصادفات واژگونی جزء یکی از مهمترین خطرات محتمل در راه ها به شمار می رود و بالا بودن شدت این نوع تصادفات و سهم قابل توجهی که در بروز تلفات ترافیکی به خود اختصاص داده است، باعث شده تا از جایگاه خاصی در مجموعه برنامه های اقدامات پیشگیرانه به منظور کاهش عواقب آن برخوردار باشد. لذا این تحقیق در پی ارائه مدل آماری با استفاده از رگرسیون لجستیک دو وجهی است تا بدین طریق متغیرهای تاثیر گذار در احتمال رخ داد تصادفات واژگونی آزاد راه های بین شهری را شناسایی نماید. برای این پژوهش از اطلاعات فرم کام 114، احجام ترافیکی و اطلاعات آب و هواشناسی در سال های92 و 93 و 94 برای آزاد راه های زنجان-قزوین و زنجان-تبریز بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان داد که مدل احتمال رخ داد تصادفات واژگونی آزاد راه زنجان تبریز توسط سه متغیر مستقل جنسیت، شغل راننده و وضعیت هندسی و با درصد دقت 81 درصد و مدل احتمال رخ داد تصادفات واژگونی آزاد راه زنجان-قزوین تنها با استفاده از دو متغیر مستقل شغل راننده و نوع بار و با درصد دقت 71 درصد حاصل شده اند. با عنایت به مدل زنجان تبریز (مدل پیشنهادی برتر) می توان به عنوان نتیجه کلی این گونه ادعا نمود که رخ داد تصادفات واژگونی بیشتر وابسته به عوامل انسانی است.
کلید واژگان: آزاد راه, پیش بینی تصادفات, تصادفات واژگونی, رگرسیون لجستیکRoad journal, Volume:32 Issue: 4, 2024, PP 309 -316Overturn crashes are one of the most important road hazards. Due to the high severity and significant contribution of these types of accidents, it has created a set of preventive measures to reduce the consequences of these types of accidents. Therefore, the present study aims to provide a statistical model using two-dimensional logistic regression, in order to identify the variables that affect the probability of occurrence of overturned crashes in suburban roads. For this research, information from Form 114, traffic volumetric information and meteorological information in the years 92, 93 and 94 were used for Zanjan-Qazvin and Zanjan-Tabriz freeways. The results of this study showed that the probability model of free overturn crashes of Zanjan-Tabriz freeway was achieved by three independent variables of gender, driver's occupation and geometric status with an accuracy of 81%. While the probability occurrence model, the overturn crashes in Zanjan-Qazvin freeway were only achieved using two independent variables of driver occupation and load type with a percentage accuracy of 71%. Given to Zanjan-Tabriz model (the superior model), it can be concluded as a general result that overturned accidents are more dependent on human factors.
Keywords: Crash Prediction, Overturn Crashes, Freeway, Logistic Regression -
یکی از پیامدهای مهم فناوریهای نوین، تغییر در ماهیت و معنای دانش و ایجاد متافیزیک جدید برای دانش است به گونهای که ماهیت و معنای جدیدی از دانش پدیدار میشود که این تغییروتحول به نوبه خود استراتژیها و روشهای یاددهی و یادگیری (پداگوژی) را تحت تاثیر قرار میدهد. هدف این مقاله بررسی چندوچون اثرگذاری فناوریهای نوین بر ماهیت و معنای دانش از یک سو و تبیین ویژگی ها و مولفه های پداگوژی همسو با فناوریهای نوین و همچنین بررسی انواع پداگوژی متاثر از متافیزیک نوین دانش و دلالت های آن برای یاددهنده و یادگیرنده در فرایند تدریس از سویی دیگر است. روش مورد استفاده در ابتدا مفهوم پردازی و سپس نومفهوم پردازی است. یافته ها حاکی از آن است که فناوری نوین دارای سه قابلیت: 1. تولید فولدهای افقی و درنتیجه تغییر در روابط دانش 2. تولید فضای ابرمتنی و فضای بینامتنی و درنتیجه تغییر در سبک دانش 3. ایجاد قابلیت نقشه گذاری و سپس تغییر در خروجی دانش است. تغییر ماهیت پداگوژی به تناسب تغییر در روابط، سبک و خروجی دانش، امری بدیهی است. همچنین گذار از مقولات هستیشناختی به معرفت شناسی و سپس از معرفت شناسی به پدیدارشناسی و درنهایت از مقوله پدیدارشناختی به روششناسی از نتایج این مقاله است.
کلید واژگان: فناوریهای نوین, متافیزیک دانش, پداگوژی, روشهای تدریسOne of the important consequences of new technologies is the change in the nature and meaning of knowledge, the creation of a new metaphysics for knowledge in such a way that a new nature and meaning of knowledge emerges, and this change and transformation, affects the teaching and learning methods and strategies (pedagogy). The purpose of this article is to examine how new technologies affect the nature and meaning of knowledge on the one hand (creating a new metaphysics for knowledge) and then to explain the characteristics and components of pedagogy in line with new technologies and also to examine the types of pedagogy that will be from the new metaphysics of knowledge and its implications for the teacher and the learner in the teaching process. The method used is first conceptualization and then reconceptualization and also philosophical deduction. The findings indicate that technology has three capabilities: 1. Production of horizontal folds and as a result changes in knowledge relations 2. Production of hyper textual space and intertextual space and as a result change in the style of knowledge 3. Creating mapping capability and then changing the product of knowledge. Changing the nature of pedagogy in proportion to the changes in relationships, style and product of knowledge is obvious, and finally, the transition from ontological categories to epistemology and then from epistemology to phenomenology and finally from phenomenological category to methodology is the result of this article.
Keywords: New Technologies, Metaphysics Of Knowledge, Pedagogy, Teaching Methods -
هدف
هدف از تدوین این مقاله، تبیین، توصیف و تحلیل مفاهیم متناظر با دو گفتمان «تربیت رسانه ای» و «رسانه تربیتی» به مثابه دو گفتمان مرتبط با سیاست گذاری در نظام تربیتی از یک سو واستنتاج دلالت های هر یک از این دوگفتمان در پداگوژی از سوی دیگر، و درنهایت تبیین نقش تکنولوژی به عنوان میانجی، و نقش آن در کاربست و همگرایی و همسویی دو گفتمان مذکور در سیاست گذاری های تربیتی است.
روش شناسی پژوهش:
در تدوین این مقاله از روش تحلیل مفهوم، نوسازی مفهومی، تحلیل انتقادی دو گفتمان و استنتاج دلالت ها بهره گرفته شده است.
یافته هایافته ها بیانگر این واقعیت هستند که فناوری به مثابه میانجی با کارکردی چون تلفیق می تواند بین دو گفتمان تربیت رسانه ای و رسانه تربیتی نوعی همگرایی و همسویی ایجاد نماید؛ به گونه ای که سیاست گذاران تربیتی بتوانند همزمان اقتضائات و ملزومات هر دو گفتمان را در عمل سیاست گذاری خود در نظر گیرند. همچنین سیاست گذاران تربیتی نباید از نقش حیاتی فناوری به عنوان میانجی در سیاست گذاری های تربیتی غفلت نمایند.
کلید واژگان: رسانه, تربیت, سیاست گذاری تربیتی, فناوری, رسانه تربیتی, تربیت رسانه ای, چالش های گفتمانیObjectiveThe aim of this article is to clarify, describe, and analyze the concepts associated with the two discourses of "media education" and "educational media" as two discourses related to policy-making in the educational system on one hand, and to infer the implications of each of these discourses in pedagogy on the other. Ultimately, it seeks to explain the role of technology as a mediator and its impact on the application, convergence, and alignment of these two discourses in educational policymaking.
Research MethodologyThis article employs conceptual analysis, conceptual renewal, critical discourse analysis, and inference of implications.
FindingsThe findings indicate that technology, as a mediator with integrative functions, can create a type of convergence and alignment between the discourses of media education and educational media. This allows educational policymakers to consider the requirements and necessities of both discourses simultaneously in their policymaking practices. Furthermore, policymakers must not overlook the vital role of technology as a mediator in educational policies.
Keywords: Educational Policy-Making, Technology, Educational Media, Media Education, Discourse Challenges -
هدف پژوهش حاضر، تحلیل انتقادی گفتمان صلح جهانی در کتب درسی نظام آموزشی ایران با تکیه بر نظریه ی هویت یابی لاکلا و موف است. به همین منظور، کتب درسی میان سال های 1357-1392 (دوره ی ابتدایی و دبیرستان دوره ی اول) مورد تحلیل قرار گرفته است. این مقاله، با روش ترکیبی تحلیل گفتمان فرکلاف، لاکلا و موف و با محوریت سوال های ذیل، انجام شده است: جایگاه گفتمان صلح جهانی در اسناد آموزشی این دوران، چه وضعیتی داشته است؟ مواد آموزشی مذبور، درصدد خلق چه سوژه هایی هستند؟ گفتمان های سیاسی غالب در این دوران، چه نقشی در شکل دهی هویت در این سوژه ها داشته اند؟ یافته ها، نشان می دهد که گفتمان صلح جهانی در کتب و اسناد آموزشی، به دلیل مرزبندی میان اسلامی و غیر اسلامی، داخلی و خارجی، طرد شده است. فرایندهای قدرت، درصدد خلق سوژه هایی مبارز و منتقم با هویت نظامی مآب بوده اند. عامل اقناع سوژه ها، بدیهی سازی ایدئولوژی های انقلاب با ماهیت اسلامی است. همچنین محتوای آموزشی با القای ایدئولوژی های خاص دفاعی، هویت هایی صلح گریز در تمام ابعاد فردی، میان فردی، اجتماعی و بین المللی را شکل داده است.
