عزیز جوانپور هروی
-
تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی یک قرن اخیر و به ویژه چند دهه گذشته در عرصه جهانی که در بسیاری از جهات تحقیر انسان و انسانیت را در پی داشته است، متعاقبا منتج به تشکیل فضایی استعاری و اسطوره ای شده است که از سویی با استمداد از دین گروی و از سوی دیگر با استعانت از دنیاگرایی، آزادی انسان را به مثابه دال هایی مرکزی و بنیادین دنبال می کند. دو گفتمان مسلط و متخاصم، یعنی گفتمان اسلام سیاسی معاصر و گفتمان لیبرالیسم غربی (علی رغم امتداد داشتن و ریشه گرفتن از بطن تاریخ) از دل چنین فضای ملتهبی دگرباره نضج گرفته، بازسازی و برجسته شده اند. گفتمان هایی که به رغم داشتن شباهت هایی صوری، در ابعاد نظری و عملی همواره در تعارض با یکدیگر قرار دارند. این مقاله با بهره گیری هدفمند از روش تحلیل گفتمان لاکلا و موف، مبانی نظریه مقاومت را تبیین و نقاط تطابق و خاصه تخاصم و تعارض ذاتی آن با لیبرال دموکراسی غربی در سویه هایی هم چون نوع نگاه به انسان، عقلانیت، حکومت و حاکمیت، فرهنگ، اقتصاد، جامعه، فرد و... را نشان خواهد داد و بدین ترتیب کیفیت تکوین و زایش ناگزیر نظریه مقاومت اسلامی در برابر لیبرالیسم غربی را به عنوان الگویی برای جریان حلقه میانی تمدن نوین اسلامی دنبال خواهد کرد. در این تحقیق، شیوه ای توصیفی-تحلیلی در پیش گرفته شده و مبتنی بر روش اسنادی و کتابخانه ای از داده ها و اسناد بهره گیری شده است.کلید واژگان: اسلام سیاسی, توحید, نظریه مقاومت, لیبرالیسم, دموکراسیPolitical, social, economic and cultural developments of the last century and especially the last few decades in the world arena which in many ways has led to the humiliation of man and humanity, subsequently it has led to the formation of a metaphorical and mythical atmosphere, which on the one hand with the help of religiosity and on the other hand with the help of secularism, pursues human freedom as central and fundamental signs. Two dominant and hostile discourses, namely the discourse of contemporary political Islam and the discourse of western liberalism (despite stretching in and taking root in the heart of history) from the heart of such an inflamed atmosphere, they have matured again and been rebuilt and highlighted. Discourses that, despite having formal similarities, are always in conflict with each other in theoretical and practical dimensions. This article explains the basics of resistance theory by purposefully using "Laclau and moff" discourse analysis methods and will show its points of conformity, especially its inherent conflict with western liberal democracy in areas such as the way of looking at human beings, rationality, government, sovereignty, culture, economy, society and individual and thus the quality of formation and inevitable birth of the theory of Islamic resistance against western liberalism will follow as a model for the flow of the middle circle of modern Islamic civilization. In this research, a descriptive-analytical method is used and based on the documentary and library method, data and documents have been used.Keywords: Political Islam, Oneness, Resistance Theory, Liberalism, Democracy
-
معتزله گروهی از متکلمان اسلامی هستند که به اصالت عقل اعتقاد کامل داشته عقل نظری را بر آموزه های وحیانی حاکم می دانند. این اصل، تاثیراتی در کلیت نظام فکری و عقاید دینی آنان به همراه داشته و برداشتی ویژه از توحید و عدل الهی به دست داده است. جریان نو معتزله، یکی از جریان های مهم کلامی در جهان اسلام است. این جریان، خاستگاه خود را در آرای معتزلیان قدیم می جوید و به دنبال تجدید بنای معرفتی اسلام است. این گروه عقل را قدسی دانسته و معتقدند عقل محدودیتی دارد و انسان برای درک حقایق عالم به وحی هم نیازمند است. این دو مکتب فکری دارای اشتراکات و افتراقات فکری متعددی هستند که این موضوع ضرورت تطبیق مفهوم عقل گرایی را توجیه می نماید؛ بنابراین این پژوهش در تلاش است با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به تطبیق رویکردهای فکری معتزله و نو معتزله پرداخته و تشابه و افتراقات فکری آن ها را نمایان سازد. یافته های پژوهش نشان می دهد معتزله و نو معتزله عموما در فلسفه گرایی، اصول پنج گانه، توحید و عدل و وعد و وعید و منزله بین المنزلتین و امربه معروف و نهی از منکر، حادث بودن قرآن، حسن و قبح مشابهت هایی دارند ولی در مفاهیمی مانند نوع عقل گرایی، سازوکار عقل گرایی و برخی مبانی عقلی دارای تمایزاتی هستند.
کلید واژگان: معتزله, نو معتزله, عقل, فرقه, تطبیق.Mu'tazila are a group of Islamic theologians who fully believe in the originality of reason and consider theoretical reason to rule over revealed teachings. This principle has had effects on the whole intellectual system and their religious beliefs and has given a special understanding of monotheism and divine justice. The New Mu'tazila movement is one of the most important theological movements in the Islamic world. This movement finds its origin in the opinions of the old Mu'tazilies and seeks to renew the epistemological foundation of Islam. This group considers reason to be sacred and they believe that reason has limitations and man needs revelation to understand the truths of the world. These two schools of thought have many intellectual commonalities and differences, which justifies the necessity of applying the concept of rationalism; Therefore, this research is trying to compare the Mu'tazila and New Mu'tazila intellectual approaches using the descriptive-analytical method and show their intellectual similarities and differences. The findings of the research show that Mu'tazila and Neo-Mu'tazila generally have similarities in philosophising, the five principles, monotheism and justice, promise and promise, and status between al-Mazlatin and the well-known and forbidding evil, the accidental nature of the Qur'an, beauty and ugliness, but in concepts such as the type of rationalism, mechanism Rationalism and some rational foundations have distinctions.
Keywords: Mu'tazila, New Mu'tazila, Intellect, Sect, Adaptation -
شهرهای جهان داشته اند. این اندیشه ها به این دلیل که با الگوی ایرانی اسلامی همخوانی ندارند، سبب ایجاد نوعی سردرگمی میان شهروندان و طراحان گشته است. پژوهش حاضر با هدف ارائه ا الگوی اسلامی ایرانی شهر مطلوب در اندیشه ی ملاصدرا، بعنوان گامی در جهت تبیین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت انجام شده است. این پژوهش با رویکردی کیفی، با استفاده از راهبرد مفهوم سازی داده بنیاد به بررسی الگوی اسلامی ایرانی شهر مطلوب در اندیشه ی ملاصدرا در قالب کتب تالیفی او پرداخته است و بدلیل اینکه اندیشه ی حکمت متعالیه، اوج تفکر فکری-فلسفی ایرانی اسلامی محسوب میشود، آن را بعنوان جانشینی برای نمونه های مطروحه ی غربی معرفی مینماید. روش تحقیق به صورت کیفی و مبتنی بر استراتژی تحلیلی- توصیفی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای استوار بوده است. توجه به اجتماع در عین توجه به فرد، اجتماعی بالطبع بودن انسان، فیلسوف بودن حاکمان، توجه به نفس، قوانین توحیدی، توجه به عقل، تعاون و همکاری اجتماع و حرکت جمعی در جهت رسیدن به کمال در میان شهروندان از موارد خاص موردتوجه این فیلسوف شهیر در باب شهر مطلوب بوده است. تاکید عمده شهر مطلوب در تفکر این اندیشمند، ناظر بر سیر ارتقای توجه به زندگانی مادی و معنوی شهروندان و توجه کافی به امور روحانی و معنوی در فضاهای شهری می باشد.
کلید واژگان: شهر مطلوب, حکمت متعالیه, ملاصدرا, سعادت اجتماع و فردNowadays, in urban planning theory, desirable cities have been proposed by western theorists, which have had a significant impact on the formation of cities in the world. These ideas have caused a kind of confusion among citizens and designers because they do not conform to the Iranian-Islamic model. This research aimed at proposing an Iranian- Islamic model of the desirable city in Mulla Sadra's thought, as a step towards explaining the Iranian- Islamic model of progress. This qualitative research has tried to study the Iranian- Islamic model of the desirable city in Mulla Sadra's thought in his authorial books using the grounded data theory conceptualization. Since the transcendent wisdom is considered as the exaltation of Iranian-Islamic intellectual and philosophical thought, it is introduced as a substitute for the western examples.The research method was qualitative based on documentary analytical-descriptive approach. Considering society besides individuals, paying attention to the social nature of the human beings, philosopher rulers, attention to self, monotheistic laws, reason, cooperation and collaboration of society and collective movement toward achieving perfection among citizens are special issues mentioned by Mulla Sadra on desirable city. This philosopher emphasizes improving of the material and spiritual life of the citizens and paying enough attention to the spiritual affairs in the urban spaces as main issues in introducing desirable city.
Keywords: Desirable City, Transcendent Wisdom, Mulla Sadra, Community, Individual Prosperity -
هدف پژوهش حاضر، پی بردن به ماهیت عقل و سرنوشت و سرانجام آن در معاد و ارائه معانی و تفاسیر مختلف درباره اثبات بقای عقل است که از گذشته موضوع بحث بوده است. بر همین اساس، این پژوهش با بررسی آیات قرآن به خصوص آیات مربوط به آفرینش و سرنوشت قطعی انسان و بررسی اقوال علما و فلاسفه به نگارش درآمده است. در جریان بررسی منابع، حتمی بودن عقل در وجود انسان در زندگی دوم (روز قیامت) با دلایل عقلی و نقلی با استناد به آیات قرآن کریم و الهام از شرح فلاسفه و علما اثبات شد. از دلایل نقلی آیه27 سوره ص و از ادله عقلی قانع کننده این است که خداوند انسان و جهان را بیهود نیافریده و عقل و منطق نمی پذیرد که ظالم و مظلوم در داوری مساوی باشند، پس قیامت و حساب برای هر انسان مکلفی حتمی است؛ بدین-ترتیب ثابت می شود که عقل در روز رستاخیز همراه انسان است، چرا که عدم وجود آن تکلیف و حساب را از او ساقط می کند و با از دست دادن آن، انسانیت و هویت شخص از بین رفته که اگر اینگونه باشد، قیامت و حسابرسی نخواهد بود و این بر اساس فرموده حق تعالی و عقل و منطق غیرممکن است. این پاسخ بازدارنده به سخنان منکرانی است که می گویند معادی وجود ندارد و انسان با مرگ از بین می رود و دچار فنای ابدی می شود. پس بر اساس نتایج کلی، عقل و معاد وجود دارد و عقل با مرگ از بین نمی رود و معاد برای تحقق عدالت در پاداش نیکوکاران و عقوبت ستمکاران است.
