جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "realism" در نشریات گروه "علوم قرآن و حدیث"
تکرار جستجوی کلیدواژه «realism» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
فصلنامه آیین حکمت، پیاپی 55 (بهار 1402)، صص 30 -47
علامه طباطبایی1 از بنیان گذاران فلسفه های مضاف در حوزه اندیشه اسلامی است. فلسفه اخلاق یکی از فلسفه های مضاف است که ایشان در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم، تفسیر المیزان و رسائل خود مسائل مربوط به آن را تحت عنوان اعتباریات بحث کرده است. ظاهر دیدگاه های علامه در باب احکام اخلاقی غیر واقع گرایانه است. اما دقت در زوایای اندیشه ایشان روشن می سازد که وی واقع گرا بوده و علی رغم اعتباری دانستن الزامات و حسن و قبح اخلاقی، آنها را مبتنی بر واقعیت تلقی کرده است. به همین دلیل، ایشان را باید جزء واقع گرایان تلقی کنیم. از نظر علامه، حسن و قبح براساس الزام اخلاقی اعتبار می شود و الزام اخلاقی براساس درک لزوم واقعی میان فعل و غایت اعتبار می گردد. غایت اخلاق سعادت است و قصد به دست آوردن سعادت تابع سلیقه و قرارداد و امر و نهی نیست. لذا مطلوبیت آن واقعی است و چون به دست آوردن غایت بدون انجام فعل ممکن نیست، انسان ناگزیر می شود میان خود و افعالی که برای غایت لازمند، ضرورتی را اعتبار کند که آن را الزام اخلاقی می نامیم. به این ترتیب، اعتباریت الزامات اخلاقی مبتنی بر مطلوبیت واقعی غایت اخلاق و لزوم واقعی میان فعل و آن غایت است. واقعی بودن مبنای اعتبار حسن و قبح نیز به همین شکل تبیین می شود.
کلید واژگان: اخلاق, واقع گرایی, علامه طباطبایی, الزام اخلاقی, حسن و قبح, اعتبار‘Allāmah Ṭabāṭabā’ī is one of the founders of the branches of philosophy in the realm of Islamic thought. Philosophy of ethics is one such branch that he has discussed in his book "The Principles of Philosophy and the Method of Realism", Tafsīr al-Mīzān, and in his other treatises, under the title of "subjective considerations" (i’tibāriyāt). ‘Allāmah’s perspective in the field of ethical judgments seems non-realistic. However, careful examination of different aspects of his thought reveals that he is a realist. Despite considering ethical obligations and the moral goodness and evil as subjective, he interprets them based on reality. For this reason, he should be considered among the realists. According to ‘Allāmah, the goodness and evil are considered based on ethical obligations and the ethical obligations are considered based on the real necessity between action and the goal. The goal of ethics is felicity, and the motive to achieve felicity is not subject to taste, agreement, command, or prohibition. Therefore, its desirability is real, and since achieving the goal is not possible without performing an action, a person has to inevitably consider the necessity between oneself and the actions essential for the goal, which is termed as ethical obligation. In this way, the subjective consideration of the ethical obligations is based on the real desirability of the ethical goal, and the real necessity between action and that goal. The basis of the subjective consideration of goodness and evil to be real, is also explained in this manner.
Keywords: Ethics, Realism, ‘Allāmah Ṭabāṭabā’Ī, Ethical Obligation, Goodness, Evil, Subjective Consideration (I’Tibār) -
درباره ی حجیت خبر واحد، سه دیدگاه همواره مطرح بوده است؛ عدم حجیت، حجیت عقلائی و حجیت تعبدی که در آن، نه تطابق با واقع؛ بلکه صرفا احراز معذریت و منجزیت، مورد توجه است، نظریه پردازان «تبیین فهرستی» و نیز منتقدان ایشان، هر دو بر این باورند که در مباحث مربوط به حجیت خبر واحد، ضرورتا باید از مسئله ی تعبد، صرف نظر کرد. با این تفاوت که «تبیین فهرستی»، تعبد را در تقابل با واقع گرایی و به کارگیری آن در فرایند اعتبارسنجی را موجب تحیر در فضای حدیث پژوهی می داند؛ در حالی که منتقدان، اساسا منکر تاثیر مسئله ی تعبد بر فرایند اعتبارسنجی اخبار هستند و موضوعیت آن را صرفا در مسئله ی اصل رجوع به اخبار پذیرفته اند. نوشتار حاضر، از گذر مطالعه ی زوایای این دو دیدگاه، نشان می دهد در فرایند حدیث پژوهی، سخن از گذار از تعبد، به سادگی ممکن نیست؛ زیرا رابطه ی میان تعبد و واقع گرایی، رابطه ی تلازم است؛ به گونه ای که با حذف تعبد از تمامی عرصه های حدیث پژوهی، دیگر امکان اثبات حجیت شرعی کلام معصوم (ع) وجود ندارد. اشکال بنیادین دیگر این که «تبیین فهرستی» اعتبارسنجی واقع گرا را در بعد روشی به معنای تغییر کاربری داده های حدیث پژوهی از اصولی به تاریخی و به تبع آن، تغییر فرایند اعتبارسنجی از «راوی محوری» به «کتاب محوری» می داند؛ درحالی که اصرار به این تغییر کاربری، نه تنها ناشی از عدم درک صحیح جایگاه تعبد است؛ بلکه بر مبنای پر اشکال مصونیت مکتوب نسبت به شفاهی استوار است و در بعد روشی نیز مسئله ی تفاوت موضوعی روایات را نادیده گرفته است.
کلید واژگان: اعتبارسنجی صدوری, تبیین فهرستی, تعبد, حجیت گرایی, راوی محوری, واقع گراییThree viewpoints have always been presented on the “authority of consensus on a single individual narration”: no authority of consensus, competence of reasoning, and obedient certainty in which only the original “moazariat” or exemption from punishment in cases such as ignorance of judgment and “monajaziat” or adequate judgment based on wisdom are taken into account rather than conformity with the facts. The theorists of “bibliographical analysis” and their critics both believe that on topics related to the “authority of consensus on a single individual narration”, it is necessary to overlook the subject of obedience, the difference being that “bibliographical analysis” sees obedience as opposed to realism and its use in measuring validity a source of perplexity in researching the Hadiths. The critics, however, basically deny the effects of obedience on the validity measure of the tradition and accept its subjectivity merely as the principle of referring to the tradition. By studying the different angles of these two viewpoints, the present essay shows that overlooking obedience in researching the Hadiths is not an easy task because the relationship between obedience and realism is one of concomitance, so that if obedience is excluded from all research settings on the Hadiths, it will no longer be possible to prove the legitimate validity of the word of the Holy Prophet (PBUH). Another fundamental drawback is that “bibliographical analysis” considers realistic validation a methodology for transforming the use of data on Hadiths in research from principles to historical, and subsequently the transformation of the process of validation from being “narrator-centric” to being “book-centric”. However, insisting on this change of usage does not only emanate from a lack of correct understanding of the place of obedience, but it is also based on the problematic immunity of the written word as opposed to the oral world. In methodology, it has also overlooked the thematic differences of the Hadiths.