کلید واژگان: گفتمان صلح جهانی, تحلیل گفتمان, هویت, کتب درسی, گفتمان های سیاسیcurrent research is to critically analyze the discourse of world peace in the textbooks of the Iranian educational system based on the theory of identification by L& M. For this purpose, the textbooks between the years 1357-1392 (primary period and first period high school) have been analyzed. This article has been done with the combined method of analyzing the discourse of Fairclough, L &M and focusing on the following questions: What was the status of the world peace discourse in the educational documents of this era? What subjects are these educational materials trying to create? What role have the dominant political discourses in this era played in shaping the identity of these subjects? The findings show that the discourse of world peace in educational books and documents has been rejected due to the demarcation between Islamic and non-Islamic, internal and external. Power processes have tried to create militant and vengeful subjects with a military identity. The factor of persuasion of the subjects is the axiomatization of the ideologies of the revolution with an Islamic nature. Also, the educational content by inducing specific defense ideologies has formed pacifist identities in all individual, interpersonal, social and international dimensions.
Keywords: World Peace Discourse, Discourse Analysis, Identity, Textbooks, Political Discourses -
بدن مندی، فلسفه با کودکان و کتاب تصویری تونل: چگونگی شکل گیری معنا از استعاره های آمیخته چکیدهرویکرد پساانسان گرایی از دل مطالعات بینارشته ای گوناگون به برنامه ی فلسفه برای کودکان (فبک) پا گشود و آن را دچار تغییر پارادایم کرد تا نسبت به سلطه ی ذهن بر بدن، بزرگ سالی بر کودکی و شکل دهی بر پدیداری، پاسخ رهایی بخش ارائه دهد. هم گام با چنین چرخش پارادایمی در برنامه ی فلسفه برای کودکان، علوم شناختی نیز تغییراتی به خود دید که از آن میان می توان به سه «ای» (E) پیشنهادی مارک جانسون که به باور او از ویژگی های شناخت اند، در کنار چهار «ای» دیگر علوم شناختی نام برد: بدن مند، لانه گزیده، بسط یافته، اجرایی، «عاطفی»، «تکاملی»، «کارکرد جدید یافته». از تلاقی این دو چشم انداز (پساانسان گرایی و نظریه ی جانسون) می توان به ده مقوله دست یافت: نقد منطق دوگانی، نقد ساختار سلسله مراتبی در هستی شناسی و معرفت شناسی انسان گرا، عاملیت جزانسان، هستی معرفت شناسی رابطه ای، بدن های انسانی و جزانسانی، تخیل، عاطفه، درهم کنش (به جای برهم کنش)، فلسفه ی جان دارانگار، استعاره. چنین است که ادراک کودکان از جهان، از ارتباط بدن مند ایشان با دیگر هستی های درون جهان شکل می یابد؛ رویدادی که برخی جلوه های آن در شماری از کتاب های تصویری معاصر بازتاب یافته است. در این پژوهش، با رویکرد تفسیری تجریدی و ترکیب روش های استقرایی و قیاسی به بررسی چگونگی بازنمایی بدن مندی در کتاب تصویری تونل اثر آنتونی براون می پردازیم، تا باتوجه به ده مقوله ی نام برده و شیوه های ارتباط آن ها با یکدیگر، چگونگی امکان شکل گیری معنا را از دل بازنمایی بدن مندی در کتاب تصویری و در کندوکاو فلسفی با کودکان بیازماییم. در فرایند این مطالعه، هم اندیشی بدن مندانه در همراهی با کتاب تصویری در چهار بخش تصویرها، شیوه ی مشارکت مخاطب در شکل دهی به اثر، درهم کنش های واژگانی-تصویری-حرکتی در کلیت اثر و شیوه ی کاربرد پرامتن بررسی شده اند. پیشنهاد این پژوهش، جلب توجه تسهیل گران فباک به ده مقوله ی پیشنهادی و به کارگیری آن ها به عنوان ملاک انتخاب کتاب تصویری مناسب برای همراهی با این حلقه است. در این صورت، می توان امید داشت که هم اندیشی فلسفی با کودکان هر چه بیش تر به سوی اقتدارگریزی توانمندساز حرکت کند.
کلید واژگان: استعاره های آمیخته, آنتونی براون, بدن مندی, درهم کنش, فلسفه با کودکان, کتاب تصویری تونلPosthumanism has opened up a new paradigm shift towards philosophy for children (P4C) in order to provide a liberating response to the dominance of mind over body, adulthood over childhood, and formation over emergence. Concurrently, Mark Johnson has added his three proposed Es: emotional, evolutionary, and exaptation, to the already cognitive sciences’ 4Es: embodied, embedded, extended, and enacted. Johnson believes that these 7Es are fundamental features of cognition. The convergence of these two perspectives (posthumanism and Johnson's theory) can lead to ten concepts: critique of dualistic logic, critique of hierarchical structure in anthropocentric ontology and epistemology, non-human agency, relational onto-epistemology, human and non-human bodies, imagination, emotion, intra-action (instead of interaction), philosophy of animism, and metaphor. Thus, the relationship between children's embodied experiences with other beings within the world shapes their perception of the world. This phenomenon is reflected in some contemporary picturebooks. This study employs interpretive-abstract and comparative methods to investigate how embodiment is represented in The Tunnel by Anthony Browne. By considering the ten aforementioned concepts and their intra-actions, this research aims to explore how meaning is constructed through embodiment representation in this picturebook and in philosophical inquiry with children. In this study, embodied co-thinking with the picturebook is discussed in four sections: images, audience participation in shaping the work, verbal-visual-motion intra-actions in the work as a whole, and the use of hypertext. This study proposes that PWC facilitators pay attention to the ten proposed concepts and employ them as criteria for selecting appropriate picturebooks to accompany their philosophical inquiries with children. In doing so, it is hoped that by providing liberating responses, the circles of philosophical inquiry with children will move toward more empowerment.
Keywords: Hybrid Metaphors, Embodiment, Intra-Action, Philosophy With Children, Anthony Browne's The Tunnel -
پیامدهای فناوری های نوین به ویژه فناوری های ارتباطاتی و اطلاعاتی جدید که عموما در قالب فضاهای مجازی بروز نموده اند، فی نفسه برای نظامهای اجتماعی، فرهنگی،اقتصادی و بویژه نظامهای تربیتی چالش اساسی به حساب می آیند.این چالش می تواند هم منفی تلقی شود و هم مثبت.اینکه چرا پیامدهای مذکور برای بعضی نظامهای تربیتی چالش مثبت و برای بعضی از نظامهای تربیتی چالش منفی محسوب می شود، به مبانی فلسفی ، اجتماعی،فرهنگی و ایدئولوژیک حاکم بر آن نظامهای تربیتی مربوط می شود. این مقاله بدنبال طرح این نکنه اساسی است که با پذیرش حضور اجتناب ناپذیر فضای مجازی در نظام تربیتی، چرخش هایی در جهت گیری ها ، مبانی ،اهداف و فرایندهای پداگوژیک نظام تربیتی رخ می دهد که این چرخشها صرف نظر از اینکه برای کدام نظام تربیتی مثبت یا منفی تلقی شوند، از ویژگی چالش برانگیز خاصی در تربیت برخوردارند که در این مقاله به آنها اشاره شده است; از جمله چرخش از فلسفه تربیت فناورانه به فلسفه ی فناورانه تربیت، چرخش از فضای ناهموار به فضای هموار،چرخش از نشان یابی به نقشه کشی و نهایتا چرخش از لایه مندی عمودی به افقی که هر کدام تصویری متفاوت از جریان تربیت را پدید ار می سازند.
کلید واژگان: فضای مجازی, چالش, قلمرو زدایی, چرخش های فناورانه, تربیت, پداگوژیNowadays, virtual technology has left its impact on all the aspects and dimensions of human life. As with the emergence of traditional and industrial technologies in the past, people's ideas about many things, including lifestyles, production and productivity processes, work and labor systems, industrial and professional services, social relations and education, etc., have changed. Concepts have also undergone semantic and conceptual transformations. For example, the emergence of concepts such as cyber democracy, technological revolution, media literacy, digital enlightenment, digital identity, and... are also among the changes and transformations that have occurred under the influence of the emergence of new technologies. In this article, we will mention the consequences of the evolution of new technologies in the field of education and especially the turns that occur in education and training due to technological advances.