کلید واژگان: عقل, وجود و عدم, بدن, معاد, فخر رازی, صدرالمتالهینThe purpose of the present research is to understand the nature of reason and destiny and its end in resurrection and to present different meanings and interpretations about proving the survival of reason, which has been the subject of discussion since the past. Based on this, this research has been written by examining the verses of the Quran, especially the verses related to the creation and the definite destiny of man, and examining the sayings of scholars and philosophers. During the review of the sources, the certainty of reason in the existence of man in the second life (the Day of Resurrection) was proved with rational and narrative reasons by referring to the verses of the Holy Quran and inspiration from the descriptions of philosophers and scholars. One of the reasons cited in verse 27 of Surah S, and one of the convincing intellectual reasons is that God did not create man and the world in vain, and reason and logic do not accept that the oppressor and the oppressed are equal in judgment, so the resurrection and reckoning is a definite obligation for every human being; In this way, it is proved that reason is with man on the day of resurrection, because its absence removes responsibility and accountability from him, and by losing it, a person's humanity and identity are lost, and if this is the case, there will be no judgment and accountability, and this is impossible based on the sayings of the Most High, reason and logic. This is a deterrent answer to the words of the deniers who say that there is no resurrection and that man is destroyed by death and suffers eternal destruction. So, based on the general results, there is reason and resurrection, and reason does not disappear with death, and resurrection is for the realization of justice in the reward of the righteous and the punishment of the wicked.
Keywords: Intellect, Existence, Non-Existence, Body, Resurrection, Fakhr Razi, Sadr Al-Mutalahin -
دانش اخلاق در میان مسلمانان با رویکردهای متفاوتی روبرو بوده که به پیدایش دستگاه های اخلاقی و تربیتی مختلفی مانند رویکردهای عقلی، عرفانی، نقلی و تلفیقی منتهی شده است. رویکرد اخلاق تلفیقی تلاش کرده از ظرفیت های ممتاز مکتب فلسفی، عرفانی و نقلی استفاده کرده و نگاهی ترکیبی به علم اخلاق داشته باشد که از پیشروان آن، راغب اصفهانی است. وی در کتاب ارزشمند الذریعه الی مکارم الشریعه، پیوند خوبی بین رویکرد فلسفی و دینی ایجاد کرده است. آنچه از بحث در پژوهش حاضر قابل برداشت می باشد این است که راغب نسبت به عقل-گرایی تاکید بسیاری دارد و عقل را سرآمد فضائل نفسانی می داند و به عقل به عنوان سرسلسله زنجیره وار فضائل اخلاقی می نگرد. ویژگی بحث های راغب، تلفیق مباحث فلسفی اخلاقی با آیات، روایات و دین مبین اسلام است. نظریه اخلاقی راغب اصفهانی را از جهت ساختار کلی باید در زمره نظریات فضیلت گرایانه افلاطونی - ارسطویی دانست. با این وجود، دیدگاه های تربیتی اخلاقی آن، محتوای کاملا قرآنی دارد و چنان به آیات و روایات اسلامی آراسته شده که رنگ و بوی فلسفی آن کمتر به چشم می خورد. ابتکار مهم راغب در بحث فضایل اخلاقی و تربتیی که برگرفته از قرآن کریم بود، افزودن فضایل توفیقی هدایت، رشد، تسدید و تایید به فضایل اخلاقی فلسفی بود. علیرغم کارهای بدیع و شگرف راغب اصفهانی و با وجود آثار عمیقی که از خود بر جای گذاشته، ناشناخته مانده و علت این امر تاثیرپذیری عمیق غزالی از راغب در مباحث اخلاقی است.
کلید واژگان: دیدگاه تربیتی, راغب اصفهانی, کتاب قیم, الذریعهEthical Research, Volume:14 Issue: 3, 2024, PP 217 -236The knowledge of ethics among Muslims has faced different approaches, which has led to the emergence of different ethical and educational systems such as rational, mystical, transferable and integrated approaches. The integrated ethics approach has tried to use the privileged capacities of the philosophical, mystical and narrative school and have a combined view of the science of ethics, one of whose leaders is Ragheb Esfahani. He has created a good link between the philosophical and religious approach in his valuable book al-Dhari'a al-Makaram al-Sharia. What can be understood from the discussion in the present research is that Ragheb emphasizes rationalism and considers reason to be the leader of sensual virtues and views reason as the head of a chain of moral virtues. The characteristic of Ragheb's discussions is the combination of philosophical and moral discussions with the verses of traditions and the religion of Islam. Ragheb Esfahani's moral theory should be considered among Platonic-Aristotelian virtue theories in terms of its overall structure. Nevertheless, its moral educational views have a completely Quranic content and are so embellished with Islamic verses and traditions that its philosophical flavor is less palpable. Ragheb's important initiative in the discussion of moral and educational virtues, which was taken from the Holy Quran, was to add the virtues of success, guidance, growth, affirmation and confirmation to the philosophical moral virtues. Despite Ragheb Esfahani's original and wonderful works and despite the deep works he left behind, he remains unknown and the reason for this is the deep influence of Ghazali on Ragheb's moral issues.
Keywords: Educational Perspective, Ragheb Esfahani, Kitab Qayyim, Al-Dhariyyah -
ارتباط مردم و حکومت در نظام سیاسی یکی از مباحث مهم در مطالعه تحلیلی هر نظریه سیاسی است. صاحبنظران سیاسی معمولا مشروعیت نظریه خویش درباره سیاست و حکومت را بر تبیینی خاص از کنش حکومت و مردم بنا مینهند. هرچند شکل غالب این موضوع مربوط به دوران جدید است، اما این موضوع در نزد فارابی به عنوان اندیشمند کلاسیک هم وجود دارد. هدف پژوهش تبیین نقش مردم در تحقق حکومت مطلوب در اندیشه فارابی است. سوال اصلی پژوهش این است که، برغم تاکید فارابی بر مدینه فاضله و وجه آرمانی و اتوپیای آن، مردم چه نقشی در تحقق حکومت مطلوب دارند؟ مدعای پژوهش در پاسخ به سوال آن است که، فارابی به عنوان بنیانگذار فلسفه سیاسی اسلامی با سه عنصر بنیادین به شهروندی میپردازد که عبارت اند از حقیقت، فضیلت و سعادت؛ او حقیقت را در مرکز نظام شهروندی خود قرار میدهد. شهروندی حقیقتگرایانه فارابی براساس تعامل نزدیک شریعت و فلسفه بازسازی میگردد. حقوق و تعهدات متقابل فرد و جامعه در درون نظم مبتنی بر حقیقت سازماندهی میگردد تا با رساندن مردم به فضیلت، سعادت او را میسر سازد. براین اساس، ارزشهایی چون آزادی، برابری، عدالت، مالکیت، قانون مداری و دیگر مولفه های شهروندی با توجه به اقتضائات حاصل از تعامل نزدیک حقیقت، فضیلت و سعادت در کانون توجه حکومت مطلوب مورد نظر فارابی قرار میگیرد. فرایند شکل گیری قدرت در حاکمیت مورد قبول فارابی از دو منشا هدایت الهی و اطاعت شهروندان مایه میگیرد. بنابراین، دو الگوی مطرح حکومت نامطلوب(نظام استبدادی و دموکراسی) مورد قبول فارابی قرار نمیگیرد.کلید واژگان: استبداد, اندیشه فارابی, حکومت مطلوب, دموکراسی, سعادت, فضیلتThe relationship between the people and the government in the political system is one of the important topics in the analytical study of any political theory. Political experts usually base the legitimacy of their theory about politics and government on a specific explanation of the actions of government and people. Although the dominant form of this issue is related to the new era, this issue was and still exists in the eyes of Farabi as a classical thinker. The purpose of the research is to explain the role of the people in realizing the desired government in Farabi's thought. Therefore, the main question of the research is that, despite Farabi's emphasis on utopia and its ideal and utopia, what role do people play in realizing the desired government? The purpose of the research is to answer the question that, as the founder of Islamic political philosophy, Farabi deals with citizenship with three fundamental elements, which are truth, virtue and happiness; He places the truth in the center of his citizenship system. The mutual rights and obligations of the individual and the society are organized within the order based on the truth in order to make people's happiness possible by bringing them to virtue. Therefore, values such as freedom, equality, justice, ownership, rule of law, and other citizenship components, according to the requirements resulting from the close interaction of truth, virtue, and happiness, are placed in the focus of the ideal government considered by Farabi.Keywords: Despotism, Desirable Government, Democracy, Farabi's Thought, Prosperity, Virtue
-
پژوهش حاضر با هدف بررسی درجات زینت آسمان بین قرآن کریم و علم اخترشناسی به نگارش درآمده است. پژوهش به لحاظ ماهیت کیفی و به لحاظ روش، توصیفی تحلیلی می باشد که به صورت کتابخانه ای (اسنادی) گردآوری شده است. یافته ها حاکی از آنست که زینت آسمان بهره های زیادی مانند هدایت در زمین و دریا، تعیین جهات ویژه و ماهیانه های خورشیدی و فصلهای سال دارد. تنوع رنگ ستارگان نشان دهنده تفاوت درجه طلوع و غروب آنهاست و رنگ زینت آسمان با استفاده از سیارات، ستارگان و منزلگاه ها و قوانین آن، درجه نزدیکی و دوری از زمین را مشخص می کند؛ نزدیکترین به زمین، کمترین درجه ظاهر شدن را دارد و هرچه کمتر درجه ظاهر شود، نشانه نزدیک بودن به زمین است و بالعکس. همچنین، اندازه ستاره ها در درجه ظاهر شدن آن تاثیر دارد و ستاره-های بزرگتر زودتر ظاهر می شوند. علاوه بر این، موقعیت ماه، نور آن را مشخص می کند و هرچه ماه از زمین دورتر شود، نور آن افزایش می یابد و بالعکس. می توان گفت، قرآن کریم اسبقیت خود را پیش از حقایق علمی ثابت (مفاهیم علمی و اخترشناسی) درباره زینت آسمان و تطابق زمانی آنها با معیارهای فیزیکی معاصر، تایید کرده است.