Keywords: Export Validation, Bibliographical Analysis, Obedience, Authenticity, Narrator-Centric, Realism -
هر مکتب اخلاقی می بایست عقلانیت خود را در چهار عنصر منطقی، معرفت شناختی، معناشناختی و هستی شناختی نشان دهد. ذیل هر یک از این عناصر سوال هایی وجود دارد که پاسخ به آنها برای شکل گیری یک نظریه ی اخلاقی کامل لازم است. مهم ترین سوال مروبوط به یک نظریه ی اخلاقی ناظر به عنصر هستی شناختی است که مفاد آن تعیین واقعی یا غیر واقعی بودن ارزش و لزوم و نیز الزامات اخلاقی است. با مبنا قرار دادن مطلق کمال می توان این سوال را پاسخ داد و کمال مدنظر اعم از کمال انسانی یا الهی خواهد بود. می توان گفت با تکیه بر کمال انسانی رویکردی سکولار در ارزش های اخلاقی اتخاذ کرده ایم و درعینحال معقولیت ارزش های اخلاقی را تبیین نموده ایم، اما با تکیه بر کمال الهی منطقی ترین و معقول ترین توجیه برای ارزش های اخلاقی فراهم می شود و بالاترین ارزش اخلاقی معنا می یابد. در مقاله حاضر با بررسی این چهار عنصر, نظریه ی اخلاقی منتخب را به روش عقلی و تحلیلی ارایه کرده ایم.
کلید واژگان: واقع گرایی, کمال گرایی, کمال انسانی, کمال الهی, ارزش, لزوم, الزامEvery moral school must show its rationality in four elements: logical, epistemological, semantic and ontological. Below each of these elements are questions that need to be answered in order to form a complete moral theory. The most important question concerns the ontological element, Its meaning is the determination whether the value and moral obligation are real or unreal. And there is a fundamental approach to this: realism and moral unrealism. Realists have used various things as the basis for proving realism, the most recent of which is the reliance on the love of nature. Our effort is to show that the above question can be answered on the basis of perfection. Perfection means either human or divine perfection. Relying on human perfection, a secular approach to moral values can be adopted and at the same time the rationality of moral values can be explained, but by relying on divine perfection, the most logical and reasonable justification for moral values is provided and the highest moral value makes sense.
Keywords: Realism, Perfectionism, Human Perfection, Divine Perfection, Value, Necessity, Obligation -
از جمله مسایل بحث برانگیز درحوزه زبان دین و قرآن،واقعنمایی/ ناواقع نمایی زبان قصص قرآن است. ناواقع نمایی زبان قصص قرآن توسط برخی نواندیشان از جمله محمداحمدخلف الله طرح گردیده است. در این مقاله باروش تحلیلی-توصیفی ضمن اشاره به رویکرد ناواقعنما به زبان دین و گزاره های تاریخی متون دینی در جهان غرب به تبیین دیدگاه محمداحمدخلفالله پرداخته و سپس با تکیه بر آراء تفسیری آیت الله جوادی آملی این دیدگاه مورد ارزیابی قرارگرفته است. یافته های تحقیق بر آن است که دیدگاه خلف الله در تنافی با ادله عقلی مانند برهان اعجاز (در دوری از اختلاف و تناقض) برهان حق ،برهان هدایت و همچنین در تعارض با صریح برخی آیات قرآن، میباشد. مضاف بر اینکه قصص قرآن در لسان قرآن متصف به برخی اوصاف سلبی (انحراف ناپذیری ، تحریف ناپذیری) و ثبوتی (مانند وصف حق، میزان، قول فصل) که نافی مدعای خلفالله در ناواقعنمایی قصص قرآن و ظهور در واقعنمایی آنها دارند.
کلید واژگان: قصص, زبان دین, واقع نمایی, جوادی آملی, خلف اللهAmong the controversial issues in the field of the language of religion and the Qur'an is the realism/unrealism of the language of the stories of the Qur'an. The unreality of the language of Qur'anic stories has been proposed by some new thinkers including Muhammad Ahmad Khalafullah. In this analytical-descriptive article, while pointing to the unrealistic approach to the language of religion and the historical statements of religious texts in the Western world, Baroosh has explained the point of view of Muhammad Ahmed Khalfullah, and then based on the interpretive opinions of Ayatollah Javadi Amoli, this point of view has been evaluated. The findings of the research are that Khalafullah's point of view is in conflict with rational arguments such as the proof of miracles (away from disagreement and contradiction) and also in conflict with the explicitness of some verses of the Qur'an. In addition to the fact that the stories of the Qur'an in the language of the Qur'an are characterized by some negative and positive attributes (such as the description of truth) which negate the claims of Khalafullah in the unrealization of the stories of the Qur'an and the appearance in their realization.