Keywords: Virtual Space, challenges, Deterritorialization, Turn, Education, pedagogy -
تفکر انتقادی روشی برای حل مسایل، مبتنی بر استدلال های اقناعی، منطقی و عقلانی است که شامل بررسی، ارزیابی و انتخاب پاسخ صحیح برای یک کار معین و رد مستدل سایر راه حل های جایگزین است و امروزه بر لزوم توجه نظام آموزشی به ارتقای تفکر انتقادی از طرق مختلف توجه ویژه ای صورت می گیرد. در این راستا با توجه به روند رو به رشد گرایش به بازی های دیجیتالی، اهمیت طراحی بازی های آموزشی به شکل دیجیتالی با رویکرد تقویت تفکر انتقادی بیشتر شده است. بدین منظور در تحقیق حاضر به منظور ارتقای تفکر انتقادی به ارایه ی یک چهارچوب و مدل بر مبنای نظریه سازنده گرایی اجتماعی جهت طراحی بازی آموزشی دیجیتالی انجام شده است. بر اساس مرور پیشینه تحقیقاتی اجزای اصلی مدل موردنظر، شامل نیازسنجی، تعیین هدف، تحلیل یادگیرنده، مولفه های تفکر انتقادی، سطوح اجرای تفکر انتقادی، اصول بازی، عناصر بازی، ژانر بازی، حمایت های آموزشی، ارزشیابی از کیفیت بازی، ارزشیابی از یادگیرنده و بازخورد و شامل زیرمجموعه های فرعی به دست آمدند که به منظور اصلاح و تایید مدل از روش اعتباریابی درونی استفاده شده است. در این مدل از ده نفر از متخصصان بازی های آموزشی برای اعتباریابی دعوت به عمل آمد. این اعتباریابی پس از سه دور با ضربب توافقی 84% مورد تایید متخصصین قرار گرفت. همچنین این مدل با بررسی مبسوط چهارچوب نظری به شکل دسته بندی شده و خلاصه شامل اجزای نیازسنجی، تعیین هدف، تحلیل یادگیرنده، مولفه های تفکر انتقادی، سطوح اجرای تفکر انتقادی، اصول بازی، عناصر بازی، ژانر بازی، حمایت های آموزشی، ارزشیابی از کیفیت بازی، ارزشیابی از یادگیرنده و بازخورد شد.کلید واژگان: تفکر انتقادی, بازی آموزشی دیجیتالی, طراحی آموزشی, سازنده گرایی اجتماعیCritical thinking is a method for solving problems, based on persuasive, logical, and rational arguments, which includes examining, evaluating, and choosing the correct answer for a given task and the reasoned rejection of other alternative solutions. Special attention is paid to various things. In this regard, due to the growing tendency of students towards digital games, the importance of designing educational games in digital form with the approach of strengthening critical thinking has increased. For this purpose, in order to promote critical thinking in students, a framework based on the theory of social constructivism for designing a digital educational game has been done.Based on the review of the research background of the main components of the desired model, including needs assessment, goal setting, learner analysis, critical thinking components, critical thinking implementation levels, game principles, game elements, game genre, educational support, game quality evaluation, learner evaluation, and the feedback and sub-categories were obtained, which was used to modify and verify the model using the internal validation method. In this model, ten experts in educational games were invited for validation. This validation was approved by experts after three rounds with an agreement rate of 84%.Also, this model is categorized and summarized in the form of an extensive review of the theoretical framework, including the components of needs assessment, goal setting, learner analysis, critical thinking components, critical thinking implementation levels, game principles, game elements, game genre, educational support, evaluation of game quality. Evaluation of the learner and feedback.Keywords: Critical Thinking, digital educational games, educational design, social constructivism
-
هدف پژوهش حاضر، بررسی معلم به مثابه دانش پژوه و نقش آن در کاهش شکاف نظریه و عمل تربیتی و نقد رویکرد معلم به مثابه اقدام پژوه است. روش پژوهش حاضر تحلیلی و از نوع تحلیل مفهومی و زبانی و تحلیل منطقی فرارونده است. اسناد مورد تحلیل شامل دیدگاه های صاحب نظران، کتب، پیشینه مطالعاتی و پژوهش های مرتبط در این زمینه است. یافته های پژوهش نشان داد معلم به مثابه اقدام پژوه در کاهش شکاف نظریه و عمل تربیتی با کاستی هایی مواجهه بوده و نیازمند اصلاح و بازسازی به وسیله رویکرد دانش پژوهی به واسطه قوت ها و توانایی هایش است. معلم به مثابه دانش پژوه به واسطه داشتن ویژگی هایی مانند ماهیت بین رشته ای، وجود عرصه های چهارگانه اکتشاف، تلفیق، کاربرد و تدریس و یادگیری، قابلیت ارایه نتایج به دیگران، قرارگرفتن در پارادایم پراکسیس، پیروی از الگوی متداول آکادمیک در پژوهش و دارابودن مراحل مشخص در انجام دانش پژوهی می تواند ضمن رفع ضعف های معلم به مثابه اقدام پژوه، شکاف نظریه و عمل تربیتی را نیز کاهش دهد. در پایان، می توان چنین نتیجه گیری کرد که تلقی معلم به مثابه دانش پژوه ضمن حذف فاصله موجود بین نظام آموزش و پرورش، و آموزش عالی و ایجاد پل ارتباطی بین آن ها، به کارگیری دانش تولیدشده در عمل را محور فعالیت خود قرار داده است.کلید واژگان: دانش پژوهی, معلم پژوهنده, اقدام پژوهی, نظریه, عمل تربیتیThe goal of this research is investigate teacher as a scholar and its role in reducing the gap in educational theory and practice . The present research method is analytical and conceptual and linguistic analysis and transgressive logical analysis. Documents analyzed included views of experts, books, background studies and related research in the field. Findings of the research showed; teacher as action researcher is faced with shortcomings in reducing the gap in educational theory and practice and requires modification and reconstruction by a scholarship approach through its strengths and abilities. Teacher as a scholar due to have features such as interpersonal nature, the existence of four arenas of exploration, integration, application, teaching and learning, the ability to provide results to others, to be in the praxis paradigm, to follow the common academic model in research and to have certain stages in conducting scholarship can, while resolving the teacher's weaknesses as an action researcher, it also reduces the gap between educational theory and practice. the view of the teacher as a scholar, while removing the gap between the education system and higher education and creating a bridge between them, has put the application of the knowledge generated in practice into actionKeywords: Scholarship, Researcher teacher, Action research, Theory, Educational practice
-
یکی از اهداف نهایی آموزش عالی ، آماده سازی کارکنان با دانش و مهارت های ضروری است. این موضوع شامل پرورش مهارت های علمی دانشجویان همچون مهارت استدلال ورزی می گردد. از منظر تربیتی مهارت استدلال ورزی یک مکانیزم یادگیری است که استفاده از آن منجر به توسعه دانش می شود. در پژوهش حاضر وضعیت این مهارت در انواع برنامه های درسی قصدشده و تجربه شده در آموزش عالی ایران بررسی شد. در برنامه درسی قصدشده، اسناد بالادستی نظام آموزش عالی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار تجزیه و تحلیل شدند. روش نمونه گیری، هدفمند و واحدهای تحلیل شامل کلمه، عبارت، جمله و پاراگراف بودند. سپس برای برنامه درسی تجربه شده، با استفاده از تکنیک نمونه گیری گلوله برفی، توانایی استدلال 130 دانشجو مورد سنجش قرار گرفت. اولین یافته اول مرتبط با بررسی برنامه درسی قصدشده نشان داد که در سطوح سیاستگذاری و مدیریتی نظام آموزش عالی ایران بر پرورش مهارت های علمی - همچون مهارت استدلال ورزی - به صورت آشکار و پنهان تاکیده شده است. دومین یافته نشان داد پاسخ های نوشتاری دانشجویان ساختار استدلالی مناسبی ندارند. این یافته با یافته اول همخوانی ندارد. ناهماهنگی برنامه درسی قصد شده با برنامه درسی تجربه شده نشان می دهد که در سطح اجرا به توسعه این مهارت توجه نشده است. علاوه بر این، برنامه درسی تجربه شده نشان می دهد که دانشجویان مهارت استدلال را از طریق برنامه درسی پنهان محیط دانشگاه کسب نمی کنند.