کلید واژگان: درجات, زینت آسمان, ستارگان و سیارات, قرآن کریم, اخترشناسیThe Prophet of Islam (PBUH)’s infallibility matter has a deep stem in Quran verses. From the First Days of Prophet’s prophecy opponents and antagonists were tried to offend his holy character. Because of that, they provided some doubts and uncertainty from Quran verses to downgrade the position of him and find the religious reason for their wrong thoughts. Besides that, the misunderstanding of some Quran verses causes controversy among Muslim’s wisemen. Therefore, the present research has done by library method in order to find the Prophets infallibility doubts and uncertainty from different sources. We used content analysis to categorize those founded doubts and certainty to set for general and private examples .the general examples include past sins, future sins, ask for forgiveness and the private examples include, Receiving and communicating revelations such as the legend of Gharaniq, and the field of action of revelations is divided into the execution of rulings, family issues, moral issues, and issues of political rulings. According to the verses, narratives and viewpoints of commentators and philosopher have criticized these doubts.
Keywords: The Prophet of Islam, Infallibility, Skepticism -
نشریه امنیت ملی، پیاپی 50 (زمستان 1402)، صص 41 -84این تحقیق با هدف ارایه استراتژی مناسب برای مدیریت فضای مجازی با رویکرد مشارکت سیاسی انجام شده است. روش تحقیق آمیخته و به شیوه اکتشافی (کیفی- کمی) بود که در بخش کیفی، از روش پدیدارشناسی و در بخش کمی از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری بخش کیفی شامل کلیه خبرگان علوم سیاسی و فضای مجازی تبریز و برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. حجم نمونه 64 نفر، ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است و در تحلیل اطلاعات کیفی از کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی به صورت دستی استفاده شده است. جامعه آماری بخش کمی شامل خبرگان و دست اندرکاران اجرایی و سیاسی و متخصصین فضای مجازی شهر تبریز در سال 1400 به تعداد 7000 بودند که براساس جدول مورگان 364 نفر با روش نمونه گیری هدفمند از بین آن ها انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل محقق ساخته 158 سوالی برای سنجش SWOT بوده است. برای تجزیه وتحلیل داده های کمی از آمارهای توصیفی و استنباطی با نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که 51 نقطه قوت، 34 نقطه ضعف، 43 فرصت و 22 تهدید در حوزه فضای مجازی با رویکرد مشارکت سیاسی وجود دارد. براساس این نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدات، چهار استراتژی شامل استراتژی محافظه کارانه، تهاجمی، تدافعی و رقابتی برای مدیریت فضای مجازی با رویکرد مشارکت سیاسی تعریف شده؛ نتایج تحلیل ماتریس SWOT نشان داد استراتژی تهاجمی و استراتژی رقابتی بهترین استراتژی برای مدیریت فضای مجازی با رویکرد مشارکت سیاسی می باشند.کلید واژگان: استراتژی, مدیریت, فضای مجازی, مشارکت سیاسی, SWOTThis study aims to provide an appropriate strategy for cyberspace management with a political participation approach using the SWOT technique. The research method was mixed and exploratory (qualitative-quantitative) that in the qualitative part, the phenomenological method and in the quantitative part, the descriptive-survey method was used. The statistical population of the qualitative section includes all political science and cyberspace experts in Tabriz and purposeful sampling method was used to select the sample. The sample size of 64 people was a semi-structured interview data collection tool and in the analysis of qualitative information, open coding, axial coding and selective coding were used manually. The statistical population of the quantitative section included 7000 experts and executive and political actors and cyberspace specialists of Tabriz in 1400, based on Morgan's table, 364 people were selected by purposive sampling method. Quantitative data collection tools included researcher-made questionnaires of 158 to assess SWOT. Descriptive and inferential statistics with SPSS software were used to analyze quantitative data. The results showed that there are 51 strengths, 34 weaknesses, 43 opportunities and 22 threats in the field of cyberspace with a political participation approach. Based on these strengths, weaknesses, opportunities and threats, four strategies including conservative, offensive, defensive and competitive strategies for managing cyberspace with a political participation approach are defined; The results of swot matrix analysis showed that aggressive strategy and competitive strategy are the best strategies for managing cyberspace with a political participation approach.Keywords: strategy, management, Cyberspace, Political Participation, SWOT
-
مقدمه و هدف
تحقیق حاضر با هدف بررسی فرایند سیاستگذاری عمومی در حوزه اقتصاد شهری در ایران بر اساس نامگذاری سال ها توسط مقام معظم رهبری انجام گرفت.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی می باشد و به کمک روش کیفی نظریه داده بنیاد چند وجهی و از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 13 نفر از خبرگان که به روش نمونه گیری نظری انتخاب شده است، انجام شده است.
یافته هادر بخش یافته ها، به 5 بخش اصلی توجه شد : 1-مهم ترین مولفه های اقتصادی مورد تاکید در نام گذاری سال ها، 2- برداشت مصاحبه شوندگان از مقوله نام گذاری سال ها، 3-بررسی تاثیر نام گذاری سال ها بر روند سیاست گذاری قوای سه گانه، 4- عوامل و موانع اقتصادی موثر در عدم اجرای سیاستگذاری مبتنی بر نام گذاری سال ها و 5- اقتصاد و اقتصاد شهری : محور نام گذاری سال ها در یک دهه اخیر توسط رهبر انقلاب می باشد.
نتیجه گیریبراساس متن مصاحبه ها مقوله های اقتصاد شهری مورد اشاره مصاحبه شوندگان را می توان در 3 دسته مقوله یعنی اقتصاد مقاومتی، حمایت از تولید داخلی، اشتغال آفرینی دسته بندی کرد. برداشت مصاحبه شوندگان از مقوله نام گذاری سال ها شامل آرمان محور بودن، حکم محور بودن، خط مشی محور بودن، کلیشه محور بودن، مصلحت محور بودن، فقیهانه بودن است. نتایج نشان داد در بین قوه مقننه، مجریه و قضاییه از دیدگاه افراد بیشترین نقش را دولت و سپس قوه قضاییه ایفاد کرده است. اغلب مصاحبه شوندگان تصریح کرده اند که دولت این امکان را داشته و توانسته است سیاست گذاری های اقتصادی مانند سیاست اقتصاد مقاومتی، اشتغال آفرینی، حمایت از تولید ملی را در کشور مستقر و یا ایجاد آن را تسهیل نماید اما در مواردی نیز در انجام مطلوب آن موفق نبوده است.
کلید واژگان: سیاست گذاری عمومی, اقتصاد شهری, نام گذاری سال ها, اقتصاد مقاومتی, حمایت از تولید داخلیIntroduction and purposeThe present research was conducted with the aim of investigating the process of public policy in the field of urban economy in Iran based on the naming of years by the Supreme Leader.
Research methodThe current research is practical in terms of purpose and was conducted with the help of multifaceted foundation data theory qualitative method and through semi-structured interviews with 13 experts who were selected by theoretical sampling.
FindingsIn the findings section, attention was paid to 5 main sections: 1- the most important economic components emphasized in naming the years, 2- the perception of the interviewees about the category of naming the years, 3- examining the impact of the name Placing years on the policy-making process of the three forces, 4- Economic factors and obstacles affecting the non-implementation of policies based on naming years and 5- Economy and urban economy: the focus of naming years in the last decade by the leader of the revolution
ConclusionBased on the text of the interviews, the urban economy categories mentioned by the interviewees can be classified into 3 categories, i.e. resistance economy, support for domestic production, employment creation. The interviewees' perception of the category of naming the years includes ideal-oriented, judgment-oriented, policy-oriented, stereotype-oriented, expediency-oriented, jurist-oriented. The results showed that among the legislature, executive and judiciary, from the point of view of individuals, the government and then the judiciary played the most important role. Most of the interviewees stated that the government had this possibility and was able to establish or facilitate economic policies such as resistance economy policy, job creation, support for national production in the country, but in some cases it was not carried out in the desired way. It has not been successful.
Keywords: Public Policy, Urban Economy, naming years, Resistance economy, support for domestic production, job creation -
هدف
پژوهش حاضر با هدف بررسی نگرش علامه طباطبایی به سبک زندگی اسلامی و ارتباطات درون خانواده با تاکید بر تفسیر المیزان به عنوان یک منبع مهم دینی و مهمترین اثر علامه طباطبایی، جهت استنباط دیدگاه علامه در رابطه با سبک زندگی اسلامی و روابط خانوادگی به نگارش درآمده است.
مواد و روشاین پژوهش بر حسب هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت، توصیفی تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای اسنادی بوده است. قلمرو موضوعی پژوهش، سبک زندگی اسلامی و قلمرو زمانی آن، نیمه اول سال 1402 می باشد.
یافته هاتعریف علامه طباطبایی از سبک و روش زندگی، همان تعریف دین است و از دیدگاه وی، وصول به سعادت و سبک زندگی پایدار مبتنی بر اعتقاد به خدا، جهان آخرت و تعالیم وحی است و اساسا سبک زندگی حقیقی در نزد علامه، توحیدمدار است. علامه اهم مبانی سبک زندگی اسلامی را شامل توحید محوری، فطرت گرایی و هماهنگی با نظام آفرینش می داند و در ارتباط با سبک زندگی معتقد است که انسان سه نوع وظایف شامل وظایف در برابر خداوند، در برابر خود و در برابر انسان دیگر بر عهده دارد و در این ارتباط، بخش عمده ای از روابط خانوادگی را در بطن وظایف نسبت به دیگران، می بیند؛ همانگونه که هدایت خانواده و روابط خانوادگی را یکی از هشت ویژگی اساسی سبک زندگی اسلامی و مومنانه از جنبه اجتماعی می بیند.
نتیجه گیریسبک زندگی در وظایف و مسیولیت های زندگی تجلی می یابد و سطحی ترین لایه های زندگی را به عمیق ترین لایه های آن پیوند می زند. اختصاص بهترین اوقات به برقراری ارتباط با خدا، توسل به اولیای خدا، خودشناسی و داشتن روابط عاشقانه همسران به عنوان الگوهای رفتاری در سبک زندگی باید مدنظر قرار گیرد و سه شاخص مهم روابط خانوادگی در قالب سبک زندگی اسلامی شامل اصل تسکین به عنوان اولین عامل حاکمیت توحید در خانواده، اصل مودت به عنوان الزامات و ضرورت های زندگی عاشقانه و رحمت متقابل می باشد. در نهایت، زن در سبک زندگی اسلامی علاوه بر وظایف همسری، نقش مهمی در تربیت اجتماعی، دینی، سیاسی کودکان و همچنین حضور در صحنه های مختلف اجتماعی ایفا می کند و در سبک زندگی اسلامی، زن یک مولفه اثرگذار و فعال است.