Keywords: stories, the language of religion, Realism -
نهج البلاغه کتاب سیاست، برهان، بصیرت و نماد ناب تفکر اسلامی و راهبر شیونات اخلاقی، دینی و اجتماعی مسلمانان است. این اثر سترگ در دوره معاصر از جهت شکل و محتوا در پرتو نظریات متعددی مورد بررسی قرارگرفته که نشان از وسعت جهان بینی نهج البلاغه و همگرایی با جدیدترین مکاتب و رویکردهای فکری از جمله پراگماتیسم یا مکتب اصالت عمل است. این جریان، نگرشی فلسفی با سنگ بنای تجربه و عمل گرایی است و در پاره ای موارد به سمت مصلحت گرایی و ابزارانگاری پیش می رود. بدون شک نهج البلاغه از جهات زیادی با یک اثر سیاسی هم ترازی می کند؛ زیرا در بسیاری از خطبه ها و نامه ها، امام علیه السلام در نقش یک حاکم و آمر، اندیشه های سیاسی خود را به مردم و امیران ابلاغ می نماید که قابلیت بررسی در پرتو مولفه های سیاسی مکتب پراگماتیسم را دارد، و عهد نامه امام علیه السلام به مالک اشتر یکی از آنهاست. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی بر آن است تا با جهت گیری علمی به جستجوی پارادایم فکری پراگماتیسم سیاسی در نامه امام علیه السلام به مالک اشتر در نهج البلاغه پرداخته و میزان تطابق و همخوانی و تحلیل مولفه های این جریان را مورد سنجش قرار دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد که گزاره های ارزشی پراگماتیسم سیاسی نظیر واقع بینی، عمل گرایی و نتیجه گرایی در این عهدنامه به عنوان سه محور مهم پراگماتیسم که متناسب با مبانی نظری و تعالیم اسلام و عدل الهی است، با جلوه های مختلفی توسط امام علیه السلام به کار گرفته شده است.کلید واژگان: نهج البلاغه, پراگماتیسم سیاسی, نامه مالک اشتر, عمل گرایی, واقع بینیNahj al-Balaghah is a book of policies, proofs, and insights. It is the pure symbol of Islamic thinking and a guide to the moral, religious, and social affairs of all Muslims. In the contemporary era, in the light of several theories, the form and content of this extraordinary work have been examined, which indicates the breadth of Nahj al-Balaghah's worldview and its convergence with the latest schools and intellectual approaches, such as pragmatism or the school of action's authenticity. This approach is a philosophical attitude based on experience and pragmatism, and in some cases, it moves towards expediency and instrumentalism. In many ways, undoubtedly, Nahj al-Balaghah is similar to political manuscripts, because in many sermons and letters, the Imam, in the role of a ruler and commander, communicates his political thoughts to the people and emirs, which can be examined in the light of the political components of the school of pragmatism, and the letter of Imam Ali to Malik Ashtar is one of them. This research, through a descriptive-analytical method and scientific approach, aims to investigate the intellectual paradigm of political pragmatism in the Imam's letter to Malik Ashtar, analyze its components, and measure its compatibility. The results of the research show that Imam (AS) has used the value propositions of political pragmatism such as realism, pragmatism, and consequentialism in this treaty as the three essential axes of pragmatism, which are in accordance with the theoretical foundations and teachings of Islam and divine justice.Keywords: Nahj al-Balaghah, political pragmatism, Malik Ashtar's letter, Pragmatism, Realism
-
از منظر ناشناخت گرایان گزاره های دینی توصیف گر حقایق معنوی و واقعیات عینی نیستند و در برخی آراء معنادار هم تلقی نمی شوند. در این نگرش داستان های دینی نیز اشاره ای به واقعیت ندارند؛ بلکه به مقاصد دیگری بیان شده اند. در این راستا توجه به جنبه های عملی گزاره های دینی اهمیت بیشتری دارد. عمده متفکران اسلامی مانند علامه طباطبایی معتقد به شان شناختی زبان دین هستند. از منظر علامه طباطبایی تمام گزاره های دینی، معنادار و حقیقی قلمداد می شوند و قصص قرآن نیز از جمله گزاره های تاریخی هستند که به عنوان اخبار از حقایق گذشته یا تمثیل از نوع حقیقی بیان شده اند. این نوشتار با روش توصیفی_ تحلیلی به یک سوال اصلی پاسخ می دهد: از منظر علامه طباطبایی قصص قرآنی دارای چه شانی در زبان دین است؟ جهت پاسخ به این سوال اصلی، پس از بررسی شان شناختی زبان دین از منظر متفکران اسلامی و غربی به نظرات علامه طباطبایی پیرامون زبان دین در قصص قرآنی پرداخته می-شود.
کلید واژگان: زبان دین, واقع نمایی, معناداری, قصص قرآن, علامه طباطباییSome scholars believe religious propositions do not describe objective facts and are not meaningful. So, religious stories do not refer to reality but are told for other reasons and practical aspects are important. Major Islamic thinkers such as Allameh Tabatabai believe in the cognitive dignity of the language of religion. Allameh Tabatabai believes religious propositions are considered meaningful and real, and Qur'anic stories are among the historical propositions that have been expressed as news of past truths or allegories of the true type. This article answers a main question with a descriptive-analytical method According to Allameh Tabatabai, what is the status of Quranic stories in the language of religion? In order to answer this main question, after examining the cognitive status of the language of religion from the perspective of Islamic and Western thinkers, Allameh Tabatabai's views on the cognitive status of the language of religion in the Qur'anic stories are discussed.
Keywords: the language of religion, realism, Meaning, Qur', anic stories, Allameh Tabatabai -
الاهیات شهر مجموعه معارفی است که از مسایل الاهیاتی ناظر به شهر, به دست می آید و در سه شاخه باورها و عقاید، اخلاقیات و هنجارها، و احکام ناظر به شهر با کنکاش در معارف دینی دسته بندی می شود. رابطه الهیات و شهر تاثیر و تاثری است. دین نسبت به انسانها، حیوانات، نباتات، محیط و زنجیره مناسبات و نوع ارتباطات در زندگی بی تفاوت نیست و نوع نگاه دین نسبت به هر یک از مولفه های فوق، بخش عمیقی از زمینه های پژوهشی الهیات شهر را شکل می دهد. جامعه، مناسبات اجتماعی و مقتضیات زمانی و مکانی نیز در فهم دین تاثیر می گذارد. این تاثیر و تاثر از جمله مولفه هایی است که هویت الهیات شهر را می سازد و ضرورت و اهمیت آن را نشان می دهد. از حیث دیگر، هم دین برای شهر مساله زایی می کند و هم شهر برای دین مساله سازی می نماید. غایت، در تصویر سازی الهیات از شهر همواره میان ریالیسم و ایده آلیسم در نوسان است. در مدل سازی دین برای شهر، نوع نگاه به کارکرد دین برای شهر مورد توجه است و دست کم دو نگاه داورانگاری و هادی انگاری دین می تواند به مدل های متفاوتی منجر شود.
کلید واژگان: شهر, الهیات, نسبت, رئالیسم, ایده آلیسم, داورانگاری دین, هادی انگاری دینThe theology of the city is a collection of knowledge that is obtained from the theological issues related to the city and its contributions, such as citizenship codes of conduct, citizenship rights, citizenship limits, and everything related to the city and city dwelling and is categorized into three branches of opinions and beliefs, ethics and norms, and rulings concerning the city by delving into religious knowledge. The relationship between theology and the city is reciprocal and mutually influential. Religion is not indifferent to humans, animals, plants, the environment and the chain of relationships and the type of communication in life, and the way religion looks at each of the above components forms a profound part of the research fields of theology of the city. Society, social relations and the demands of time and space are also effective in understanding religion. This influence and effect is one of the components that make the theological identity of the city and shows its necessity and importance. In other words, both religion and the city bring up issues for one another. The ultimate goal, in the theological depiction of the city, always fluctuates between realism and idealism, and the balance of this duality is very important. In the modeling of religion for the city, the type of view on the function of religion for the city is of interest, and presuming at least two roles of judgment and guidance for religion can lead to the formation of different models.