کلید واژگان: استدلال ورزی, برنامه درسی قصد شده, آموزش عالی, برنامه درسی تجربه شدهOne of the ultimate goals of pursuing higher education is to prepare the next employees with the necessary knowledge and skills. This includes cultivating university students’ scientific skills, especially argumentation skill. From an educational point of view, argumentation skill is a learning mechanism, the use of which leads to knowledge development. Exploring the states of this skill in the intended and experienced curricula of Iran's higher education system is the aim of this study. The analysis of the intended curriculum was done by using the directed qualitative content analysis method. The sampling method was the purposeful sampling technique. The units of analysis include word, phrase, sentence, and paragraph. The expression method consisted of latent and manifest messages. Thereafter, for the experienced curriculum, using the snowball sampling technique, the argumentation ability of 130 university students was assessed. Findings The first finding of the analysis of the intended curriculum showed that at the policy and management levels of Iran’s higher education equipping students with academic skills such as argumentation has been recognized and defined as goals both latently and manifestly. The second finding showed that students written responses didn’t have a proper argumentative structure. This finding is not consistent with the first finding. The inconsistency between the intended curriculum and the experienced curriculum indicates that at the level of implementation, this skill development has not been paid attention to. In addition, the experienced curriculum shows that students do not acquire argumentation skill from the hidden curriculum of the university environment
Keywords: Argumentation, experienced curriculum, Higher education, intended curriculum -
هدف این تحقیق بررسی تاثیر عملکرد اقتصادی و توسعه انسانی بر تلفات ترافیک جاده ای در ایران می باشد. داده های آماری بکار گرفته شده در این تحقیق از بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و بانک جهانی برای سال های 1400-1379 و به صورت سالیانه بوده و از نرم افزار Eviews 10 برای برآورد مدل پیشنهادی استفاده شده است. داده های سری زمانی این مطالعه همگی ایستا نبوده و بر این اساس به منظور برآورد الگوی موردنظر، از رهیافت خود توزیع با وقفه های گسترده استفاده می شود. الگوی خودرگرسیو با وقفه های توزیعی (0,0,0,1) بر اساس معیار شوارز-بیزین انتخاب گردید. نتایج برآورد با چنین رویکردی در کوتاه مدت نشان می دهد، تلفات جاده ای با وقفه و نرخ بیکاری بر تلفات جاده ای تاثیر مثبت معنی دار ایجاد می نماید. این تاثیر در کوتاه مدت برای متغیرهای تولید ناخالص داخلی سرانه و شاخص توسعه انسانی منفی معنادار به دست آمده است. ضرایب بلندمدت برآورد شده در تاثیرگذاری بر تلفات جاده ای برای متغیرهای تولید ناخالص داخلی سرانه و توسعه انسانی منفی معنی دار و برای متغیر توضیحی نرخ بیکاری مثبت معنی دار می باشد. نتایج نشان می دهد توسعه پایدار که یکی از ابعاد آن حفظ تامین امنیت جانی افراد در سیستم حمل ونقل جاده ای می باشد، الزاما می بایست از کانال یا مسیر سرمایه گذاری در توسعه انسانی گذر نموده و این سرمایه گذاری رکن و هسته اصلی و محوری در کاهش تلفات ترافیک جاده ای می باشد. نتایج تحلیل در چارچوب الگوی تصحیح خطا بیانگر مقدار 174/0- برای ضریب تصحیح خطا بوده که بیانگر سرعت نسبتا پایین تعدیل می باشد.کلید واژگان: تولید ناخالص داخلی سرانه, نرخ بیکاری, شاخص توسعه انسانی, تلفات ترافیک جاده ای, ARDLRoad journal, Volume:31 Issue: 4, 2023, PP 171 -180The purpose of this research is to investigate the impact of economic performance and human development on road traffic fatalities (RTF) in Iran. The statistical data used in this research is from the Central Bank of the Islamic Republic of Iran and the World Bank for the years 1379-1400 and it is annual and Eviews 10 software is used to estimate the proposed model. The time series data of this study are not all stationary, and based on this, in order to estimate the desired pattern, the self-distribution approach with wide intervals is used. The ARDL (1,0,0,0) model was chosen based on the Schwartz-Bayesian criterion. The estimation results with such an approach in the short term show that RTF (-1) and unemployment rate have a significant positive effect on road fatalities. This effect has been obtained negative significant for the variables of GDP per capita and human development index in the short term. The estimated long-term coefficients in affecting road fatalities for the variables of GDP per capita and human development are negative and significant, and for the explanatory variable of unemployment rate is positive and significant. The results show that sustainable development is one of the dimensions of maintaining the safety of people's lives in the road transportation system, It is necessary to pass through the channel or path of investment in human development and this investment is the main pillar and core in reducing road traffic fatalities. The results of the analysis in the framework of the error correction model indicate the value of -0.174 for the coefficient of the error correction, which indicates a relatively low speed of adjustment.Keywords: GDP per Capita, Unemployment Rate, Human Development Index, Road Traffic Fatalities, ARDL
-
هدف
این پژوهش طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی تلفیقی تربیت شهروندی دیجیتال است. در پژوهش حاضر دو پرسش اساسی مورد بررسی قرار گرفته است: 1) الگوی مطلوب برنامه درسی تربیت شهروندی دیجیتال با رویکرد تلفیقی در دوره متوسطه چه ویژگی هایی دارد؟ 2) الگوی پیشنهادی از نظر متخصصان تا چه میزان معتبر است؟
مواد و روش هااین پژوهش جزء پژوهش های آمیخته با طرح اکتشافی است که در دو بخش کیفی-کمی انجام شده است؛ در بخش کیفی به فرایند طراحی الگو و در بخش کمی با روش توصیفی از نوع پیمایشی، به اعتباربخشی الگو پرداخته شد. در بخش کیفی حوزه مطالعات شامل منابع نظری و پژوهشی داخلی و خارجی در دسترس و همچنین 20 نفر از متخصصان و صاحب نظران حوزه برنامه ریزی درسی، تکنولوژی آموزشی و کارشناسان حوزه دیجیتال بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. روایی داده ها از طریق سه سویه سازی حاصل شد. ابزار گردآوری، مصاحبه نیمه ساختار یا فته بود برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد.
بحث و نتیجه گیرییافته ها مطابق با الگوی اکر در قالب مولفه های برنامه درسی تربیت شهروندی دیجیتال شامل منطق، اهداف، محتوا، فرصت های یادگیری، منابع، نقش معلم، زمان، فضا، گروهبندی و ارزشیابی، تبیین گردید. طبق یافته های پژوهش منطق برنامه، تلفیق مسایل مربوط به شهروندی دیجیتال در برنامه های درسی و آموزشی را مورد توجه قرار داده است. عنصر هدف به سه دسته اخلاق شهروندی دیجیتال، سواد شهروندی دیجیتال و مهارت های شهروندی دیجیتال در سه بعد دانش، مهارت و نگرش اشاره داشت. محتوا در سه بخش محافظت، آموزش و احترام مطرح شد و بر اهمیت رویکردهای فعال تدریس تاکید گردید همچنین به معلم در نقش راهنما و تسهیلگر اشاره شد و بهره گیری از منابع متنوع مورد تاکید قرار گرفت. در این طراحی برنامه درسی زمان و مکان انعطاف پذیر بوده، فعالیت ها در قالب گروه های کوچک انجام می پذیرد. در بخش ارزشیابی انواع روش های ارزشیابی کیفی مورد توجه قرار گرفتند. در مرحله اعتبار بخشی از روش کمی از نوع پیمایشی بهره گرفته شد. نتایج اعتبار بخشی نشان می دهد که الگوی پیشنهادی از نظر متخصصان مطالعات برنامه درسی، تکنولوژی آموزشی و حوزه دیجیتال مناسب بوده است.
کلید واژگان: : برنامه درسی, تربیت شهروندی دیجیتال, رویکرد تلفیقیObjectiveThis study aims to design and validate the optimal model of digital citizenship education curriculum with an integrated approach in high school. For this purpose, two main questions were investigated in this study: 1) what are the characteristics of integrated curriculum model of digital citizenship education in high school? 2) To what extent is the proposed model valid from the view point of experts?
Material and MethodThe research method is mixed with the exploratory design which was done in two qualitative-quantitative parts. In the qualitative part, the model was designed and in the quantitative part, the model was validated by descriptive-survey method. In the qualitative section, all available texts and theoretical and research sources were reviewed. Also, 20 specialists in curriculum planning and, educational technology and digital experts, who were selected by purposive. Data validity was obtained through triangulation. Data collection tool was semi-structured interview and content analysis method was used for data analysis.
Discussion and ConclusionThe findings were explained according to the Ecker model in the form of digital citizenship education curriculum components including logic, goals, content, learning opportunities, resources, teacher's role, time, space, grouping and evaluation.According to the research findings, program logic has considered the integration of digital citizenship issues in curricula. The target element referred to the three categories of digital citizenship ethics, digital citizenship literacy and digital citizenship skills in three dimensions of knowledge, skills and attitude. The content was presented in three sections: protection, education and respect and It was emphasized On the importance of active teaching approaches. Also the teacher was mentioned as a guide and facilitator. And the use of various sources was emphasized. In this curriculum design, time and place are flexible. Activities are done in small groups. In the evaluation section, variety of qualitative evaluation methods were continuously considered. Survey method was used to validate the efficiency. The validation results showed that from the viewpoint of curriculum studies and educational technology and digital experts. The proposed pattern was appropriate.