کلید واژگان: علامه طباطبایی, سبک زندگی اسلامی, ارتباطات خانوادگی, تفسیر المیزانObjectiveThe present study was written with the aim of investigating Allameh Tabatabai's attitude towards the Islamic lifestyle and relationships within the family, with emphasis on the interpretation of Al-Mizan as an important religious source and the most important work of Allameh Tabatabai, in order to deduce Allameh's point of view in relation to the Islamic lifestyle and family relationships.
Materials and methodsThis research is applied in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of nature. The method of collecting information was in the form of a document library. The subject area of the research is the Islamic lifestyle and its time area is the first half of 1402.
FindingsAllameh Tabatabai's definition of lifestyle is the same as the definition of religion, and from his point of view, achieving happiness and a sustainable lifestyle is based on belief in God, the Hereafter, and the teachings of revelation, and basically, the true lifestyle in Allameh's eyes is monotheistic. Allameh considers the fundamentals of the Islamic lifestyle as central monotheism, naturalism, and harmony with the creation system, and in relation to the lifestyle, he believes that man has three types of duties, including duties before God, before himself, and before other people. And in this connection, he sees a major part of family relationships in the heart of duties towards others; As Hedayat sees family and family relationships as one of the eight basic features of the Islamic and faithful lifestyle from a social aspect.
ConclusionLifestyle is manifested in the duties and responsibilities of life and connects the most superficial layers of life to its deepest layers. Allocating the best time to communicating with God, appealing to God's guardians, self-knowledge and having romantic relationships with spouses should be considered as behavioral patterns in the lifestyle, and the three important indicators of family relationships in the form of Islamic lifestyle include the principle of appeasement as the first factor of governance. Monotheism in the family is the principle of loyalty as the requirements and necessities of a loving life and mutual mercy. Finally, in the Islamic lifestyle, in addition to wifely duties, a woman plays an important role in the social, religious, and political education of children, as well as participating in various social scenes, and in the Islamic lifestyle, a woman is an effective and active component.
Keywords: Allameh Tabatabai, Islamic Lifestyle, Family communication, Tafsir Al-Mizan -
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر راهبرد های مدیریت فضای مجازی بر مشارکت سیاسی شهروندان انجام شده است. روش پژوهشی توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه شهروندان شهر تبریز در سال 1400 است که تعداد آنها نامشخص بود که براساس فرمول کوکران 384 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل یک پرسشنامه محقق ساخته 51 سوالی برای سنجش راهبرد های استخراج شده و پرسشنامه استاندارد مشارکت سیاسی بوده است. برای تجزیه وتحلیل داده های کمی از آمارهای توصیفی و استنباطی با نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد میزان مشارکت سیاسی 3/8 درصد شهروندان خیلی کم، 4/17 درصد کم، 3/38 درصد متوسط، 4/21 درصد زیاد و 8/14 درصد خیلی زیاد بوده است. به طور کلی مشارکت سیاسی شهروندان در حد متوسط است. راهبرد محافظه کارانه و راهبرد تدافعی در مدیریت فضای مجازی تاثیر معکوس بر مشارکت سیاسی شهروندان دارد و راهبرد تهاجمی و راهبرد رقابتی در مدیریت فضای مجازی تاثیر مثبت بر مشارکت سیاسی شهروندان دارند.کلید واژگان: راهبرد, مدیریت, فضای مجازی, مشارکت سیاسیJournal of Strategic Management Studies of National Defense Studies, Volume:7 Issue: 26, 2023, PP 185 -218This study aims to investigating the effect of cyberspace management strategies on political participation with citizens. The research method was descriptive-correlation. The statistical population of the study included all citizens of Tabriz in 2021. The number of them was unlimited and unknown, which according to Cochran's formula, 384 people were used by simple random sampling method. Data collection tools included a researcher-made questionnaire of 51 researcher-made questions to measure the extracted strategies and the standard questionnaire of political participation Farajzadeh (2014). Descriptive and inferential statistics with SPSS software were used to analyze quantitative data. The results showed that the rate of political participation of 8.3% of citizens was very low, 17.4% low, 38.3% moderate, 21.4% high and 14.8% very high. In general, the political participation of citizens is moderate. And conservative strategy and defensive strategy in cyberspace management have an adverse effect on citizens 'political participation and offensive strategy and competitive strategy in space management have a positive effect on citizens' political participation.Keywords: strategy, cyberspace management, Political Participation
-
هدف
یکی از عمده ترین دغدغه های خانواده های مترقی در سطوح مختلف، چگونگی ایجاد بسترهای مناسب برای اعضاء خانواده در تمام سطوح است تا آنها با حس مسیولیت پذیری، تعهد کامل و وفاداری به مسایل موجود در جامعه و خانواده خود به کار بپردازند و اصول اخلاق حاکم بر جامعه و خانواده خود را رعایت کنند. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر فلسفه اخلاق اسلامی بر روابط خانوادگی از دیدگاه علامه طباطبایی به نگارش درآمده است.
مواد و روش هااین پژوهش بر حسب هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت، توصیفی تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای اسنادی بوده است. قلمرو موضوعی پژوهش، اخلاق اسلامی و قلمرو زمانی آن، نیمه اول سال 1402 می باشد.
یافته هاعلامه طباطبایی در تبیین زوایای پنهان مربوط به تربیت و اخلاق اسلامی معتقدست انحرافاتی که در سیر بشر به سوی اهدافش روی می دهد، فقط به علت خطا در اجرا و کاربرد آنست و نه از جهت باطل بودن فطری حکم و هدف خلقت، دیر یا زود باید محقق شود. وی در رابطه با آمادگی ذهنی در خانواده عنوان می کند برای رشد ذهنی افراد باید به هدایت عامه و هدایت انسان به عنوان قانون کلی؛ ویژگی و امتیاز انسان در عبور از مسیرهای زندگی؛ وجه تمایز انسان از سایر موجودات؛ بکارگیری عقل در هدایت انسان به قانون الهی، توجه نمود که گام نهادن در این مسیر، به کمال انسانی می انجامد و این همان هدف تربیت اخلاقی و اسلامی واقعی است. وی در آمادگی جسمی، بیشترین تاکید را بر دوره کودکی به عنوان سنگ بنای انسان دارد و با تاکید بر تاثیر آمادگی اجتماعی در تربیت انسان، معتقدست به جهت منافع گرا بودن انسان، خداوند به همکاری اجتماعی اشاره می کند. ایشان مهمترین زمینه انحراف را سست شدن رابطه انسان با خداوند می داند و اولین جلوه انحراف از فلسفه اخلاق اسلامی را انحراف در باور می داند.
نتیجه گیریانحراف در اندیشه بعنوان نخستین عامل ایجاد انکار ناشی از تربیت سهل انگارانه نوجوان است. علامه-طباطبایی علل انحراف را ناشی از دوعامل کلی تاثیر عقاید مختلف ادیان و تمدنهای دیگر (ارتباط اجتماعی) و تاثیر اقدامات تحریفی توسط افراد، اهداف و روش های خاص می داند. اگر نگاه به عبادت بعنوان به جا آوردن صرف مناسک عبادی مانند نماز، روزه و...، اگر سایر رفتارها واخلاقیات را شامل نشود، عبادت دچار مفهوم انحرافی شده و میان زندگی مسلمان در مسجد و خارج از آن فاصله می افتد و به انحراف در کاربرد و اجرای آن می انجامد که حتی مناسک عبادی نیز از حقیقت و هدف دچار انحراف می شود. وی، انحراف خصوصا اعتقادی را خطرناکترین نوع برای ایمان-مسلمان می داند. پس برای آمادگی خانواده، اخلاقیات اسلامی و در نهایت تربیت فرزند و نوجوان، داشتن اندیشه ای به دور از انکار و انحراف نیازمند است.
کلید واژگان: فلسفه اخلاق, علامه طباطبایی, روابط خانوادگی, تاثیر, انحرافPurposeOne of the main concerns of progressive families at different levels is how to create suitable platforms for family members at all levels so that they can work with a sense of responsibility, complete commitment and loyalty to the issues in their society and family. Work and observe the principles of morality governing their society and family. Based on this, the present study was written with the aim of investigating the effect of Islamic moral philosophy on family relationships from the perspective of Allameh Tabatabai.
Materials and MethodsThis research is applied in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of nature. The method of collecting information was in the form of a document library. The subject area of the research is Islamic ethics and its time area is the first half of 1402.
FindingsAllameh Tabatbai, in explaining the hidden angles related to Islamic education and ethics, believes that the deviations that occur in the course of human beings towards their goals are only due to errors in its implementation and application, and not because of falsehood. The innateness of the decree and the purpose of creation must be realized sooner or later. In relation to mental preparation in the family, he states that for the mental development of people, they should follow public guidance and human guidance as a general rule; The characteristics and privileges of humans in crossing the paths of life; distinguishing human from other creatures; The application of reason in guiding man to the divine law, he noticed that walking in this path leads to human perfection and this is the goal of real moral and Islamic education. In terms of physical fitness, he places the greatest emphasis on childhood as the cornerstone of man, and by emphasizing the impact of social fitness on human education, he believes that God refers to social cooperation in order to be self-interested. slow He considers the most important reason for deviation to be the weakening of the relationship between man and God, and he considers the first manifestation of deviation from Islamic moral philosophy to be deviation in belief.
ConclusionDeviation in thought is the first cause of denial caused by negligent upbringing of teenagers. Allameh Tabatabai considers the causes of deviation to be caused by two general factors, the influence of different beliefs of other religions and civilizations (social communication) and the influence of distorting actions by individuals, specific goals and methods. If worship is viewed as merely performing religious rites such as prayer, fasting, etc., if other behaviors and ethics are not included, then worship becomes a distorted concept and there is a gap between the life of a Muslim in the mosque and outside it. And it leads to deviation in its application and implementation that even religious rituals are deviated from the truth and purpose. He considers deviation, especially belief, to be the most dangerous type for the Muslim faith. Therefore, for the preparation of the family, Islamic ethics and ultimately the upbringing of children and teenagers, it is necessary to have a thought far from denial and deviation.