Keywords: city, theology, relation, realism, idealism, presuming religion as judgment, presuming religion as guidance -
در مواجهه با تنوع نظام های منطق سه نظریه معرفی شده است؛ انحصارگرایی، کثرت گرایی و ابزارگرایی. انحصارگرایان تنها یک نظام منطق را صحیح می دانند، کثرت گرایان همه نظام های منطق را صحیح می دانند و ابزارگرایان هیچ نظام منطق را صحیح نمی دانند. (صحت منطق برای شان موضوعیت ندارد) نظریه ای که در این جستار معرفی می شود شمول گرایی است. شمول گرایی نه انحصارگرایی است؛ چون بیش از یک نظام منطق را صحیح می داند و نه کثرت گرایی است؛ چون همه نظام های منطق را صحیح نمی داند و نه ابزارگرایی است؛ چون صحیح و ناصحیح بودن نظام منطق برایش موضوعیت دارد. ابن سینا نیز با تنوع در دانش منطق روبرو بوده است: منطق ارسطویی و منطق رواقی-مگاری. او در این مواجهه انحصارگرا نبوده است؛ زیرا اگر چنین بود یکی را انتخاب می کرد و دیگری را وامی نهاد. وی کثرت گرا هم نبوده است؛ زیرا اگر چنین بود هر دو را بدون دخل و تصرف و بی کم و کاست بر می گرفت. ابن سینا ابزارگرا نیز نبوده است؛ زیرا صحت نظام منطق برای او موضوعیت داشته است.
کلید واژگان: انحصارگرایی, کثرت گرایی, ابزارگرایی, شمول گرایی, واقع گرایی, روان شناسی گرایی, قرادادگراییEncountering the variety of logic systems, three theories have been introduced; exclusivism, pluralism and instrumentalism. Exclusivists consider only one system of logic to be correct. Pluralists consider all systems of logic to be correct. Instrumentalists do not consider any system of logic to be correct (correctness of logic is irrelevant for them). The theory introduced in this essay is inclusivism. Inclusivism is neither exclusivism, because it does not consider more than one system of logic to be correct, nor it is pluralism because it does not consider all systems of logic to be correct, and nor is it instrumentalism, because the correctness and incorrectness of the logic system is irrelevant for it. Avicenna also faced diversity in the knowledge of logic; Aristotelian logic and Stoic-Megarian logic. He has not been exclusivist in this encounter, because if that was the case, he would choose one and give up the other. He was not a pluralist, because if that was the case, he would have taken both of them without any unwarranted change and all in one piece. Avicenna was not an instrumentalist either, because the correctness of the logic system was relevant for him.
Keywords: exclusivism, pluralism, instrumentalism, inclusivism, realism, psychologism, contractualism -
مفهوم «جنگ» مستلزم قتل و نابودی دارایی هاست. بنابراین، ورود به آن نیازمند دلیل است. اصل عقلایی بر جلوگیری از بروز جنگ است مگر دلیلی بر خلاف آن اقامه شود. در این زمینه سه نظریه در این مقاله طرح شده است: نخست، نظریه «صلح گرایی یا نظریه احتراز از جنگ» قایل است که چون جنگ به صورتی مطلق ظلم و منع حق دیگری است، باید از آن پرهیز کرد. ورود به جنگ در هر شرایطی - از نظر اخلاقی - مثل ظلم است و به هر نتیجه ای منجر شود، قبیح است و از این نظر، استثنابردار نیست. نظریه دوم، «واقع گرایی سیاسی» است که معتقد است «دولت» مقتدرترین عامل در صحنه ارتباط بین دولت هاست. دولت، خودمختار است و قدرت خود را با توانایی های نظامی ای که دارد به دیگران تفهیم می کند. هیچ اصول کلی و جهانی وجود ندارد که راهنمای عملی برای همه دولت ها باشد. واقع گرایان، دو رویکرد دارند: الف) فردگرایی؛ به این معنا که حقوق اختصاصی حکومت ها نمی تواند از حقوق جمعی ثابت شده برای افرادی که تحت حاکمیت آن زندگی می کنند، فراتر رود. دولت، باید خواسته افراد را دنبال کند و اهداف سیاسی دولت ها نمی تواند توجیهی برای آغاز جنگ باشد. ب) جمع گرایی؛ به این معنا که دولت، هویت حقوقی مستقلی دارد و معیارهای ارزشی خاص و مستقل از معیارهای ارزشی فردی بر رفتار آن حاکم است. دولت ها - در جنگ - نه تنها از جان افراد، بلکه از نوعی حیات اجتماعی دفاع می کنند. در این مقاله، اشکالات وارد بر صلح گرایی، فردگرایی و جمع گرایی به بحث گذاشته شده است و در نتیجه گیری، نظریه سومی - که تجمیع منافع دولت و افراد است - ارایه شده است.
کلید واژگان: اخلاق جنگ, صلح گرایی, واقع گرایی, فردگرایی, جمع گرایی, منافع ملیWar involves killings and the destruction of properties. So a strong reason is needed to justify the entrance into it. Rationality requires all to prevent war unless there is a good reason to establish the opposite. Three related theories are proposed in this paper: first, the theory of pacifism (or war avoidance) holds that since war generally leads to oppression and the infringement of others’ rights, it should be avoided, and that it is morally wrong to wage war in any case without exception. The second theory is political realism which holds that while the state is the most powerful factor in the relations among states, it is autonomous and shows its power to others through its military forces. There are no universal principles that can guide all states’ behavior. Realists employ two approaches: (a) individualism and (b) collectivism. According to individualism, states’ exclusive rights cannot exceed the proven collective rights of each individual who lives in the society. The state must follow people’s wants. According to collectivism, the state has an independent legal identity with a set of specific values which are different from individuals’ values. States fight in wars not only for individual’s lives but also for a kind of social life. The current paper discusses the problems with pacifism, individualism, and collectivism, and concludes by proposing another theory that takes into consideration the interests of both individuals and states.
Keywords: ethics of war, pacifism, realism, individualism, collectivism, national interests -
رویکرد کارکردگرایانه به قصص قرآن توسط برخی افراد جریان اعتزال نو طرح گردیده است. نادیده انگاشتن جنبه واقع نمایی داستان ها از جمله مولفه های اصلی این نگرش است. در این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی ضمن تبیین رویکرد کارکردگرایانه (ناظر به قصص قرآن)، به بررسی نسبت میان اهداف و اوصاف داستان های قرآن- که در متن قرآن بر آنها تاکید شده- با مساله واقع نمایی پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد اوصاف قصص (مانند وصف حق و احسن) ظهور در واقع نمایی دارد و اهداف و اغراض مترتب بر قصص (مانند تثبیت قلب پیامبر، صدق دعوی نبوت و...) در بستر واقع نمایی قصص حاصل خواهد شد، و روش قرآن در نقل داستان ها گواه روشنی بر مطابقت گزارش های تاریخی قرآن با واقع بوده، و نگرش کارکردگرایانه در تحلیل قصص قرآن قرین توفیق نیست.