Keywords: Curriculum, Digital Citizenship Education, Integrated Approach -
وسایل نقلیه سنگین بخش مهمی از سیستم حمل و نقل کشور را تشکیل می دهند که بدلیل شرایط فیزیکی و عملکردی آنها تاثیر ویژه ای بر شرایط ایمنی مسیرها بویژه آزاد راه ها دارند بگونه ای که سالانه حدود 15 درصد از تصادفات جاده ای ایران را تشکیل می دهند. در این تحقیق آزادراه قزوین-زنجان به دلیل اینکه محوری مواصلاتی و ترانزیتی محسوب می شود و حجم تردد کامیون ها زیاد است، به عنوان محور مورد مطالعه انتخاب شده است و اطلاعات مورد نیاز در خصوص تصادفات کامیون های این آزادراه، مربوط به سال های 1392 تا 1394، از اداره کل راهداری و حمل و نقل جاده ای استان زنجان گردآوری شده است. این پژوهش در دو بخش توصیفی و استنباطی به بررسی فراوانی تصادفات و آزمون داده ها از طریق آزمون کای-دو با نرم افزار آماری spss پرداخت و مشخص گردید عواملی مانند هوای صاف، فقدان روشنایی در مسیر و تردد کامیون های 2و3 محور در فراوانی تصادفات در محور مورد مطالعه تاثیرگذار هستند. که با درنظر گرفتن تدابیر لازم و اصلاحات پیشنهادی در قوانین موجود می توان در یک دوره زمانی کوتاه میزان این نوع تصادفات را کاهش داد.
کلید واژگان: آزادراه, تصادفات وسایل نقلیه سنگین, نرم افزار SPSSRoad journal, Volume:31 Issue: 3, 2023, PP 137 -150Heavy vehicles are an important part of the country's transportation system, which, due to their physical and functional conditions, have an impact on the safety conditions of roads, especially freeways, which account for about 15% of Iran's road accidents every year. In this research, the Qazvin-Zanjan freeway has been chosen as the axis of study because it is considered a transportation and transit axis and the volume of truck traffic is high, and the required information regarding truck accidents on this freeway, related to the years 2012 to 2014, It has been collected from the General Directorate of Highways and Road Transport of Zanjan province. This research, in two descriptive and inferential parts, examined the frequency of accidents and tested the data through the chi-square test with SPSS statistical software, and it was determined that factors such as clear weather, lack of lighting on the road, and the traffic of 2- and 3-axle trucks in the frequency of accidents in the studied axis They are effective. Considering the necessary measures and suggested amendments in the existing laws, the number of these types of accidents can be reduced in a short period of time.
Keywords: Freeway, heavy vehicle accidents, SPSS software -
امروزه روند رو به رشد تصادف ها در راه ها و تلفات و خسارتهای ناشی ازاینگونه حوادث باعث اتلاف سرمایه های کشور می شوند؛ بنابراین سرمایه گذاری صحیح و شناخت هر یک از عوامل سه گانه تصادف (راه، راننده و وسیله نقلیه)، بررسی اصولی مشکلات این عوامل و بیان راه حل های کاربردی می تواند از بروز اینگونه حوادث بکاهد. ناهنجاری های رفتاری در رانندگی به عنوان یک معضل جدی درجامعه محسوب می شود . کمبود مهارت در کنترل خودرو و خستگی و خواب آلودگی و تجاوز از سرعت مجاز، طرح هندسی جاده ها و مشکلات روانی و اقتصادی از دلایل وقوع تصادفات در کشور است. بررسی علل حوادث رانندگی حاکی از آن است که علاوه بر یادگیری و کسب مهارت و تجربه در کنترل وسایل نقلیه عوامل روحی، استرس و وضعیت اقتصادی نیز در پیشگیری از وقوع حوادث رانندگی نقش ویژه ای دارد. در این تحقیق تاثیر رفتار روانشناختی رانندگان وسیله نقلیه سنگین بر روی میزان تصادفات محور زنجان-تبریز مورد بررسی قرار می گیرد. جامعه آماری در این پژوهش رانندگان وسایل نقلیه سنگین است و منطقه مورد مطالعه در این پژوهش محور زنجان-تبریز در سال 1397 می باشد که به روش پرسشنامه ای و با استفاده از نرم افزار SPSS25 انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که پارامترهای تشدید کننده خستگی و خواب آلودگی، عوامل اقتصادی، طرح هندسی جاده ها و استرس تاثیر مثبت و معنی داری بر میزان تصادفات داشته اند.
کلید واژگان: وسیله نقلیه سنگین, میزان تصادفات, استرس, پارامترهای تشدید کننده خواب آلودگی, طرح هندسی جادهRoad journal, Volume:31 Issue: 2, 2023, PP 253 -266Today, the growing trend of accidents in roads and casualties are the result of loss of national capital. These factors and the expression of practical solutions can reduce the incidence of such incidents. Behavioral abnormalities in driving are considered as a serious problem in society. Lack of skills in vehicle control, fatigue, drowsiness and exceeding speed limits, road geometry and psychological and economic problems are the causes of accidents in the country. Investigating the causes of traffic accidents shows that in addition to learning and acquiring skills and experience in the control of vehicles psychological factors, stress and economic situation also have a special role in preventing accidents. In this study, the effect of psychological behavior of heavy vehicle drivers on Zanjan-Tabriz axis crash rate is investigated. The statistical population of this research is heavy vehicle drivers and the study area is Zanjan-Tabriz axis in 1397 which was done by questionnaire method using SPSS20 software. The results showed that the exhaustion parameters of fatigue and drowsiness, economic factors, road geometry and stress had a positive and significant effect on the rate of accidents.
Keywords: Heavy Vehicle, accident rate, Stress, DROUGHT RESPONSIBLE PARAMETERS, ROAD GEOMETRIC -
هدف پژوهش حاضر، تحلیل مولفه های آموزش صلح در اسناد گفتمانی آموزش و پرورش ایران است که با توجه به نقش گفتمان های غالب سیاسی در بازنمایی صلح و آموزش صلح در جامعه ایران با نگاه انتقادی انجام شده است. بدین منظور، اسناد گفتمانی آموزش در دوره های ابتدایی، راهنمایی و دوره اول دبیرستان (بین سال های 1373 تا 1393) مورد تحلیل قرار گرفت و به پرسش هایی ازجمله موارد زیر، پرداخته شد: مولفه های محوری موجود در آموزش صلح در اسناد گفتمانی آموزش و پرورش ایران چه وضعیتی داشته و چه گفتمانی بر آن غالب است؟ دال های مرکزی و مرزهای ضدیتی گفتمان های مذبور کدامند و چه نقشی در بازنمایی آموزش صلح داشته اند؟ روش پژوهشی مقاله از نوع روش تحلیل گفتمان است که با نگاه انتقادی به تحلیل اسناد رسمی موجود و تولید شده در آموزش و پرورش ایران می پردازد. یافته ها، نشان می دهد مولفه های آموزش صلح در اسناد آموزشی این دوران ورود نداشته. همچنین ورود ایده ها و مضامین مربوط به جنگ، دشمنی و نفرت در متون آموزشی این دوران، به کلیشه سازی منفی و مشروعیت بخشیدن به خشونت و جنگ در باور و اعتقادات افراد منجر شده و با ایجاد چرخه خشونت، صلح را به حاشیه رانده است. گفتمان حاکم بر اسناد آموزشی، گفتمان ایدیولوژیک با شور انقلابی شناسایی شد. گفتمان آموزشی در این دوران، به اعتبار دال مرکزی مذهب و حمایت از ستم دیدگان هژمونیک گشته. همچنین در نتایج حاصل از این تحلیل ها، مرزهای ضدیتی، دال مرکزی و وقته ها در قالب الگوی گفتمانی ارایه گردید.کلید واژگان: صلح, آموزش صلح, اسناد آموزش و پرورش, تحلیل گفتمانThe present paper aimed at analyzing the peace education components in the discourse of Iranian education documents with a critical view toward the role of dominant political discourses in the presentment of peace and peace education in Iranian society. To this end, the discourse of education documents in elementary school, middle school, and junior high school levels (between 1994 and 2014) were analyzed and questions like the following were addressed:What is the status of the core components of peace education in the discourse of Iranian education documents and what is the discourse prevailing over them? What are the nodal points and antagonistic boundaries of the aforementioned discourses and what role have they played in the presentment of peace education? This paper used a discourse analysis research method to analyze the existing and produced official documents in Iranian education through a critical look. The findings showed that the peace education components have not been introduced to the education documents of this period. Moreover, the introduction of ideas and themes of war, enmity, and hatred in this period’s educational texts has resulted in negative stereotyping as well as legitimization of violence and war in individuals’ beliefs, besides marginalizing peace through creating a cycle of violence. The ideological discourse with a revolutionary fervor was identified as the discourse prevailing over the education documents. Educational discourse in this period has become hegemonic based on the nodal point of religion as well as support for the oppressed. Furthermore, in the results of these analyses, antagonistic boundaries, nodal points, and moments were presented in the form of a discourse model.Keywords: Peace, Peace education, Education documents, Discourse analysis
-
ایده ها و قوانینی برای شهروندان در دنیای دیجیتال به منظور کاهش سوء رفتارها در ارتباط با فناوری ها و توانمندسازی کودکان برای استفاده مسیولانه از فناوری توسط اندیشمندان حوزه ارتباطات، سیاستگذاران و مسیولان آموزشی ارایه شده است. یکی از مفاهیم جدید جهت مواجهه مناسب با دنیای دیجیتال در عرصه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، توسعه شهروندی دیجیتال است. این مطالعه به بررسی چیستی و عناصر شهروندی دیجیتال همچنین نقش برنامه درسی در تربیت شهروندی دیجیتال پرداخته است. روش تحقیق کیفی از نوع تبیینی تحلیلی است. داده ها به شیوه اسناد پژوهی گردآوری شده است. جامعه آماری شامل منابع مربوط به حوزه شهروندی دیجیتال می باشد. نمونه گیری به شیوه هدفمند انجام شده است. نتایج بررسی ها چهار دسته از شهروندی دیجیتال را به عنوان محور این مفهوم مشخص کرده است: 1- شهروندی دیجیتال به مثابه اخلاق. 2- شهروند دیجیتال به مثابه سواد رسانه ای. 3- شهروند دیجیتال به مثابه مشارکت و تعامل. 4- شهروند دیجیتال به مثابه مخالفت انتقادی. نکته دیگر اینکه چهار دسته از عناصر شهروندی دیجیتال (هویت شخصی، فعالیت آنلاین، تسلط بر محیط دیجیتالی و اخلاق مربوط به محیط دیجیتال) در قالب مدل SAFE ارایه شده است. نتایج تحقیق لزوم آموزش و برنامه های درسی فراگیر محور در جهت ترویج مسیولیت اجتماعی شهروندی در عصر دیجیتال را نشان می دهد.