Keywords: Moral Philosophy, Allameh Tabatabai, Family Relations, Influence, Deviation -
تمرکز بر مفاهیم ،مهمترین مسیله در فرآیند تربیت از نظر علم آموزی است .عدالت بامفهومی وسیع و پیچیده خود با مفاهیم و ایده های فراوانی نظیر حق، خیر، برابری، استحقاق، بی غرضی و بی طرفی پیوند دارد و در برخی زمینه ها بالاخص در قلمرو تعلیم و تربیت و اجرای عدالت تربیتی، ارتباط پاره ای از این مفاهیم با واژه عدالت پر رنگ تر می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی وتدقیق در عدالت تربیتی بر مبنای معرفت شناسی عدالت در فلسفه فارابی می باشد. روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی واستنتاج (قیاس عملی) است. بدین معنا که براساس الگوی استنتاجی از قرار گرفتن اهداف و مبانی در کنار هم اصولی استخراج شده است که منجر به اتخاذ روش های تربیتی میگردد. جامعه تحلیل، مجموعه کتاب ها، شرح ها و مقالات پیرامون فلسفه فارابی بوده است که به طور هدفمند بر مبنای مقولات پژوهش نمونه گیری و به صورت عمیق مورد مطالعه قرار گرفته است و داده های حاصل به طور پیوسته همزمان با جمع آوری اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد که فارابی بحث عدالت را در پیوند با دیگر مفاهیم فلسفه اش از قبیل: دین اسلام، نظریات فلاسفه یونان، فضیلت جویی ترسیم مدینه فاضله، مدینه فاسقه، مدینه ضاله، کمال جویی، فطرت، میل به سعادت و... مدنظر قرار می دهد و درصدد ارایه دیدگاهی جامع پیرامون عدالت است. برای پیگیری و تحلیل معرفت شناسی عدالت فارابی نیز به ناچار باید از همین مفاهیم به دیدگاه عدالت در فلسفه فارابی راه پیدا کرد.
کلید واژگان: عدالت, عدالت تربیتی, معرفت شناسی, فارابیFocusing on concepts is the most important issue in the education process from the point of view of learning. Justice, with its wide and complex concept, is connected with many concepts and ideas such as right, good, equality, entitlement, disinterestedness and neutrality, and in some fields, especially in In the realm of education and the implementation of educational justice, the connection of some of these concepts with the word justice becomes more colorful. The purpose of the present research is to examine and verify educational justice based on the epistemology of justice in Farabi's philosophy. The research method is qualitative content analysis and conclusion (practical analogy). This means that based on the inference pattern of putting goals and foundations together, principles have been extracted that lead to the adoption of educational methods. The analysis community has been a collection of books, descriptions and articles about Farabi's philosophy, which has been purposefully sampled based on the research categories and studied in depth, and the resulting data is continuously collected at the same time as the analyzed information and Analysis has been done. The results showed that Farabi considered the discussion of justice in connection with other concepts of his philosophy, such as: Islamic religion, the ideas of Greek philosophers, the pursuit of virtue, the drawing of the utopia, Medina Faseqa, Madina Zaleh, the pursuit of perfection, nature, the desire for happiness, etc. gives and tries to present a comprehensive view of justice. In order to follow up and analyze the epistemology of Farabi's justice, it is necessary to find a way from these concepts to the perspective of justice in Farabi's philosophy.
Keywords: justice, educational justice, epistemology, Farabi -
ابن تیمیه از تاثیرگذارترین علمای اهل سنت است که دامنه تاثیر افکار او در جهان امروز کاملا مشهود است.جریان های سلفی او را شیخ الاسلام نامیده اند و جریان وهابیت او را در قله عصمت تقدیس می نماید.وی ضمن برخورداری از هوش و حافظه قوی، تالیفات فراوانی را رقم زده و در مرقومات خود عقایدی بر خلاف اجماع مذاهب اسلامی ابراز نموده است. ریشه افکار و اعتقادات ابن تیمیه به نظرات ابن حنبل و بزرگان اهل حدیث بر می گردد. در بررسی آثار و در تحلیل مبانی فقهی ابن تیمیه به وضوح به انحرف کشیدن اصول اساسی اسلام از سوی وی پدیدار می گردد.باید خاطر نشان ساخت که تعارضات فکری ناشی از همین انحرافات، زمینه لازم تناقضات و اختلافات با سایر مذاهب اسلامی را پایه ریزی کرد. افکار انحرافی ابن تیمیه همچنین تاثیر زیادی در ایجاد تفرقه بین مسلمانان و زمینه سازی برای شکل گیری وهابیت داشت.او از جمله نادر علمایی بود که افکار و دیدگاه هایی را مطرح کرد که مبنای محکم دینی و قرآنی نداشت، لذا در زمان خود با مخالفت آشکار و صریح اکثریت علمای سایر مذاهب اسلامی مواجه شد و حتی بعضی از علما حکم تکفیر و خروج از دین او را صادر کرده اند تا جایی که مدتی را به خاطر همین افکارش به دستور حکومت وقت زندانی شد.از جمله کسانی که فقط در زمان خودش از او حمایت کرد شاگردش ابن قیم بود که بعد از درگذشت او نیز نسبت به تنظیم تالیفات استادش تلاش زیادی انجام داد.کلید واژگان: تعارض, فقه, ابن تیمیه, مذهبIbn Taymiyyah is one of the most influential Sunni scholars whose scope of influence of his thoughts is quite evident in the world today. He has written extensively and has expressed opinions contrary to the consensus of Islamic religions in his writings. For this reason, he was tried many times by Sunni scholars and sent to prison. And the great people of Hadith return. In examining the works and in analyzing the jurisprudential principles of Ibn Taymiyyah, it is clear that he deviated from the basic principles of Islam. It should be noted that the intellectual conflicts resulting from these deviations laid the necessary ground for contradictions and differences with other Islamic religions. . Ibn Taymiyyah's deviant thoughts also had a great impact on creating divisions among Muslims and paving the way for the formation of Wahhabism. He was met with a clear majority of scholars of other Islamic religions, and some scholars even ordered him to be excommunicated and expelled from the religion, to the point that he was imprisoned for some time because of his thoughts by the government of the time. He supported his student Ibn al-Qayyim, who after his death also made great efforts to compile the writings of his teacher.Keywords: conflict, Jurisprudence, Ibn Taymiyyah, religion
-
هدف
همواره یکی از دغدغه های فکری حکیمان مسلمان پرداختن به فلسفه سیاست، آیین شهریاری و جست وجوی جامعه مطلوب بوده و بخش مهمی از آثار فلسفی تولید شده توسط مسلمانان، به بازتاب اندیشه فلسفی آنان در باب جامعه اختصاص یافته است. نخستین فیلسوفی که در دنیای اسلام مباحث مستقل و منظمی در خصوص جامعه مطلوب و ارکان مولفه های آن مطرح و آثار متعددی در باب آن تالیف نمود، فارابی می باشد. به همین دلیل هم او را بنیان گذار فلسفه اسلامی و سیاسی در دنیای اسلام نامیده اند. آرمان شهر فارابی سرشار از سخنان تربیتی است. تعلیم و تربیت در نظر فارابی در بخش حکمت عملی و زیرمجموعه سیاست مدینه مطرح می شود. هدف پژوهش حاضر، تعلیم و تربین در نظام فکری فارابی می باشد..
مواد و روش هاروش پژوهش تحلیل محتوای کیفی و استنتاج (قیاس عملی) است. بدین معنا که براساس الگوی استنتاجی فرانکنا از قرار گرفتن اهداف و مبانی در کنار هم اصولی استخراج شده است که منجر به اتخاذ روش های تربیتی میگردد. جامعه تحلیل، مجموعه کتاب ها، شرح ها و مقالات پیرامون فلسفه فارابی بوده است که به طور هدفمند بر مبنای مقولات پژوهش نمونه گیری و به صورت عمیق مورد مطالعه قرار گرفته است و داده های حاصل به طور پیوسته همزمان با جمع آوری اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
یافته هانتایج نشان داد بر اساس دیدگاه ارزش شناسی فارابی، مهمترین اهداف تربیت اخلاقی عبارت است از: شناخت و ایمان به خدا، تقرب به خدا، سعادت، تفکر و تامل، تعقل و اعتدال. فارابی انسانهای تربیتیافته را بسترساز ایجاد «مدینه فاضله»ای میداند که اهالی و ساکنان آن در سعادت و نیکبختی کامل به سر میبرند.
نتیجه گیریدر سایه تعلیم و تربیت صحیح، افراد آمادگی ایجاد مدینه فاضلهای را پیدا میکنند که دستیابی به سعادت جز از طریق تحقق آن امکانپذیر نیست. طرح اینگونه تعلیم و تربیت و درنتیجه، سعادت از سوی فارابی در دیدگاه های فلسفی او ریشه داشته و با توجه به ایدهآلی و انتزاعیبودن، تا حدی دستیابی به آن را دور از دسترس مینماید.
کلید واژگان: تعلیم و تربیت, فارابی, ارزش شناسی, مدینه فاضلهPurposeOne of the intellectual concerns of Muslim sages has always been to deal with the philosophy of politics, Shahriari religion and the search for a desirable society, and an important part of the philosophical works produced by Muslims is devoted to the reflection of their philosophical thoughts about society. The first philosopher in the Islamic world who raised independent and systematic discussions about the ideal society and its components and authored several works about it is Farabi. For this reason, he has been called the founder of Islamic and political philosophy in the Islamic world. The utopia of Farabi is full of educational words. In Farabi's opinion, education and training is discussed in the practical wisdom section and the subcategory of Madinah politics. The purpose of the current research is education and training in Farabi's intellectual system.
Materials and methodsThe research method is qualitative content analysis and inference (practical analogy). This means that based on Frankena's inference model, principles have been extracted from the juxtaposition of goals and principles, which lead to the adoption of educational methods. The analysis community has been a collection of books, descriptions and articles about Farabi's philosophy, which has been purposefully sampled and studied in depth based on the categories of research, and the resulting data has been continuously analyzed simultaneously with the collection of information and Analysis has been done.
FindingsThe results showed that according to Farabi's value theory, the most important goals of moral education are: knowledge and faith in God, closeness to God, happiness, thinking and reflection, rationality and moderation. Farabi considers educated people to be the basis for creating a "Utopia" where its inhabitants live in complete happiness and prosperity. Under the shadow of correct education, people are ready to create a utopia where happiness cannot be achieved except through its realization.
ConclusionIn the shadow of correct education, people are ready to create a utopia, which is not possible to achieve happiness except through its realization. The plan of this kind of education and training and, as a result, happiness on the part of Farabi is rooted in his philosophical views, and due to its ideality and abstraction, it makes its achievement somewhat out of reach.