کلید واژگان: قصص, واقع نمایی, اهداف قصص, کارکردگرایی, زبان دین, نومعتزلهA functionalist approach to the stories of the Qur'an has been proposed by some members of the New Etzal movement. Ignoring the realistic aspect of stories is one of the main components of this attitude. In this article, with an analytical-descriptive method, while explaining the functionalist approach (observing the stories of the Qur'an), the relationship between the aims and descriptions of the stories of the Qur'an, which are emphasized in the text of the Qur'an, is dealt with realistically. The research findings show that the descriptions of stories (such as the description of truth and goodness) appear in reality and the goals and intentions of stories (such as establishing the heart of the Prophet, the truth of the claim of prophethood, etc.) in the context of realizing stories. Will be achieved, and the Qur'anic method of narrating stories is clear evidence that the historical accounts of the Qur'an correspond to reality, and the functionalist approach to the analysis of Qur'anic stories is not successful. Keywords: Stories, Realism, Story Objectives, Functionalism, Language of Religion, Neo-Mu'tazilites.
Keywords: stories, Realism, the objectives of the Qur’anic stories, Functionalism, the language of religion, the neo-Mu'tazila -
اختلاف میان واقع گرایی و ضد واقع گرایی درباره وجود عالم واقع و نسبت آن با ذهن انسان است. نلسون گودمن این اختلاف را اختلافی حقیقی و اصیل نمی داند و در این میان دیدگاه سومی را برگزیده و آن را «نا واقع گرایی» می نامد. دیدگاه ناواقع گرایی گودمن به طور کامل در نظریه «جهان سازی» او تبیین شده است. بر اساس این نظریه، جهان مستقل از ذهن وجود ندارد، بلکه انسان با ذهن و زبان خود، توصیف ها و نسخه هایی می سازد و هریک از این نسخه ها جهان خود را می سازند. در این مقاله، ابتدا دیدگاه کلی گودمن درباره مبحث واقع گرایی- ضد واقع گرایی و انگیزه ها و ریشه های نا واقع گرایی او بررسی شده است. در تبیین دیدگاه گودمن نشان داده ایم که وی متاثر از مبانی پراگماتیسم است و موضع او در دوگانه واقع گرایی-ضدواقع گرایی جای نمی گیرد. سپس با تشریح نظریه جهان سازی و انتقادهای وارد شده به آن کوشیده ایم تا حد امکان به این انتقادها پاسخ دهیم. هر چند گودمن به وجود واقعیت فی نفسه اعتراف نمی کند، اما آن را انکار نمی نماید، بلکه نادیده می گیرد. همچنین ضمن بررسی انتقادها نشان داده ایم پاسخ بسیاری از آنها به طور ضمنی در عبارات گودمن وجود دارد. مهمترین انتقاد، به معیار تمایز نسخه های درست از نادرست مربوط می باشد. به نظر گودمن معیار درستی یک نسخه، «متناسب بودن در عمل» است و بر خلاف نظر منتقدان، این معیار، در واقع، معیاری عینی و معتبر می باشد.کلید واژگان: واقع گرایی, ضد واقع گرایی, ناواقع گرایی, جهانسازی, پراگماتیسم, نلسون گودمنThe difference between realism and anti-realism occurs in the world of being and its relation to the human mind. Nelson Goodman does not consider this difference to be a real and genuine difference, and in the meantime he has chosen a third view and calls it "Irrealism". Goodman's view of unrealism is fully reflected in his theory of "globalization." According to this theory, there is no world independent of the mind, but man creates descriptions and versions with his own mind and language, and these versions each create their own world. This article first examines Goodman's general views on the subject of realism -anti-realism and the motives and roots of his unrealism. In elucidating Goodman's view, we have shown that he is influenced by the principles of pragmatism and that his position does not fit into the realism - anti-realism dichotomy. Then, by explaining the theory of globalization and the criticisms made against it, we have tried to respond to these criticisms as far as possible. Although Goodman does not acknowledge the existence of reality per se, he does not deny it, but ignores it. We have also examined the criticisms and shown that many of their answers are implicit in Goodman's statements. The most important critique is against the criterion for distinguishing the right versions from the wrong ones. In Goodman's view, the criterion for the rightfulness of a version is the "proportionality in practice", and contrary to critics' viewpoint, this criterion is, in fact, an objective and valid criterion.Keywords: realism, antirealism, unrealism, globalization, Pragmatism, Goodman
-
فصلنامه آیین حکمت، پیاپی 44 (تابستان 1399)، صص 87 -110
یکی از پرسش های اساسی در فلسفه علم، پرسش از هویت قوانین طبیعی است. واقع گرایان- بر خلاف ابزارگرایان- به وجود واقعی قوانین در جهان طبیعت باور دارند. با این حال، ایشان درباره هویت این قوانین هم نظر نیستند. آنها سه نظریه متفاوت در این زمینه ارایه کرده اند: انتظام، کلیات و ذاتی گرایی. این نظریه ها، خالی از اشکال نیستند؛ هر چند نوع اشکال های آنها متفاوت است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که هر یک از نظریه های انتظام، کلیات و ذاتی گرایی در باب هویت قوانین طبیعی، چه سهمی از حقیقت دارند؟ این تحقیق، به روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی صورت گرفته است. نتیجه آنکه ذاتی گرایی که نسبت به دو دیدگاه دیگر قرابت بیشتری با حقیقت دارد، در صورت ترمیم با بهره گیری از دستاوردهای فلسفه اسلامی، می تواند به مثابه نظریه برتر در این زمینه عرض اندام کند
کلید واژگان: واقع گرایی, قانون طبیعی, قانون علمی, نظریه انتظام, نظریه کلیات, نظریه ذاتی گراییAin - e - Hikmat, Volume:12 Issue: 44, 2020, PP 87 -110One of the fundamental questions in the philosophy of science is the question of the identity of natural laws. Realists - unlike instrumentalists - believe in the real existence of laws in the natural world. However, they are not of the same view on the identity of these laws. They have proposed three different theories: regulation theory, universalism, and essentialism. These theories are not free from being exposed to objections, though the types of objections are not the same. The main question of this research follows as: what part of truth may be found in each of the three theories? This research has been performed by descriptive, analytical and critical methods. The conclusion is that essentialism, which is closer to the truth than the other two, can be extended as a superior theory in this field with reliance to the teachings of Islamic philosophy.