کلید واژگان: شهروندی دیجیتال, عناصر شهروندی دیجیتال, مشارکت و تعامل دیجیتالی, برنامه درسیIdeas, Skills, and Rules for Citizens in the Digital World to Reduce Technology-Related Abuses and empower children to use technology responsibly for learning and activity Presented by thinkers in the field of communications and media, policymakers and educators. One of the new concepts for appropriate dealing with the digital world in the social, economic and political fields is the development of digital citizenship, which has attracted much attention in recent years. To achieve a broad knowledge base and provide comprehensive digital citizenship categories for better civic education in the 21st century, this study examines the nature, characteristics and elements of digital citizenship as well as the role of the curriculum in digital citizenship education through in-depth review and analysis of related literature in this field. . The Qualitative research method is analytical explanatory type and the required data has been collected from reliable sources using the method of document research. Sampling was done in a targeted manner.The results of the survey has identified four categories of digital citizenship as Axis of this concept: 1- Digital citizenship as ethics. 2- Digital citizen as information and media literacy. 3- Digital citizen as participation and interaction. 4- The digital citizen as a critical opposition. Another point in the research results is that four categories of elements of digital citizenship (personal identity, online activity, mastery of the digital environment and ethics related to the digital environment) are presented in the form of SAFE model. The research results also show the need for education and the role of student-centered curricula in promoting the social responsibility of citizenship in the Digital age. Therefore, understanding the concept of digital citizenship will make it possible to take educational measures to educate digital citizens.
Keywords: Digital Citizenship, Elements of Digital Citizenship, Digital participation, interaction, Curriculum -
افزایش حوادث رانندگی یکی از مهمترین خطرات تهدید کننده زندگی انسانها در جهان می باشد. تصادفات وسایل نقلیه سنگین نیز در سال های اخیر بسیار مورد توجه بوده است. زیرا وسایل نقلیه سنگین نقش مهمی در اقتصاد کشورها و مخصوصا در کشور ایران دارند. تحقیقات اخیر نشان می دهد تصادفات وسایل نقلیه سنگین رو به افزایش است، بنابراین بررسی دلایل آن امری ضروری به نظر می رسد. در بسیاری از تحقیقات، خستگی، خواب آلودگی، اضطراب و خشم از عوامل مهم در تصادفات وسایل نقلیه سنگین می باشند. در کشور ایران نبود امکانات رفاهی جاده ای و نبود استراحتگاه های مناسب، فاصله مکانی و زمانی نامناسب توقف گاه ها از دلایل بسیار مهم در مشکلات رفتاری رانندگان به شمار می روند. به همین دلیل هدف این تحقیق بررسی فاصله زمانی و مکانی بین استراحتگاه های وسایل نقلیه سنگین و تصادفات در مسیرهای بین شهری (مطالعه موردی:جاده قدیم زنجان-میانه و آزادراه زنجان-تبریز) می باشد. جامعه آماری تحقیق کلیه رانندگان وسایل نقیله سنگین در این آزاد راه می باشد که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود 170 نفر برآورد شد. اطلاعات حاصل از آن با استفاده از روش های آماری توصیفی تلخیص و طبقه بندی و برای آزمون فرضیه های تحقیق از روش های آماری استنباطی کلموگروف- اسمیرنوف و آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده گردید. نتایج حاصل بیانگر آن است که فاصله زمانی و مکانی و همچنین امکانات استراحتگاه ها تاثیر معنی داری در کاهش تصادفات جاده ای دارد. همچنین مدلی براساس فاصله مکانی و زمانی استراحتگاه ها برازش گردید.
کلید واژگان: امکانات استراحت گاه ها, تصادفات جاده ای, فاصله زمانی استراحت گاه ها, فاصله مکانی استراحت گاه هاRoad journal, Volume:31 Issue: 1, 2023, PP 179 -192The increase in traffic accidents is one of the most important life-threatening dangers in the world. Heavy vehicle accidents have also been focused of attention in recent years. Because heavy vehicles play an important role in the economy of countries especially in Iran. Recent research shows heavy vehicle accidents are on the rise, so investigating the causes seems necessary. In many studies, fatigue, drowsiness, anxiety, and anger are important factors in heavy vehicle accidents. In Iran, lack of road amenities and lack of suitable reast area, inappropriate spacing and time of rest area are some of the most important causes of drivers' behavioral problems. Therefore, the aim of this study was to investigate the time and location distance between heavy vehicle rest area and traffic accidents on intercity routes (Case Study: Zanjan-Mianeh main Road and Zanjan-Tabriz Freeway). The statistical population of the study is all drivers of heavy vehicles in this freeway. The sample size was estimated to be 170 people using Cochran formula. The data were categorized and analyzed using descriptive statistical methods. In order to test the research hypotheses, Kolmogorov-Smirnov's inferential statistical methods and correlation and regression tests were used. The results indicate that the time and location distance as well as the facilities of rest area have a significant effect on reducing road accidents. Also a model was fitted based on the spatial and temporal distance of the rest area.
Keywords: Rest area facilities, Road accidents, Rest area time interval, Rest area spatial distance -
انسان با تهذیب نفس و علم حضوری می تواند حضور علت هستی بخش را درک نماید؛ لذا در فلسفه اسلامی خداوند حاضر علی الاطلاق است. اما پرسش از چرایی عدم انکشاف حضور الهی به طور گسترده برای بشر از طریق روش هایی مانند تجربه دینی ذهن فیلسوفان دین را به خود مشغول داشته است و تقریرات شلنبرگ در استدلال به اختفای الهی برای الحاد، در این میان نقش محوری دارد. عمده پاسخ ها به علت اختفای الهی از منظر وجودی، فلسفی، عرفانی و کلامی است. اما در پژوهش حاضر به روش تحلیل محتوایی سعی شده است رویکردهای انسانی تراویس دامزدی مورد ارزیابی قرار گیرد. وی با بیان مواردی مانند شاخص انزجار آسیب دیده، شاخص انزجار محدودیت وجودی، شاخص ترس و امید و شاخص از خود بیگانگی سعی در طرح دلایل اختفای الهی نموده است. در این مقاله عمده نقدهای این رویکرد انسانی مواردی چون نسبی گرایی و استقرای ناقص، بی نیاز نبودن از رویکردهای کلامی مانند تدبیر، حکمت و لطف الهی، ارایه تصویری منفعل از خداوند و عدم توجه به بعد اجتماعی دین، دانسته شده است.کلید واژگان: اختفای الهی, تراویس دامزدی, انسان شناسی دین, انسان شناسی دینی, شلنبرگ
-
مسیله شر و تلاش برای تیودیسهپردازی پیرامون آن توانسته است جایگاه خود را به عنوان مشغله ذهنی فیلسوفان دین نهادینه سازد. اما از سوی دیگر برخی در این اندیشهاند که چگونه میتوان به این چالش خاتمه داد. نیک تراکاکیس از جمله دسته اخیر است که با عبور از متاتیودیسه و نقد تیودیسه در نهایت راهحل مسیله شر را در ضدتیودیسه میداند. او با تکیه بر واقعیت عینی و عملی شرور و همچنین با تاکید بر ایرادات اخلاقی، روشی و متافیزیکی تیودیسهها به تجدیدنظر در تصویر خداوند رسیده و دیدگاه خود را ضدتیودیسه نامیده است. در این دیدگاه، ابتنای تیودیسهها بر خدای شخصوار سدی دایمی در برابر جمع میان شرور و خیرخواهی خداوند تلقی میشود. با این حال، این نگاه به تیودیسه با نقدهای مبنایی، روشی و هدفی مواجه شده است. در این پژوهش، ابتدا به تفاوت ضدتیودیسه با متاتیودیسه و نقد تیودیسه پرداخته شده و سپس به تعریف و تبیین ضدتیودیسه از منظر تراکاکیس توجه شده است. در پایان نیز اشکالاتی همچون انحصارگرایی در مبنای اخلاقی، ضعف شناختی در صفات مشترک، پیشداوری در مسیله، نادیدهانگاری صورت مسیله، عدم ارایه تبیین جایگزین از شر و بازگشت به مسیله منطقی شر، در برابر ضدتیودیسه مطرح شده است.