Keywords: Education, Training, Farabi, values, Madinah -
مشروعیت سیاسی، فرایندی است که در آن قدرت به اقتدار تبدیل می شود و قدرت سیاسی، خصلتی عقلایی می یابد؛ در نتیجه، رابطه ای اساسی میان سلطه مشروع و مشروعیت سیاسی وجود دارد. اهمیت مساله «مشروعیت» از آن روست که ثبات و بقای نظام سیاسی، به تحقق مشروعیت آن وابسته است و لذا هر حکومتی می کوشد پایه های «مشروعیت» خویش را مستحکم کند. ترسیم یک حکومت مشروع، به عنوان خط مشی حکومت های اسلامی، هدفی بود که متفکران و اندیشمندان اسلامی به دنبال آن بودند. در این مسیر، اشخاصی همچون ابن تیمیه که به واسطه ی آراء فقهی و سیاسی خاص و البته افراطی خود، به دنبال جریان سازی فقهی-سیاسی بودند نیز به دنبال ایجاد فهم جدیدی از مشروعیت سیاسی در جامعه اسلامی برآمدند. در تبیین و تطبیق مفهوم مشروعیت در آراء ابن تیمیه به این نکته باید توجه شود که مشروعیت در آراء ابن تیمیه خالی از هرگونه انسجام و خط مشی مشخصی است، علاوه برآن به طور مشخص با یک ساختار متناقض، ضد عقل و از هم گسیخته مواجه هستیم. به زبانی دیگر باید گفت، آنچه در آراء ابن تیمیه مورد نقد باید قرارگرفته شود، نظریات وی در باب مشروعیت نیست؛ بلکه خلا مشروعیت مهمترین ایرادی است که می توان به آراء ابن تیمیه وارد کرد. ما در این گفتار به دنبال بررسی این مساله هستیم که آراء ابن تیمیه با بحران جدی به نام خلا مشروعیت همراه است، زیرا که وی درک درستی از مفهوم مشروعیت در یک ساختار سیاسی-دینی نداشته است.کلید واژگان: مشروعیت, ابن تیمیه, سیاست, سلفی گریPolitical legitimacy is the process by which power becomes authoritarian and political power acquires a rational character; As a result, there is a fundamental relationship between legitimate domination and political legitimacy. The importance of the issue of "legitimacy" lies in the fact that the stability and survival of the political system depends on the realization of its legitimacy, and therefore every government tries to strengthen the foundations of its "legitimacy". The depiction of a legitimate government, as the policy of Islamic governments, was the goal pursued by Islamic thinkers and thinkers. In this direction, people like Ibn Taymiyyah, who sought to create a jurisprudential-political current through their specific jurisprudential and political views, and of course their extremism, also sought to create a new understanding of political legitimacy in Islamic society. In explaining and applying the concept of legitimacy in Ibn Taymiyyah's views, it should be noted that legitimacy in Ibn Taymiyyah's opinions is devoid of any specific coherence and policy. . In other words, what should be criticized in Ibn Taymiyyah's views is not his views on legitimacy; Rather, the vacuum of legitimacy is the most important objection that can be made to Ibn Taymiyyah's views. In this discourse, we seek to examine the fact that Ibn Taymiyyah's views are associated with a serious crisis called the vacuum of legitimacy, because he did not have a proper understanding of the concept of legitimacy in a politico-religious structure.Keywords: legitimacy, Ibn Taymiyyah, Politics, Salafism
-
بازگشت به تفکر اصیل هویت دینی-تمدنی در راستای نیل به الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت؛ مستلزم بازخوانی کاربردی مبانی نظری اصیل دینی در حوزه های تمدنی است. بازخوانی کتاب ارزشمند من لایحضره الفقیه، برای پاسخگویی به نیازهای شرعی کسانی که به فقیه دسترسی ندارند؛ درتمدن اسلامی کتابی ارزشمند در طرح مباحث هویتی فقهی- تمدنی است. هدف پژوهش حاضر بازخوانی بن مایه های فکری مفاهیم و شاخصه های شهری مورد تاکید و اشاره در کتاب من لایحضره الفقیه شیخ صدوق، یکی از کتب ارزشمند اربعه شیعه و از مهمترین کتابهای روایی عالم تشیع در تمدن اسلامی بوده است. طبقه بندی روش تحقیق بر اساس هدف به صورت روش توصیفی تحلیلی و در طبقه بندی بر اساس روش، روش تحلیل محتوای متن کتاب من لایحضره الفقیه در بستر مطالعات کتابخانه ای می باشد. وجوه ساحت های سه گانه فکری، عملی-اخلاقی، و عینی، در بستر مفاهیم شهری در متن کتاب من لایحضره الفقیه مورد بازخوانی قرار گرفته و متناسب هر محور به بازخوانی مدل بهره گیری در حیطه مفاهیم شهری برای تمدن اسلامی-ایرانی پرداخته شده است. یافته های پژوهش بیانگر امکان قرایت کاربردی از مدل های پیشنهادی حیطه های فکری، عملی-اخلاقی، عینی در حیطه مفاهیم مطالعات شهری و شهرسازی، بر اساس بن مایه های حاصل از بازخوانی کتاب ارزشمند من لایحضره الفقیه در حیطه تمدنی اسلام است. دستاوردهای حاصل از تحقیق می تواند به الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت در حیطه مفاهیم شهری و شهرسازی منجر شود
کلید واژگان: الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت, دانش شهرسازی, کتاب من لایحضره الفقیه, شیخ صدوق, تمدن اسلامیReturn to the religious-civilizational identity original thinking in proposing the Islamic-Iranian progress model requires a practical rereading of the original religious theoretical foundations in the civilization scopes. The book of Man-lā-Yaḥḍuruhu-al-Faqīh, for responding to the religious questions of those who do not have access to the faqih, is considered valuable in Islamic civilization in the field of jurisprudential-civilizational identity issues. The purpose of this research was rereading of the intellectual foundations of urban concepts and characteristics emphasized in the book Man lā Yaḥḍuruhu al-Faqīh written by Sheikh Sadough, one of the four valuable books of the Shia and one of the most important narratives books of the Shia in Islamic civilization. The research method basis of goal was descriptive-analytical and it was conducted by analyzing the content of the book Man lāYaḥḍuruhu al-Faqīh in the documentary studies. Three intellectual, practical-ethical, and objective aspects have been studied in the context of urban concepts in the book Man lā Yaḥḍuruhu al-Faqīh, and in accordance with each aspect, the model of utilization in the field of urban concepts for Islamic-Iranian civilization has been investigated. The research findings indicated the possibility of practical reading of the proposed models of intellectual, practical-ethical, objective aspects in the field of urban studies and urban planning concepts based on the fundamentals obtained from reading of the valuable book Man lā Yaḥḍuruhu al-Faqīh in the field of Islamic civilization. The results of this research can lead to the Islamic-Iranian progress model in the urban and urban planning concepts scopes
Keywords: Iranian –Islamic progress model, urban planning knowledge, Man lā Yaḥḍuruhu al-Faqīh, Sheikh Sadough, Islamic Civilization -
بی تردید علامه طباطبایی یکی از بزرگترین حکمای مکتب حکمت متعالیه در عصر حاضر می باشند که از جهتی در تبیین چهارچوب نظری و تفسیر این حکمت، بسیار کوشیده اند و از وجه دیگر، بسیار بر جنبه های اجتماعی و رابطه ی جامعه با فرد تفکر و تعمق کرده اند که در نوع خود کم نظیر و قابل توجه است. وی در اکثر آثار خود به بیان چیستی و چگونگی رابطه ی فرد و اجتماع پرداخته که نشانگر اهمیت موضوع برای ایشان دارد. علامه معتقد است افراد و اجتماع انسانی قابل تفکیک نیستند و لازمه ی انسان بودن، اجتماعی بودن اوست و فرد زمانی به سعادت، تعالی و کمال میرسد که در جامعه و اجتماع باشد و حضور فعال در آن داشته باشد. این مهم برای تک تک افراد جامعه فارغ از زن و مرد بودن لازم و حیاتیست. این پژوهش با رویکردی کیفی، با استفاده از راهبرد مفهوم سازی داده بنیاد به بررسی فرد، اجتماع و شهر مطلوب از منظر علاوه طباطبایی در قالب بررسی کتب تالیفی او پرداخته است. روش تحقیق به صورت کیفی و مبتنی بر استراتژی تحلیلی- توصیفی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای استوار بوده است. توجه به اجتماع در عین توجه به فرد، اجتماعی بالطبع بودن انسان، توجه به عقل فردی و اجتماعی، تعاون و همکاری جامعه، نقش و جایگاه زن در جامعه و حرکت جمعی در جهت رسیدن به کمال در میان شهروندان از موارد خاص مورد توجه این فیلسوف شهیر در باب فرد، اجتماع و شهر مطلوب بوده است. تاکید عمده اجتماع و شهر مطلوب در تفکر این اندیشمند، ناظر بر سیر ارتقای توجه به زندگانی مادی و معنوی شهروندان و توجه کافی به امور روحانی و معنوی در فضاهای شهری می باشد.کلید واژگان: شهر مطلوب, اجتماع, سعادت فردی, علامه طباطبائی, حکمت متعالیهInterdisciplinary studies in architecture and urbanism development, Volume:1 Issue: 1, 2022, PP 120 -130Undoubtedly, Allameh Tabatabai is one of the greatest philosophers of the school of transcendental wisdom in the present, he tried a lot in explaining the theoretical framework and interpretation of this wisdom, and on the other hand, has thought and meditated a lot on the social aspects and the relationship between society and the individual. It is remarkable. In most of his works, he expressed what and how the relationship between the individual and society is, which shows the importance of the subject for him. He believes that individuals and human society cannot be separated, and the necessity of being human is to be social, and a person reaches happiness, excellence and perfection when he is in society and has an active presence in it. This is important and vital for every member of the society regardless of whether they are men or women. This research with a qualitative approach, using the foundation's data conceptualization strategy, has examined the individual, society and the ideal city from the perspective of Tabatabai in the form of reviewing his authored books. The research method was qualitative and based on analytical-descriptive strategy based on library studies. Paying attention to the community while paying attention to the individual, social nature of man, attention to individual and social reason, cooperation and cooperation of society, the role and place of women in society and the collective movement towards perfection among citizens are some of the special issues of this philosopher's attention. Famous has been favorable for the individual, the community and the city. The main emphasis of the community and the ideal city in the thinking of this thinker is to monitor the progress of improving attention to the material and spiritual life of citizens and sufficient attention to spiritual and spiritual affairs in urban spacesKeywords: Desirable city, Community, personal happiness, Allameh Tabatabai, transcendent wisdom
-
این تحقیق با هدف ارایه استراتژی مناسب برای مدیریت فضای مجازی با رویکرد مشارکت سیاسی با استفاده از تکنیک SWOT انجام شده است. روش تحقیقی توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه شهروندان شهر تبریز در سال 1400 بودند، که تعداد آنها نامحدود و نامشخص بود که براساس فرمول کوکران 384 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل یک پرسشنامه محقق ساخته 51 سوالی محقق ساخته برای سنجش استراتژی های استخراج شده و پرسشنامه استاندارد مشارکت سیاسی فرج زاده (1393) بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمارهای توصیفی و استنباطی با نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد استراتژی محافظه کارانه و استراتژی تدافعی در مدیریت فضای مجازی تاثیر معکوس بر مشارکت سیاسی شهروندان دارد و استراتژی تهاجمی و استراتژی رقابتی در مدیریت فضای تاثیر مثبت بر مشارکت سیاسی شهروندان دارند، و میزان مشارکت سیاسی 3/8 درصد شهروندان خیلی کم، 4/17 درصد کم، 3/38 درصد متوسط، 4/21 درصد زیاد و 8/14 درصد خیلی زیاد بوده است. به طور کلی مشارکت سیاسی شهروندان در حد متوسط می باشد.