Keywords: Realism, Natural Law, Scientific Law, Regulation Theory, Theory of Universals, essentialism -
«زوتوپیا» یک پویانمایی جذاب است که در ورای پوسته ی کودکانه و سرگرم کننده اش سرشار از مضامین فلسفه سیاسی، خاصه تجسم برخی نظریات توماس هابز است. زوتوپیا روایت گر آرمان شهری حیوانی است که در آن حیوانات شکارچی، حیوانات شکار را نمی درند، بلکه تمامی پستانداران در صلح و آرامش و با شعار «هرکس می تواند آن چه می خواهد بشود»، کنار هم زندگی می کنند. در عین حال، این آرمان شهر به شدت منطبق بر محدودیت های عملی و نظری عالم واقع و شدیدا مستعد آشفتگی و وقوع بحران است. در این مقاله، ضمن حفظ چارچوب نظری اندیشه های هابز در سنجش و ارزیابی پدیده ها و مسایل سیاسی اجتماعی، کوشش شده برخی نشانه ها و مضامین این پویانمایی که در شباهت با آرای این اندیشمند است نسبت سنجی شود و بعضا عبورهایی که از اندیشه او، در چارچوب نظام مطلوب خالقان اثر صورت گرفته، رمزگشایی شود و توامان برخی مضامین این پویانمایی به ظاهر کودکانه، از ابعاد مختلف مورد تحلیل فرهنگی سیاسی قرار گیرد. برخی از مهم ترین محورهای مورد بحث، وضع طبیعی و ترس از بازگشت به دوره ماقبل مدنیت و جایگاه مقوله تفریح و سرگرمی در نظام آرمان شهری زوتوپیا است. این مقاله با بهره گیری از روش هرمنوتیک به خوانش متن پرداخته و واقع گرایی هابزی را از لابه لای پویانمایی زوتوپیا استخراج نموده است.کلید واژگان: توماس هابز, رئالیسم, ترس, وضع طبیعی, زوتوپیاZootopia is a fascinating animation that, beyond its childish and entertaining theme, is full of themes of political philosophy, especially the embodiment of some of Thomas Hobbes’s theories. Zootopia tells the story of an animal utopia in which predators do not hunt animals, but all mammals live together in peace, with the slogan “Everyone can be what they want to be”. At the same time, this utopia is very much in line with the practical and theoretical limitations of the real world and is very prone to turmoil and crisis. In this article, while preserving the theoretical framework of Hobbes’ ideas in measuring and evaluating socio-political phenomena and issues, some of the signs and themes of this animation, which are similar to the views of this thinker, are tried to be measured. And sometimes the transitions from her thought, within the framework of the desired system of the creators of the work, are deciphered and at the same time, some of the themes of this seemingly childish animation are analyzed from different cultural-political dimensions. Some of the most important issues under discussion are the natural state and the fear of returning to the pre-civilization period and the place of the category of entertainment in the utopian system. This article uses hermeneutic methods to read the text and extracts Hobbesian realism from the side of Zootopia animation.Keywords: Thomas Hobbes, Realism, Fear, Natural State, Zootopia
-
فصلنامه آیین حکمت، پیاپی 43 (بهار 1399)، صص 199 -226
تفسیر کپنهاگی فیزیک کوانتومی متاثر از مبانی فلسفی پدیدارشناختی، با دوگانه انگاری پدیده و پدیدار، پدیدارشناسی فیزیک کوانتومی را مطرح کرد که حاصل آن نیز ذاتی بودن شانس و احتمال حاکم بر طبیعت است. لذا نتایج آزمایش های مربوط به ذرات کوانتومی غیرخوش تعریف همانند الکترون و فوتون، در هر آزمایش امکان تفاوت دارد. از سوی دیگر، نظام حکمت صدرایی با توجه به مبانی فلسفی موجود در حکمت، همانند نفی صدفه و علت مند بودن پدیده ها در جهان هستی، توانایی ارایه تفسیر واقع گرایانه و علی از مشاهدات فیزیک کوانتومی را دارد. از این رو ضرورت دارد ضمن بیان رویکرد پدیدارشناسانه فیزیک کوانتومی در توصیف احتمال ذاتی و عدم تعین حاکم بر طبیعت، تفاوت بنیادین آن با مبانی حکمت متعالیه بیان گردد. براساس یافته های این پژوهش، شانس و احتمال ذاتی حاکم بر طبیعت نیست و می توان از تجربیات کوانتومی توصیف علی و واقع گرایانه ارایه کرد. به عبارت دیگر تفاوت پدیدارها در تکرار آزمایش مشابه از پدیده معین، حتی در سطح تک ذره ها، تابع روابط علی است. در این نوشتار داده ها به صورت کتابخانه ای جمع آوری و به صورت توصیفی - تحلیلی بررسی می گردد. چشم انداز آن نیز پیامدهای فلسفی هر یک از تفاسیر فیزیک کوانتومی همانند طرد یا پذیرش واقع گرایی است
کلید واژگان: پدیدارشناسی, فیزیک جدید, واقع گرایی, فیزیک کوانتومی, حکمت صدراییAin - e - Hikmat, Volume:12 Issue: 43, 2020, PP 199 -226The Copenhagen interpretation of quantum physics, influenced by the philosophical foundations of phenomenology, with the duality of nomenon and phenomenon, introduced the phenomenology of quantum physics, which results in the inherent chance and probability ruling nature. Therefore, the results of experiments related to non-defined quantum particles, such as electrons and photons, may differ in each experiment. On the other hand, Sadra's system of wisdom, given the philosophical foundations of wisdom, such as the negation of accidence and belief in the causality of phenomena in the universe, has the ability to provide a realistic and causal interpretation of quantum physics. Therefore, while expressing the phenomenological approach of quantum physics in describing the intrinsic probability and non-determination of nature's governance, it is necessary to express its fundamental difference with the foundations of transcendent wisdom. According to the findings of this study, chance and probability are not inherent in nature and quantum experiments can be used to provide a causal and realistic description. In other words, the difference in phenomena in the repetition of a similar experiment from a given phenomenon, even at the level of single particles, is a function of causal relationships. In this paper, the data were gathered from library sources and described as descriptive-analytical. Its outlook is the philosophical implications of each interpretation of quantum physics, such as the rejection or acceptance of realism
Keywords: phenomenology, New Physics, Realism, Quantum Physics, Sadra`s Philosophy -
حکیمان استفاده از دروغ برای رسیدن به مصلحتی مهم تر را جایز می شمارند. آیا می توان حتی احتمال بیان خلاف واقع را به خاطر مصلحتی در مورد کلام خدای حکیم معقول دانست؟ اگر این احتمال در مورد سخنان خداوند معقول باشد و عدم وقوع آن اثبات نشود، واقع نمایی قرآن مورد تردید خواهد بود. در نتیجه نمی توان در حوزه های معرفتی از هدایت های قرآنی به صورت یقینی بهره گرفت.