کلید واژگان: مسئله شر, ضدتئودیسه, نیک تراکاکیس, متاتئودیسه, نقد تئودیسهThe problem of evil and theodicy are acknowledged as inherent parts of the philosophy of religion. But on the other hand, some are seeking a way to put an end to this issue. Nick Trakakis is one of them, who by passing over meta theodicy and critique of theodicy, finally sees the solution in “anti-Theodicy”. Relying on the objective and practical reality of evil, in addition to the moral, methodological, and metaphysical flaws of the current theodicies, he has revised the image of personal God. According to anti-theodicy, theodicies are based on a personal God, and this is an obstacle to the compromise between the existence of evil and God's benevolence. Nevertheless, anti-theodicy has faced criticism in terms of fundamentals, methodology, and the purpose. In this research, first, the difference between anti-theodicy, meta-theodicy, and critique of theodicy is discussed and then the definition and explanation of anti-theodicy from Trakakis's perspective are explicated. In the end, some of the most important objections to this theory are proposed: taking a monopolistic attitude toward the moral basis, having cognitive weakness in common attributes, being prejudiced in dealing with the problem, ignoring the main problem, not proposing an alternative explanation of evil, and returning to the logical problem of evil.
Keywords: The Problem of Evil, Anti-Theodicy, Nick Trakakis, Meta-Theodicy, Critique of Theodicy -
هدف پژوهش حاضر بازنمایی انسجام ملی در محتوای کتاب های درسی دوره آموزش ابتدایی ایران است. پارادایم پژوهش از نوع تفسیری، رویکرد پژوهش کیفی، استراتژی پژوهش از نوع تحلیل محتوا کیفی است، میدان مطالعه کلیه کتاب های درسی دوره آموزش ابتدایی ایران است که بر مبنای روش نمونه گیری هدفمند کتاب های مطالعات اجتماعی، فارسی و هدیه های آسمان که مشتمل بر 25 جلد کتاب است مورد بررسی قرار گرفتند. فرمت داده ها در قالب متن بوده است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مراحل کدگذاری دور نخست و کدگذاری دور دوم استفاده شده است. یافته های پژوهش مشتمل بر 533 مفهوم، 77 زیرمقوله و 87 مقوله اولیه است که در نهایت بعد از دسته بندی، 11 مقوله اصلی در محتوای کتاب های درسی استحصال گردید. این مقوله ها عبارتند از: سرزمین مشترک، میراث فرهنگی، دین و مذهب، ادب و هنر، پرچم و سرود، فرهنگ فراملی، زبان فارسی، میراث تمدنی، تاریخ مشترک، اعیاد مذهبی، قهرمانان و مفاخر ملی. بر مبنای یافته ها می توان گفت که وضعیت مولفه های انسجام ملی از جایگاه مطلوبی برخوردار نیست و بیشتر به صورت سلیقه ای عمل شده است و تنها مولفه ای که در کتاب های درسی انسجام ملی بر پایه آن می چرخد، مولفه دین و مذهب است.
کلید واژگان: بازنمایی, انسجام ملی, مولفه های انسجام ملی, کتاب های درسی, آموزش ابتداییToday, it is rare to find a country that has not experienced considerable socio-cultural transformation. In this regard, maintaining national unity and cohesion in societies that have cultural, ethnic, linguistic, and religious diversity is far more difficult and complicated than those societies where there is more cultural homogeneity. The political system, policies, and government-driven strategies can promote or undermine national unity. One of the factors that can play a significant role in maintaining solidarity and increasing national belonging among students is the educational system. The aim of the current research was to investigate the representation of national cohesion in Iran’s primary school textbooks. The research paradigm was interpretive, and the research approach was qualitative. The study data was collected through purposeful sampling and included the following textbooks taught in primary schools in Iran: Social Studies, Persian Literature, and Heaven Gifts, which together consisted of 25 volumes. Open and axial coding techniques were used for data analysis. The research findings included 533 concepts, 77 subcategories, and 87 primary categories. After the classification of categories, 11 main themes were identified in the content of textbooks. These themes were common land, cultural heritage, religion, literature and art, flag and anthem, transnational culture, Persian language, civilization heritage, common history, religious holidays, and national heroes and notables. National cohesion and identity have been among the most important topics for all countries in the world. Preservation of national territorial integrity and socialization of students depend on how national identity and cohesion are represented in the educational system of a given country. In this regard, the educational system, as a means to transmit cultural, religious, national, social, political, gender, and ethnic values, can play a pivotal role. The results showed that the promotion of national cohesion in Iranian primary school textbooks suffered from some weaknesses. First, the teaching of national identity and cohesion did not follow logical principles. Furthermore, in some cases, some components of the above-mentioned themes were repeated blandly. Thirdly, the space dedicated to these themes in textbooks was hardly enough. Categories such as religious values and traditional gender roles were among the more prominent categories. Also, of the three dimensions of Iranian national identity, namely, Iranianness, Islamism, universality or modernity, only the dimension of Islamism was taken into consideration and the other two dimensions were neglected. Another problem related to the representation of national cohesion in textbooks was that specialized sources were not consulted. There was an imbalance in the use of national cohesion components in textbooks, and some components were emphasized more than others. The results highlight the significant role that textbook developers, curriculum planners, and educational policymakers can play in the representation of national cohesion. First of all, it is necessary to assess educational needs and collect feedback annually from teachers teaching in different regions regarding the quality of curriculum in terms of content quality, students’ needs, the needs of society, and the current cultural and social exigencies. One of the main and most important responsibilities of curriculum planners and textbook developers is to ensure that all ideas are given fair and enough space in textbooks and that ethnic minorities and their concerns are not marginalized. In this regard, experts in the field should be involved in the process of designing and developing textbooks. As regards the representation of national unity in textbooks, it will be counterproductive to be selective and include only a few elements that have the least impact on maintaining national unity. It is necessary to redefine the category of national cohesion and try to avoid idealism in content development. Students deserve to be provided with a comprehensive description of national identity. For example, regarding the motherland as one of the components of national unity, the contribution of ethnic groups to maintaining the territorial integrity of Iran should be clearly and fairly reflected in textbooks. Generalizations should be avoided, and efforts should be made to reduce the gap between Iranian ethnic groups, which is another main responsibility of curriculum planners. Finally, the way the realities of the society are reflected in upstream documents is idealistic. Thus, it is suggested that those involved in preparing and developing upstream documents have a more realistic view of society and a more open-minded perspective on cultural, social, and educational issues. The discourse governing the textbooks of primary schools in Iran is a mere religious discourse. In other words, it can be said that these textbooks are more concerned with religious rather than national cohesion. Therefore, it is necessary for educational policymakers to reevaluate the discourse governing textbooks. A constructive starting move can be to give more space and voice to ethnic and cultural components, which, in turn, can promote convergence and empathy among different ethnic, cultural, and social groups in Iran.