کلید واژگان: استراتژی, مدیریت, فضای مجازی, مشارکت سیاسی, مدل SWOTThis study aims to provide a suitable strategy for cyberspace management with a political participation approach using the SWOT technique. The research method was descriptive-correlation. The statistical population of the study included all citizens of Tabriz in 2021. The number of them was unlimited and unknown, which according to Cochran's formula, 384 people were used by simple random sampling method. Data collection tools included a researcher-made questionnaire of 51 researcher-made questions to measure the extracted strategies and the standard questionnaire of political participation Farajzadeh (2014). Descriptive and inferential statistics with SPSS software were used to analyze quantitative data. The results showed that conservative strategy and defensive strategy in cyberspace management have an adverse effect on citizens 'political participation and offensive strategy and competitive strategy in space management have a positive effect on citizens' political participation. And the rate of political participation of 8.3% of citizens was very low, 17.4% low, 38.3% moderate, 21.4% high and 14.8% very high. In general, the political participation of citizens is moderate.
Keywords: strategy, SWOT, Management, Cyberspace, political participation -
هدف
مساله پژوهش حاضر در وهله اول، اختلاف در مورد وجود خداوند متعال از جهت قدمت و حدوث بین ملحدین و اهل علم کلام (فلاسفه و متکلمان) و در وهله بعد، بررسی و ارتباط ایمان و عبودیت با سبک زندگی اسلامی می باشد. در همین راستا، آراء و عقاید امامان غزالی و طوسی بعنوان نمونه ای از فیلسوفان معتدل و به دور از افراط و تفریط بررسی شده است.
مواد و روش هااین پژوهش بر حسب هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت، توصیفی تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای اسنادی بوده است. قلمرو موضوعی پژوهش، وجود خدواند و ایمان و سبک زندگی اسلامی در کنار دیدگاه امامان غزالی و طوسی، و قلمرو زمانی آن، نیمه اول سال 1402 می باشد.
یافته هاامام غزالی در اثبات وجود خداوند متعال به دلایل نقلی، عقلی، قراین احوال، حدوث عالم، دلیل الاراده و فطرت و امام طوسی نیز به دلایل وحدانیت، عدم تحیز مکانی و زمانی، منزه بودن از حوادث و دلیل نقلی اشاره می کنند. آنها معتقدند مردم در رابطه با با ادله در اثبات وجود خداوند متفاوت هستند، لذا برخی آن را مانند دلیلی بر محسوس و معقول قرار می دهند و بعضی هم دلیلی بر وجود خالق قرار می دهند. به اعتقاد غزالی، اگر انسان می خواهد به کمال خویش دست یابد، هیچ راهی جز پایبندی به مسایل عبادی ندارد؛ پس آنچه زندگی انسان را معنادار می کند و آن را از پوچی و بیهودگی رها می سازد، دینداری، عبودیت و ایمان است. از دیدگاه طوسی نیز، سعادت آدمی در شناختن حق تعالی و بندگی و ایمان برای اوست. بنابراین معتقدند انسان منکر وجود خداوند فاقد هرگونه ایمان و عقیده، موجودی غرق در خودخواهی است که هیچوقت از منافع فردی خود خارج نمی شود و همیشه به صورت موجودی سرگردان است که خارج از سبک زندگی اسلامی، تکلیف خویش را از زیستن در مسایل اخلاقی، اجتماعی و خانوادگی نمی داند.
نتیجه گیریایمان و زندگی با هم بی ارتباط نیستند و میان ایمان و سبک زندگی اسلامی ارتباط نزدیکی وجود دارد که نمی توان آن را نادیده گرفت. برای توجیه سبک مناسب زندگی (اسلامی) و معناداری آن، پیوند این دو ضروری است. باور قلبی به وجود خداوند و داشتن اعمال خداوندی، ایمان را در وجود فرد نهادینه می کند و فرد را از هدف غایی اش که ایمان و تقرب به خداوند است، متاثر می نماید و همه شیون زندگی خود را از عبادت تا کسب وکار، تحصیل، تفریح، معاشرت و... در مسیر این هدف قرار می دهد. پس، مساله وجود خداوند متعال که بین اعتقاد و عبودیت و ایمان فرد با سبک زندگی وی ارتباط وجود برقرار می کند، افراد با ایمان قوی تر را در داشتن سبک زندگی اسلامی تر موفق تر می داند.
کلید واژگان: وجود خداوند, ایمان, سبک زندگی اسلامی, امام غزالی, امام طوسیPurposeThe problem of the present research is, first of all, the difference between the existence of God Almighty in terms of antiquity and occurrence between atheists and people of theology (philosophers and theologians) and secondly, the investigation and connection of faith and worship with the Islamic lifestyle. In this regard, the views and opinions of Imams Ghazali and Tusi have been examined as examples of moderate philosophers far from extremes.
Materials and methodsThis research is applied in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of nature. The method of collecting information was in the form of a document library. The subject area of the research is the existence of Gods and faith and the Islamic lifestyle along with the views of Imams Ghazali and Tusi, and its time area is the first half of 1402.
FindingsIn proving the existence of Almighty God, Imam Ghazali points to the reasons of narration, rationality, circumstantial evidence, the occurrence of the world, the reason of will and nature, and Imam Tusi also points to the reasons of oneness, lack of spatial and temporal bias, absence of events and narrational reason. They believe that people are different in relation to proofs in proving God's existence, so some people consider it as a tangible and sensible proof, and some consider it as a proof of the existence of the Creator. According to Ghazali's belief, if a person wants to achieve his perfection, he has no other way but to adhere to religious matters; So what makes human life meaningful and frees it from emptiness and futility is religiosity, worship and faith. From Tusi's point of view, a person's happiness is in knowing the Supreme Being and servitude and faith for him. Therefore, they believe that a person who denies the existence of God is devoid of any faith and belief, a being immersed in selfishness who never leaves his personal interests and is always a wandering being who, outside of the Islamic lifestyle, does his duty to live in moral issues. , does not know social and family.
ConclusionFaith and life are not unrelated and there is a close relationship between faith and Islamic lifestyle that cannot be ignored. In order to justify the appropriate (Islamic) lifestyle and its meaning, the connection between the two is necessary. Believing in the existence of God and having God's deeds instills faith in a person's existence and influences a person from his ultimate goal, which is faith and closeness to God, and all the affairs of his life, from worship to business. , education, recreation, socializing, etc. in the path of this goal. Therefore, the issue of the existence of Almighty God, which establishes a connection between belief and worship and faith of a person with his lifestyle, considers people with stronger faith to be more successful in having a more Islamic lifestyle.
Keywords: Existence of God, faith, Islamic lifestyle, Imam Ghazali, Imam Tusi -
جمهوری اسلامی ایران از چهار دهه پیش تاکنون، به دلیل مداخله جویی قدرت های فرا منطقهای، منطقه ای و همچنین مشکلات تاریخی داخلی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، درگیر مسایلی بوده است که در بستر روندهای تاریخی اجتماعی و چالش های ناشی از روندهای برآمدن قدرت های سلطه گر و مداخله گر غربی قابل درک است. هدف این پژوهش، تبیین و ترسیم سناریوهای مختلف برای آینده روند های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران است. مقاله پیش رو درصدد است تا بر اساس روش توصیفی تحلیلی، با تاکید بر رویکرد آینده پژوهی و با استفاده از جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات به این پرسش پاسخ دهد که چه آینده ای را می توان برای روند های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران ترسیم کرد؟ بدین ترتیب پس از بررسی مسایل و روندهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و با استفاده از سه دسته سناریو (کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت)، تعداد یازده سناریو تنظیم گردید که هر یک از این سناریوها از زوایایی به روندها اشاره می نماید که در چشمانداز کوتاه مدت، امکان تحقق سناریوهای "ادامه وضعیت باثبات و اقتدار کنونی"، "تقلای قدرت های استکباری برای اجماع جهانی علیه ایران" محتمل تر بوده و در چشم انداز میان مدت و بلند مدت نیز ناکامی سناریوهای طراحی شده بر علیه جمهوری اسلامی ایران تبیین شده است.
کلید واژگان: آینده پژوهی, روندهای اجتماعی, روندهای اقتصادی, روندهای بین المللیFor the past four decades, the Islamic Republic of Iran, due to the intervention of supra-regional and regional powers, as well as historical internal social, economic and political problems, has been involved in issues in the context of historical social trends and challenges arising from the emergence of hegemonic powers. The Western interventionist is understandable. The purpose of this study is to explain and draw different scenarios for the future of social, economic and political trends of the Islamic Republic of Iran. The leading article seeks to answer the question of what future can be drawn for the social, economic and political trends of the Islamic Republic of Iran based on the descriptive-analytical method, emphasizing the futures research approach and using data collection and analysis. Thus, after examining social, economic and political issues and trends and using three categories of scenarios (short-term, medium-term and long-term), eleven scenarios were set, each of which points to trends from angles that in the short-term perspective, The scenarios of "continuation of the current stable situation and authority", "struggle of arrogant powers for a global consensus against Iran" are more probable, and in the medium and long term, the failure of the scenarios designed against the Islamic Republic of Iran is explained.