نوشتار حاضر در ابتدا با روش عقلی و در ادامه از طریق تحلیل آیات قرآن، امکان راهیابی القاء خلاف واقع مصلحتی به قرآن کریم را رد کرده است. برخی دلیل هایی که برای رد این مدعا ارایه شده، ناکافی است، ولی تلاش شده برهان های ارایه شده ترمیم و تکمیل شود و مدعا با برهان عقلی کافی به اثبات برسد و سپس با استناد به قرآن بر صحت این مدعا تاکید شود. نتیجه این است: قرآن کریم مصالحی مانند سطح فهم مخاطب، به زبان قوم سخن گفتن و مسایل هنری را مراعات کرده است؛ ولی لازمه آن، القاء مصلحتی خلاف واقع نیست و هیچ یک از مصادیقی که به عنوان دروغ مصلحتی مطرح می شود، شاهد بر این امر نیست.کلید واژگان: قرآن, مصلحت اندیشی, دروغ مصلحتی, واقع نمایی, رعایت سطح فهم مخاطبان, زبان قوم, ویژگی های هنریمجله آموزه های قرآنی, Volume:17 Issue: 31, 2020, PP 101 -128Scholars know the use of lies to achieve more important benefits. Is it even possible to consider the possibility of an untrue statement to be reasonable because of the discretion of the word of the wise God? If this possibility is reasonable about the words of God and its non-occurrence is not proven, the authenticity of the Qur'an will be questioned. As a result, Qur'anic guidance cannot be used conclusively in epistemological fields. The present article, first by rational method and then by analyzing the verses of the Qur'an, has ruled out the possibility of finding a way to induce a false interest in the Holy Qur'an. Some of the reasons given for rejecting this claim are insufficient, but an attempt has been made to correct and complete the presented arguments and to prove the claim with sufficient rational proof, and then to emphasize the validity of this claim by quoting the Qur'an. The result is that the Holy Qur'an uses good intentions such as the level of understanding of the audience, speaking the language of the people, and observing artistic issues, but it does not require the induction of unprofitable interests, and none of the examples presented as white lies testify to this.
Keywords: Quran, Expediency, White lying, Realism, Observing the level ofunderstanding of the audiences, The language of the people, Artisticcharacteristics -
واقع گرایی اخلاقی بدین معناست که گزاره ها از اموری واقعی، ورای سلیقه و میل یا قرارداد حکایت می کنند. لیبرالیسم به عنوان جریانی تاریخی، مکاتب و نظریه های متفاوتی را دربرمی گیرد. بررسی واقع گرایی یک دیدگاه، نسبت آن دیدگاه را با امکان ارزش سنجی براساس استدلال و دانش نمایان می سازد. برپایه این پژوهش، همه مکاتب لیبرالی، اعم از واقع گرا و غیرواقع گرا، نتیجه گرا یا وظیفه گرا و همچنین نوفضیلت گرایان، و نیز معتقدان به خردگرایی وحدت گرا و مخالفان ایشان، در حوزه خیرات معنوی، اخلاقی و خیرات اخروی، غیرواقع گرایانه عمل می کنند و ارزش گذاری را از حوزه استدلال و دانش خارج کرده و به حوزه دلخواه افراد واگذاشته اند؛ درمقابل در خیرات دنیایی، واقع گرایان معیاری واقعی ارایه می کنند، اما غیرواقع گرایان به لحاظ نظری ارزش گذاری را به سلیقه یا قرارداد وامی گذارند؛ هرچند همه لیبرال ها در حوزه خیرات دنیایی، در عمل واقع گرایانه عمل می کنند و ارزش گذاری را براساس استدلال و دانش قرار می دهند
کلید واژگان: آزادی, اخلاق, واقع گرایی, خردگرایی, لیبرالیسمEthical realism means that propositions tell the reality beyond taste and convention. Liberalism as a historical current encompasses different schools and theories. A study of the realist state of a view reveals the relation of that view to the possibility of value-based reasoning and knowledge. According to this study, all liberal schools, whether realistic or unrealistic, consequentialist or conservative, as well as neo-virtualist ones, as well as believers in monotheist rationalism and their opponents, in the field of spiritual, moral and hereafter charitable act unrealistically and exclude valuation from the domain of reasoning and knowledge and view it as being arbitrary. While, on the contrary, in the case of worldly charities, realists provide a realistic measure, but those other than them theoretically lend valuation to taste or convention, although all liberals in the realm of worldly charity do act realistically and base evaluation on reasoning and knowledge
Keywords: Liberty, Ethics, Realism, rationalism, liberalism -
هدف پژوهش حاضر واکاوی و تحلیل نظریه ها و مکاتب مرتبط با «منافع ملی» با رویکرد قرآنی بود. در این راستا و با روش توصیفی-تحلیلی، منافع ملی از منظر ریالیست ها (واقع گرایان) و ایده آلیست ها (آرمان گرایان) و از منظر اسلام مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، اسلام منافع مادی را رد نمی کند، بلکه تلاش برای بدست آوردن آن را به عنوان یک امر عقلایی به رسمیت می شناسد. آنچه از نظر قرآن مردود است، منحصر دانستن منفعت در منافع مادی و تامین آن از هر طریق ممکن است. قرآن، به ملیت و قومیتی که امروز میان مردم مصطلح است، اصالت نمی دهد و هرگونه امتیازطلبی و برتری جویی بر پایه آن را مردود می داند. با این همه، وجود ملت ها به معنای اقوام مختلف را نه تنها به عنوان واقعیتی غیرقابل انکار می پذیرد، بلکه تمایز مردمان را بر پایه ملیت و قبیله برای شناسایی آنان لازم می داند. در نظر گرفتن منافع ملی در سیاست خارجی یک کشور و در تعامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی وغیره با دیگر کشورها، از نظر قرآن اشکالی ندارد. توجه به منافع ملی یک کشور به معنی تجاوز به منافع دیگران و نادیده گرفتن حقوق آنان نیست.
کلید واژگان: منافع ملی, سیاست خارجی, آرمان گرایی, واقع گرایی, قرآن, روابط خارجی, ملیتThe objective of the current study is to analyze theories in the field of “national interest” by the Qur’anic approach. In this regard and using descriptive analysis, the national interest from the perspective of realism, idealism, and Islam was explored. The results indicated that Islam does not reject worldly interests, but rather it logically acknowledges the efforts to achieve them. However, what is refused in the Qur’an is to limit the interests to be exclusively materialistic or permissible through any means. The Qur’an does not give credit to the current classification of nationality and ethnicity among people and refutes any superiority or priority in that term. Yet it not only recognizes nations and various ethnic groups as an undeniable reality but also deems this distinction among people in terms of nationality and ethnicity as necessary for their identification. Paying attention to the national interests in the foreign policy of a country and its political, economic, and cultural relations with other countries is not erroneous from the view of the Qur’an. However, the national interest of a country does not denote violation against others’ interests or refusing their rights.