Keywords: national cohesion, national identity, textbooks, primary education, Iranianeducational system -
پیشرفت های تکنولوژی در عرصه هوش مصنوعی و ورود به عصر پیوند دستاوردهای بیولوژیکی و دیجیتالی، دورنمایی از آرمان شهر هوش مصنوعی را به تصویر می کشد که در پی انتقال ساختار مغز بیولوژیکی به ماشین های مصنوعی است، تا جایی که عملکرد آن ها بتواند از عملکرد انسان کنونی پیش افتد. اما تحقق چنین آرمانی، از منظر بروس رایشنباخ با چالش های الهیاتی و فلسفی همراه است. در این مقاله با روش تحلیل محتوا سعی در تبیین و ارزیابی این چالش های ادعایی از دو منظر حکمت صدرایی و متخصصان هوش مصنوعی در حیطه های هویت انسانی، معنویت، پرستش خداوند، اراده آزاد و تصمیمات اخلاقی شده است. هر چند دغدغه های رایشنباخ قابل توجه هستند ولی به نظر می رسد با استناد به نظرات متخصصان با اشکالاتی از جمله عدم توجه به بقای الگوهای اولیه و بقای حق انتخاب و آگاهی، امکان انتقال احساسات مذهبی در تجربیات دینی، امکان فرض خدای واقعی به عنوان متعلق تجربه دینی، امکان تحقق مدل هایی از اراده آزاد و امکان گذار به آگاهی اخلاقی در هوش مصنوعی قوی مواجه است.کلید واژگان: هوش مصنوعی قوی, بروس رایشنباخ, حکمت متعالیه, هویت انسانی, تجربه دینی, اراده آزادAdvances in technology in the field of artificial intelligence and entering the era of linking biological and digital achievements, depicts the perspective of the utopia of artificial intelligence that seeks to transfer the structure of the biological brain to artificial machines, so that their performance can exceed the performance of modern humans. But the realization of such an ideal, from the point of view of Bruce Reichenbach, is accompanied by theological and philosophical challenges. In this article, by analyzing the content, an attempt has been made to explain and evaluate these alleged challenges from two perspectives of Sadra's wisdom and artificial intelligence specialists in the areas of human identity, spirituality, worship of God, free will, and moral decisions. Although Reichenbach's concerns are significant, they seem to have drawbacks, such as a lack of attention to the survival of primitive patterns and the survival of choice and awareness, the possibility of transmitting religious sentiments in religious experiences, and the possibility of assuming the true God as religious. The possibility of realizing models of free will and the possibility of transition to moral awareness is faced in strong artificial intelligence.Keywords: Strong Artificial Intelligence, Bruce Reichenbach, Sadra', s wisdom. Human Identity, Religious Experience, free will
-
مسیله «شر» که از آن تعبیر به «پناهگاه الحاد» می شود، در کلام جدید بحثی زنده و پویاست که با تقریرات و نیز دفاعیات و تیودیسه های متعدد مواجه است. «تیودیسه جبران الهی» تلاشی الهیاتی از سوی «مک کورد آدامز» برای تبیین چگونگی سازگاری منطقی شرور با خدای مطلقا خیرخواه است که کمتر به زوایا و نقد آن توجه شده است. در این پژوهش با روش تحلیل محتوا، سعی در تبیین این رهیافت شده و به بیان و ارزیابی اشکالات و دفاعیات آن پرداخته شده است. آدامز در رهیافت خود سعی در تغییر نگاه به مسیله شر از «مسیله ای انتزاعی» به «مسیله ای وجودی» دارد و با عبور از پاسخ های ابزار انگارانه مبتنی بر بهترین جهان ممکن به ارتباط وجودی و معنابخش شرور ورود نموده و تعالی بخشی شرور را از طریق اتصال و همگونی وجودی با خداوند که والاترین پاداش و جبران الهی است، مطرح می سازد. هچنین وی بر ناقص بودن درک ما از اهداف الهی، توصیه به خروج از حالت تدافعی در مواجهه با مسیله شرور، تمرکز بر ذات بی نهایت خیر الهی و تجارب خداگونه تاکید نموده است. از جمله اشکالات این نظریه تقابل فلسفه و دین در مسیله شر، عدم الزام اخلاقی خداوند، عدم کفایت جبران، عدم توجیه این جهانی شرور، عدم تلاش برای کاهش شرور می باشد.کلید واژگان: مسئله شر, تئودیسه جبران الهی, مارلین مک کورد آدامز, شرور دهشتناک, جهان گراییThe issue of evil, which is interpreted as the refuge of atheism, is a lively and dynamic debate in the New theology. Theodicy of Divine Compensation is a theological attempt by McCord Adams to explain how the wicked rationally reconcile with an absolutely benevolent God that has received less attention and angles. In this research, with the method of content analysis, an attempt has been made to explain this approach and to express and evaluate its drawbacks and defenses. She tries to change the view of the problem of evil from an abstract problem to an existential problem. And by passing through instrumentalist answers based on the best possible world, it enters into the existential and meaningful connection of the evil and raises the transcendence of the evil through the connection and oneness of existence with God, which is the highest divine reward and compensation. She also emphasizes: a. the imperfection of our understanding of divine purposes, b. the recommendation to step out of defense in the face of evil, c. the focus on the infinite essence of divine goodness, and d. God-like experiences. In this research, an attempt has been made to explain this approach and its drawbacks and defenses have been expressed and evaluated. These problems are such things as the confrontation of philosophy and religion in the issue of evil, the lack of moral obligation of God, the inadequacy of reparation, the lack of justification for evil in this world, the lack of efforts to reduce evil.Keywords: Evil Problem, Compensation Theodicy, Marilyn McCord Adams, horrendous evil, Universalism
-
فلاسفه تعلیم و تربیت امروزه با این پرسش اساسی مواجه اند که چگونه می توان از یک نظام فلسفه تعلیم و تربیت کارآمد سخن گفت و چگونه می توان آن را از وضعیت بی عملی رخوت آمیزی که اکنون بدان گرفتار است نجات داد، تا این نظام بتواند نقش موثرتر و کارآمدتری در هدایت نظام تربیتی چنانکه از آن انتظار می رود، ایفا نماید. یکی از معضلاتی که باید در این ارتباط بدان اشاره نمود، کم توجهی فلاسفه تعلیم و تربیت به تحولاتی است که در عصر حاضر و در عرصه فلسفه ورزی و همچنین در عرصه فناوری در حال پدیدآیی است. این یک واقعیت است که امروزه فلسفه ورزی بدون توجه به ملاحظات فناورانه آن و همچنین پرداختن به فناوری بدون توجه به ابعاد فلسفی آن (چنانکه در رویکرد سنتی به فلسفه ورزی حاکم است)، منسوخ شده است. دیگر نه می توان به تفلسف منتزع از واقعیات فناورانه پرداخت و نه به پژوهش های فناورانه و بدون تامل پیرامون ملاحظات فلسفی آن. این مقاله در پی بررسی چرایی ضرورت اتخاذ رویکرد نوین در فلسفه ورزی تربیتی است که غفلت از آن موجبات بی عملی فلسفه تعلیم و تربیت و دور ماندن از نقش آفرینی های واقعی و اصیلی است که از فلسفه و فلاسفه تعلیم و تربیت در عصر حاضر انتظار می رود
کلید واژگان: فلسفه, تعلیم و تربیت, رویکرد نوین, فناوری, همگرایی فناوری و فلسفهPhilosophers of education today are faced with the basic question of how to speak of an efficient system of philosophy of education and how to save it from the stagnant state of inaction that it is currently in, so that this system can play a more effective role in guiding the educational system as it is expected. One of the problems that should be pointed out in this connection is the lack of attention given by philosophers of education to the developments in the current era in the field of philosophizing as well as developments emerging in the field of technology. It is a fact that today, philosophizing without considering its technological considerations, as well as dealing with technology without considering its philosophical dimensions (as is the rule in the traditional approach to philosophizing), is obsolete. It is no longer possible to deal with philosophy detached from technological realities, nor with technological researches without thinking about its philosophical considerations.
Keywords: philosophy, Education, New Approach, Technology, Convergence of Philosophy -
چکیدهاصول تربیت بواسطه حلقه واسط بودن بین مبانی و اهداف تربیتی یکی از مباحث مهم و کاربردی در تعلیم و تربیت می باشد. یکی از اصول تربیت، اصل تدریج می باشد که مورد توجه بسیاری از اندیشمندان متقدم و متاخر تربیت قرار گرفته است. در قرآن کریم مسیله تدریج در آیات متعدد در دو حوزه تکوین و تشریع مطرح شده است. با بررسی های انجام شده، از آیاتی که در حوزه تکوین بیان شده می توان مبنای تدریج و از آیاتی که درحوزه تشریع بیان شده می توان اصل تدریج را استخراج نمود. مفسران قرآن به طور مستقیم و غیر مستقیم به این اصل تربیتی پرداخته اند. اندیشمندان علوم تربیت اسلامی در مورد اصل تدریج، به دسته ای خاص از آیات قرآن اشاره داشته اند، در حالی که در قرآن کریم حدود 90 آیه راجع به این اصل وجود دارد که برخی به طور مستقیم و برخی به طور غیرمستقیم به اصل تدریج اشاره دارند و می توان تدریج در آموزش را از آنها برداشت نمود.این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، دیدگاه مفسران قرآن را در زمینه استناد به آیات قرآن و گستره آیاتی که در مورد این اصل وجود دارد مورد پژوهش، تحلیل و بررسی قرار داده و به این نتیجه دست یافته است برخی مفسران از جمله علامه طباطبایی با استناد به آیات قرآن به طور مستقیم به این اصل در آموزش اشاره کرده اند.کلید واژگان: واژگان کلیدی : اصول تربیتی, اصل تدریج, مفسران قرآن, علوم تربیت اسلامیAbstract The principles of education through the interconnectedness between educational principles and goals are one of the most important and applicable topics in education. One of the tenets of education is the gradual principle, which has attracted the attention of many early and late educators. In the Holy Qur'an, the issue has been raised gradually in numerous verses in the two fields of development and law. Based on the researches, the gradual basis can be deduced from the verses in the field of development and the gradual principle can be deduced from the verse expressed in the field of formation. The commentators of the Qur'an have directly and indirectly addressed this educational principle. Islamic education scholars have referred to a particular class of Qur'anic verses regarding the gradual principle, while there are about 90 verses in the Holy Qur'an that some directly or indirectly refer to the gradual principle. And they can be picked up gradually in education. This descriptive-analytic study has analyzed, analyzed, and analyzed the views of the Qur'anic commentators in reference to the Qur'anic verses and the range of verses that exist on this principle and has concluded that some commentators, including Allameh Tabatabai, cite The verses of the Qur'an directly refer to this principle in education.Keywords: Educational Principles, Gradual Principle, Quranic Commentators, Islamic Education SciencesKeywords: Educational Principles, Gradual Principle, Quranic Commentators, Islamic Education Sciences
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.