Keywords: Future studies, social trends, economic trends, international trends -
حصول به تمدن نوین اسلامی مستلزم شاخصه ها و مبانی نظری خاص تمدنی خود می باشد. بررسی و مطالعات جامعه شناسی شهری در تمدن اسلامی ایرانی مستلزم بهره گیری از بن مایه های فکری اصیل حوزه تمدنی مرتبط با هویت اسلامی ایرانی اصیل خود می باشد. کتاب شریف من لایحضره الفقیه شیخ صدوق، از کتابهای ارزشمند اربعه شیعه و از مهمترین کتابهای روایی عالم تشیع در تمدن اسلامی است. هدف پژوهش حاضر بیان مفاهیم پایه الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی در حیطه مطالعات جامعه شناسی شهری براساس بازخوانی متن کتاب من لایحضره الفقیه بوده است. روش تحقیق پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی و با ابزار مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. در هر یک از ابعاد سه گانه اجتماعی-فرهنگی، کالبدی و اقتصادی در حیطه مطالعات جامعه شناسی شهری براساس متن کتاب من لایحضره الفقیه به بیان مفاهیم پایه و بنیادین حاصله پرداخته شده است. یافته های پژوهش بیانگر این نکته است که در حیطه مطالعات شهری، مفاهیم پایه و بنیادین اسلامی براساس متن کتاب من لایحضره الفقیه در ابعاد سه گانه اجتماعی-فرهنگی، کالبدی و اقتصادی را در حیات مادی و معنوی شهر می توان به کاربست. دستاوردهای حاصل از تحقیق می تواند به حصول و کاربست مفاهیم پایه الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی در حیطه دانش شهر و شهرسازی منجر شود.کلید واژگان: الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت, دانش شهرسازی, کتاب من لا یحضره الفقیه, شیخ صدوق, جامعه شناسی شهریEstablishing modern Islamic civilization requires specific indicators and theoretical foundations of its own civilization. Urban studies in Islamic-Iranian civilization needs application of the original intellectual concepts in the civilization scope in relevance to the Islamic-Iranian identity. The noble book of “Man Lā Yahḍuruhū al-Faqīh” written by Sheikh Saduq is one of the most valuable and important books of Shia in Islamic civilization. This research aimed to express the basic concepts of the Islamic-Iranian progress model in the field of urban sociology studies based on the reading of the Man Lā Yahḍuruhū al-Faqīh”. The research methodology was descriptive-analytic conducted by documentary studies method. In each of the three socio-cultural, structural and economic dimensions in the field of urban sociology studies based on the text of this book, the basic and fundamental concepts have been discussed. The findings of the research indicated that in the field of urban studies, the Islamic basic and fundamental concepts based on the Man Lā Yahḍuruhū al-Faqīh can be applied in the three socio-cultural, structural and economic dimensions in the material and spiritual life of the city. The results of the research can pave the way to adopt and implement the basic concepts of the Islamic-Iranian progress model in the field of urban building knowledge and urbanization.Keywords: Islamic-Iranian progress model, urban building knowledge, Sheikh Saduq’s Man Lā Yahḍuruhū al-Faqīh, Islamic civilization, Urban sociology
-
مارتین هایدگر، فیلسوف تاثیرگذار سده بیستم در ایران از اقبال قابل توجهی برخوردار بوده است. از نخستین اندیشمندانی که در ایران به اندیشه هایدگر توجه نمود، سیداحمد فردید بوده است. همزمان هانری کربن یکی از متفکران مهم معاصر که شارح و مترجم آثاری از هایدگر هم بوده است، با الهام از بینش های هایدگر به بازخوانی میراث فلسفی و حکمی ایران باستان اقدام کرد. همسویی و همگامی و نیز تفاوت های بین این دو در مورد تاثیرپذیری از اندیشه هایدگر، موضوع نوشتار حاضر است. توجه به نوع رویکرد این دو به میراث هایدگر و تلاش برای کاربست آن در مسایل اندیشه ایران نشان دهنده آن است که هم فردید و هم کربن از منظر متفکرانی صاحبنظر به بحث و گفت وگو با هایدگر وارد شده اند و با آنکه سودای شرح هایدگر و استفاده از مبانی نظریه او را داشته اند، اما موضع فکری خود را بسط و گسترش داده اند.
کلید واژگان: متافیزیک, وجود, هرمنوتیک, اندیشه, پدیدارشناسیAbstract Martin Heidegger, an influential philosopher of the twentieth century in Iran, has enjoyed considerable success. Seyyed Ahmad Fardid was one of the first philosopher in Iran who had paid attention to Heidegger's thought. At the same time, Henry Carbone, one of the most important philosophers who had been a commentator and translator of Heidegger works, had inspired by Heidegger's insights to re-read the philosophical and legal heritage of ancient Iran. The alignment and synchronicity, as well as the differences between the two, on the influence of Heidegger's thought are the subject of this paper. Considering the two approaches to Heidegger's legacy and trying to apply it to Iranian thought issues shows that both Fardid and Carbon have entered into a discussion as in Heidegger from the point of view of well-thought-out thinkers. They have had him, but they have expanded their intellectual position. Keywords: Heidegger, Seyed Ahmad Fardid, Henry Carbone, Metaphysics, Existence
Keywords: Heidegger, Seyed Ahmad Fardid, Henry Carbone, metaphysics, Existence -
امروزه در تیوری شهرسازی، شهرهای مطلوبی از طرف نظریه پردازان غربی ارایه گشته که تاثیر زیادی در شکل گیری شهرهای جهان داشته اند. این اندیشه ها به این دلیل که با الگوی ایرانی اسلامی همخوانی ندارند، سبب ایجاد نوعی سردرگمی میان شهروندان و طراحان گشته است. پژوهش حاضر با هدف ارایه الگوی اسلامی ایرانی شهر مطلوب در اندیشه ملاصدرا، به عنوان گامی در جهت تبیین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت انجام شده است. این پژوهش با رویکردی کیفی، با استفاده از راهبرد مفهوم سازی داده بنیاد به بررسی الگوی اسلامی ایرانی شهر مطلوب در اندیشه ملاصدرا در قالب کتب تالیفی او پرداخته است و به دلیل اینکه اندیشه حکمت متعالیه، اوج تفکر فکری فلسفی ایرانی اسلامی محسوب می شود، آن را جانشینی برای نمونه های مطروحه غربی معرفی می نماید. روش تحقیق به صورت کیفی و مبتنی بر استراتژی تحلیلی توصیفی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای استوار است. توجه به اجتماع در عین توجه به فرد، اجتماعی بودن سرشت انسان، فیلسوف بودن حاکمان، توجه به نفس، قوانین توحیدی، توجه به عقل، تعاون و همکاری اجتماع و حرکت جمعی در جهت رسیدن به کمال در میان شهروندان از موارد خاص مورد توجه این فیلسوف شهیر در باب شهر مطلوب بوده است. بیشترین توجه و تاکید این اندیشمند درباره شهر مطلوب، ناظر بر سیر ارتقای توجه به زندگانی مادی و معنوی شهروندان و توجه کافی به امور روحانی و معنوی در فضاهای شهری است.
کلید واژگان: شهر مطلوب, حکمت متعالیه, ملاصدرا, سعادت اجتماع و فردNowadays, in urban planning theory, desirable cities have been proposed by western theorists, which have had a significant impact on the formation of cities in the world. These ideas have caused a kind of confusion among citizens and designers because they do not conform to the Iranian-Islamic model. This research aimed at proposing an Iranian- Islamic model of the desirable city in Mulla Sadra's thought, as a step towards explaining the Iranian- Islamic model of progress. This qualitative research has tried to study the Iranian- Islamic model of the desirable city in Mulla Sadra's thought in his authorial books using the grounded data theory conceptualization. Since the transcendent wisdom is considered as the exaltation of Iranian-Islamic intellectual and philosophical thought, it is introduced as a substitute for the western examples. The research method was qualitative based on documentary analytical-descriptive approach. Considering society besides individuals, paying attention to the social nature of the human beings, philosopher rulers, attention to self, monotheistic laws, reason, cooperation and collaboration of society and collective movement toward achieving perfection among citizens are special issues mentioned by Mulla Sadra on desirable city. This philosopher emphasizes improving of the material and spiritual life of the citizens and paying enough attention to the spiritual affairs in the urban spaces as main issues in introducing desirable city.
Keywords: desirable city, Transcendent Wisdom, Mulla Sadra, community, individual prosperity -
بدون تردید انقلاب اسلامی ایران، بزرگترین انقلاب قرن بیستم بوده است که توانسته تاثیرات گسترده ای در سطح داخلی و بین المللی برجای بگذارد. وجه تمایز آن با سایر انقلاب ها، در تاکید آن بر معنویت و ارزش های ملهم از دین اسلام بود، به نحوی که با تکیه بر قدرت فرهنگی منشعب از اسلام و احیای ارزش های اسلامی در یک شرایط بین المللی و داخلی خاص توانست با بسیج همگانی به پیروزی برسد. بررسی علل انقلاب ها، همواره یکی از جذاب ترین موضوعات علوم سیاسی و جامعه شناسی می باشد. تاکنون در خصوص علل وقوع انقلاب اسلامی ایران، دیدگاه های مختلفی مطرح شده است. در این پژوهش قصد داریم نارضایتی ها و ناکامی اقشار مختلف جامعه در قالب محرومیت نسبی و همچنین ارتباطات مستقیم و غیر مستقیم ارتش و شخص محمدرضا پهلوی، و تاثیراتی که این روابط بر بروز ناآرامی ها و نارضایتی ها داشته که پس از آن منجر به وقوع انقلاب شده است را مورد بررسی قرار دهیم.
کلید واژگان: انقلاب اسلامی, رژیم پهلوی, محرومیت نسبی, ارتش, نظامی گریUndoubtedly, the Islamic Revolution of Iran has been the greatest revolution of the twentieth century, which has been able to have a wide range of effects both domestically and internationally. Its distinguishing feature from other revolutions was its emphasis on spirituality and values inspired by the religion of Islam, so that by relying on the cultural power of Islam and reviving Islamic values in a specific international and domestic context, it was able to win by mobilizing. Reach. The study of the causes of revolutions has always been one of the most fascinating topics in political science and sociology. So far, different views have been put forward regarding the causes of the Islamic Revolution in Iran. In this study, we intend to show the dissatisfaction and failure of different sections of society in the form of relative deprivation, as well as direct and indirect communication between the army and Mohammad Reza Pahlavi, and the effects of these relations on unrest and dissatisfaction that led to the revolution. Has been examined.
Keywords: Islamic Revolution, Pahlavi regime, relative deprivation, army, militarism
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.