Keywords: National Interest, foreign policy, idealism, Realism, Qur’an, foreign affairs, Nationality -
بحث از رابطه آرمان گرایی به معنای در نظر داشتن اهداف عالیه و چشم بستن بر واقعیت ها، با واقع گرایی به معنای منطبق کردن حرکت تنها بر بنیان واقعیت ها، دیرینه ای بس دور و دراز دارد و به بحث های درازدامنی منجر شده است. برخی از آیات قرآن، انسان را به در نظر داشتن آرمان ها و بی توجهی به واقعیت ها فرا می خوانند و دسته ای دیگر، نسبت به غفلت از واقعیت ها هشدار می دهند. هر چند در نگاه آغازین، این دو دسته از آیات ناهمخوان به نظر می رسند اما به توجه به آیات دیگری همچون آیات مربوط به در نظر داشتن تعداد افراد دشمن در وجوب جهاد، آیات مربوط به میانه روی در انفاق و... می توان به این گونه بین آن ها جمع کرد که انسان مسلمان ضمن رصد دائمی آرمان ها و پایش چشم انداز باید به واقعیت های موجود توجه داشته باشد. به عبارت دیگر، قرآن انسان را به آرمان گرایی واقع بینانه فرا می خواند. روشن است که فراموشی آرمان ها، به انحراف از هدف و مقصد منجر شده و نادیده گرفتن واقعیت ها، شکست و عدم توفیق را به دنبال خواهد داشت.کلید واژگان: آرمان گرایی, واقع گرایی, آرمان گرایی واقع بینانه, قرآنمجله آموزه های قرآنی, Volume:16 Issue: 29, 2019, PP 175 -197The discussion of the relationship between Idealism which means considering the ideals only and neglecting the realities and Realism that means matching the movement only on the basis of the realities, has a long background and led to lengthy discussions. Some verses of the Qur'an call into consideration of ideals and ignorance of the realities, while other verses and warn of ignorance of the realities. The findings of this research, which have been done by descriptive-analytic method, show that although at first glance, these two categories of verses are incompatible, but attention to other verses such as ones related to the number of enemies in the compulsion of Jihad, moderation in charity, etc., can be summed up in such a way that, while constantly monitoring the ideals, man must pay attention to the realities. In other words, the Qur'an calls humanity into realistic idealism. It is clear that the forgetting of the ideals will lead to deviations from the goals, and ignoring the facts will lead to failure.Keywords: Idealism, Realism, Realistic idealism, Quran
-
یکی از مبانی بنیادین استیون هاوکینگ در حوزه ی معرفت شناسی نظریه ی «رئالیسم مدل محور» است. هاوکینگ با تاثر از اصل عدم قطعیت در فیزیک جدید و همچنین نگرش های ایده آلیستی حاکم بر آن به نوعی «رئالسیم» و «واقع گرایی» وابسته به مدل معتقد شده است که آن را وجه جمعی بین رئالیسم و ایده آلیسم می داند. طبق این مبنا هرگز شناخت جهان بدون مدل امکان پذیر نبوده، و هر کسی از دریچه ی یک مدل به جهان می نگرد. این مدل ها هیچ کدام به تنهایی تمام جهان را پوشش نداده، و هیچ کدام واقعی تر از دیگری نیستند. از آنجا که این مسئله زیربنای تفکرات خداناباورانه ی هاوکینگ را تشکیل می دهد نقد و ارزیابی آن ضروری است. تحقیق پیش رو ضمن توصیف این دیدگاه، و استخراج عوامل گرایش هاوکینگ به آن، دیدگاه فوق را به بوته نقد گذارده است. به نظر می رسد مبنای «رئالیسم مدل محور» در حقیقت همان «ایده آلیسم» است که با نقاب «رئالیسم» طرح شده، علاوه بر این که دچار دور بوده، و با سایر مبانی هاوکینگ نیز ناسازگار است.کلید واژگان: استیون هاوکینگ, رئالیسم, رئالیسم مدل محور, مبانی معرفت شناختیOne of the fundamental foundations of Steven Hawking's epistemology is model-based realism. Drawing on the uncertainty principle in modern physics as well as the idealistic attitudes that govern it, Hawking believes in a kind of "realism" and "realism dependent on the model", and sees it as a combination of realism and idealism. On this basis, it is never possible to know the world without a model, and everyone looks at the world through a model. These models alone do not cover the entire world, and none are more realistic than the other. Since this is the basis of Hawking's theistic thinking, it is necessary to critique and evaluate it. The present study, while describing this view and extracting factors of Hawking tendency to it, has criticized the above view. The basis of "model-based realism" seems to be in fact "idealism", designed with the mask of "realism", in addition to being round, and incompatible with other Hawking principlesKeywords: Steven Hawking, Realism, Model-Based Realism, epistemological foundations
-
فصلنامه سیاست متعالیه، پیاپی 24 (بهار 1398)، صص 263 -284الگوی جامع و تفصیلی پیشرفت اسلامی ایرانی، پیش نیاز دست یابی به آرمان های متعالی حیات طیبه ی فردی و اجتماعی در سطح فرد و جامعه در راستای احیای تمدن نوین اسلامی است. غایت پیشرفت حد اکثری، دست یابی به صحیح ترین، ژرف ترین و کامل ترین شناخت از پروردگار، خلیفه ی وی، جامعه ی انسانی، تاریخ و سرشت تمدن ها و چگونگی نقش آفرینی فرهنگ های گوناگون به موازات تحول آفرینی باورها، ارزش ها و سنن الهی است. فاعل شناسا در این رویکرد، خود انسان و متعلق شناسایی نیز هموست؛ غایت معرفت، هرچه بیش تر صبغه ی الهی یافتن انسان در تمام ساحت های فردی، ملی و بین المللی است. مهم ترین نکته و مولفه ی نقش آفرین در شکل دادن به الگوی پیشرفت اسلامی-ایرانی، ضرورت حیاتی پردازش نظریه ی عام پیشرفت الگوست. بعد از پردازش این نظریه ی پشتیبان، در همان حال که این نظریه از سوی تمام اندیشکده های موجود و آتی استفاده می شود، در راستای غنی سازی و ژرفابخشی به آن، سازوکاری برای داد و ستد مستمر و دیالکتیکی (رفت و برگشتی) تجربه ها بین کارگروه های مبانی و مسائل همه ی اندیشکده ها (برای بررسی های تخصصی تر) تعریف می شود.کلید واژگان: نظریه پردازی, عقلانیت وحیانی, تمدن سازی, آینده پژوهی, آرمان گرایی, واقع نگریA comprehensive and detailed pattern of Iranian Islamic progress is the prerequisite for achieving the transcendent ideals of good individual and social life style at the individual and society level in order to revive modern Islamic civilization. The end goal of maximum progress is to obtain the most proper, profound and complete knowledge of God, His Caliph, human society, history and nature of civilizations, and how different cultures are in parallel involved in the evolution of divine beliefs, values, and traditions. In this approach, the knower is the human and the identification dependent is himself, too; the end goal of knowledge is finding divine privilege of man as much as possible in all individual, national and international spheres. The critical need to process a general theory of pattern development is the most important point and component in the formation of the pattern of Islamic-Iranian progress pattern. After processing this support theory, while it is employed by all existing and future schools, to enrich and deepen it, a mechanism for constant and dialectical trading (back and forth) of experiences are defined between the principles’ workgroups and the issues of all schools (for more specialized investigations).Keywords: Theorizing, Revelation Rationality, Civilization, Future Studies, idealism, Realism
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.